. #پیش_زمینه (به همراه #زمینه ده شبی ) #محرم_مهدوی سر بند ثابت هرشب: ای غریب آقام/ جون من فدات بین گریه هام / میزنم صدات تو که صبح و شب برا داغ کربلا اشک خون میباری بمیرم غریب شدی بی حبیب شدی یاوری نداری العجل / بحق شیب الخضیب بحق خد التریب به ناله فاطمه کنار شاه غریب العجل ای منتقم العجل شب اول : حضرت مسلم بن عقیل بند اول: گریه میکنی / یابن فاطمه جاری اشکت از / داغ مسلمه دل مسلم از غم ظلم کوفیه بی وفا شکسته میگه یاحسین میا کوفه که میشه حرمتا شکسته ۲ العجل بحق تنها سفیر که شد تو کوفه اسیر دار و ندارش شده فدای راه امیر العجل ای منتقم العجل بند دوم: بین گریه ها / زد صدا حسین تشنه لب فدا / شد برا حسین امون از جسارته اهل کینه ی بی وفای کوفه کشیدن جنازشو بچه ها توی کوچه های کوفه العجل/ به غربت این دیار به مسلم و قلب زار به پیکر بی سرش که رفته بالای دار العجل ای منتقم العجل #مرتضی_کربلایی #شب_دوم_محرم بند اول: عمه زینبت / ناله می کشید جد تو حسین / کربلا رسید برای فدا شدن طفلشو به کام بلا آورده برای اسیر شدن اهلبیتشو کربلا آورده العجل / به حق خون خدا به ارض کرب و بلا به ناله ی زینبین به اشک خیر النسا العجل ای منتقم العجل بند دوم: اشک چشمای / زینبو ببین چی سرش میاد / توی این زمین میبینه حسینشو نورعینشو روی خاک صحرا میشنوه که میرسه از تو قتلگاه ناله زهرا العجل / به سوز و آه حسین به خیمه گاه حسین به اون یتیمی که بود چشمش به راه حسین العجل ای منتقم العجل #مرتضی_کربلایی #شب_سوم_محرم ای غریب آقام/ جون من فدات بین گریه هام / میزنم صدات تو که صبح و شب برا داغ کربلا اشک خون میباری بمیرم غریب شدی بی حبیب شدی یاوری نداری العجل / بحق شیب الخضیب بحق خد التریب به ناله فاطمه کنار شاه غریب العجل ای منتقم العجل *** تو خرابه امون پرشد عطرسیب با سر اومدی یا اباالغریب باورم نمیشه که راس خونیتو تو بغل می گیرم ابتا بگو به من کی برید سرت رو برات بمیرم ای پدر فدات بشه دخترت خونباره چشم ترت بسکه به تو سنگ زدن از نیزه افتاد سرت پیکرم کبود تار شده چشام خیلی سخت گذشت کوفه تا به شام روی صورتم جای سیلیه رو پهلومه جای نیزه هر دومونو سنگ زدن من رو ناقه ها تو بالای نیزه ای پدر اونکه سرت رو برید خیلی سرم داد کشید شبیه عمه منم همه موهام شد سفید #عبدالزهرا #شب_چهارم_محرم یابن فاطمه/ یابن مرتضی دستمو بگیر/شاه کربلا تو که تا همیشه بر قلب مرده ام حیاتی حسین جان منم غرقِ معصیت تو سفینه النجاتی حسین جان یا حسین یا کاشف البلایا یا غافرالخطایا منو ببخش اقاجون تورو قسم به زهرا بند دوم: سید الغریب //جون من فدات آتیشم زده/ اشک بچه هات اومدم بگم که شرمندتم حسین راه تونو بستم بگو خواهرت حلالم کنه اگر قلبشو شکستم اومدم با کوله بارِ گناه با قلب پر سوز و آه از همه دل بریدم به تو آوردم پناه #عبدالزهرا #شب_پنجم_محرم سینه ی تو شد. غرق در محن از غریبیه نوگل حسن رها کرده دستای عمه زینبو با دلی پریشون خودشو رسونده تا جون فدا کنه واسه ی عمو جون میبینه عموشو صدپاره پیکر و زخمی و پر از خون العجل/ای منجی عالمین به قلب پر شور و شین به حق اشک حسن به حق اشک حسین با لگد تنش میشه زیر و رو دستشو سپر کرد برا عمو شده آویزون به پوست دست کوچیکش، داره میشه پرپر روی سینه ی عمو افتاده توی لحظه های آخر می‌ره زیر سم مرکب میشه شبیه علیه اکبر العجل/ به نوگل مجتبی که جون او شد فدا به ناله ی مادرش به گریه ی عمه ها #مهدی_رضایی #شب_ششم_محرم کربلا گرفت. عطر مجتبی تسلیت میگم صاحب عزا شده قلب نوجوون حسن پریشون داغ اکبر با چه اشک و حسرتی واسه ی پسر حجله چیده مادر میخونن براش دعا زیر لب با اشک عمه های مضطر العجل/به قاسم بن الحسن به نوگل یاسمن به پیکر بی زره به قلب پراز محن اومده که طو. فان به پا کنه واسه ی عمو. جون فدا کنه میخونه رجز تومیدون میگه منم از تبار حیدر من همونی ام که دیده بابام تو کوچه هجوم لشکر شنیده صدای سیلی و دیده نیلیه روی مادر العجل/به روضه ی فاطمه به کوچه و همهمه به گریه های حسن که کوه صبر و غمه #مهدی_رضایی #شب_هفتم_محرم می‌شنوی آقا. ذکر العطش توی خیمه ها طفلی کرده غش داره گریه می‌کنه از عطش گل نو شکفته اصغر میچکه روصورتش قطره قطره اشک چشای مادر العجل/به اشک چشم رباب به درد قحطی آب به کام خشک علی به قلب از غم کباب میبره رو دست اصغرو پدر گریه می‌کنه. ازعطش پسر امون از سه شعبه ای که گلوی شیر خواره رو دریده پدرش شده خجالت زده، عبا روی اون کشیده دیگه بعد اون کسی توی سایه ها مادرو ندیده العجل /به حق چشمای تر بغض گلوی پدر به خون قنداقه و به مادر خون جگر #مهدی_رضایی #دهه_محرم 👇

👆 . #شب_هشتم_محرم زد به جان تو روضه ها شرر مونس تو شد دیده های تر داره میره سمت میدون عزیز قلب حسین و لیلا شده دشت کربلا از غم حسین غرق شور وغوغا میگه زیر لب حسین، بعد تو علی دیگه اف به دنیا العجل/به چهره ی آشنا پیمبر کربلا به اشبه الناس به محمد مصطفی پیکر علی پاره پاره شد دشت کربلا پر ستاره شد روخاک افتاده علی اکبر و حسین دست به زانو داره ابر چشمای پدر از غم پسر بی امون می‌باره با جوونا پیکر پاره پاره شو تو عبا میاره العجل/به پیکر نیمه جون به زانوی کم توون به قلب خون حسین به داغ مرگ جوون #مهدی_رضایی #شب_نهم_محرم داری این روزا. بغض تو گلو قلب تو شکست. ازغم عمو بمیرم برای اشکای ساقی کربلا ابالفضل که دیده لبای خشکی که از عطش میگه یا ابالفضل به فدای اون که گفته بهش حسین ،، «یا اخا ابالفضل» العجل/به تشنگی حرم به ساقی وکوه غم به چشم‌وتیروعمود به دست ومشک وعلم رفته بین آب ساقی حرم داشت میون دل بغض و آه و غم بیرون اومد از فرات بالبای خشک و با مشک پرآب که بیاره آب برای لبای خشک گلای ارباب برسونه جرعه ای لااقل به لبهای طفل بی تاب العجل/ به روضه علقمه به دشمن و همهمه به لحظه ی آخرش به گریه ی فاطمه #مهدی_رضایی #شب_دهم_محرم خون می‌باره از. دیده های تر روضه ها رسید. آخرش به سر شده لحظه ی وداع حسین و اشک از چشا میباره داره می‌ره سمت میدون باباجونی که رقیه داره میره و سر بریده برا رقیه، عدو میاره العجل/به گریه ی دخترش به بوسه ی آخرش به حال اهل حرم به اشکای خواهرش کربلا داره رنگ و بوی خون زخم به روی زخم. خون به روی خون چه جوری ببینه زینب حسینشو پاره پاره پیکر چه جوری ببوسه رگهای حنجری که بریده خنجر چه جوری بره اسارت، بمونه روخاک تن برادر العجل/به زینب و اضطرار به سینه ی بی قرار به آتیش خیمه ها علیکن بالفرار #مهدی_رضایی 👇