#طلیعه_محرم
#مدح
#غزل
در حسینیه تو برگ براتم دادند
وسط سینه زنی بود نجاتم دادند
@emame3vom
مرده ای بیش نبودم که به دستور شما
تا مسیحا بشوم آب فراتم دادند
تا که احرام ببندم به منای تو حسین (ع)
رخت مشکی تو اندر عرفاتم دادند
رو گرفتی که نبینی عرق سائل را
با دو دست کرمت جلوه به ذاتم دادند
با همین قطره اشکی که ندارم آقا
سیئه دادم و سیل حسناتم دادند
نام تو زینت دنیاست اباعبدالله
نمک زندگی ماست اباعبدالله
#ناشناس
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آئینی 🔹
#شب_سوم
#ماه_محرم
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#مرثیه
#غزل
همه امید بچه ها ...عمه
نشد از ما دمی جدا عمه
تا عمو در کنار علقمه ماند
شد اباالفضل خیمه ها عمه
پدرم روی خاک و نیمه ی شب
از پی بچه ها دوتا عمه
هر طرف ناله در بیابان بود
شد همه دشت یک صدا: عمه!
عمه از خیمه تا به مقتل رفت
گفتم عمه نرو ... کجا عمه؟
شبی از ناقه تا که افتادم
ناله کردم بیا بیــــا عمه ....
مانده ام بانویی که آن شب بود
مادرم فاطمه است یا عمه؟
هر کجا تازیانه بالا رفت
زود تر گشت جان فدا عمه
شهر تا ازدهام شد طفلی
داد زد زیر دست و پا عمه
کاش عمو بود تا که در نورش
بکشد خار پای ما عمه
تا نبینیم گریه ی هم را
من جدا گریه و جدا عمه
دیشبی را دلم به دریا زد
شکوه آغاز کرد با عمه
که مگر نیست احترام یتیم
آیه ی مصحف خدا عمه؟
پس چرا اهل شام مسخره کرد
گریه های یتیم را عمه؟
سایه ات مستدام بر سر من
ای علمدار کربلا عمه!
راستی مرگ خود طلب کردی
من بمیرم.... شما چرا عمه؟
#ناشناس
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
#شب_هفتم_محرم
#ختم_مجلس
#حضرت_علی_اصغر
#گریز
#رباعی
یک تیر سه شعبه با خودش شر آورد
ساقی حسین را زپا در آورد
در حیرتم آن تیر که سقا را کشت
حالا چه بلایی سر اصغر آورد
#ناشناس
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
.
#امام_زمان #عجل_الله
#جمعه_انتظار
در حسرت تو خون شده چشم نگارها
ای انتظار آخر چشم انتظار ها
ای آشنا تر از همه، این دیده کور باد
نشناخته اگرچه تو را دیده بارها
خار طمع به چشم و به پا ریسمان ترس
افتاده ایم بی تو در این گیر و دارها
جز اشک ناشیانه و جز آه پشت آه
دیگر چه چشم داشتی از تازه کارها!؟
کار دل از ترحم دلدار هم گذشت
زنگار بسته آینه جای غبار ها
پاییزمان شدند و گلاویزمان شدند
سرمی رسند بی تو یکایک بهار ها
مشتی پیاده در دل این جاده مانده ایم
رحمی به ما نکرد کسی از سوار ها
دل کاش جز مسیر تو راهی بلد نبود
شد درد سر برای من این اختیار ها
تاری ز موی یار دل زار را بس است
این ما و این گلوی مهیای دارها
برگرد! تا به دور تو گردم مرید وار
در دور نامرادی این روزگارها
#ناشناس
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
@emame3vom
.
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#مدح
#غزل
خدا با اسم اعظم یا علی گفت
ملک در اولین دم یا علی گفت
عجب سری است در خلقت که از خاک
چو برمی خاست آدم یا علی گفت
عصا در دست موسی اژدها شد
کلیم آنجا مسلم یا علی گفت
مسیحا دم از آن گردید عیسی
که در دامان مریم یا علی گفت
محمد در شب معراج برخاست
به قصد قرب اعظم یا علی گفت
ز لیلایی شنیدم یا علی گفت
به مجنونی رسیدم یا علی گفت
مگر این وادی دارالجنون است
که هر دیوانه دیدم یا علی گفت
چمن با ریزش باران رحمت
دعایی کرد و او هم یا علی گفت
نسیمی غنچه ای را باز می کرد
به گوش غنچه کم کم یا علی گفت
علی را ضربتی کاری نمی شد
گمانم ابن ملجم یا علی گفت
مگر خیبر ز جایش کنده می شد
یقین آنجا علی هم یا علی گفت
#ناشناس
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
.
.
#ماه_رمضان
#مناجات_با_خدا
شعر #مناجات باخدا -(من شدم بی کس شدم تنها بفریادم برس)
@emame3vom
من شدم بی کس شدم تنها بفریادم برس
خسته ام از بازی دنیا بفریادم برس
آمده شیطان زمین گیرم کند با لشکرش
تا نیفتادم هنوز از پا بفریادم برس
با گناهانم خودم قبر خودم را می کنم
در سرازیری قبر اینجا بفریادم برس
هیچ چیزی بدتر از شرمندگی پیش تو نیست
یا بسوزانم همین جا یا بفریادم برس
حق همیشه با تو بوده ؛ آنکه بد کرده منم
خب بکش از من حساب اما بفریادم برس
عاقبت یک روز یک جایی به دردت میخورم
پس نکن دیگر مرا رسوا بفریادم برس
پیش زهرا آبرویم میرود کاری بکن
روز محشر نه، همین حالا بفریادم برس
هرشب جمعه بده کار مرا دست حسین
جان من قربان این آقا بفریادم برس
یا جوانی کردن من را همین امشب ببخش
یا بحق اکبر لیلا بفریادم برس
گفت: بابا من که گفتم ارباً اربا میشوی
بر سر نعشت شده دعوا بفریادم برس
میکشم زانو و میخندد به اشکم یک سپاه
ای عصای پیری بابا بفریادم برس
شاعر: #ناشناس
.