.
#فاطمیه
السلام علیک ایتها الصدیقة الشهیده
#یازهرا
منو تنها نزاری ای با مرام
بخون التماسُ از توی صدام
باشه دیگه حرف نزن اما بمون
رو بگیر بازم ز من اما بمون
بمون و درداتو با فضه بگو
حرفای خصوصی تو بگو به او
فدای حجب و حیات بشم نرو
قربون زخم چشات بشم نرو
التماس یلِ خیبر و ببین
رحمی کن به علیِ خانه نشین
بی تو از نفس کشیدن سیر میشم
تو رو بغضِ حسنت بمون پیشم
پس قرارمون چی میشه فاطمه
به خدا هجده بهار خیلی کمه
هنوزم دیر نشده یه کاری کن
با نگات خزونمو بهاری کن
ای بهار نیمه جان بیا نرو
بچه ها مادر می خوان بیا نرو
منم و خجالت از پهلوی تو
علی شرمنده شده از روی تو
نتونستم واسه تو کاری کنم
اون روز کوچه تو رو یاری کنم
جلوم چشمام اسمتو صدا زدن
زنم و مردای بی حیا زدن
پر خراش شد پشت در صورت تو
آتیش افتاد روی سر صورت تو
اومدی تو کوچه با قد کمون
منو دنبال کردی با یه رد خون
هر کی از من کینه داشت تو رو می زد
نمی دونم خورده ای چند تا لگد
قنفذِ که با قلاف به دورته
ردّ پا مغیره رو چادرته
درُ نامردی به پهلوی تو دوخت
تو فقط نسوختی محسن با تو سوخت
سیلیِ سنگین زد و چشاتو بست
جوری که گوشواره توو گوشت شکست
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حسن_کردی ✍
#عامیانه #محاوره #فولکلور
.
.
#فاطمیه
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#زمزمه
خونه بی لبخند زهرا آسمون بی ستاره ست
اینو حیدرت می دونه دنبال یه راه چاره ست
بعد زندگیِ با تو به چی دل خوش کنه حیدر
قلب من رو کن تصور وقتی زینب میگه مادر
با چی حالت خوب می شه ای فدای اون ناز ابروت
جون محسنت نگی که با نگاه به چوب تابوت
کی گمون می کرد یه روزی عوض گهواره ساختن
برا تو تابوت بسازم توو حیات خونه ام من
شبا می پرم ز خواب با صدا خس خس نفس هات
دیگه بی عصا سه ماهه نمی تونی پاشی از جات
با خداحافظی تو جلو چشمام مرگ و دیدم
مثله اون روز پشت در که عبامو روتو کشیدم
سپرم شدی تلافی اُحد و زخمای بسیار
اون نود تا زخم کجا و پهلو و شکاف مسمار
شنیدم که توو حکومت قنفذ از خراج معافه
اشک من میگه که این کار مزد ضربه ی قلافه
قلاف قنفذ چه جوری جلو چشمام با تو لج کرد
میخ در که داغ شد و بعد راهشو به پهلو کج کرد
با فشار درب و دیوار داغ محسن و چشیدی
نمی دونم که چه جوری میخ و از پهلوت کشیدی
ناحلةُ جسم تویی که چیزی از تنت نمونده
ردِ پنجه ی کیه که رُخ ماهتو پوشونده
در و با هیزم سوزوندن آتیشا به بازوت افتاد
بعد این که در شکستش افتادی و در روت افتاد
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#محاوره #عامیانه #فولکلور
#حسن_کردی ✍
.
.
#امام_زمان
دوست دارم نگات کنم یه بار تو دنیا آقا جون
چی می شه جمالتُ کنم تماشا آقا جون
مگه چیزی کم می شه یه رو سیات نگات کنه
با یه جرعه کم نمی شه آب دریا آقا جون
به جون حسینی که، هر دوتامون دوسش داریم
واسه دیدنت نمی شناسم سر از پا آقا جون
دلمو گره بزن به تار زلف خشگلت
تا بشه از کار قلبم گره ها، وا آقا جون
غرق منّتم کنُ یه دستی رو سرم بکش
تا منم در بیارم سری تو سرها آقا جون
به رقیبا گفته ام، هوا منُِ خیلی داری
آبروم دست توه، خودت می دونی آقا جون
به خوبا سر میزنی مگه بدا دل ندارن
یه سرم به ما بزن ای خوب خوبا، آقا جون
#محاوره_ای #فولکلور
#مناجات_با_امام_زمان
.
.
#محاوره_ای #فولکلور
#عید_مبعث
#مبعث
داغ تاریخ رو کی حس کرده
داغ روزای تا ابد مبهم
غصهی دخترای زنده به گور
ماتم بردههای زیر ستم
فکر کن ابر اگه نمیبارید
تا همیشه کویر میموندیم
فکر کن بی پیامبر باید
همه جا سر به زیر میموندیم
آسمون خدا یه شب خندید
ماه گل کرد و شب چراغون شد
گفت إقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَم
دل سنگ حرا مسلمون شد
شده مبعوث اونکه دنیا رو
زیر چتر محبتش برده
من مسلمونم از همون اول
که دلم مُهر عاشقی خورده
قلبایی که به عشق اون بزنه
خالی از کینه و بدی میشن
کافیه رد بشه یه بار از باغ
همه گلها محمدی میشن
#محسن_ناصحی ✍
................
.
جهان در اضطرابی سخت و سنگین غرق وحشت بود
بشر بازیچهای بیچاره در چنگ جهالت بود
در آن عصری که خالی بود از انسانیت دنیا
و انسان تشنهی یک جرعه از جام عدالت بود
پدر می کَند گور دختر دردانهی خود را
که این دختر کشی بین عرب نوعی فضیلت بود
فقط اعراب نه بلکه زمین با ساکنان خود
اسیر فتنه و ظلم و فساد و قتل و غارت بود
برای حیله هرلحظه قریش آماده و ابلیس
میان جمع آنها در پی کسب مهارت بود
شرافت شد لگد مال شیاطین کشته شد غیرت
نماند آثاری از عزّت بشر در بند ذلّت بود
به یکباره ورق برگشت در آشوب دورانی
که خلقی روز و شب سرگشته سرگرم جنایت بود
خدا نوری فرستاد و از آن روشن شد این عالم
که بر اندیشه ها تابید و آغاز هدایت بود
خدا از عرش خود روی زمین آورد احمد را
محمّد در جهان و خلقت آن رکن و علّت بود
همان پیغمبری که قبل از آدم خلق شد آمد
که پیش از او میان عرش مشغول عبادت بود
نمی دانم که از ترسش فرو می ریخت یا از شوق؟
مدائن داشت ایوانی که جولانگاه قدرت بود
به قصد سجده عزّی و هبل ها بر زمین خوردند
نصیب مشرکان خواری،نبی در اوج عزّت بود
زبان پادشاهان بند آمد تاجشان افتاد
ابوجهلان حقیر امّا محمّد با صلابت بود
چه اعجازی از این بهتر که در یک دست او قرآن
و در یک دست دیگر هم ید بیضای عترت بود
#قصيده
#رسول_اکرم صلواتاللهعلیه
#عباس_گودرزی ✍
.
.
#شهادت_امام_صادق
از روی خاکای جاده نبرید
سمت قصر جام و باده نبرید
خودتون سوار مرکبا شدید
امامو پای پیاده نبرید
پُش سرش تموم دنیا میگه وای
طناب آوردن و مولا میگه وای
زیر لب خودش میگه وای مادرم
وسط شعلهها زهرا میگه وای
بذارید عمامهشو سرش کنه
بذارید عبا به پیکرش کنه
از تو شعله یه کم آهسته برید
بذارید که یاد مادرش کنه
پشت مرکب پشت زین نمیکشن
روی خاکا با جبین نمیکشن
از محاسنش خجالت بکشید
پیرمردو رو زمین نمیکشن
طعنههای بیحساب نیاز نداشت
اینهمه رنج و عذاب نیاز نداشت
این پیرمرد که خودش داره میاد
دور گردنش طناب نیاز نداشت
یه چیزی میگم دلا شکسته شه
چشمای همه به خون نشسته شه
یه چیزی میگم شما داد بزنید
کاش همیشه دست مردا بسته شه
زینب و سنگای بام واویلا
کوچههای تنگ شام واویلا
ریسمان به دور دست و گردنِ
زن و بچهء امام واویلا
بچهها خسته بودن چیکار میکرد
بهم پیوسته بودن چیکار میکرد
نمیخواست بذاره سیلی بخورن
دستاشم بسته بودن چیکار میکرد
#حامد_خاکی ✍
#امام_صادق علیه_السلام
#محاوره_ای #فولکلور
.
.
#عامیانه
#زبانحال_امام_صادق
#امام_صادق علیه السلام
#شهادت_امام_صادق
یه عُمره طعم غُربت و چشیدم
یهعُمرهکههمش بلا کشیدم
گریهکنید برام که پا برهنه
نیمهیشبتوکوچههادویدم
به دستور منصور بیحیا گفت
هرچیمیخواست؛بهمتوکوچههاگفت
ابنربیع اشک منو درآورد
ازبسکههیبرگشتوناسزاگفت
جون منو هی به لبم رسوندن
چه دلی از آل علی سوزوندن
سادات و که به قتلگاه میبُردن
پُشت منو با داغشون شکوندن
شاگردامو اهل بُکا میکردم
از بس که یاده کربلا میکردم
لبخندمو تا شب کسی نمیدید
روزی که جدّمو صدا میکردم
خونهیمن تو موج شعلهها سوخت
جلو چِش غریب و آشنا سوخت
میون آتیش با خودم میگفتم
یکی نگفت مادر ما چرا سوخت؟
بازم خدارو شکر که دیگه اینبار
ناموس من سرش نخورد به دیوار
با اینکه سرخ شد توی هُرم آتیش
بچّه ای رو نکُشت فشار مسمار
#محمد_قاسمی ✍
#محاوره_ای #فولکلور
.
.
#امام_حسین
آی عاقلا آی عاقلا بیاین بیرون از خونه
منو تماشا بکنین به من میگن دیوونه
از کوچیکیم تا به حالا یه دوست خوبی داشتم
به پای این دوست خوبم جوونیمو گذاشتم
عشقهای عالم دروغه عشق حقیقی اونه
عشقا دیگه تو خالیه تو این دور و زمونه
اسم مقدسش دل و میلرزونه به قرآن
من چی بگم دیوونهها بهش میگن حسین جان
به جون مولا این آقا انقده مهربونه
درد ما رو خبر داره هرچی بگی میدونه
تو هر دلی جا داره و تو هر خونه راه داره
خاطرشو خیلی میخوان خیلی خاطرخواه داره
مردای عالمو ببین که مردشن به مولا
تموم پیغمبرامون خاطرخواشن به مولا
بیچارهها افتادهها مرده ی یک نیگاشن
اونایی که اهل دلن عاشق کربلاشن
میگن یه مشت تو کربلا خیمههاشو سوزوندن
با اون آتیش سوزی دل بچهها شوسوزوندن
مرحوم #قاسم_ملکی ✍
#زمزمه_امام_حسین
...............
#وداع
#شب_دهم_محرم
توی دنیا بعد تو زنده بودن جا نداره
تو عالم نباشه دختری که بابا نداره
بابا جون بگو چرا عمه گلوتو میبوسید
تو میرفتی عمه جون پشت سرت رو هی میدید
من میخوام برا غریبیت خودمو هلاک کنم
بیا تا با معجرم خون سرت رو پاک کنم
ساربون میخواد جیگر خون بکنه مادرتو
بیا همراه خودت نبر تو انگشتر تو
منو همراهت ببر تا یاری عترت کنم
عروسی قاسم مادرتو دعوت کنم
مرحوم قاسم ملکی✍
.......
عاشق دلباخته ی #امام_حسین
عاشقم عاشق و دلباخته یک نگات حسین
تو کریمی و منم هی میزنم صدات حسین
اگه از در برونیم از این خونه کجا برم
خودمو جا میزنم جزو عزادارات حسین
کاش بیام تو کربلا بشم کبوتر حرم
کاش کبوتری بشم مثل کبوترات حسین
من که قابل نباشم بگم که نوکر توام
افتخار بده بشم نوکر زائرات حسین
یه کاری کن تو دلم عشق شما خیلی بشه
بیشتر از اینا بشم دشمن دشمنات حسین
اونقدر کنار درب خونت عو عو میکنم
تا قبولم بکنی منو مثه سگات حسین
همه مثل بیکسا زخم زبونم میزنن
بسه دیگه من میخوام بیام به کربلات حسین
من میخوام همیشه در مصیبتات اشک بریزم
جیگرم آب بشه از برا مصیبتات حسین
شنیدم تو کربلا بچههاتو کتک زدن
زدن اون نانجیبا آتیش به خیمههات حسین
بس که به صورت بچههای تو سیلی زدند
مثل لبهای تو شد صورت بچههات حسین
صورتی رو که گذاشتی تو به روی پسرت
همونو گذاشتی بر روی غلام سیات حسین
مرحوم قاسم ملکی ✍
#فولکلور #محاوره_ای
.
.
#مقتل
#گودال
زیر پای اینو اون داری هی پا میخوری
مثل تای پیرهنت داری هی تا میخوری
رفتی ای با پای خود در میان قتلگاه
زخم بی حد و عدد از دست دنیا میخوری
چشم تو سمت حرم خنجر به زیر گردنت
بی مهابا میزنن بی چون و اما میخوری
هر که آمد سمت تو فریاد یا الله زد
میزند شمشیر قربتا الی الله میخوری
من شنیدم ناله های مادرت را یا حسین
داد میزد وقتی میدید زیر پا ،پا میخوری
«سید سامین حسینی »✍
#فولکلور #محاوره_ای
#شب_دهم_محرم #عاشورا
.
.
#محاوره_ای #فولکلور
#شب_نهم_محرم
روز مرگ منه روزی که تا شی
اسیر دست مشتی بی حیا شی
فدا یک تار موت که تشنه موندم
امیدوارم خودت آب خورده باشی
اونا که از تو جز خوبی ندیدن
برای کشتنت نقشه کشیدن
محاله که یه لحظه ام چشم بدوزم
به اونایی که دستاتو بریدن
تو دستاته همه هستی عمو جون
تو زخمی هم عموم هستی عمو جون
واسه اینکه برا ما آب بگیری
غرورت رو که نشکستی عموجون؟
فدا یک تار موت هستی عمو جون
بکش از دور سرم دستی عمو جون
تو حتی با همین چشمای زخمی
برا ما چشم زخم هستی عمو جون
#حضرت_عباس
#محرم_۱۴۰۴
#شب_تاسوعا
#شهریار_سنجری ✍
.
.
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه (س)
این روزا غصههامو به کی بگم
تو خرابه با کی درد دل کنم
مگه میشه بیخیال شم، مثلا
مسخره کردن شمرو ول کنم
دخترشامی به من طعنه نزن
لباسام از اولش پاره نبود
عمههام بدون خلخال نبودن
گوشمن بدون گوشواره نبود
دخترشامی، شده اسیر بشی
به روی ناقهی عریان بشینی
شده صورتت رو سیلی بزنن
عموتو بالای نیزه ببینی
هیچ شده تو مجلس شراب بری
خارجی خنده به موهات بزنه
ی نفر مست کنه، کفر بگه
خیزران رو لب بابات بزنه
شده تو خیابونا راه بری
پر شه از ارازلا دور و برت
دختر شاه دو عالم باشی و
خسوخاشاک بریزن روی سرت
آخه من وقت عروسک بازیمه
واسه من سر بریده میارن
بابای خوشگلمو گرفتن و
بابای رنگپریده میارن
بابایی..این آدمای بیحیا
سرتو بگو چهجوری بریدن
وقتی خواستن ببرن گردنتو
چشمای مهربونت رو ندیدن
#امیر_عظیمی ✍
#محاوره_ای#فولکلور
.
.
#محاوره_ای #فولکلور
وعده عاشقا حرم
وعده بی کسا حرم...
اومدم حرف دلامو بزنم
نمیخوام بغض گلومو بخورم
از همه بریدم الا خوده تو
همه می گن که دل از تو ببرم
حرفاشون برام نداره ارزشی
مگه عشق به حرف اینو اون میشه
اگه عشقت داره پیرم میکنه
عوضش دلم داره جوون میشه
کربلا میگن نرو نمیدونن
که تموم زندگیمه کربلا
اولین باری که دیدم حرمو
زیر لب میگفتم هی سلام بابا
من همون بچه یتیم بی کسم
تو بابای بی کسای عالمی
همیشه سایته روی سر من
قند تلخی های دنیای منی
همشون وقتای شادی و خوشی
یادشون میاد منم وجود دارم
ولی خب وقت غما که میرسه
همیشه تنهای تنها میمونم
همیشه پناه کل غصه هام
یا مامانم میشه یا برادرم
وقتی که کار از کسی بر نمیاد
میرسه حسین به دادم آخرم
همیشه وقتی میبینه زندگی
داره غصه هام و بیشتر میکنه
میزنه صدا میگه بیا حرم
کربلا حالتو بهتر میکنه
هرچی که میخوان بگن بزار بگن
تو فقط میمونی واسه من حسین
لحظه های آخرم همه میرن
تو میمونی با منو کفن حسین
#سید_سامین_حسینی ✍
.
.
#امام_حسین
#محاوره_ای #فولکلور
کرمت ذاتیه الحق میتونی
یه گدا رو یک شبه آقا کنی
محاله شما بهم بگی برو
محاله که دستامو رها کنی
اونقده هوامو داشتی تا حالا
که نمیشه دونه دونه بشمُرم
همه چیم برا توئه ؛تو زندگیم
هر طرف با کرمت بر میخورم
من با تو زندگی کردم ؛ میدونم
آخرش هم توی روضه جون میدم
وقتی مظلوم میکشن تو هیئتا
برات از همینجا دس تکون میدم
از تموم خواستنی های جهان
من فقط خاطرتو میخوام حسین
منو از نزدیکای خودت بدون
راه دوری نمیره امام حسین
مطمئنم که اجازشو دادی
توی شادی توی غم میگیم حسین
مادرت زهرا دعامون میکنه
وقتی که همه باهم میگیم حسین
#مناجات_با_امام_حسین
#محمدحسن_بیاتلو✍
...........
.
دوباره آمده ام، بنده ای گنهکارم
تمامِ آبرویم را به تو بدهکارم
قبول کن عملم را، بضاعتم این است
قبول دارم همی شه و بال و سَر بارم
ببین نشسته ام حالا کنارِ سفره عشق
شبیهِ ابر، برای حسین می بارم
حسین یارِ من است و منم غلامِ حسین
خوشا به حالِ منی که حسین شد یارم
قسم به خونِ گلوی حسین، یا اللّه!
ببخش معصیتم را، ببخش رفتارم
اگر حسین نباشد، کجا رَوَد دلِ من؟
که بی وجودِ گل فاطمه، گرفتارم
میان روضه دلم می رود همان جا که
دو دست بر کمرش گفت: «ای علمدارم
بلند شو که سکینه عجیب مضطرب است
بلند شو نفسم، ای همه کس و کارم
بلند شو، کمرم تیر می کشد عباس
ببین که خنده کنان، می دهند آزارم!
صدای خواهرم از خیمه می رسد بَر گوش
که ناله می زند: عباس میر و سردارم»
پوریا باقری