.
#شور
#زمینه
#دروازه_ساعات
#اسارت_شور
#اسارت_زمینه
#ورود_به_شام
ای وای غریبم من
ای دنیا به سر بکوب ای وای ای وای ای وای
ما رو از صبح تا غروب ای وای
میزدن با سنگ و چوب ای وای
نموند جای سالم بر این پیکر ما
شکسته سر ما شکسته پر ما
ای وای غریبم من
سرگردون و بی پناه ای وای
روز مون شده سیاه ای وای
این شامه یا قتلگاه ای وای
تا حالا نبودم چنین زار و تنها
کسی نیست کنه رحم به اولاد زهرا
وای غریبم من
درد از بی کسی ماست ای وای
این شامی چه بی حیاست ای وای
علمدار ما کجاست ای وای
علمدار ببین حرمت رو شکستند
مثه مادرم راه من هم رو بستند
ای وای غریبم من
از درد و غصه پرم ای وای
آتیش ریخت رو چادرم ای وای
تازیانه میخورم ای وای
منی که قدو قامتم رو ندیدن
حالا دور من شامیا صف کشیدن
ای وای غریبم من
#میثم_مومنی_نژاد ✍
👇
.
#زمینه
#دروازه_ساعات
#حضرت_زینب_زمینه
#اسارت_زمینه
#ورود_به_شام
روضه این شبا به سخت ترین جاش رسیده
از چشمای صاحب عزا خون چکیده
شد در ملأ عام تماشایی مردم
اونکه تاحالا سایه شو خورشید ندیده
موقع آزار شد
زینب بنت مرتضی وارد بازار شد
موقع آزار شد
پرده نشین بین حرومیا گرفتار شد
موقع آزار شد
شده این نوحه هرشب
الانوحو علی زینب
(بند دوم)
زینب توی این مسیر صدبار شهید شد
با اهل حرم وارد بزم یزید شد
چی گذشته به سربریده علمدار
دیدن که محاسنش رو نیزه سفید شد
زینب و آزردن
زینب و تو محله ی یهودیابردن
زینب و آزردن
پای سر برادرش شراب میخوردن
رسیده جون او برلب
الانوحو علی زینب
#حسن_کاتب
👇
.
#شور
#اسارت_شور
#ورود_به_شام
#دروازه_ساعات
دروازه ی شهر شام چه ازدحامی شده
دورِ رباب و زینب پر از حرامی شده
علی الحسین واویلا
شکسته قلب رسول از این غمِ جانگداز
نشسته ناموس حق رو ناقه ی بی جهاز
علی الحسین واویلا
نظاره کن یا نبی زینبت آواره است
همه عزیزان تو لباسشان پاره است
علی الحسین واویلا
دوباره در شهر شام کار حسین زار شد
که دختر فاطمه وارد بازار شد
علی الحسین واویلا
به ناقه ها خواهر حسین سنگ میخورد
بر روی نیزه سرِ حسین سنگ میخورد
علی الحسین واویلا
آل علی را چرا بهر عزاب میبرند
عمه ی سادات را بزم شراب میبرند
علی الحسین واویلا
پیمبران در عزا همه از این ماتمند
که دختران علی میان نامحرمند
علی الحسین واویلا
شرر به قلب علی عدو چه خوب میزند
بر لب خشک حسین یزید چوب میزند
علی الحسین واویلا
#عبدالزهرا ✍
👇
1722806671900_-2147483648_-212479.ogg
زمان:
حجم:
2.25M
#زمینه
#ورود_به_شام
روضه ی امشب یه کلام، ای وای از شام
روو نیزه ها سر امام، ای وای از شام
زینب و مجلس حرام، ای وای از شام
ای وای از شام
باید با اشاره، باید بی صدا گفت
باید روضه هاشو، با این واژه ها گفت
سنگ و، سیلی، رویِ، نیلی
کوچه، بازار، بینِ، انظار
دستِ، بسته، پایِ، خسته
ترس و، غربت، رنج و، محنت
ای وای... زینب
شلوغه کوچه های شام، ای وای زینب
آتیش و سنگ روی بام، ای وای زینب
رقیه بین ازدحام...، ای وای زینب
ای وای زینب
نمی چرخه امشب، به روضه زبونم
باید واژه واژه، براتون بخونم
طشت و، اون سر، اشکِ، دختر
چوب و، دندون، لب ها، پرخون
بی کس، تنها، پس کوو، سقا؟
رختِ، پاره، مُردن، داره
ای وای... زینب
#وحید_محمدی ✍
۱۵ مرداد ۱۴٠۳
#دروازه_ساعات
#حضرت_زینب #شام
#حضرت_زینب_زمینه
#حضرت_زینب
.
#ورود_به_شام
#دروازه_ساعات
ای که داغت به دلم صفحه خونبار کشید
دیدی آخر به کجا عاقبت کار کشید
دشمنت پرده نشینان حرم را ز جفا
به سر هر گذر و کوچه و بازار کشید
تا به دروازه ی ساعات رسیدیم حسین
کار بر خواهش از، شمر ستمکار کشید
بس که گردانده شدیم در ملاعام به شام
صبح وارد شدن ما به شب تار کشید
تا سرت را به بر محمل من چرخاندند
دخترت ناله زد و پنجه به رخسار کشید
این سخن را به توسربسته بگویم که عدو
زینبت را به سوی مجلس اغیار کشید
خیزران تا که به لبهای عطشناک تو خورد
آنقدر خواهرتو آه شرر بار کشید
.
#علیرضا_توانا ✍
..................
#وداع_با_محرم
#دروازه_ساعات
سرم هرگز نشد پیش کسی خم
همیشه سربلندم زیر #پرچم
ابالفضلی! پریشان حسینم
سلام آقا! خداحافظ محرم
گدای سفره ات پیغمبرانند
نداری دور این سفره گدا کم
شفای عاجل از تربت گرفتم
نشد بیمار تو محتاج مرهم
رفاقت با یکی آنهم تو ارباب!
در عالم تو فقط خوردی به دردم
بجز زهرا که دستم را گرفته
نمیخواهد کسی من را در عالم
جوانی میکنم با عشق اکبر
فدای اصغرت اولاد آدم
برای اشک ما زحمت کشیده
علی یک عمر، دور چاه زمزم
اهالی نجف مهمان نوازند
بساط اربعین را کن فراهم
خدا حفظت کند بر روی نیزه
ز شر سنگ تیز و نامنظم
سر ناموس خود معجر ندیدی
سرت با خون تازه شد معمم
دم دروازه ساعات، زینب
معطل بود و شد محتاج محرم
#امام_حسین
#حضرت_زینب
#شام
#اربعین
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#شور_لطمه_زنی
#ورود_به_شام
#اسارت
انا لله و انا الیه راجعون *سُبیَت زینب*
به پشت دروازه ساعات
معطله عمه ی سادات
قافله از شلوغترین راه
اومده در شام خرابات
میان همه برا تماشا
تو بازار برده فروشا
زینبو میزنن به پیش
چشمای ساقی العطاشا
انا لله و انا الیه راجعون *سُبیَت زینب*
نمونده بود هیچ احترامی
محله ها پر از حرامی
سر همه بچه یتیما
شکسته با سنگای شامی
به انتقام بدر و خیبر
ما رو زدن با بغض حیدر
سرا میفتاد زیر مرکب
حتی سر علیه اصغر
انا لله و انا الیه راجعون *سُبیَت زینب*
سوت و کف و هلهله بودو
خنده های حرمله بودو
دستا توی سلسله بسته
پاها پر از آبله بودو
کنار سرهای بریده
قامت دخترا خمیده
دروازه تا دم خرابه
صبح تا غرووب طول کشیده
انا لله و انا الیه راجعون *سُبیَت زینب*
آتیش رو معجرا میریختن
خاکستر از بالا میریختن
یه عده رقاصه ی شامی
به دور محملا می ریختن
جونمونو به لب رسوندن
دل یتیما رو سوزوندن
جلوی چشمای ابالفضل
سکینه رو خارجی خوندن
انا لله و انا الیه راجعون *سُبیَت زینب*
#مرتضی_کربلایی ✍
https://eitaa.com/emame3vom/104659
.👇
.
#دروازه_ساعات
#ورود_به_شام
#اسارت
#شور
انا لله و انا الیه راجعون *سُبیَت زینب*
به پشت دروازه ساعات
معطله عمه ی سادات
قافله از شلوغترین راه
اومده در شام خرابات
میان همه برا تماشا
تو بازار برده فروشا
زینبو میزنن به پیش
چشمای ساقی العطاشا
انا لله و انا الیه راجعون *سُبیَت زینب*
نمونده بود هیچ احترامی
محله ها پر از حرامی
سر همه بچه یتیما
شکسته با سنگای شامی
به انتقام بدر و خیبر
ما رو زدن با بغض حیدر
سرا میفتاد زیر مرکب
حتی سر علیه اصغر
انا لله و انا الیه راجعون *سُبیَت زینب*
سوت و کف و هلهله بودو
خنده های حرمله بودو
دستا توی سلسله بسته
پاها پر از آبله بودو
کنار سرهای بریده
قامت دخترا خمیده
دروازه تا دم خرابه
صبح تا غرووب طول کشیده
انا لله و انا الیه راجعون *سُبیَت زینب*
آتیش رو معجرا میریختن
خاکستر از بالا میریختن
یه عده رقاصه ی شامی
به دور محملا می ریختن
جونمونو به لب رسوندن
دل یتیما رو سوزوندن
جلوی چشمای ابالفضل
سکینه رو خارجی خوندن
انا لله و انا الیه راجعون *سُبیَت زینب*
#مرتضی_کربلایی✍
#شام
.👇
#زمینه
#شام
#ورود_به_شام
اون روضه ای که باید برا غمش مُرد
روضه های شامه
اون روضه که داد عمه رو در آوُرد
روضه های شامه
شامیا لباس نو پوشیدن .... واویلا
پای رأس شهدا خندیدن
هی شراب خوردن و هی رقصیدن
واویلا
امان از شام ....
هرجور می شد زینب و سوزوندنش
چه جور بگم که خارجی خوندنش
صبح تا غروب تو شهر گردوندنش
واویلا
.....
عمریه دلیل اشک و آه زینب
کوچه های شامه
جاداره بگم که قتلگاه زینب
کوچه های شامه
داغ کوچه مدینه بازم .... شد تکرار
میزدن زینب پیش انظار
کوچه این بوده امان از بازار
واویلا
امان از شام ...
نیزه ها رو عمدا تکون میدادن
با دست اسیرا رو نشون میدادن
با هلهله دشنامشون میدادن
واویلا
.....
#مجلس_یزید
اون جایی که زینبم دیگه بریده
مجلس یزیده
جایی که چشاشو بست سر بریده
مجلس یزیده
رو لب همه مبارکباده ... واویلا
شمر و پهلوی خودش جا داده
ولی ناموس خدا ایستاده
واویلا
امان ای دل ....
عقیله حق داره که سربه زیره
بین یه عده بی حیا اسیره
چه جور با دست بسته رو بگیره
واویلا
........
اونجایی که زینب و بیچاره کرده
مجلس یزیده
اونجا که گریبانشو پاره کرده
مجلس یزیده
تو دلم یه دنیا درد و رنجه ... واویلا
دور طشت شرابه و شطرنجه
میکشه عمه به صورت پنجه
واویلا
امان ای دل ...
میدید غم طفلای نیمه جونو
بازم میزد لبای غرق خونو
یکی نبود بگیره خیزرونو
واویلا
#عبدالحسین ✍
#اسارت
.👇
.
#شور
#دروازه_ساعات
#ورود_به_شام
#سبک_سلام_الله_علی_العطشان
رسیده عمه ی سادات
دم دروازه ی ساعات
چه غوغایی به پا شد
میون کوچه های شام
اذیت ناسزا دشنام
نصیب عمه ها شد
سلام الله علی العطشان
سلام الله علی العریان
حسین جانم حسین جان
زدن رو چادراشون چنگ
یه عده میزدن با سنگ
شکستن حرمتا رو
یه عده نانجیب پست
نشون میدادن هی با دست
تمام اسرا رو
سلام الله علی العطشان
سلام الله علی العریان
حسین جانم حسین جان
حرم رو با دلی خونبار
با دسته بسته تو انظار
می بردن سمت بازار
برای عقده وا کردن
یهودی ها چه ها کردن
جلو چشم علمدار
سلام الله علی العطشان
سلام الله علی العریان
حسین جانم حسین جان
#عباس_قلعه ✍
#شام
اجرای حاج نریمان پناهی 👉
👇
.
#ورود_به_شام
پرده نشین خیمهها ، افتاده بین ازدحام
بر ناقههای بی جهاز ، زینب رسیده شهر شام
بعد از غمِ کرب و بلا ، وای از غمِ شام بلا
زنانِ پستِ بی حیا ، سنگ زدن از روی بام
خدا کنه سنگ به سرها نخوره
خدا کنه دوباره نشکنه جبین
محاسنی از خون سر نشه خضاب
نیوفته از رو نیزهها سری زمین
میرسد گریهی
زنان و کودکان
بازوی عقیله
بسته بر ریسمان
یاحسین...
نامحرمان بهرِ تماشای حرم صف میزنن
پای سرِ بر روی نی ، زنهای شام کف میزنن
شمره نگهبانِ حرم ، به لب رسید جانِ حرم
دور اسیرانِ حرم ، رقاصهها دف میزنن
حرامزادههای شامی ، صدقه
نان و غذا میدن به ناموس خدا
به شادیِ اسارتِ مخدرات...
شراب پخش میکنن تو کوچهها
میکِشَن با طناب
حرم رو بی هوا
زینبُ میزنن...
به بغض مرتضی
یاحسین...
خورده به جانِ مصطفی ، تیرِ غم و آزارِ شام
حسینا گریه کنید ، چقدر روضه داره شام
ای بر سرم خاک عزا ، شرمندهام یا مرتضی
فریاد وا مُحَمَّدا ، زینب رسید بازارِ شام
چه ازدحامی شده اطراف حرم
میان بازار قیامتی به پاست...
دختر کبرای علی کمک میخواد
أینَ کَفِیل زینب؟ عباس کجاست؟...
در دلِ عقیله
غصه کرده رسوب
راهِ یک ساعته
طِی شده تا غروب
یاحسین...
#محمدعلی_انصاری ✍
#اوایل_صفر #شام
👇
.
#زمینه #اسارت #شام
#حضرت_زینب_زمینه
#اسارت_زمینه
#ورود_به_شام
روضه این شبا به سخت ترین جاش رسیده
از چشمای صاحب عزا خون چکیده
شد در ملأ عام تماشایی مردم
اونکه تاحالا سایه شو خورشید ندیده
موقع آزار شد
زینب بنت مرتضی وارد بازار شد
موقع آزار شد
پرده نشین بین حرومیا گرفتار شد
موقع آزار شد
شده این نوحه هرشب
الانوحو علی زینب
(بند دوم)
زینب توی این مسیر صدبار شهید شد
با اهل حرم وارد بزم یزید شد
چی گذشته به سربریده علمدار
دیدن که محاسنش رو نیزه سفید شد
زینب و آزردن
زینب و تو محله ی یهودیابردن
زینب و آزردن
پای سر برادرش شراب میخوردن
رسیده جون او برلب
الانوحو علی زینب
#حسن_کاتب ✍
👇
.
#واحد
#زمینه
#اسارت
بند ثابت امام زمانی:
سرت سلامت ای غریب / یا سیدی یا حجت الله
ای وارث شیب الخضیب / ماجور یا بقیت الله
گریه کنی صبح و مسا / چشم تو اشک خون میباره
کی میرسی بر انتقام/ زینب برات چشم انتظاره
تو بی کسی
به داد ما میرسی
بیا که فریادرسی/ یابن زهرا
جان جهان
مهدی صاحب زمان
ذکر همه الامان / یابن زهرا
ای صاحب روز قیام
به زخم جدت التیام
ناموس تو رفته اسیری
راس حسین بر نیزه هاس
زینب اسیر شامیاس
کی انتقامش رو میگیری
یابن الحسن یابن الحسن ۲
یابن الحسن آجرک الله
#مرتضی_کربلایی
.........
#واحد
#زمینه
#اسارت
#ورود_به_شام
#دروازه_ساعات
#اول_صفر (ورود کاروان به #شام )
اینجا زمین جنگه یا / دروازه ی ساعات شامه ؟؟
واسه تماشا اومدن / تو کوچه هاشون ازدحامه
برای استقبال ما / با سنگ و خاکستر رسیدن
هر کی سری رو بشکنه / اینجا بهش جایزه میدن
با سنگ زدن
تو کوچه ی تنگ زدن
خیلی دف و چنگ زدن / من بمیرم
سر ها شکست
بال و پره ما شکست
سر تو چندجا شکست / من بمیرم
من که شدم صاحب عزا
خیلی شنیدم ناسزا
رو نیزه اشک خون میریزی
اما تو مجلس یزید
اشکای سقا می چکید
وقتی که شد حرف کنیزی
حسین من حسین من ۲
حسین من برات بمیرم
بند دوم:
توی دلای سنگشون / بغض علی خیلی زیاده
حتی یهودیهای شام/ گفتن به ما خارجی زاده
ناموسشون بین حجاب / ناموس تو در بین انظار
تو شهر شام پر بلا / ما رو کشوندن بین بازار
از بام زدن
در ملا عام زدن
بر سر ایتام زدن / من بمیرم
با مشت زدن
به نیت کشت زدن
کعب نی از پشت زدن / من بمیرم
خیلی منو دادن عذاب
با دست بسته با طناب
مارو شبیه برده بردن
نامحرما کف میزدن
رقاصه ها دف میزدن
تو کوچه ها شراب میخوردن
حسین من حسین من ۲
حسین من برات بمیرم
#مرتضی_کربلایی✍
👇