eitaa logo
امام حسین ع
17.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. بیا که محفل ما بی تو آسمانی نیست اگر نظر نکنی اشک دیدگانی نیست تو پیر گریهء مایی مرا دعائی کن که بی دعای تو خیری در این جوانی نیست بهار بودن من دیده های نمناک است به روضه ها که ببارم دگر خزانی نیست چقدر دوری از تو ز گریه دورم کرد برای وسعت این رزق جُز تو بانی نیست شباهت من و تو این لباس مِشکی شد وگرنه بهر رسیدن به تو توانی نیست گذشت هم رمضان و گذشت هم عرفه هنوز غرق گناهم غمم نهانی نیست به دستهای عمویت بگیر دست مرا که بهتر از تو مرا چاره و اَمانی نیست بیا به روضهء دستِ قَلم سراسیمه بیا و روضه بخوان جز تو روضه خوانی نیست بیا بگو که علمدار بر زمین اُفتاد ز چشم پاره بگو قدرت بیانی نیست بگو چه شد که ز پهلو سرش به نیزه نشست که بعد از آن به تن اهل خیمه جانی نیست مگر چه بوده عمودی که بر سرش آمد که بهر ساقیِ طفلان لب و دهانی نیست ز علقمه که می آمد حسین شَک کردند صدا زدند که بابای ما کمانے نیست مجتبی صمدی شهاب✍ .................................. . . کی می شود زمان امام زمان شود دنیا به ظل امان امام زمان شود در مسجد الحرام بخواند نماز عصر از ماذنه اذان امام زمان شود عصر ظهور می رسد و با حضور او دل های ما مکان امام زمان شود دیگر نه درد هست و نه دردمند دیگری وقتی جهان جهان امام زمان شود رزق و شفا ،برات و حواله هرآنچه هست با دست مهربان امام زمان شود زهرا به غربت پسرش گریه می کند هر عصر روضه خوان امام زمان شود صدها گره ز کار همه باز می شود گر رو به آستان امام زمان شود فرموده اند که درمانده چون شدید گریه به عمه جان امام زمان شود ✍ .
. پنجاه و شش بهار در برت بودم پنجاه و شش بهار خواهرت بودم با دست خود برای تو عمامه دوختم خیلی زمان غارت عمامه سوختم پنجاه و شش بهار مادرت بودم پنجاه و شش بهار خواهرت بودم خواهر برای لحظه ای از تو جدا نشد جایی برای من به خدا کربلا نشد پنجاه و شش بهار محضرت بودم پنجاه و شش بهار خواهرت بودم بعد از تو گر چه شکسته پر همه یک ذره جابه جا نشده معجر همه پنجاه و شش بهار لشگرت بودم پنجاه و شش بهار خواهرت بودم آنکه به زلف تو بوی نان تنور داد ما را به ازدحام و شلوغی عبور داد تنها به فکر رگ حنجرت بودم پنجاه و شش بهار خواهرت بودم ۱۴۰۰/۰۷/۰۲ به روایتی حضرت زینب سلام الله علیها در کربلا پنجاه و شش ساله بودند. .
. زبانحال سلام الله علیها از بهشت با حضرت زینب سلام الله علیها در روز و سلام عمه جون من سلام قد کمون من سلام نیمه جون من سلام هم زبون من الان تو بهشت هستم رو دوش عموهامم خجالت نکش عمه الان پیش بابامم موهام رنگو رو داره چشام دیگه سو داره دیگه شمر مزاحم نیست رقیه عمو داره موهام مثل سابق نیست الان تا کمر میاد یادت هست یه روز گفتم یه روزی پدر میاد دیگه شبها می خوابم پیش مادرم زهرا نمی خوام که برگردم دیگه حالا حالاها بگو با رباب عمه جای اصغرش خوبه بمیرم خودم دیدم روی سینه می کوبه بهشت مثل اونجا نیست که هی تیر بهش دادن بگو که خیالت جمع الان شیر بهش دادن منو مسخره کردن من از شامی بیزارم کجان بچه های بد لباسای نو دارم تا دید مادرم زهرا منو با گوش پاره برام هدیه آوردن عروسک و گوشواره ولی جای تو خالی دلم واسه تو تنگه نری دیگه شهر شام پذیرایی با سنگه نگفتم نگو عمه به بابا کتک خوردم رسیدم تا اینجا من برا بابا آب بُردم خلاصه خیالت تخت بابام از تو راضیه برم، دخترا جمعن برم ، وقت بازیه 1400/07/03 👇
. عشق حسین در دل ما انقلاب کرد ما را برای نوکریش انتخاب کرد ممنون مادرم که مرا دست او سپرد ممنون مادرم به خدا که صواب کرد یک شب اگر که روضه نرفتم دلم گرفت وقتی پدر شنید ، به رویم عتاب کرد مزد دو ماه نوکریم را اباالوَفا قبل از شروع ماه محرم حساب کرد غیر از حسین دگر نپذیرد کسی مرا بر هر که رو زدم نرسیده جواب کرد کاری که سیدالشهدا در مصاف کرد زینب به پشت جبهه او با حجاب کرد هر کس به تشنگی به لب او سلام داد بیش از تمام عالم و آدم ثواب کرد "جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند:" فرمانروای آب ، تقاضای آب کرد شیخی تمام ماحصل درس خویش را بخشیده بود و گریه به طفل رباب کرد ...._________________ .
. شنیده ام ز تو من از زبان بسیاری گرفته ام ز تو عمری نشان بسیاری زمان من به سر آمد بیا امام زمان نمانده است ز عمرم زمان بسیاری چقدر عاشق چشم انتظار داری تو به خاک خفته ی پیر و جوان بسیاری به نام تو چه شلوغ است دور خیلی ها بیا که بسته بماند دکان بسیاری زمین شبیه گذشته پر است از مظلوم فتاده اند شماری به جان بسیاری مرا به سُخره گرفتند منکران ظهور بیا بیا که ببندی دهان بسیاری برای تو همه خانواده گریانند نشسته دور و برت روضه خوان بسیاری شبیه مادر پهلو شکسته ،گریانند برای مادر تو مادران بسیاری هزار مرتبه جارو ز دست او افتاد نمانده است ز زهرا توان بسیاری زنان شهر چه مایوس سر تکان دادند نماندنی ست دگر در گمان بسیاری قسم به خانه آتش گرفته ، خواهد سوخت پس از مطاف علی آشیان بسیاری .
. علیه السلام کار مشترک کرج ✅ شعر و سبک: امشب میون ظلمت بین تاریکیا ای دل عاشق با دلم راه بیا بریم با چشم تر کنار بقیع شده شب عزا ۲ بارون که میزنه رو تربتش میسوزه دلا واسه غربتش (شمعی نداره رو مزارش عالم همگی بی قرارش روضه خون شبای تارش) ۲ مظلوم یا امام صادق ۳ ای وای دوباره ریختن توی بیت ولا دوباره دستِ بسته و کوچه ها از نفس افتاده دوباره علی میون شعله ها ۲ ریختن وسط خونَش بی خبر قلبش شبیه درِ شعله ور (آتیش تا روی پرش افتاد یاد غم مادرش افتاد اشک از چشای ترش افتاد) ۲ مظلوم یا امام صادق ۳ یک عمر یه بغضی مونده توو گلومون خدا کشون کشون بردن چرا بی عبا اجر رسالت اینطوری شد ادا یکی بگه چرا ۲ گریون چشای هر چی عاشقه زهرا اسیرِ غم صادقه (اینجا مگه شام خرابه که سهم آقامون عذابه دستاش اسیر یه طنابه) ۲ مظلوم یا امام صادق ۳ .👇
. . من برا غمت گریه می کنم تا تو رو نبینمت گریه می کنم تو منو نخوای گریه می کنم تا روزی که تو بیای گریه می کنم روزا گریه می کنم شبا گریه می کنم برای حسین با شما گریه می کنم این الطالب بدم المقتول بکربلا تو زیارتت گریه می کنم خیلی از خجالتت گریه می کنم تا اقام نیاد گریه می کنم من برای تو زیاد گریه می کنم صبا(ح) گریه می کنم عشا گریه می کنم برای حسین با شما گریه می کنم این الطالب بدم المقتول بکربلا زمینه توسل به امام زمان عج
کی می شود زمان امام زمان شود دنیا به ظل امان امام زمان شود در مسجد الحرام بخواند نماز عصر از ماذنه اذان امام زمان شود عصر ظهور می رسد و با حضور او دل های ما مکان امام زمان شود دیگر نه درد هست و نه دردمند دیگری وقتی جهان جهان امام زمان شود رزق و شفا ،برات و حواله هرآنچه هست با دست مهربان امام زمان شود زهرا به غربت پسرش گریه می کند هر عصر روضه خوان امام زمان شود صدها گره ز کار همه باز می شود گر رو به آستان امام زمان شود فرموده اند که درمانده چون شدید گریه به عمه جان امام زمان شود عجل الله تعالی فرجه الشریف .
سلام شما که دارین میائین همیشه گفتم،خیلی آقائین همیشه حرف شما تو خونه ست نذر قبول مامان بابائین با آب و جارو کوچه رو شستیم خونه ما هم شاید بیائین دنیا دیگه جای زندگی نیست مُردیم به ولله بگین کجائین بعضیا می گن شما نمیاین نمی دونن این دور و برائین ما یادمون رفت شما هم هستی اما شما باز فکر ماهائین شما تو عرشین ما روی فرشیم ماها کجائیم شما کجائین شهر ما دیوا جای شما نیست نه تو بالا شهر نه سمت پائین دلت می گیره می ری مدینه شبای جمعه کرب و بلائین &&& خدا کنه که زودتر بیایی الهی آمین ، الهی آمین عجل الله تعالی فرجه الشریف ✍ .
و گریز به سلام اقا دلم تنگه برای اون نگاتون سلام آقا اجازه هست بیفتم روی پاتون سلام اقا منم گریون روز جمعه هاتون سلام اقا الهی که بمیرم من براتون سلام اقا چقد از ماها خطا دیدی حلالم کن اگه از دستم تو رنجیدی دلم خونه خودت رو بگذار به جای من رسید اقا به دست تو نامه های من دعامون کن دعات واسه ما بدا خوبه طبیب من برا زخمام کربلا خوبه سلام آقا غریب و تنها کجا هستی عزیز من مدینه یا کربلا هستی؟ بیا آقا برای مادر عزا داریم بیا آقا شبیه حیدر عزاداریم عجل الله تعالی فرجه الشریف .
به کس امید نداریم امید ما مهدی است به هر مشقت و اندوه ، التجا مهدی است نجات عالم و آدم ، ولیّ و مصلح کل امام حاضر و ناظر به هر کجا مهدی است مدد ز غیر ولیّ خدا مخواه ای دل ز دست غیر چه آید گره گشا مهدی است به دست اوست امور و اشاره ای کافی ست عزیز ختم رسل ختم الاوصیا مهدی است پناه دردکشان و غیاث محرومان نوای هر دل مظلوم بینوا مهدی است بیا که منتظرانت غریب و مهجورند ترانه لب شیعه فقط بیا مهدی است چه غم اگر دل عاشق به جمعه می گیرد قرار هر دل عاشق به جمعه ها مهدی است زقتلگاه میاید نوای یا مهدی ببین که منتقم شاه کربلا مهدی است عجل الله تعالی فرجه الشریف .
. توسل به سلام الله علیها شنیده ام ز تو من از زبان بسیاری گرفته ام ز تو عمری نشان بسیاری زمان من به سر آمد بیا امام زمان نمانده است ز عمرم زمان بسیاری چقدر عاشق چشم انتظار داری تو به خاک خفته ی پیر و جوان بسیاری به نام تو چه شلوغ است دور خیلی ها بیا که بسته بماند دکان بسیاری زمین شبیه گذشته پر است از مظلوم فتاده اند شماری به جان بسیاری مرا به سُخره گرفتند منکران ظهور بیا بیا که ببندی دهان بسیاری برای تو همه خانواده گریانند نشسته دور و برت روضه خوان بسیاری شبیه مادر پهلو شکسته ،گریانند برای مادر تو مادران بسیاری هزار مرتبه جارو ز دست او افتاد نمانده است ز زهرا توان بسیاری زنان شهر چه مایوس سر تکان دادند نماندنی ست دگر در گمان بسیاری قسم به خانه آتش گرفته ، خواهد سوخت پس از مطاف علی آشیان بسیاری .
. عجل الله تعالی فرجه الشریف روزی که در ظهور تو تعجیل می شود قدری مصیبت از همه تقلیل می شود روزی که می رسی قدمت بس مبارک است دنیا به جای بهتری تبدیل می شود ای روز و روزگار خوش آدمی بیا سالَم به یاد و نام تو تحویل می شود وقتی که می زنی علم ای حجت خدا دیگر بساط غیر تو تعطیل می شود تا برقع از جمال مبارک زنی کنار روی علی و فاطمه تمثیل می شود صبح حکومت تو دگر می شود شروع پایان فرقه های اباطیل می شود ✍ .
. عجل الله تعالی فرجه الشریف خدا کند که بیایی برای خیلی ها خدا کند که بگیرد دعای خیلی ها بمیرد آنکه عزیزم تو را نمی خواهد بیا که آمدنت شد بلای خیلی ها اگر برای تو یاری نمی شود پیدا من حاضرم که بمیرم به جای خیلی ها بحق فاطمه بشکن سکوت مظلومان بیا در آمده دیگر صدای خیلی ها فرج به معنی مرهم برای هر زخمی ست دهی به دست ظهورت شفای خیلی ها سرور واقعی یعنی زمان آمدنت که روز آمدن توست عزای خیلی ها جهان به روی خود هر دم چه ناسزاها دید بده به تیغ عزیزت سزای خیلی ها زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ............. توسل به (عجل الله تعالی فرجه الشریف) زیبائی دنیا را من بی تو نمی خواهم آسایش عقبی را من بی تو نمی خواهم ای گل بنما خود را آ ن صورت زیبا ر ا باغ و گل و صحرا را من بی تو نمی خواهم در کار من عاشق صدها گره افتاده لبخند سحر ها را من بی‌تو نمی خوا هم قسمت شود آیا من رخسار تو را بینم هر صورت زیبا را من بی تو نمی خواهم شک نیست یقین دارم پایان فراق آ ید سر و قد طوبی را من بی تو نمی خواهم در راه تو چشمانم پیوسته تو را خوانم بوی خوش گلها را من بی تو نمی خواهم ترسم که نبینم من آن صورت نورانی این هجر غم افزا را من بی تو نمی خواهم از دور نگاهم کن از غصه رهایم کن آرامش فردا را من بی تو نمی خواهم ای یوسف آل الله فرزند رسو ل الله شادی فرح زا را من بی تو نمی خواهم بگذار قدم امشب برچشم من دلخون هر صبح دل آرا را من بی تو نمی خواهم بی تو همه دنیا را این شعرو غزلها را شب ساحل دریا را من بی تو نمی خواهم تو رهبر و مولائی تو منجی دنیائی هر نغمه ی شیوا را من بی تو نمی خواهم ای جلوه ی بی همتا، ای منتقم زهرا این عشق شکوفا را من بی تو نمی خواهم بی تو چه کند(شیدا) ای گوهر بی همتا این طبع خوش آوا را من بی تونمی خواهم.
. عجل الله تعالی فرجه الشریف به زودی می رسد از ره امام منتظران شود چه شاد قلوب تمام منتظران زمانه بر سر جنگ است یا امام زمان به دست گیر عزیزم زمام منتظران ز عدل و قسط کنی پر تمام دنیا را زمین سند زده گردد به نام منتظران خدا گواست به زودی امام می آید زمانه می شود آخر به کام منتظران ز سمت کرب وبلا بانگ یا حسین آید که بوی سیب رسد به مشام منتظران صدای فاطمه از پشت در هنوز آید مدینه است شروع قیام منتظران به هر کسی که به سوی حرم اهانت کرد بگو بترس تو از انتقام منتظران به کوچه ها همه آذین زنید ای مردم به زودی می رسد از ره امام منتظران ✍ .
. بیا که برده فراق شما قرار از ما در آمده به خدا بی شما دمار از ما قدم به سمت ظهورت نمی زنیم آقا به غیر معصیتت آمده چه کار از ما نزاری اینکه بمیریم و مبتلا باشیم شبیه خاک نماند به جز مزار از ما به جای یاری و نصرت فقط دعا خواندیم نداشته باش ، از این بیشتر انتظار از ما سیاهی لشگرت هستیم و گوئیا نرسد کنار خیمه سبز تو مهزیار از ما نشسته در صف اول شبیه مدعیان ندیده کس به ره تو بجز شعار از ما به جای آنکه کمک حال و زینتت باشین گرفته قلب لطیف شما شرار از ما بحق جد غریبت حسین یادی کن کنار خانه کعبه به مستجار از ما عجل الله تعالی فرجه الشریف .
. علیه السلام به روایتی همه ریختن روی سر تو دو سه ساعتی به روایتی نیزه  رو زد میون قلبت سنان لعنتی سید الشهدا به روایتی  کشتن تو رو با هر چی که میشد چه رذالتی به روایتی توی قتل تو شریکن یه جماعتی سیدالشهدا به روایتی زدی تکیه به نیزه ی غربت چه نجابتی به روایتی پشت نکردی به لشگر دشمن چه شجاعتی سیدالشهدا چه مصیبتی تو هنوزم زنده ای میرم برا بی حرمتی چه مصیبتی پای نامحرم به حرم واشد چه مصیبتی  سید الشهدا یه عنایتی یه حرم قسمتون کن حرم دعوتی یه عنایتی انگار از چشم تو افتادم یه زیارتی سید الشهدا  ✍ امام حسین علیه‌السلام 👇
.. روز روز خوش دیانت بود  روز روز وفور نعمت بود روز سرکوبی شیاطین بود روز جشن و سرور امت بود روز تبلیغ و روز آگاهی روز ترویج دین و (ما انزل) روز تیین باطن دین بود روز تشریح در شریعت بود برترین عید در تمام قرون آشکارا بگو نبی اکنون تا ببینند چشم خفاشان که چه مقصود از نبوت بود جز علی یاور پیمبر نیست جز علی مقتدا و رهبر نیست دست بالای دست حیدر نیست روح آیات حق ولایت بود تا که مولا رسید همهمه شد از خدا و نبی او گله شد باز هم خصم در مغالطه شد آنکه در باطنش خباثب بود خلفا یک به یک عقب رفتند که مگر امر امر خالق نیست رو‌گرفتند از ولی خدا ترش کردند ؛ از حسادت بود یار غار نبی به خود لرزید به خود از روی خشم می پیچید شؤر کردند دسیسه می کردند قصدشان قدرت و حکومت بود اینهمه نقل در کتب ؛ حالا در تواتر شده ست خب حالا باز هم فکر سفسطه امد اینهمه واضحات؛ حجت بود اینهمه ظلم را مقصر کیست شعله ی دشمنی تان از چیست به خداوند شیعه ول کن نیست شیعه از اولش به بیعت بود چه کسی فتح کرد خیبر را شد فدا حضرت پیمبر را چه کسی افضل ست حیدر را؟ سینه اش مملو از هدایت بود «پادشاهی که تاج و‌تخت نداشت» دست هرگز نزد به بیت المال پشت میز ریاستش ننشست روز و شب را به فکر خدمت بود بین یک بادیه نشین و زبیر بین مردم و مالک اشتر وقت تقسیم امتیاز نداد حمکرانی اش از عدالت بود حیف از حماقت برخی اهل تحریف دوره اش کردند طلحه؛ابن زبیر؛ابوموسی دشمن اصلی اش جهالت بود علیه السلام   ✍ .
. ده شب برای گریه کنان غم بیاورید ده شب برای  سینه زنان دم بیاورید فابک علی الحسین که ماه عزا شده ده شب بساط روضه فراهم بیاورید از گریه بر حسین که خسته نمی شویم اصلا تمام سال محرم بیاورید پیراهنی که پاره شده غرق خون شده چون بیرق و کتیبه و پرچم بیاورید فردا که آتش است نصیب گناه ما از اشک چشم ما کمی شبنم بیاورید زهرا نشسته است خودش بین قتلگاه مقتل بیاورید ، مقرّم بیاورید حرف از حسین گرچه گلو نامرتب است ای ناظمان نوحه منظم بیاورید حالا که رحم در دلتان نیست کوفیان!!! از مادران به همره خود هم بیاورید... ...شاید که ذبح شد سر شیرخواره ها سر نیزه های ریزتری هم بیاورید آداب ذبح را به گمانم بلد نبود آنجا به جای شمر یک آدم بیاورید    ✍ ۱۴۰۳ ۱۴۰۳/۴/۶
. خیمه زدم بساط غمت را به پا کنم می خواستم قیامت عظمی بنا کنم هیزم نمی خری؟من ناچیز را ببر باید برای تو تن خود را سیا کنم طبل بزرگم و همه تو خالی ام ولی محکم بزن برای تو قدری صدا کنم دیوانه وار اگر به سر و صورتم زدم می خواستم برای تو یک کوچه وا کنم سوگند می خورم که ازین پس حسین جان هر کس که برد نام تو ، من گریه ها کنم من را که کثرت ذنبم زمین زده بازم بلند کن که علم را به پا کنم زور کتل به خبط و گناهم نمی رسد گهواره را بده که کمی جابجا کنم با دسته جات آمده ام بین کوچه ها تا خاک پای کودکی را طوطیا کنم حل میشم شبیه شکر ، قول می دم خود را شبیه غلام شما کنم تنگ آمده دلم سفر کربلا چه شد آخر چه خاک بر سر این بینوا کنم بر روی بام می روم هر شب به سمت تو  تا اخرین نفس دم یالیتنا کنم روضه اگر که خواند کسی سعی می کنم  از پیکر تو  شمر و سنان را جدا کنم من زیر و رو شدم به شما قول می دهم این سینه را به سینه زدن آسیا کنم     ۱۴۰۳/۰۳/۱۶ ........ . (ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَیْكُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ⬅️اجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله به آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته اید حاجت روا بشید شفای همه مریض‌ها انشاالله همه اموات فیض ببرند اما یا اباعبدالله آقاجان قربون اسمت بشم ..."قربون لقبت" دیگه کاروان داره نزدیک میشه به کربلا ."خوش به حال اونایی که فدای تو شدن،خوش به حال اونایی که جون دادن تو راه تو اقاجان...." خوش به حال اونایی که آخرین کلامشون وقتی تو خون غلتیدن یا اباعبدالله بوده خوش به حال کسانی که حالا کربلا هستند عزیزان کاروان امام حسین دیگه چند روزه از مکه حرکت کرده به سمت کربلا کم کم روز به روز نزدیک میشه به کربلا دیگه بوی محرم به مشام می رسدبگیم حسین جان خدا را شاکریم که امسال هم زنده ایم که درعزاداری شما شرکت کنم خیلی بین من شما بودند ولی حالا جایشان خالیست از این مجلس ومحفل فیض ببرند انشاالله آقا زمانی دستمان را بگیرد که دست مااز همه جا کوتاست شب اول قبر آقا به فریادمان برسه حالا دلها آماده شد روضه ورود کاروان امام حسین به کربلا رو برات بخونم همه اموات فیض ببرند ♦️ای اشک کجایی که غم از راه رسید ♦️اندوه عظیم و ماتم از راه رسید ♦️یک سال گذشت و باز یک بار دگر ♦️پلکی زدی و محرم از راه رسید ⬅️قافله دارد به کربلا می آید. یک وقت رسیدند به جایی که دیدند اسب آقا امام حسین (ع) قدم از قدم بر نمی دارد. آقا اسبش را عوض کردند دیدند راه نی رود. چند اسب عوض کردند. یک وقت جوان ها گفتند: آقا! چرا این اسب ها راه نمی روند؟ فرمود: ببینید از این عرب های باده نشین کسی هست در این سرزمین که اسم این سرزمین را بلد باشد.یک پیرمردی را آوردند. پرسیدند: آیا اسم این زمین را می دانی؟ گفت؟ آری آقا؛ این زمین چند اسم دارد. قادسیه، غاضریه، شاطی ء الفرات، فرمود: این زمین اسم دیگری هم دارد؟ گفت: این جا را نینوا هم می گویند. هنوز آن اسمی که امام حسین(ع) دنبالش می گردد آن عرب نگفته است. فرمود:آی مرد! این زمین اسم دیگری ندارد؟ گفت: چرا این جا را کربلا هم می گویند،فرمود:آی جوانها بارها را پایین بیاورید،بار منزل رسید. 🔶آی زمین کربلا من ارمغان آورده ام 🔶درّ کوچک اصغر شیرین زبان آورده ام ⏪نوبت رسید به پیاده کردن زینب؛ بنی هاشم کوچه باز کردند با چه عزت و احترامی عقیله بنی هاشم رو پیاده کردند؛ آی روزگار؛ حتی کسی اینجا سایه زینب رو ندیده؛ تاریخ نوشته تا کربلا احدی قامت زینب رو ندیده بود، چشمی نبود که زینب رو تا کربلا دیده باشه اما بعد کربلا ورق برگشت؛ یابن الحسن ببخش من رو؛ دیگه چشمی نبود که ناموس حسین رو ندیده باشه؛ حسین؛ حسین آرام جانم ..حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی ▪️▪️▪️▪️▪️ 1403/4/12
. خدایا داره می ره پیغمبرم پشت سرش دست به دعا می برم یواش برو ای تموم زندگیم جون به لبم کردی علی اکبرم بچه بزرگ نکردم آسون خدا قربون اون قد و بالات شم بابا برو به خیمه عمه آروم بشه اذان بگو موذن کربلا بی تو نفس کشیدنم سخت میشه نرو که دل بریدنم سخت میشه تو تشنه ای تشنه تر از تو بابا برای تو جنگیدنم سخت میشه صدام بکن نزار هراسون بشم چیزی بگو علی پریشون نشم داغ جوون میشکنه و می کشه جووون نزار که بی جون بشم بچه بزرگ نکردم اینجور بشه اینجوری از چشای من دور بشه اکبر بره علی اصغر بیاد بین هزار تا نیزه محصور بشه نمیشه باورم صدات قطع بشه بسته چشماتو نگات قطع بشه من اهل نفرین بودم ای عمر الهی نسل بچه هات قطع بشه باید تو رو از رو خاکا جمع کنم از جلو چشم عمه ها جمع کنم اگه رو دستم ببرم می ریزی باید تو رو روی عبا جمع کنم علیه السلام    ۱۴۰۳/۴/۲۳ .
. خون چکیده ست ز چشم تر من ...چیزی نیست شده مجروح و شکسته پر من ...چیزی نیست هر زمانی که زمین خوردم و مجروح شدم یاد دادی که بگو دختر من:" چیزی نیست" آب شد قلب من از شدت وحشت بابا داد زد بسکه عدو بر سر من ...چیزی نیست هدیه ای بود به دستم ز تو اما قاتل چشمش افتاد به انگشترمن... چیزی نیست از روی ناقه چو عباس زمین افتادم ترک افتاد به نیلوفر من... چیزی نیست لذتت بود پدر موی بلندم اما آتش افتاد به فرق سر من ...چیزی نیست می کشیدند مرا از سرم اما عمه گره محکم زده بر معجر من... چیزی نیست آن عبایی که به نعش علی اکبر بردی هست اما دگر از اکبر من چیزی نیست من دوباره پری کودکیم خواهم شد گر کبود است همه پیکر من چیزی نیست سر تو زخم شده پس بدنت پاره شده پیش زخمان تو زخم پر من چیزی نیست ✍  سلام الله علیها  .
. حسن امیر من است و خوشم که نعم الامیری شهادت است به پای چنین امیر بمیری به ذکر یا حسن از مادرش گرفتم اجر رسیده است از ایشان مرا چه خیر کثیری چه ثروتی است کسی را که حب او دارد گدای او اگر هستی نه بینوا نه فقیری غلام حلقه به گوشش همیشه آزاده ست به بند او که درآیی نه برده ای نه اسیری خودش برای یتیمان اعانه شبها برد خودش برای جذامی گرفت لقمه پنیری امام و خنده دندان نما ، تعجب نیست که داده در عوض زهر ، کاسه شیری چقدر موی سفید است در سرش پیدا رسیده است چگونه جوان به نقطه پیری به جای زهر بیارید نام زهرا را دگر نیاز نباشد برای قتلش اجیری  ✍ علیه السلام  .