.
🏴 #شور روضه ای ایام #اسارت آل الله مصیبت #حضرت_زینب سلام الله علیها در شام
#شور_ایام_اسارت
#واویلا_امون
🏴بند اول
واویـــلا،امون از شام بلا
رسیده کاروان به شام
واویلتا و الامان
مهدیِ صاحب الزمان
آجرک الله آقا جان
وقت ورود اُسراست
هلهله تو محله هاست
یه عده دف میزنن و
سر حسین رو نیزه هاست
انگاری عید شامیاست
بساط رقصشون براست
خیلیا با طعنه میگن
قافله ی خارجیاست
واویـــلا،امون از شام بلا
🏴بند دوم
زینب و دشمن خدا
زینب و دیده ی عوام
زینب و عده ای پلید
زینب و کوچه های شام
زینب و غربت عجیب
زینب و درد بی حساب
زینب و دست بسته و
زینب و مجلس شراب
زینب و رقص شامیا
زینب و زخم بی امان
زینب و عده ای یهود
زینب و چوب خیزران
واویـــلا،امون از شام بلا
#شور_اسارت
#دروازه_ساعات
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
🏴 #شور روضه ای اول ماه صفر مصیبت اهل بیت علیهم السلام ورود کاروان اسرا به #شام
#شور_ایام_اسارت
#آجرک_الله_مولا
🏴بند اول
آجرک الله مولا یا صاحب الزمان (عج)
رسیده،نزدیکه،شام بلا،کاروان
شهروآذین بستن
میکنن هلهله
آل پیغمبر هم
اسیر سلسله
انگار عیده تو شام
که شده ازدحام
جای گل میریزن
آتیش از روی بام
واویلا،وای از شام
🏴بند دوم
آجرک الله مولا یا صاحب الزمان (عج)
پشت دروازه ی ساعاته کاروان
سر جدت رو نی
جلوی قافله
عمه جانت زیر
چکمه ی حرمله
تو خودت میبینی
این مصیبتها رو
شام و نامردا رو
روی نی سقا رو
واویلا،وای از شام
🏴بند سوم
آجرک الله مولا یا صاحب الزمان (عج)
از شام و،این همه،مصیبت،الامان
کوچه و بازار و
ناموسه پیغمبر
مجلس اغیار و
دخترای حیدر
غم بی کران و
شیون زنان و
چوب خیرزان و
اون لب و دندان و
واویلا،وای از شام
#شور_اسارت
#دروازه_ساعات
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇👇
.
🏴 #زمینه یا #شور #اسارت حضرت زینب سلام الله علیها اول ماه صفر #ورود_به_شام
#زمینه_ایام_اسارت
#شور_ایام_اسارت
#پشت_دروازه_ساعات
🏴بند اول
پشت دروازه ساعات رسیده عمه سادات
سر ارباب روی نیزه سر دیگه باب حاجات
واویلا همراهه شمرو حرمله
واویلا داره میاد یه قافله
واویلا میاد صدای هلهله
واویلا زینب و کوچه های شام
واویلا زینب و دیده ی عوام
واویلا زینب و مجلس حرام
واویلا رسیده کاروان به شام
🏴بند دوم
شروع ماتم عظماست پریشون حضرت زهراست
واسه ی آل پیمبر اوج این مصیبت اینجاست
واویلا انگاری عید شامیاس
واویلا چراغونی محله هاس
واویلا بساط رقصشون بپاس
واویلا رقیه و یه عده پست
واویلا بگم ز سنگینیه دست
واویلا دندون شیریش و شکست
واویلا رسیده کاروان به شام
🏴بند سوم
دختر حضرت حیدر زینت دامن مادر
وارد شام بلا شد همرهه راس برادر
واویلا ز غصه های بی امون
واویلا ز طعنه و زخم زبون
واویلا یزید و چوب خیزرون
واویلا زینب و شیون رباب
واویلا زینب و سینه ی کباب
واویلا زینب و اون بزم شراب
واویلا رسیده کاروان به شام
#دروازه_ساعات
🎤 کربلایی سید محسن گندمی مشهد
✍کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
#شور_حضرت_زینب(س)
#شور_ایام_اسارت
#شور #اسارت
#ورود_اسرا_به_کوفه
غوغایی به پا شد
دنیا با آل علی بدجور بی وفا شد
غوغایی به پا شد
سهمِ من همسفری با نامَحرما شد
من کجا و دوری از دلدارم
تو کجا و نیزه ها ای یارم
سنگا که میان به سمتت باید
سرت و از رو زمین بردارم !
وای اباعبدالله...۲
ماهِ روی نیزه ها آی اباعبدالله...۲
ای سالار زینب
از رو نیزه ها ببین چشم زار زینب
ای سالار زینب
بی تو شد میون صحرا آواره زینب
مثل بارونْ ، اشکِ من میباره
نیزه دار سر به سرم میذاره
سرِ خونیِ تو روی نیزه...
خواهرت دنبال تو آواره
وای اباعبدالله...۲
ماهِ روی نیزه ها آی اباعبدالله...۲
آه ای غیرت الله
تازیونه میزنن مارو گاه و بیگاه
آه ای غیرت الله
بین نامحرم شده کارم غصه و آه
دستِ بسته پای خسته میرم
دیگه از زندگی بی تو سیرم
هر دفه سرِت میاُفته رو خاک
با رقیه دخترت میمیرم
وای اباعبدالله...۲
ماهِ روی نیزه ها آی اباعبدالله...۲
عباس ای علمدار
خواهرت رو میبینی بین کوچه بازار
عباس ای علمدار
تک و تنها مونده زینب مابین انظار
هرچی نامَحرمه دُورم کرده
من کجا و محملِ بی پرده
ابنِ مرجانه کجا و زینب
بخدا اینه که واسم درده
وای اباعبدالله...۲
ماهِ روی نیزه ها آی اباعبدالله...۲
#بهمن_عظیمی ✍
#کوفه
.👇
🏴
#شور_حضرت_زینب(س)
#شور_ایام_اسارت
#اسارت #دروازه_ساعات
#ورود_اسرا_به_شام
همه با دست و پای بستهْ رو به سوی شهر شام
شده زینب بدون تو بیابونْ گَرد و آواره
لباس و معجرِ پاره ، نمونده واسهمون چاره
خبر داری عشقت ، خواهر و آواره کرده
نگاهت رو نیزه ، زینب و بیچاره کرده
ببین شمرِ نامرد ، داره دم به دم میخنده
که هر بی سر و پا ، راهِ زینب و میبنده
حسین جان(۲) جانم حسین حسین جان
پیش چشمای ما با این سرِ بُریده بازی کرد
حسین جان نیزه دارت خیلی نانجیب و نامرده
تو و چشمی که پُر درده ، منو محمل بی پرده
زدن بسکه با سنگ ، صورتت بازم بهم ریخت
تا افتادی از نی ، مثل دخترت دلم ریخت
دوباره شنیدم ، ناله های مادرت رو
جونم رفت تا دیدم ، زیر دست و پا سرت رو
حسین جان(۲) جانم حسین حسین جان
هنوز داره لالایی میخونه واسهْ علیْ اصغر
دلِ رُباب و خنده های حرمله پُر از خون کرد
امون از دستِ این نامرد ، امون از این عذاب و درد
دوباره دل من ، توی پنجه های گُرگه
چقد نیزه واسهْ ، این سرِ کوچیک بزرگه
میلرزه زمین و ، حالِ آسمون خرابه
که این سیبِ سُرخه ، یا سرِ گلِ ربابه
حسین جان(۲) جانم حسین حسین جان
تو رفتی و زن و بچهت اسیرِ دست دشمن شد
چهل منزل به همراه سرت خواهرت و بُردن
دلم رو خیلی آزُردن ، چقد سنگا به تو خوردن
زیر نورِ خورشید ، سوخته صورتت عزیزم
پُر از زخمی ای وای ، من چجوری اشک نریزم
غمِ توی چشمات ، دیگه فاتحهم رُو خونده
بمیرم برات که ، چیزی از سرت نمونده
حسین جان(۲) جانم حسین حسین جان
#بهمن_عظیمی ✍
👇