eitaa logo
امام حسین ع
17.1هزار دنبال‌کننده
386 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره - ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام - ۱۹ رمضان سفره یِ افطار وا شد... روزه ات وا شد... ولی حیف... وا نشد با دیدنت بابا دلِ این دخترِ تو شاهِ عالم می کِشی آه و تنم می لرزد اِی وای تو نمک خوردی... نمک خورده به زخمِ باورِ تو ای امیرالمؤمنینِ فاطمه بابایِ اَیتام سازِ رفتن کوک کردی می زنی حرف از جدایی شاهِ دلهایی و دلتنگِ گلِ یاسِ کبودی ذکرِ اِحیایِ شبِ قدرت شده زهرا کجایی؟! کاش امشب را نمی رفتی به مسجد بی قرارم میخِ در اینجا فقط با گریه می گیرد لباست مرغِ خانه می کشد دامانِ منّت تا بمانی هست حتّی این دَمِ آخر به مرغابی حَواسَت می شود از رفتنت فهمید برگشتن محال است گام برمی داری و وا می شود پرهایِ پرواز قاتلت را می کنی بیدار تا وقفه نیفتد... در وصالِ یار باشد این نمازت روضه ای باز آخرین تکبیرهایِ تو عجب تکبیرهایی ست آسمان دارد شمارش می کند این لحظه ها را التهابش مثلِ کوچه... اضطرابش مثلِ گودال... بی قرارِ تو حسینِ توست بی تابِ تو زهرا سجده یِ آخر تماشایی ست تیغِ کینه تیز است روضه هایِ مادرم از پیشِ این چشمان گذشته تیغِ کینه رَد شد از ابرویِ بابایِ غریبم "فُزتُ رَبِّ الکَعبه" جانانِ حرم از جان گذشته باز هم از کوچه یِ غمها حسن رد شد بمیرم باز هم دوشِ امامِ صبر و تنهایی عصا شد زخمِ سر مثلِ شکافِ سینه و پهلو عمیق است باز هم باید کند از خواهرش پنهان چه ها شد باز هم از کوچه یِ غمها حسن گریان گذشت و... باز هم بغضِ گلوگیری شده مهمانِ حلقوم باز هم حرفی نباید زد فقط حرفِ سکوت است روضه یِ مظلومه را خواندند پیشِ چشمِ مظلوم این شکافِ سر شبیهِ آن شکافِ رویِ پهلو جانِ زینب را به لب آورده از غمها خدایا چشمِ بابا مثلِ چشمِ مادرم شد تیره و تار تکیه بر دیوار داده تکیه گاهِ هر دو دنیا بستری وا شد شبیهِ بسترِ پرخونِ کوثر حرفِ هجران می زند بابایِ ما مانندِ مادر پیشِ چشمِ عمّه یِ سادات خونِ تازه می ریخت از سرِ بابا بخوانم؟! روضه یِ سرنیزه و سر بر رویِ نیزه سری آمد به سویِ خواهری که... دستِ خود را می کند حائل به جایِ معجرِ خود عصمة اللهِ حرم ناموسِ حیدر شد پریشان پایِ سر شد ندبه خوانِ انتظارِ دلبرِ خود @emame3vom .
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مربّع - ضربت خوردن مولا علی علیه السلام - ۱۹ رمضان چه افطاری... چه مهمانی... چه دلداری... چه سلطانی... چه شاهی و چه آهی و چه آقایِ پریشانی هوایِ چشمِ مهماندار بحرانی و طوفانی امان از آهِ مظلوم و امان از چشمِ بارانی نشسته پایِ این سفره امیرِ آسمانی ها چه آهی می کشد دختر چه آهی می کشد بابا نمک گیرش شده افلاک چون نان و نمک خورده هزاران بار صبر و تابِ این آقا محک خورده غرورِ کودکش در کوچه بدجوری تَرَک خورده وَ مُهرِ غربتِ او پایِ غوغایِ فدک خورده علی باشی و دستَت را ببندد فتنه ها سخت است علی باشی ببینی رویِ چادر رَدِّ پا سخت است امیرالمؤمنین بود و بغل زد زانویِ غم را به چشمِ خود تماشا کرد حالِ یاسِ خاتم را دو دستش بسته بود امّا دو چشمش دید مَحرَم را... میانِ کوچه قُنقد با غلافی زد که پرچم را... بِدُزدد از ولی امّا ولایت با ولی باشد نوایی که شده پاینده نادِ یاعلی باشد شبِ اَحیاء دعایِ ما علی مولا علی مولا امیدِ آسمانی ها علی مولا علی مولا مناجاتِ لبِ زهرا علی مولا علی مولا بگو فَاغفِر ذُنُوبی یا... علی مولا علی مولا منم شرمنده یِ مولا خدایا می کنم توبه بیا بگذر از این بنده به حقِّ صاحبِ کعبه به پیشانیِ خونینَش به حالِ مضطرِ دختر به مَردی که از امشب تب کند هر روز در بستر به آن لحظه که می گوید برایِ ساقیِ لشکر تمامِ ماجرایِ کربلا تا لحظه ای که سر... به نیزه می رود تا معجری پاره شود غارت بیا از بنده ات بگذر بِده بر ندبه ام قیمت ۹۷/۳/۱۳📃
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شعر عامیانه نوزدهم رمضان ضربت خوردن حضرت امیرالمؤمنين علی علیه السلام پادشاهی و سرِ سفره یِ ساده یِ منی می خوری نون و نمک نمک به زخمم می زنی می ریزه دلم بابا هر بار که تو می کشی آه حرفِ رفتن می زنی قلبمو از جا می کَنی داری امشب یه جورِ دیگه نیایش می کنی انگاری با مادرم زهرا خوش و بِش می کنی سرِتو می گیری سمت آسمون میگی بَسِه هِی خدا خدا میگی با گریه خواهش می کنی می گیری قرآن به سر میگی الهی بِ علی بیشتر از همیشه کُن امشب نگاهی به علی تو که می دونی خدا رسیده از این روزگار از خوشیِ زندگی فقط یِه آهی به علی خسته ام خسته از این دنیای صدرنگِ نفاق خسته ام خسته از این روزای گریه و فراق خسته ام از بس کشیدم تویِ گوش چاه...آه... چقَدَر گریه کنم با روضه های میخِ داغ مگه یادم میره چی سرم آوُرده مدینه مگه یادم میره که گُر کشید آتیش کینه مگه یادم میره بینِ در و دیوار چی گذشت مگه یادم میره میخِ در چه کرده با سینه تو راهِ مسجدِ کوفه یادِ کوچه می کنه روضه یِ دلِ حسن بغضِ مگو چه می کنه!!! کُلِّ روضه یه طرف این مضمونِ کُشنده که... خانومی تو خونهَ شم می گیره رو چه می کنه!!! سجده یِ آخر شاه عربه گریه کنید آخرین فرصتِ یارب یاربِه گریه کنید همه فکرِ سرِ خونیِ علی امّا بابا فکرِ خونِ دلِ زار زینبه گریه کنید تکیه گاه آسمون تکیه داده به پسراش چکیده خونِ سرِ مولا به روی اَبروهاش نزدیکِ خونه که شد میگه منو رها کنید دخترم دلواپسِ حال و روزِ بابا نباش این که چیزی نیست همین کوفیا لشکر می کِشن نقشه یِ بریدنِ حلقومِ دلبر می کشن چطوری برات بگم اونقَده بی حیا میشن که پایِ سرِ بریده جامِ مِی سَر می کشن از همین کوچه و پس کوچه ها جنگ شروع میشه قصّه یِ غصّه هات از حیله و ننگ شروع میشه سر میره به نیزه امّا جنگ تمومی نداره تازه هُو کشیدن و پرتابِ سنگ شروع میشه سخته دورِ صاحبِ عزا همه کف بزنن بچّه ترسیده باشه برقصن و دف بزنن دختری پایِ سری پایِ برهنه بُدُوِه همه نیّت کنن و بچّه رو به صف بزنن آی یتیم نواز یتیمت تو کوفه شد در به در تو خرابه گفت بابا به دیدنش اومد یه سر اونقَده مُشت به دهن زد که لباش شد پُرِ خون ندبه خون می گفت بابا هر جا میری منم ببر 📃۹۹/۲/۲۳ .
. - ۱۹ رمضان - ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام بنشین کنارِ سفره‌اَم اِی سفره‌دارِ آسمان این پا وآن پا کردنت کشته مرا قرآن بخوان شاهنشَهِ فُلک و فَلَک اِفطارِ تو نان و نمک این آهِ تو آرامش از دختر گرفت آرامِ جان خون شد دلم دیگر نگو اِنّا الیهِ راجعون از رفتنت حرفی نزن اِی دلخوشیِ کودکان امشب شده حالت پدر مانندِ آن روزی که در .... آتش گرفت و مادرم افتاد و شد قامت‌کمان عمری گرفتی روضه‌یِ یاسی که شد نیلوفری امشب هوایی‌تر شدی مسجد نرو خانه بمان میخِ درِ بامعرفت تنها عبایت را گرفت میخِ درِ بی‌معرفت بر سینه می‌کوبد نشان هر بار می‌گفتی اذان آرامشِ جان می‌شدی آتش زده بابا علی بر قلب و جانم این اذان تنها دو رکعت مانده از عمرِ شریفت یاعلی این سجده‌یِ آخر کند ما را یتیم و نوحه‌خوان فرقِ سرَت شد لاله‌گون مثلِ پر و پهلویِ یاس ای تکیه‌گاهم تکیه کن تو به برادرهایمان سیلی نخورده چشمِ تو دارد سیاهی می‌رود خونِ سرت را دیدم و وا کرده زخمِ دل دهان زینب پرستاری کند از زخمیِ مسمارِ در زینب ببندد زخمِ سر... زینب ببیند خیزران... بر قاریِ قرآن زدند... بر آن لب و دندان زدند اِی وایِ من ای وایِ من اَدرکنی یا صاحب‌زمان ..................... . 🏷اومده دیدارت سر شکسته (ع) ۳۱_۰۱_۱۴۰۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اومده دیدارت سر شکسته بنده ی فرار و ور شکسته بگذر از من امشب خونه قلبم برا آقایی که سر شکسته بعد هزار و اندی سال ناله ی رو لبام علی نرو زنده نکن با رفتنت مصیبت فاطمه رو حال دل دنیا داغونه چشم ملائک هم گریونه کوفه شده مدینه بازم عزا به پا شده تو خونه ————————— وای مظلوم علی ————————— اومدم مهمونی ای الهم در خونت عبدی رو سیاهم علی هم مهمون دختراشه میگه زینب بابا چشم به راهم از خونه بیرون که میاد بازم میوفته یاد فاطمه یادش اومد که پشت در شنید صدای داد فاطمه امشب و تا سحر بیداره وقت گلایه با مسماره نگاه مرتضی گریون از مصیبت در و دیواره ————————— شوق پرواز از چشماش میباره به نماز ایستاده تا دوباره ببینه زهراشو بعد سی سال بخدا این سحر پایان نداره سر که شکست فرق علی شبیه پهلوی فاطمه شد ولی خداروشکر علی شبیه فاطمه زمین نخورد دستش رو مجتبی میگیره تنش رو دست مردم میره اگه علی رو با این احوال ببینه زینبش میمیره وای مظلوم علی وای مظلوم علی لینک فایل صوتی http://media.bakieh.ir/nava/monajat_ba_khod_1401/shab19/shab19_ramazan_1401%20%284%29.mp3 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. به محراب و منبر علی کشته شد وصی ی پیمبر علی کشته شد علی بین کوچه زمین خورده است چو زهرای اطهر علی کشته شد علی یا علی یا علی یا علی اذان موءذن پر از ناله شد دوچشم فلک غرق در ژاله شد کسی که دهد در رکوعش زکات به سجده سرش چون گل لاله شد علی یا علی...... شده نوحه خوان در سما جبرئیل بسوزد دل کوثرو سلسبیل به کعبه بگو رخت ماتم بپوش که مولود تو شد به مسجد قتیل علی یا علی...... ۱👇
. مهمانِ زینب و سحرِ آخرِ علی دلشوره های نیمه شب و دختر علی افطار که نخورده، بجز نانی و نمک حیرانِ اوست سفره، ز چشمِ تر علی گاهی به آسمان نِگرَد، گه به دخترش عمریست، هجرِ فاطمه دردِسرِ علی حالا رسیده وقت وصالِ حبیبه اَش پیداست این، ز حالِ دلِ مضطر علی مسجد در انتظارِ نمازِ وداعِ اوست محراب منتظر، که رسد در بر علی تیغِ شقی‌ترین پسرِ بوالبشر، ز ترس مخفی است پشتِ قاتلِ کین پرور علی انگار اِبنِ ملجمِ پَست است، در کمین ضربه زند، به نیمه‌ی شب، بر سر علی بوی سقیفه می‌رسد، این‌بار کوفه را مکرِ خلیفه می‌رسد، این‌بار کوفه را قومی که در مسیر سقیفه شتافتند بینِ سجود، فرقِ علی را شکافتند روزی هجوم برده به پهلوی فاطمه روزی به قتلِ شاهِ ولایت شتافتند آنکه خدا به سجده‌ی او افتخار داشت در سینه ها به دشمنی اَش کینه بافتند دادند عدل و داد علی را ز کف، سپس خود را میانِ ظلمِ معاویه یافتند قرآن بروی نیزه زدند و علی که بود قرآنِ ناطقِ ازلی، برنتافتند راهِ خوارج، آخرِ راهِ جهنم است قومی که خویش را به دَمی درنیافتند نفرین به اُمتی که علی را ز ما گرفت چون او دگر در عالم و آدم نیافتند این کینه ها وصی و ولی را شهید کرد شمشیر و زهر، آل علی را شهید کرد .