.
شعر #عامیانه #فولکوریک
#مناجات_با_خدا
اثر حاج مجتبی صمدی شهاب
هرجوری بود خدایا به مهمونیت رسیدم
با همه روسیاهی ماه رمضونو دیدم
دادی اجازه تا که صدات کنم دوباره
بنده تو جز گناه ره توشه ای نداره
پیش تو از خجالت ببین که سر بزیرم
اگه منو نبخشی باید برم بمیرم
خدا چقدر کریمی گناهامو پوشوندی
با همه نالایقی م به مهمونیت رسوندی
دوستت دارم خدایا با فطرت و غریزی
وای آگه این ماه بره گناهامو نریزی
من تو رو می خونم با شرار آه سردم
عمرم تموم شد و من بندگی ت نکردم
کجا برم از اینجا هیچ کسی رام نمیده
جز در خونه تو هیچ کسی جام نمیده
خوب میدونم دلم رو به غیر تو سپردم
شرمنده ام هزار بار من آبروت بردم
صدبار میون دنیا تا که شدم گرفتار
با بی مرامی محض کردم خدا رو انکار
شدم تو امتحان معرفتت رفوزه
حقشه بنده ت اگه توی آتیش بسوزه
خوب میدونم هزار بار توبه هامو شکستم
هرچی باشه دوباره در خونت نشستم
اگه چه تو مسیرت پاهامو کج گذاشتم
خودت میدونی با تو من دشمنی نداشتم
فناشده جوونیم اینو خودم میدونم
یه کاری کن همیشه بنده تو بمونم
با یاد قبر تاریک در هول و در هراسم
وای اگه این زودی ها کفن بشه لباسم
دل شکسته من ساده و کاگلیه
برگ برنده من محبت علیه
#مناجات
#ماه_رمضان
.
.
شعر #عامیانه ( #فولکوریک) با #امام_رضا
میخوام از تو بگم امّا زبونم وا نمیشه
روی کاغذای شعرم اسم تو جا نمیشه
خودمونی حرف زدن با تو چه عالمی داره
بی ادب نیستم آقا جز این دلم وا نمیشه
یه دونه عاقل نمونده همه مجنون شمان
با وجود تو دیگه هیچکسی لیلا نمیشه
شب میلاد اومده باز این دلم تو مشهده
بخدا واسه دلم هیچ جایی اونجا نمیشه
هیچی مثل اینهمه زائر عاشق که داری
باعث کوری چشمای حسودا نمیشه
خیلی دوست دارم بیام زیارتت تو این شبا
نمیدونم واسه چی قسمت ماها نمیشه
هواپیما و قطار که جای خود تو ترمینال
یه بلیط اتوبوس ساده پیدا نمیشه
منکه ازرو نمیرم هی خونت و در میزنم
با دلم مثل کبوتر تا حرم پر میزنم
مثه یه آهو میام میون دامت میشینم
هرجوری که هست میخوام یه بار چشاتو ببینم
میگن از تموم مهربونا مهربون تری
رو سیاها رو تو قبل رو سفیدا میخری
آره از کعبه صفای حرم تو بیشتره
آره از بهشتم آقا حرمت دل میبره
آره واقع حیاط حرمت دیدینیه
کاسه زردای تو سقاخونه بوسیدنیه
ثربون دهاتی هایی که میان سالی یه بار
زیر گریه میزنن تو حرمت بی اختیار
دل من سیاهه آقا دلمو جلا بده
حال بندگی ندارم به دلم صفا بده
مثه اون مریضایی که همیشه شفا میدی
بیا آقا به دل مریض من شفا بده
ما به جز تو تو حرم یه دونه پارتی نداریم
توی مهمون خونت آقا به منم غذا بده
هم شنیدیم هم دیدیم که سگ میاد درخونت
فکر کن آقا من سگم به من یه گوشه جا بده
دم مردن کار ما آقا فقط گیر شماست
واسه یه بوسه به پات آقا به ما هم پا بده
من یواش یواش دارم پیرهن مشکی میخرم
قبل این محرّمه به ما یه کربلا بده
حاج مجتبی صمدی شهاب✍
#فولکلور
#سبک_قربون_کبوترای_حرمت
.
.
#زمزمه
#فولکوریک #عامیانه
#فاطمیه
#زبانحال_مولا و پاسخ بی بی
یادته یه روز تو این شهر چه برو بیایی داشتیم
یادته با بچه هامون چه روز و شبایی داشتیم
یادته که تو نگاهت عرش اعلی رو می دیدم
خنده رو لبام میومد صدا تو تا می شنیدم
حالا امّا خیلی وقته رو تو از من می پوشونی
زیر لب انا الیه راجعون همش می خونی
فاطمه یار جوونم همسر قامت کمونم(2)
*
سه ماهه با گریه های روز و شب ها خو گرفتی
سه ماهه پنهونی از من دست بر پهلو گرفتی
سه ماهه دل بیقراری سه ماهه نفس نداری
سه ماهه که نمی تونی دستتو بالا بیاری
سه ماهه عزا گرفتی قنوت شفا گرفتی
گمونم که حاجتت رو دیگه از خدا گرفتی
فاطمه یار جوونم همسر قامت کمونم(2)
*
#زبانحال_حضرت_زهرا
گریه کن پسر عمو جان درداتو نریز تو سینه
دوای درد غریبی همینه توی مدینه
گریه کن برای من که صورتم هنوز کبوده
گریه کن برای اونکه شاهد تو کوچه بوده
گریه کن برای زینب که دلش به شور و شینه
همه ی دلواپسی هاش برا حنجر حسینه
فاطمه یار جوونم همسر قامت کمونم(2)
#سبک_یاحسین_غریب_مادر_تویی_ارباب_دل_من
.