.
#حضرت_زهرا
زمین برای سماوات می کند اقرار
که دور فاطمه گشته تمامی ادوار
تمام واقعه شرمندگی یک مرد است
چه ماجرای هجوم و چه ماجرای انار
پس از حریق مدینه ، بیوت آل الله
به درب خانه ندیدند میخ یا مسمار
من از خلیفه ی آن وقت،دارم استفتاء
چه شد رعایت احکام یک زن بیمار
کسی که خیر العمل بِرّ و مهر او باشد
ندید خیر دگر از مهاجر و انصار
خدا نبخشدش آن قُلُدری که با خود برد
به درب خانه حورا جماعت اشرار
از آن زمان که به دستاس فاطمه خون دید
علی به خانه نرفته دگر به صرف نهار
به سمت یک زن بد حال حمله ور شده است
سگی که وا شده قلاده اش ،سگ بد هار
به قصد کُشت زدند تا که از نفس افتاد
به قصد قرب زدند هر کدامشان صد بار
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#مجید_احدزاده
این قطره را دور از دل دریا نیانداز
ما را جدا از روضه سقا نیانداز
گوش تو را آزرده ام ،پر ادعایم
سنگی به سمت مرغ بد آوا نیانداز
من دلخوشم می بینمت وقتی بمیرم
امروز مرگم را بده ، فردا نیانداز
دست تو را می خواستم نه دِرهمت را
من را به دست مردم دنیا نیانداز
ما از قلم افتاده ایم عیبی ندارد
از چشم خود ای نازنین،ما را نیانداز
ما بچه های هیئتی گر اهل ناریم
ما را کنار دشمن(قاتل)زهرا نیانداز
....
گریز روضه حضرت زهرا سلام الله علیها
زحمت نکش جارو نزن پهلو شکسته
بس کن خودت را فاطمه از پا نیانداز
دستت توان وزن سنگین را ندارد
دیگر برای بچه ها تو جا نیانداز
در این خسوف چهره ات رازی نهفته
شک در دلم ای عصمت کبری نیانداز
....
گریز کربلا
تازه به خواب ناز رفته ، بی مروت
دیگر سر شش ماهه را بالا نیانداز
#مجید_احدزاده
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف
#امام_حسین_علیه_السلام
من کویر و بی برم اما ، بر سرم ابر رحمت زهراست
خالیم،بی بهایم و هیچم ،هرچه هست از عنایت زهراست
صف کشیدیم نانمان بدهد،ایستادیم جانمان بدهد
این غذاهای آخر هیات،دست پخت حضرت زهراست
بچه ها ی یتیم زهرائیم ،که ندیدیم قبر مادر را
گره کور ما حرم شده است ، عقده ما زیارت زهراست
روح ما را ز فرش خواهد برد،دسته دسته به عرش خواهد برد
کل محشر به لطف او محتاج،آری آن روز نوبت زهراست
خشم او خشم حضرت جبار،حب او حب حضرت رحمان
دستگاه عدل عادل منان ، بر اساس قضاوت زهراست
صبح محشر که خلق می لنگند،فاطمیون تمام می خندند
انبیا از نفس که افتادند،تازه وقت شفاعت زهراست
طُهر مطلق طهارت زهراست،حور محو نجابت زهراست
صد چو جبریل وحی هر دم،در شگفت از جلالت زهراست
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#مجید_احدزاده
این زخم پهلوی تورا من تازه دیدم
این باد بازوی تورا من تازه دیدم
گفتم چرا این مدت از من رو گرفتی
سرخیِ ابروی تو را من تازه دیدم
این روسریِ سوخته روی سرت بود
کوتاهیِ موی تو را من تازه دیدم
زیور به دست تو شکست،آنروز دیدم
خون النگوی تو را من تازه دیدم
قنفذ غلافش مثل یک چاقو عمل کرد
این جای چاقوی تو را من تازه دیدم
#مجید احدزاده
#حضرت زهرا سلام الله علیها
ماندم که پهلوی تو را اول بشویم
یا اینکه بازوی تو را اول بشویم
این سو که زخم پهلو آن سو زخم بستر
این سو و آن سوی تو را اول بشویم
آخر چگونه چشم بازت را ببندم
بگذار تا روی تو را اول بشویم
زهرا نگفتی گیسویت آتش گرفته
اصلا بیا موی تو را اول بشویم
زینب حواسش نیست، باید تا ندیده
خون النگوی تورا اول بشویم
گلبوسه خواهد زد حسن پیشانیت را
پس خوب ابروی تو را اول بشویم
قنفذ غلافش مثل یک چاقو عمل کرد
پس زخم چاقوی تو را اول بشویم
*** به جای بیت سوم می شه این بیت رو در آخر کار به این صورت آورد:
آخر چگونه چشم بازت را ببندم
بگذار تا روی تو را آخر بشویم
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#مجید_احدزاده
صدف پیغمبر خاتم و گوهر می شود زهرا
پدر که مصطفی گردیده دختر می شود زهرا
به یمن حضرت زهراست معنی می شود قرآن
تمام هل اتی و قدر و کوثر می شود زهرا
کسی هم کفو زهرا غیر حیدر نیست در عالم
علی چون شوهرش گردیده همسر می شود زهرا
تفاخر می کند هر کس به آباء و به اجدادش
مرا بابا علی بوده ست و مادر می شود زهرا
شفاعت می کند از بس که کافر هم طمع دارد
تمام صحنه محشر سراسر می شود زهرا
به یک یا فاطمه خیبر به دست مرتضی افتد
مصافی پیش اگر آید خود حیدر می شود زهرا
مرا آغاز و پایانی به جز زهرا و حیدر نیست
تمام یا علی هایم در آخر می شود زهرا
ولی الله اعظم را پناه است او و پشتیبان
ولایت را ولی الله اکبر می شود زهرا
#مجید_احدزاده
.