eitaa logo
امام حسین ع
17.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. بینِ پرافشانیِ هزار کبوتر شد قلمِ این قصیده، قامت یک پر دفتر شعر من است بال فرشته جوهر شعر من است خون کبوتر دست بریده گرفت دست مرا هم تا بنویسم شکست، پشت برادر... تا بنویسم حرم پناه ندارد تا بنویسم امان ز غصه معجر غربت آل نبی، ز غفلت مردم، حرمله را راه داد غفلت دیگر... فتنه فصل خزان و فتنه طوفان آینه‌های حرم شکست مکرر آن همه سنگ سیاه هرچه شکستند آینه‌ها بیش‌تر شدند منور خون شهیدان چراغ و شاه‌چراغ است آیه نور است بیت آل پیامبر غرق شود بین خون این همه عاشق فتنه تکفیری و منافق و کافر فتنه به دشمن چراغ سبز نشان داد تا مگر آتش زنند باز بر این در.... حضرت خیرالنسا گریست برایِ سرخی چادرنماز مشکی مادر اشک رباب و رقیه، اشک سکینه است قطره خونی که ریخت از رخ خواهر آن پسر هفت‌ساله‌ای که به خون خفت عاشق و هم‌نام توست یا علی‌اصغر حرمله در کف گرفت تیر و کمان را آه دوباره هدف، سپیدی حنجر... .
4_5969799181873712872.mp3
1.69M
سلام ای شهیدان حرم سلام ای زائران خدا سلام ای ساکنان بهشت کنار شهید کربلا خوشا به حالتان حرم مقتل‌تان است صاحب‌عزای‌تان خودِ صاحب‌زمان است از حرم أخ‌الرضا راهی شدید تا کربلا حسین حسین شعار ما شهادت افتخار ما ___________________ به دست پیروان یزید جانتان شد فدای حسین در صف قیامت می‌روید همه زیر لوای حسین در حرم شاهچراغ آه کشیدید شما چراغ راه هستید و شهیدید نام شما، یاد شما زنده بُوَد، در دل ما حسین حسین شعار ما شهادت افتخار ما ___________________ همه یکدلیم و یکصدا فتنه‌گرها همه بدانند که ایرانیانِ حیدری پای این انقلاب بمانند برای حفظ امنیت کفن بپوشیم ذره‌ای از خاک وطن را نفروشیم پرچم ما، نام خداست وحدت ما، عزت ماست حسین حسین شعار ما شهادت افتخار ما ✍🎼 .
. در پهنه آسمان چه دیده ست شهید لبخند زده ست و پر کشیده ست شهید گفتیم که مرگ نقطه پایان است دیدیم به پایان نرسیده ست شهید ✍ ................... قسم هرچند که این فتنه بدخیم گذشت چل روز پر از حادثه و بیم گذشت این‌بار قسم به احمدبن‌موسی از خون شهیدمان نخواهیم گذشت ✍🏻 🏷 🇮🇷
. بی‌خبر، بی‌پناه، کشته شدند به کدامین گناه کشته شدند؟ همه پروانه‌های شاه‌چراغ دور آن شعله، آه! کشته شدند حرم امن است، امن، امّا آه زائران را نگاه! کشته شدند عاشقان نماز شام حرم غرق در نور ماه کشته شدند لحظۀ گفتن تشهّد بود وسط «لا اله...» کشته شدند زیر چادرنمازهای سفید گیسوان سیاه کشته شدند کودکان و عروسکان آنجا به کدامین گناه کشته شدند؟ .
امام حسین ع
. من همچنان معتقدم که اگه نظام بخواد این اغتشاشات رو جمع کنه، کاری نداره، یعنی حداقلش اینه که به مرد
. شهادت از عسل شیرین‌تر اقلیم علی‌ست این جهان سرتاسر شیراز و حلب، چه فرق دارد آخر ای مرگ! مرا به رایگان در بر گیر تا هست شهادت از عسل شیرین‌تر ✍🏻 🏷 🇮🇷 . شهدای حرم در میان همه ی بی سرو سامانی ها. غیرتی هست اگر، غیرت ایرانی ها. همه جا در همه دم، باهم و همراه هم اند. فارغ از چوب الف، یار دبستانی ها. همه یک مذهب و یک طایفه و یکرنگ اند. همه در مسلک خود، کرده مسلمانی ها. مثل یک کوه به سختی همگی پشت هم اند. گرچه دورند ز هم، لحظه ی آسانی ها. دائما همتشان زلزله و قحطی و سیل. شانه بر شانه ی هم کرده فراوانی ها. قطره قطره همه دریا شده، آباد کنند. با صفای دل خود جمله ی ویرانی ها. همه هستند شریک غم یکدیگر چون. داده از دست همه، یوسف کنعانی ها. وای اگر فکر تجاوز بکند دشمن ما. بر خطایش بدهد پشته ی قربانی ها. کم ندارد به خدا مام وطن در دامن. مثل محسن حججی، مثل سلیمانی ها. (مجتبی)✍ .
. شریکِ جرم بر حکم خدا امر تمرّد دادید با بازی سِلفِ مختلط کُد دادید با خون دروغ، نقش آشوب زدید ننگا! به ترور شما تعدُد دادید ✍🏻 🏷 🇮🇷 خونِ دل آه ای وطن، ای داغ تو در سینۀ من هم دوست به تو زخم زده، هم دشمن با حضرت احمد بن موسی، امشب از خون دلی که خورده‌ای حرف بزن! ✍🏻 🏷 🇮🇷
. به رگبارِ ستم بستند، در باغِ حرم «دین» را به خون خویش آغشتند چندین مرغ آمین را به‌پا خیزید ای فریادها! هنگام ماتم نیست به بیرق‌ها بدل سازید چادرهای خونین را خبرها زرد، باورها همه خاکستری... پیداست که باد از دور آورده‌ست این ایمان رنگین را نخواهد کاشت بذرِ فتنه دیگر، خاک بیدار است وطن زنده‌ست، شب دیگر نگیرد جشن، تدفین را دروغ و فتنه و تزویر... سمت کیستند این‌ها؟ اجابت کرده‌اند این‌گونه نجوای شیاطین را اگر چه قله یخ بسته‌ست، رقص شعله‌ای در ماست که با هر گام، بر هم می‌زند این برف سنگین را تبی از نور می‌آید، زمان خواهد گرفت آن را طنین سورۀ فتح است، شب خواهد شنید این را .
. به یاد (ع) عشق از راه دور پیدا شد خونشان لاله های صحرا شد حرمت آسمان شهر شکست پای نا اهل در حرم واشد عشق خندید و بغض شعله کشید مثل هر بار ، بغض رسوا شد در حرم عطر یار تا پیچید... یاس های حرم شکوفا شد شب عاشق کشان به راه افتاد روی صاحب حرم هویدا شد خون یاران رفته بر خاک است خاک شیراز خسته ، غمناک است مادر دهر موپریشان شد آسمان گریه کرد ، باران شد نقش کاشی این حرم آن شب... خون خون گرم های ایران شد خادم افتخاری درگاه ... جانفدای نگاه جانان شد نوجوان مکبر مسجد ... کشته ی راه دین و قرآن شد تا زمین خورد ، بی صدا خندید که آغوش دوست ، مهمان شد مژده بر دیده ی ترش بدهید خبرش را به مادرش بدهید مادری در سلام چشم ترش در سکوت نگاه در به درش بعد یک سال زائرانه رسید به تمنای گریه سحرش دل مادر به اضطراب افتاد چادرش را گرفت ، زیر پرش چادرش قطره قطره سرخ شد و... بغلش کرد یار همسفرش مادر افتاد ،  از نفس افتاد تا زمین خورد ، گریه ی پسرش... تیر حتی مجال گریه نداد پسرک پیش مادرش جان داد همه جای حرم پر از خون است چشم شاهچراغ جیحون است چشم تا کار میکند اینجا لاله ی سرخ ، بید مجنون است عشق اینجا ببین که کودک ما... از هیاهوی شکوه بیرون است همه ی خانواده اش رفتند ... از خداوند خویش ، ممنون است کودک اینگونه گفت : تا زنده است به حسین شهید مدیون است پدر و مادر و برادر من به فدای امام بی سر من آسمان دود بود و عالم درد دور تا دور خیمه ها نامرد یک نفر مانده بود و یک لشکر چقدر نابرابر است نبرد نیزه و سنگ و تیر و چوب و عصا هر که هر حربه ای که بود ،آورد شمر خنجر برهنه کرد و دوید... از نگاه عقیله شرم نکرد ته گودال چشم های کسی ... داشت میگفت: خواهرم برگرد تا ابد گریه های برای حسین(ع) جان ناچیز ما فدای حسین (ع) محمدجواد توحیدی✍ .
. کبوتران حرم لاله‌های شکفته در شیراز عطر و رنگ بهار داده به باغ رو به محراب نور وا شده، سرخ گلِ گلدسته‌های شاهچراغ بانگ خون و حماسه می‌آید از گلوی حماسه‌خوانی ما باز آواز کوچ پیچیده در هیاهوی آسمانی ما باد از باغ اشک زائرها دستمالی سپید آورده از مسیر کبوتران حرم کاروانی شهید آورده زن: شهیدی‌ست بین چادر نور مرد: آیینه‌ای خدادادی زندگی چیست؟ کودکی در خون گاه امّا به نام آزادی لاله‌های حریم شور و شعور شعر خون خوانده‌اند با حافظ آی زائر! زیارت تو قبول به سفر می‌روی؟ خداحافظ پر بکش رو به اوج، هم‌وطنم فارغ از دشمنان فرسوده ما همه هم‌دلیم و هم‌قسمیم آی زائر؟ خیالت آسوده ✍🏻 🏷 🇮🇷
. پرواز با اگر چه داغ دیده قلب میهن و افتاده خزان بر جان گلشن میان گیسوان رفته بر باد خوشا با چادر خونین پریدن ✍🏻 🏷 | 🇮🇷
. ستاره‌ها چندین ستاره در حرم آن شب شهید شد شب آن‌چنان گریست که چشمش سفید شد تصویر عاشقانۀ جمعی میان خون از چشم خیس آینه‌ها ناپدید شد پای نهال کوچکی از بس که خون چکید تا آسمان رسیده و سروی رشید شد آن شب که باد روضه به لب داشت در حرم بی‌اختیار هق‌هق پرچم شدید شد تقویم گریه می‌کند آن روز تلخ را هرچند نزد آن شهدا روز عید شد ✍🏻 🏷 🇮🇷
. مرثیۀ شیراز غم است و هرچه بگویم از این قضیه کم است نگو دروغ که راوی کبوتر حرم است به بال خونی گلدستۀ حرم بنگر از این شهادت صادق چه شاهدی بهتر شکسته آینه‌کاری، عزا گرفته حرم به دوش پیکر زوار را گرفته حرم.. کجاست آن‌که تسلی دهد دل ما را که غم گرفته دل احمد بن موسی را.. تفألی زدم و گریه کرد دیوان، گفت شکسته سینۀ حافظ ز داغ ایران گفت: «ز گریه مَردُمِ چشمم نشسته در خون است» در این عزا دل حافظ غمین و محزون است چه کرده‌اند که امروزِ ما پر از درد است چه کرده‌اند که رخسارِ لاله‌ها زرد است در این زمانۀ سفله دگر دلی خوش نیست و کام سعدی شیرین‌سخن، پر از تلخی‌ست: «دل شکسته که مرهم نهد دگر بارش؟ یتیم خسته که از پای بر کَنَد خارش؟» حریم دوست همیشه محل احرام است گلوله خورده ببین کودکی که بی‌نام است گلوله خورده خدایا سرور و سبزی باغ گرفته شاهِ خراسان عزای شاهِ چراغ و خادمی که از این داغ شعله‌ور شده بود شهید بود و در آن دم شهیدتر شده بود گلوله خورده در این بین نخبۀ ایران آهای نخبه‌پرستان کجاست غیرتتان.. گلوله خورده زن مهربانِ آبادی کجاست مدعی حُقّۀ «زن... آزادی» گلوله می‌زند و سینه منفجر شده است دوباره درد در این خِطّه منتشر شده است مباد مرثیه ما را اسیر غم سازد حماسۀ شهدا را مباد کم سازد و روی سرخ شقایق مباد زرد شود و خون گرم شهیدان مباد سرد شود به دشمنان قسم خورده حرف ما این است که ضرب سیلی مردم مهیب و سنگین است ✍🏻 🏷 🇮🇷
. سروهای رشید رو به آیینه، پیش شاهچراغ یک‌به‌یک شمع‌ها شهید شدند سویِ چشم سپیدۀ فردا نورِ پیشانی امید شدند رنگ و روی صدایشان خون بود دست‌های دعایشان خون بود همه سرتابه‌پایشان خون بود این‌چنین شد که روسفید شدند فصل پاییز بسته بود کمر تا شود سهم باغ خون جگر هر یک از سروها به رغم تبر قد برافراشته، رشید شدند همه راهی شدند تا خورشید زیر پا ماند سایۀ تردید بوده‌اند آن‌چنان که «عاشَ سَعید» آخر عمر هم سعید شدند جهل این‌بار هم مرکّب بود باز آشوب و غم لبالب بود گرچه آغاز غصهٔ شب بود اولِ صبحِ روزِ عید شدند با صدای گلوله خواب شدند شب تاریک را جواب شدند ناگهان سوختند و آب شدند شمع‌ها این‌چنین شهید شدند ✍🏻 ✍ 🏷 🇮🇷
. باب‌الرضا در وسعتى از صحن تو ديدم اجابت را بر قامت گلدسته‌ها، باران رأفت را در آستان نور تو، «جاى ملالى نيست» بايد به‌جا آورد هردم شكر نعمت را از فتنه‌هاى بى امان بايد پناه آورد شاهِچراغ اينجا بشويد گرد غفلت را در آستان تو كبوترها سبكبال‌اند گردِ حرم دارند امّيد شفاعت را در حوضِ خون، آرى كبوترها ادا كردند لب‌تشنه با خون گلو، غسل شهادت را السّابقون السّابقون، از عشق مى‌گفتند آن عاشقانى كه چشيدند اين زيارت را.. بابِ شهادت باز شد در اين حرم يعنى آقا نشان دادى خودت راه سعادت را آقا خلاصه زائرانت خوب فهميدند باب‌الرضا هم مى‌دهد رزق شهادت را.. ✍🏻 🏷 🇮🇷
. سلالۀ غربت آه از خزان این حرم و باغ پرپرش این داغ جانگداز که سخت است باورش آه از غم حرم که غروبی به چشم دید درخون خویش غوطه زده طفل و مادرش یا کودکی که زانوی غم در بغل گرفت با داغ مادر و پدرش هم برادرش زائر نشسته است و در این حجم تیرها تنها ضریح شاهچراغ است سنگرش این بارگاه، شیشه و سنگش درآشتی‌ست هر آینه، گلوله کند دل مکدرش نفرین به دست‌های پلیدی که می‌برید بال کبوتران حرم را به خنجرش آلوده آن‌که دست به خون برادران آیا توان شمرد ز دین پیمبرش؟! بر هر مصیبتی که به فرزند می‌رسد حتما شکسته‌دل‌تر از او هست مادرش زهرا هم از مصیبت این ماجرا گریست بر غربت سلالۀ موسی بن جعفرش اما به انتقام کشد تیغ از نیام دستی که ترس دارد از او خصم خودسرش القصه، قصۀ حرمم بی‌جواب نیست باید که خصم را برسانم به کیفرش ✍🏻 🏷 🇮🇷
. عطر شهادت آن شب که سعدی در گلستان گریه می‌کرد آن شب که حافظ هم غزل‌خوان گریه می‌کرد در مطلع ماه، آسمان رنگ عزا داشت آن شب هلال ماه پنهان گریه می‌کرد بر گنبد شاهِ چراغ آن پرچم سبز یک‌پارچه با کل ایران گریه می‌کرد در هجر زوّاری که دیگر برنگشتند بیش از همه دروازه‌قرآن گریه می‌کرد عطر شهادت با اذان در شهر پیچید گلدسته همدم با شهیدان گریه می‌کرد بر مشهدِ شاهِ چراغ آتش گشودند شیراز با شاه خراسان گریه می‌کرد تا حرمت موسی‌بن‌جعفر را شکستند معصومه در قم دل‌پریشان گریه می‌کرد در آن شب پاییز، ایرانِ غم‌انگیز یک‌ریز چون ابر بهاران گریه می‌کرد حب الوطن ایمان ایران را نشان داد آن‌سان که حتی هفتِ آبان گریه می‌کرد بر جان آذربایجان هم آذر افتاد مازندان هم‌پای گیلان گریه می‌کرد یک ملت از داغ شهیدان حرم سوخت سردار دل‌ها هم به کرمان گریه می‌کرد ترک و لر و کرد و عرب هم‌ناله بودند حتی به سوگ فارس، افغان گریه می‌کرد از این جنایت حزب شیطان خنده می‌زد جن و ملک بر حال انسان گریه می‌کرد مادر کنار کودک بی‌جانش افتاد تا پای جان بر پارۀ جان گریه می‌کرد طفل یتیمی بی‌امان در صحن می‌گشت از دیدن آن صحنه حیران گریه می‌کرد آن شب ضریح از قلب سوزان زار می‌زد هر زائری کنج شبستان گریه می‌کرد هنگامۀ پرواز، پر از دستش افتاد خادم زمین افتاد و دربان گریه می‌کرد آیینه‌های دل‌شکسته غرق خون شد هر آینه، هر خشت ایوان گریه می‌کرد آن شب زیارت‌ها مفاتیح الجنان شد با هر زیارتنامه، قرآن گریه می‌کرد :: با آل یاسین، قلب قرآن گریه می‌کرد با آل طاها، آل عمران گریه می‌کرد یک نوجوان همراه عبدالله و قاسم از شوق جانان با دل و جان گریه می‌کرد هر کس که می‌دید آن غروب غم‌فزا را بر غربت شام غریبان گریه می‌کرد باید که مقتل خواند اما با اشاره خاتم به انگشت سلیمان گریه می‌کرد.. :: آن شب دمید از خون طفل و پیر، لاله از هفت ساله بود تا هفتاد ساله وقتی گلوها با گلوله لاله‌گون شد ذکر حرم «انا الیه راجعون» شد حتی در اوج گریه نستوه ایستادیم ابری ولی محکم‌تر از کوه ایستادیم ما با شهادت افضل‌الاعمال داریم تا مطلع‌الفجر فرج چشم‌انتظاریم ✍🏻 ✍ 🏷 🇮🇷
. هزار لالۀ عاشق شکوهمند شهیدی ‌که از نماز بگوید به مُهر سجدۀ خونین هزار راز بگوید فرازمند نمازی که در قیام و سلامش به شوق کرب‌وبلا با تو از حجاز بگوید طلایه‌دار کلامی که در قنوت شهادت سخن ز داغ دلیران پاکباز بگوید شهاب‌وار پیامی که واژه‌های سترگش ز سوگوارۀ خورشید سرفراز بگوید غروب شاهچراغ و چراغ خون شهیدان به مویه از غم این داغ جانگداز بگوید چه‌قدر چادر خونین چه قدر غنچۀ پرپر کجاست پیکر بابا؟ کجاست خندۀ مادر :: به دست زخمی خود می‌کند شکسته نگاهی سکوت کرده ولی گاه‌گاه می‌کشد آهی سکوت کرده و فریاد چشم‌های سیاهش زده‌ست تیر به قلب پلید شام سیاهی سکوت کرده در اندوه مادر و پدر امشب دل شهید برادر برای اوست پناهی چرا زیارت آخر به قتلگاه بدل شد؟ کبوتران حرم پرپرند از چه گناهی؟ نوشته‌ام به دلم عشق آب و خاک وطن را مقیم این حرمم تا ابد، خدا تو گواهی ز خاک لاله‌رخان شهید شاهچراغت هزار لاله برویان به لطف عشق، الهی مباد خاک تو زخمی، مباد چشم تو گریان فدای نام عزیز توییم، کشورم ایران :: جهان ز دفتر سعدی بخوان حکایت و پندی به شهر خواجه مبادا رسد ز غیر گزندی به کشوری که هزاران دل است بستۀ خاکش نمی‌رسد خلل از روزگار پست و بلندی گمان مبر که فراموش می‌کنیم یلان را دلاورانه ید واحدیم و سرو بلندی مباد خاک وطن رنگ خون ببیند و آتش مباد شاد شود دشمن دروغ‌پسندی بخوان نماز شهادت به صحن شاهچراغش به مجمر دل دلدادگان بریز سپندی شکوه شرقی شیراز و نور شاهچراغش هزار لالۀ عاشق کشیده است به باغش :: به روی مرمر و آیینه، خون چکیده چکیده نوشته‌ام غزلی خون‌چکان بریده بریده به روی فرش حرم پرپرند لاله و شب‌بو کبوتر از قفس جسمشان پریده، پریده سه کودک‌اند سه آیینۀ شکسته سه کوکب به جستجوی پدر هر یکی دویده، دویده کنار مادرش افتاده نیمه‌جان و هراسان مپرس ازو که چه دیده، مپرس ازو چه شنیده به گریه گفت پدر، همسرم شهید شد آری شهید شد پسر کوچکم مقابل دیده به جستجوی سه‌ساله فتاده مادر گریان به جستجوی رقیه، به جستجوی حمیده به آرتین و به دستان زخمی‌اش نظری کن زِ هر ‌گلوله گلی از دلی شکسته دمیده شما برادر شمس‌الشموس؛ شاهچراغی نگاه کن به دل تنگ آهوان رمیده صدای تیر، نفس حبس شد، شکست نمازش قنوت آخرش اما به گوش عرش رسیده: «در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم» ✍🏻 🏷 🇮🇷
. مهمان آسمان‌ها غروب وقت اذان بود شهر غوغا شد مسیر رفتنِ تا کربلا مهیا شد.. جماعتی به تمنای کربلا بودند که درب باغ شهادت به رویشان وا شد یکی کنار ضریح آمد و زیارت خواند که دردهای دلش ناگهان مداوا شد یکی به سجده سرش را گذاشت روی زمین که دید سرزده مهمان آسمان‌ها شد میان صحن در آغوش مادرش طفلی به خون نشست و در آغوش فاطمه پا شد خوشا به حال کسی که بهشت را دیده و زائر حرم احمد بن موسی شد ✍🏻 🏷 🇮🇷
. معراج دیگر طوفان خیال کرد که خشکانده باغ را خاموش کرده تابش شاهِ چراغ را جایی که مرگ سرخ به معنای زندگی‌ست پر کرد عطر سرخ شهادت رواق را لبخند میهمان لبش بود اگر شهید از یاد برد تلخی آن اتفاق را دنیا رسیده بود به معراج دیگری زین کرد جبرئیل دوباره براق را آن شب شهید دست خدا شد که باز هم از دوش کشورم بتکاند نفاق را ✍🏻 🏷 🇮🇷
. حرم اینجاست ماجرایی‌ست که پایان من، آغاز من است آخرین گام سفر، اول پرواز من است نیستم شمع که در شعله به پایان برسم من چو ققنوسم و این سوختن، آغاز من است خفته در خونم و بیدارتر از زندگی‌ام آری این مرگِ پر از زندگی، اعجاز من است.. همصدا شو، اگر آواز مرا می‌شنوی درد یک ملت آزاده در آواز من است کلمات از نفس سوخته‌ام شعله‌‌ورند داغ گل‌های خزان سوخته، دمساز من است من در آیینۀ دل روی خدا می‌بینم پرتو «شاهچراغ» آینه‌پرداز من است بنگرید، این همه آیینۀ آغشته به خون جلوه‌زاری ز تماشاکدۀ راز من است می‌رسد بانگ اذان از حرم شاهچراغ بشتاب ای دل اگر فرصت پرواز من است حرم اینجاست، همین کشور سرو و گل سرخ حرم، ایران عزیز من و شیراز من است ✍🏻 🏷 🇮🇷
زمینه؛ یادگار فاطمه.mp3
1.43M
🔹یادگار فاطمه🔹 شکست حُرمت حرم باز همه شدن خون‌جگر بازم یاسی غرق خون شد ای وای مادر یه مادری که دوباره جلوی چشم پسر غریبونه شهید شد ای وای مادر ای وای مادر، تازه شد داغمون ای وای مادر، شد بهاری خزون مادری که چادر نمازش شده لاله‌کاری اون چادری که بوده از فاطمه یادگاری «تا خون در رگ ماست حجاب باور ماست» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ببین که آتیش کینه چه جور می‌شه شعله‌ور بازم دل‌ها رو سوزوندن ای وای مادر بازم با نگاهی مظلوم داره می‌بینه پسر که نانجیب بی‌هوا زد ای وای مادر ای وای مادر، لاله‌گون شد حرم ای وای مادر، غرق خون شد حرم اما نمی‌ذاریم دیگه علی خونه‌نشین شه تا وقتی صاحب‌الزمان، منجی این زمین شه «خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست» شاعر: نغمه‌پرداز:
. چه خون هایی که مظلومانه آن شب بر زمین می ریخت که در صحرای شبهه، چشمه در چشمه یقین می ریخت و آن بهتی که آن شب از نگاه آرتین می ریخت هزاران حرف در نقاشی روح الامین می ریخت... بخواب آسوده ای دنیا که این شیر کهن زنده ست وطن زخمی وطن لبریز غم اما وطن زنده ست ✍ .
زیارتت قبول آرتین.mp3
3.03M
«زیارتت قبول آرتین» زیارتت قبول آرتین زیارتت قبول آرشام با اسمتون شکست بغضم هوای گریه کرد چشمام غروب کم ندیده شیراز شهید کم نداده ایران ولی چقد دلا رو خون کرد غروب سرخ چار آبان صدای شیون شده شعرم یه گوشه غرق خونه مادر خدا کنه ندیده باشه علی‌اصغرش رو پرپر خون می‌چکه از شعر حافظ خون می‌چکه از باغ آواز اما بگو به باد وحشی خم نمی‌شن سروای شیراز باید برای گریه کردن پیدا کنم به گوشۀ دِنج بغل کنم یاد شما رو تو کوچۀ بهار نارنج زیارتت قبول آرتین زیارتت قبول آرشام با اسمتون شکست بغضم هوای گریه کرد چشمام ✍🏻 🏷 | 🇮🇷
. صحن آزادی مشهد سلام ای مهربون آقای عالم دارم در می‌زنم، آغوش وا کن گرفتاره دلم... عین کبوتر منو تو صحن آزادی رها کن الهی سایۀ مهر تو ای ماه سر مرد و زن میهن بمونه چراغ شاچراغ و مشهد و قم الهی تا ابد روشن بمونه کجا واسه دلم بهتر ازاینجا ضریحت امن و اسمت هم امینه به تو تا گرمه پشت سرزمینم محاله روی ناامنی ببینه زیارتنامه رو از نو بخونیم امید سرزمین اینجاست مردم پناه شهر، صحن انقلابه امان اینجا امین اینجاست مردم سلام آوردن از شیراز آقا! شهیدای حرم شونه به شونه جوابش رو می‌گیرن دشمنامون به اون چادر که غرق خاک و خونه ✍🏻 🏷 (ع) | 🇮🇷
حرمت خون شهیدان گرچه دل‌هامان ز داغ لاله‌ها آکنده است لاله از روز ازل با داغ دل زیبنده است درس صبر و استقامت را همه آموختیم از گذشته این چراغ روشن آینده است حرمت خون شهیدان را همیشه پاس دار کز شهیدانش هماره این وطن شرمنده است.. کی هراس افتد به دل از مکر این روبَه‌دلان بیشۀ شیران ایرانی پُر از رزمنده است.. چلچراغ این حرم هرگز نمی‌گردد خموش نور این خورشید، تا روز جزا تابنده است.. ✍🏻 🏷 🇮🇷