eitaa logo
امام حسین ع
27.2هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. سلام‌الله‌علیها دشمن میان کوچه چو بگرفت بر تو راه  رویش سیاه باد کز او شد جهان سیاه  دستش بلند گشت نگویم دگر چه شد  ترسم که جان شود به تن انس و جان تباه  دستش بلند گشت ولی در درون خاک  از دل کشید ناله پیمبر که آه آه  خورشید، مات گشت تو گویی که نیم‌روز  در کوچه‌های شهر مدینه گرفت ماه  گفتی که شب به خاک سپارد تو را علی  تا بعد مرگ هم نکند بر رخت نگاه  بر طفل دلشکستۀ تو ناله سر کنم  یا بر تو اشک بارم اَیا عصمت اله  او صبح‌دم شفای تو را خواست از خدا  تو مرگ خویش را طلبی وقت شامگاه  مظلوم‌تر ندیده جهان از تو و علی  تاریخ هست بر سخنم بهترین گواه  تو رنج‌خویش در دل شب می‌بری به خاک او راز خود به وقت سحر می‌برد به چاه  بردار سر زخاک و شبی همرهش بیا  بنگر که بی تو شب به کجا می‌برد پناه  روزی عیان به خلق شود دردهای تو  کان روز مهدی تو شود بر تو دادخواه  "میثم" رخ نیاز بر این آستان بسای ای مستمند، حاجت از این خاندان بخواه  «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» 📚 نخل میثم @emame3vom .
. سلام‌الله‌علیها به کوچه دید راه پیش و پس نیست به غیر از طفل و مادر هیچ‌کس نیست اگر بانو بدو پاسخ نمی‌داد بر آن رخ آن جسارت رخ نمی‌داد به وجه‌‌الَّه چه شد سربسته بهتر خدا می‌داند و یک طفل و مادر به کنجی گوشوار عرش اِستاد به کوچه گوشواری سرخ افتاد نمی‌گویم که زهرا با چه حالی ست فقط جای علی در کوچه خالی ست نمی‌گویم چه شد با روی خورشید که نور محض پیش پا نمی‌دید جهان زان ماجرا شد تیره و تار گرفت آن دست بشکسته به دیوار به مادر بود طفلی در نظاره مگو دیگر ز گوش و گوشواره «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» @emame3vom .
. سلام‌الله‌علیها گشت تاریک در این کوچه جهان من و تو شد أسفناک‌ترین رضه از آنِ من و تو دست طوفان به بهارِ رخ تو بُرد هجوم منتهی شد اثر آن به خزان من و تو نرود تا ابد از یاد من آن لحظه که او بی هوا آمد و افتاد به جان من و تو من روی خاک نشستم تو به خاک افتادی ضربه‌ها بس که گرفتند توان من و تو زیر سنگینی این بار، جهان کم آورد شاهد گفتۀ من قدِّ کمان من و تو تندتر راه بیا خانۀ‌مان نزدیک است حتم دارم شده بابا نگران من و تو پدرم می‌شکند گر که بفهمد چیزی این دلیلی شده و بسته دهان من و تو «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» @emame3vom
. سلام‌الله‌علیها در بين کوچه‌هاي مدينه شهيد شد آن مادري که يک‌شبه مويش سپيد شد در هم زبان به شکوه گشود و در آن غروب آتش براي فتح حريمش کليد شد با آتشي که شعله کشيد از در بهشت آماده تسلّیِ پهلو، حديد شد دستش شکست و دامن حق را رها نکرد بانویِ خسته بانیِ رازی رشيد شد سيلیِ دست سنگیِ ديوار و دست باد يعني دو گوشواره او ناپديد شد انداخت سايه دست کبودی به روي ماه وقتي که آفتاب خدا بي‌مريد شد مشرک شدند بعد نبي مردمان شهر تنها ببين مظاهر بت‌ها جديد شد آري حسينِ فاطمه در قتلگاه نه در بين کوچه‌هاي مدينه شهيد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» @emame3vom .
. سلام‌الله‌علیها تمام شهر پی کشتن ولی بودند نبود مردی و نامردها، ولی بودند که هر کدام به تفسیر خود یلی بودند چهل نفر که همه قاتل علی بودند به سمت حادثه برگشت آن همه انگشت قسم به فاطمه دیوار و در علی را کشت به کوچه آمده رخصت گرفته‌اند از هم و صف‌به‌صف همه نوبت گرفته‌اند از هم سپس دویده و سبقت گرفته‌اند از هم برای ضربه رضایت گرفته‌اند از هم تمام نیّتشان قربة الی الله است و تازه ضربه دستی بزرگ در راه است گذشت کوچه و یک کوچۀ دگر آمد چهل نفر همه رفتند و یک نفر آمد چنان بلند شد و دست سمت سر آمد به سوی فاطمه دیوار مثل در آمد همیشه کوچه غمِ اهل سوختن باشد خصوصا اینکه تماشاگرش حسن باشد گذشت کوچه و یک کوچۀ دگر آمد ز سمت کوچۀ سرنیزه‌ها خبر آمد که شمر جای مغیره در این گذر آمد ولی نه روبروی او که پشت سر آمد غلاف، خنجر و حنجر به جای بازو شد شبیه مادرش آخر شکسته پهلو شد رسید روضه به جایی که دیدنش سخت‌ست به حنجری که یقینا بریدنش سخت است تنی که مثله شود پا کشیدنش سخت است "صدای وای بنی" شنیدنش سخت است اگر چه سخت، سرت را، ولی جدا کردند چنان که فاطمه را از علی جدا کردند «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» @emame3vom
. سلام‌الله‌علیها در میان کوچه به همره تو بودم از غم تو آن دم شعر عزا سرودم دست من گرفتی و بردی، میان‌کوچه‌های‌غم تا ببینم آن ماجرا را ای کعبهء درد و الم نانجیبی آمد به سویت،راه تو درکوچه‌گرفت زان پس این‌دل‌من،برای توهرنفس‌نوحه‌گرفت ای جوان‌مادرم،‌ای‌گل‌پرپرم،‌یاس‌ارغوانی‌من @emame3vom ماجرای غم را به اوج خود رساندم با دو دست خود گرد چادرت تکاندم سوی خانه رفتیم و دستت،میان‌دست‌مجتبی روی خود گرفته، به چادر، تا که نبیند مرتضی تا ابد بسوزد، ز غصه، این طفل چون‌ستاره‌ات در میان دستم، گرفتم، شکسته گوشواره‌ات ای جوان‌مادرم،ای گل پرپرم،یاس ارغوانی‌من «اللّهم عجّل لولیک‌الفرج»
. کشد زبانه آتش از در   ، خدا برس به دادحیدر به پشت در فتاده زهرا   ،  نشسته غم به روی مادر فضه  خذینی  بیا   که   پهلویم   شکسته فضه خذینی که محسنم به خون نشسته فضه خذینی ام ابیها  بضعه طاها علی میان کوچه تنها ،  به زیر تیر و تیغ اعدا رسیده بهر یاری او ،  غمین و دلشکسته زهرا علی  مظلوم ، چرا به دست تو طناب است علی مظلوم ، حبیبه ی تو در عذاب است علی مظلوم ام ابیها بضعه طاها دست علی رها نما و بزن مرا به تازیانه نمی روم مگر علی را ، برم زکوچه تا به خانه دشمن ظالم ،  معنی نور و کوثرم من دشمن ظالم  ،   مثل علی  دلاورم من  دشمن ظالم ام ابیها بضعه طاها     ............... . دست مرا بگیر و باخود، ببر به خانه ،ای حسن جان نمانده حرمتی برایم ،در این زمانه ،ای حسن جان نور دو چشمم ، ببین که دیده ام  شده تار نور دو چشمم،  شدم اسیر قوم   خونخوار نور دو چشمم ام ابیها بضعه طاها دوباره دشمن ستمگر، راه مرا به کوچه سد کرد صورت  ارغوانی ام را  سیه ز سیلی حسد کرد زانوی غم را  بغل  گرفته ای  علی جان خیز و دوباره فرس بران به سوی میدان علی علی جان ام ابیها  بضعه طاها قباله از کفم ربود و حواله سیلی جفا کرد حسن به داد من رسید و مرا ز دست او رها کرد دلم شکسته ، چو بازو و سینه و پهلو دلم شکسته ، مثل شکستگی ابرو دلم شکسته ام ابیها بضعه طاها ................. . . خدابرس به داد حیدر ، شود علی دوباره تنها غریب و خسته ،کنج خانه،دلش شده اسیر غمها فاطمه جانم ، رفته ای و رفته امانم فاطمه جانم ،بدون تو نمی توانم فاطمه جانم ام ابیها بضعه طاها از آه مرتضی کشیده ، زبانه آتش از دل ما تمام عالم از غم او ، شده عزا خانه ی مولا    همه بیایید، برای غربتش بمیریم     همه بیایید ، اذن حرم از او بگیریم    همه بیایید ام ابیها بضعه طاها کنار بستر شهیده ، شده قیامتی چو محشر فضه و اسماء به توسل، تمام دیدگان زغم تر حسین و زینب ،به سر زنان کنار مادر حسن پریشان ، مراقب حیدر و خواهر یارالی مادر ام ابیها بضعه طاها ✍ .............. 👇