eitaa logo
امام حسین ع
18.4هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
6. گریز به کربلا.mp3
5.52M
#قسمت_ششم #استاد_حیدرزاده 1394 #گریز_به_کربلا یا علی اِبکِنی وَابکِلِ الیتاما ، یا علی برا من گریه کن ، برا بچه های #بی_مادرم گریه کن ، یا علی یا علی یاعلی ... یه سفارش مخصوص کرد ، این سفارش مخصوص ابی عبدالله بود ، عرضه داشت یاعلی مواظب حسینم باش ، حسین .. به به ، برا ابی عبدالله دیگه غیرتی گریه میکنی ، حسین آرام جانم ، حسین روح و روانم حسین درمان دردم ، حسین دورت بگردم حسین سالار زینب حسین غمخوار زینب .. خوده بی بی یاده ما داده بریم کربلا ، خوده بی بی سفارش کرد به امیرالمومنین : یا علی حسینم رو یادت نره ، یا علی مواظب حسینم باش ، بگم یا فاطمه نبودی کربلا ، کربلا ! یه ساعتی زینب اومد کنار بدن بی سرِحسین ، یه نگاه به بدن بی سر کرد ، کدوم خواهری طاقت داره بدن بی سرِ برادر رو ببینه ؟ بمیرم برات آقا آقا آقا .. وقتی خواهرش زینب نگاه به بدن بی سر کرد ، صدا زد حسین من برادرم ، عزیزِ #مادرم : تو دعا کن که کناربدنت جان بدهم چرا ؟ (آخه) فکرِ همراهیِ با شمر دهد آزارم حسین ... هان ، خدا نفس بهت داده ، حیفه با این نقس نگی حسین ، حسین ... برادرم : خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهیِ بازار شدن بیزارم شاعر : #سعید_خرازی مَحرم زینب رسیده وقت سواری بر شترِ من ، نه محملی نه عماری یا تو زجا خیز و یا که اکبر و قاسم یا که به دشمن بگو رود به کناری شاعر : #عارف_قزوینی اتریش ، مرکز اسلامی وین .
.👆 مسئول حرم بی بی میگفت : یه روز اومدم تو حرم دبدم یه جوانی ، داره مثل بارون میریزه ! حرف میزنه ، مردم گریه میکنند ، معرکه ای گرفته ، عجیب حالی داره ، دستشو گرفتم آوردمش تو دفتر ، گفتم چیه اینقدر گریه میکنی ؟ دیدم هی اشک مییزه ، گریه بهش امان حرف زدن نمیده ! خوب که اشکاشو ریخت ، گفتم بگو ببینم چی شده ؟ گفت حاج آقا ، من از ایران اومدم ، داداشم سرطان داره ، منو فرستاده گفته برو شفای منو از خانم رقیه بگیر، سه روزه اومدم اینجا کنار قبر خانم ، روزِ اول که اومدم گفتم بی بی من از ایران اومدم ، برادرم منو فرستاده ، سرطان داره ، شفا شو بخواه از خدا .. زیارتمو کردم ، نمازمو خوندم ، رفتم هتل ، هر روز که از زیارت برمیگشتم ، زنگ میزدم بیمارستان ، حال برادرم رو میپرسیدم ، گفتند حالش خوب نیست ! روز دوم همینطور ، اومدم زنگ زدم ، گفتند حالش بدتر شده ، روز سوم اومدم خدمت خانم ، گفتم بی بی مثل اینکه شما نمیخواهید برادر منو شفا بدهید ، منم دیگه مزاحمت نمیشم ! اگه امروز برم زنگ بزنم ، حال داداشم خوب نشده باشه ، دیگه برمیگردم ، میرم ایران ، روز سوم برگشتم زنگ زدم ، گفتند حال داداشت بدتره ! خیلی ناراحت شدم ، با ناامیدی زنگ زدم بلیتمو اوکی کردم ، اثاثمو جمع کردم ، چند ساعتی وقت داشتم ، گفتم یه استراحتی بکنم ، همین که خوابم برد ، دیدم درِ اتاق باز شد ، یه خانومی دست به دیوار گرفته بود ، وارد اتاق شد ، گفت فلانی چرا ناراحتی ؟ گفتم بی بی جان ، مثل اینکه شما نمیخواهید داداشمو بدهید ! منم بارم رو بستم میخام برگردم ، بی بی فرمودند : باشه ما از خدا میخواهیم شفای برادرت رو ، اما وقتی میخواست بره ، خانوم یه حرفی زد ، جگر منو سوزوند ، فرمود ما شفای داداشتو از خدا میخواهیم .. ولی کسی با دختر یتیم ! این صحبت خانوم ، جگر منو سوزونده ! این گریه های شما هم داره میگه : کسی دختر یتیم رو سیلی نمیزنه ! تازیانه نمیزنه ! حسییییین .. دخت سه ساله که کتک نداره این که قباله ی فدک نداره .. حوائج خودتو مد نظر بگیر ، خیلی مریض ها التماس دعا گفتند ، مخصوصا مریض سفارش شده ، جانبازان عزیز و ... خانم حضرت رقیه (سلام الله علیها) کسی رو دست خالی رد نمیکنه ! خیلی باب الحوائجه ، سه سالشه اما بابا خیلی دوستش داره ، اگه دوستش نمیداشت ، با سرِ بریده دیدنش نمی اومد !! با سرِ بریده تو خرابه دیدنش اومد .. فرج آقا امام زمان (عج) وبقیه حوائج را مد نظر بگیرید ، تا چند جمله ای هم دعا کنیم ... اتریش ، مرکز اسلامی وین .👇
6. کرامت پایانی.mp3
4.48M
(سلام ا لله علیها) اتریش ، مرکز اسلامی وین