🏴
#زمزمه یا #واحد_سنگین شب ششم محرم الحرام ۱۴۰۳ #حضرت_قاسم ابن الحسن علیه السلام
#زمزمه_واحد_ششم_محرم_۱۴۰۳
#واحد_حضرت_قاسم
#قاسم_یل_دلاور
🏴بند اول
قاسم یل دلاور،قاسم عزیز و دلبر
ای پسر حسن ای،عزیز قلب مادر
قاسم مه منور،قاسم سری و سرور
ای پسر حسن تو،نام آوری چو حیدر
ای شیر میدان،ای مرد مردان،شهزاده قاسم
ای عشق یزدان، تیغ تو بران،شهزاده قاسم
آیه و برهان،تک یل میدان،شهزاده قاسم
معرکه گردان،رعدی و طوفان،شهزاده قاسم
ای بی بدل شور غزل شهد عسل،قاسم بن الحسن
شهزاده قاسم
🏴بند دوم
با رفتنم عموجان،موافقت کن حالا
ببین که قاسمِ تو،شده عمو مُحیا
عمو ازم شنیدی،احلی من العسل رو
من آرزو ندارم،غیر شهادت اینجا
بذار تا رزمِ،قاسمِ تو هم،ضرب المثل شه
بذار تا زنده،دوباره یاده،شیر جمل شه
بذار تا مثلِ،علیِ اکبر،منم فدات شم
فدای راهت،عمو حسین توی کربلات شم
بستم حمایل تا برم جای بابام،بذار برم عمو
عمو حسین جان
🏴بند سوم
گل برادره من،از تو گلاب گرفتن
با تیغ و نیزه ها از،تو شهد ناب گرفتن
تنت شده عزیزم،مثلِ ضریح مشبک
جونِ تورو بمیرم،که باشتاب گرفتن
میریزه از رو،لبات عزیزم،عسل رو خاکا
کجا بگردم،جمت کنم من،پخشی تو صحرا
عمو بمیره،واست که رو لب،رسیده جونت
شکسته ای وای،از سم مرکب ها استخونت
تازه شدی هم قد اکبر قاسمم،پاشو بریم حرم
عمو حسین جان
#حضرت_قاسم
۱۴۰۳/۰۳/۲۰
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
✍️کربلایی سعید نوروزیان
#شب_ششم_محرم
.👇
.
#واحد
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
▪️بنداول▪️
خسته نمی شم هرچقد باشی روی دستای من
من قول می دم از این به بعد دیگه نیاد اشکای من
انگار که خیلی خسته ای خیلی ورم کرده چشات
انگار داره خوابت می ره مونده هنوز حرفای من
به تو نگم به کی بگم زخمه تموم پیکرم
به تو نگم به کی بگم پاهای من کرده ورم
به تو نگم به کی بگم خون می ره از پهلوی من
به تو نگم به کی بگم کوتاه شده موی سرم
تویِ این دلم بیداده
آتیش رو سر افتاده
فقط من همین قد می گم
جوابم رو سیلی داده
بابای غریبم حسین
▪️بنددوم▪️
حالا دلم گرمه به تو آروم شده قلبم بابا
انگار تبم بند اومده دیگه نمی لرزم بابا
از این به بعد پیش همه اسم تو رو داد می زنم
از خولی و زجر و سنان دیگه نمی ترسم بابا
به تو نگم به کی بگم اینجا شدم خونه خراب
به تو نگم به کی بگم دستام و بستن با طناب
به تو نگم به کی بگم دندون شیرین و شکست
به تو نگم به کی بگم رویِ سرم ریختن شراب
چشام تاره بد می بینه
همش زانو هام می شینه
بلند تر صدام کن بابا
آخه گوش من سنگینه
بابای غریبم حسین
#شب_سوم_محرم
#واحدحضرترقیهسلاماللهعلیها
#واحدنوس
#واحد۱۴۰۳
..............
.
#واحد
#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#شب_هفتم_محرم
▪️بند اول▪️
آی بچه ها چشم بابا واسه چی بارونی شده
دستای پینه بستش و پیراهنش خونی شده
داره میاد سمت حرم اما علی اصغر کجاست
حسی داره می گه بهم ششماهه قربونی شده
یادم میاد انقد قدِ بابا حسینم خم نبود
داغ علی اکبر و داغ اباالفضل کم نبود
انگار که از شرمندگی بابا حسینم آب شده
از این فرات سهم علی یک جرعه ی آبم نبود ؟
چرا اینقدر غمگینه
می دونم غمش سنگینه
یه چند تا قدم راه می ره
روی زانو هاش می شینه
بابای غریبم حسین
▪️بند دوم▪️
دیدم که اصغر سر نداشت دیدم خودم با این چشام
بازم دلم آتیش گرفت واسه غریبیِ بابام
ترسم از اینه این دفعه از غصه و غم جون بده
کاشکی میشد تا که یه کم گریه کنه پشت خیام
یادم میاد وقتی علیِ اکبرو آوردنش
بودن جوونا و کمک کردن تو خیمه بردنش
کاشکی می شد ما هم الان بابامون و یاری کنیم
وقتی تو قبر می ذاردش ما خاک بریزیم رو تنش
بمیرم برات بابایی
که تو اینقدر تنهایی
می دونم کنار اصغر
شده روضه هات لالایی
بابای غریبم حسین
#محسن_طالبی_پور ✍
#واحد
#واحد_شب_هفتم
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#واحد_حضرت_علی_اصغر
....................
.
حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام
▪️بند اول▪️
از آسمون داره میاد بارون سنگ روی سرم
مثل علیِ اکبرت شد نیزه نیزه پیکرم
چشمام اگه یاری کنه می خوام که خون گریه کنم
دلشوره دارم ای عمو واسه تو و اهل حرم
مثل مدینه کوچه وا کردن برای من عمو
هم می زدن از پشت سر هم می زدن از روبرو
گفتم بیای گریه کنیم باهم برای مادرت
این لحظه های آخری از روضه ی زهرا بگو
بخون روضه آزار و
بخون روضه دیوار و
بخون روضه پهلو رو
بخون روضه مسمار و
عموی غریبم حسین
▪️بند دوم▪️
عمری پناه من شدی کی میره از یادم عمو
بازم توی آغوشتم زحمت به تو دادم عمو
تنها به فکر ساقی و فکر تو بودم ای عمو
وقتی که من از روی زین با صورت افتادم عمو
ای وای من از لحظه ای که می خوری روی زمین
می شه سر و روی تو غرق خاک و خون ای مهجبین
ای وای من از لحظه ای که می ره روی نی سرت
می بینه عمه زینبم که تو شدی نیزه نشین
براتم رسید ای عمو
که خونم چکید ای عمو
سر و صورتم خونیه
شدم رو سفید ای عمو
عموی غریبم حسین
#واحد
#واحد_شب_ششم
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
#واحد_حضرت_قاسم
👇
.
#واحد
#حضرت_قاسم علیه السلام
#شب_ششم_محرم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قاسم الجباری/ یه تنه سرداری
نوهء شیرخدایی
رو لبت تکبیره/ رجزت شمشیر
بچه شیر مجتبایی
شیر میدان قاسم/
یا حسن گفتی همه شدن هراسان قاسم
ابن سعد میلرزید/
لشکرو به هم زدی تا دادی جولان قاسم
قاسم قاسم قاسم
خشم علی بین /چشات نمایانه
کأنه تو میدون /حسن رجزخانه
چنان زدی ضربه/ دقیق و سَلّٰانه
غرور ازرق رو /شکوندی جانانه
((یا قاسم //شهزاده))
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تا به لشکر تاختی/جَمَلی رو ساختی
همه جرأتت رو دیدن
از تو حیرت کردن/ مونده که برگردن
تا شجاعتت را دیدن
بَه به تکبیر تو/
خون میریزه با ستیزه تیغ شمشیر تو
شمر به یادش اومد/
چهرهء حسن رو دیده پشت تصویر تو
قاسم قاسم قاسم
وقتی جلو دشمن/شمشیرو چرخوندی
ارزق و که کُشتی/ لشکر و پاشوندی
با لحن طوفانیت/وقتی رجز خوندی
یزید و بابای / خطاشو لرزوندی
((یا قاسم //شهزاده))
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر و نغمه #مجتبی_نامور ✍
#واحد_حضرت_قاسم
.👇
زمان:
حجم:
377.7K
#واحد_حضرت_قاسم علیه السلام
بمیرم و نبینم/که زیر دست و پایی
صدات زدم که شاید/بیاد ازت صدایی
تو مثل اکبری برام
حتی شاید عزیزتر
تنت شده مث علیم
حتی یه خرده ریزتر
بعد اکبرم امیدم به تو بود
تو رو هم ازم گرفتن بابا
نکنه نیزه به پهلوی تو خورد
یدفعه صدا زدی یازهرا
__________
پاشو که خواهر من /تو خیمه چش(م) به راته
یه بار دیگه صدام کن/که دلخوشیم صداته
عموی پیرتو ببین
بالا سرت زار شده
نفس نمونده واسه من
دیگه چشام تار شده
دنیا لج کرده با من یکی یکی
دلخوشی هامو ازم میگیره
اخه من چیکار کنم این بدن و
نجمه این طور ببینه میمیره
#محرم ۱۴۴۷ ه.ق
#حامد_محمدی ✍
#شب_ششم_محرم
#واحد #واحد_کند
مراسم عزاداری دهه اول محرم (شب ششم) - هیئت فدائیان حسین علیه السلام - [1404-04-10]Fadaeian_Shab6-Moharram1447 (11).mp3
زمان:
حجم:
16.69M
🔊 بخش یازدهم #واحد l رخش چنان روز، و گیسویش شب، و ان یکاد الذین بر لب
📋 رخش چنان روز و گیسویش شب
#واحد #حضرت_قاسم
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رخش چنان روز و گیسویش شب
وَ إِنْ يَكَادُ الَّذِينَ بر لب
برای او خوانده عمّه زینب
دل حَرَم بیقرار و بر تب
حسین خو و حسن شمایل
و صورتش قرص ماه کامل
فنون رزمش ابوالفضائل
شجاعتش مثل عمه زینب
از عشق او میتوان مَثَل گفت
چه شاه بیتی در آن غزل گفت
چنین که أَحْلَى مِنَ الْعَسَل گفت
ادا نمودش حقّ مطلب
نه جوشنی نه کلاه خودی
عجب رجزخوانی و سرودی
چه شهدی شیرینی و شهودی
شدش از عشق حسین لبالب
زده به میدان به دوش بیرق
جمل دوباره شده محقق
چنان بُریدهس سَر ز ازرق
که حیدر انگار کشته مرهب
رحیم قاسم، قَسیم قاسم
کریم بن کریم قاسم
در آن بلای عظیم قاسم
شدهس تقسیم نامرتب
پُر از عسل میشود سبویش
رسیده قاسم به آرزویش
که هم قد و قامت عمویش
شدهس در زیر سُم مرکب
اگر که تکرار ماجرا شد
دوباره کرب و بلا بپا شد
گذشت باید ز جان فدا شد
شبیه قاسم به پای مکتب
نفس در این سینه تنگ اگر شد
نمیهراسیم، جنگ اگر شد
گواهی جنگ و ننگ اگر شد
قلم شود تیغ و خون مُرَکَب
به تیغ کج صاف مینویسیم
به قلّهی قاف مینویسیم
به هرکه زد لاف مینویسیم
که حرف شیعهس حرف زینب
کرامت ما شده شهادت
وَ لَا أَرَى الْمَوْت إِلَّا سَعَادَه
نمیپذیریم حرف ذلّت
که شیعه ماندهس پای مذهب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#واحد_حضرت_قاسم #مقاومت_اسلامی
#واحد_حضرت_قاسم (ع)
#شب_ششم_محرم
#واحد
اگرچه از همه سیره ، دلم پیش دلت گیره
به فریادم برس اینجا ، که قاسم داره میمیره
زیر بارون سنگام و ، روی خاک میکِشم پام و
بیا که نعل این اسبا ، شکسته استخونام و
غربتت خونْ به ، جگرم کرده ، دستای گلچین ، پرپرم کرده
غرقِ در خونِ ، پهلو و سینه ، پیچیده اینجا ، بوی مدینه
عموحسینم عموحسینم
زیر بارونه تیر و سنگ ، برای تو شدم دلتنگ
گرفته خون سراپام و ، چقد موهام شده خوش رنگ
حسابی مضطرم کردن ، چی با این پیکرم کردن
زیر نعلای این اسبا ، مث گل پرپرم کردن
تنْ غرقِ خون شد ، دردم درمون شد ، پیکرم اینجا ، نیزه بارون شد
زیر سَمّ اسب ، عمو شکستم ، شبیهِ زهرا ، مادرت هستم
عموحسینم عموحسینم
شده جسمِ منه تنها ، یکی با خاکه این صحرا
پیچیده دوره دامادت ، شمیمِ مادرت زهرا
وجودم شد سراسر درد ، شده رنگ و روی من زرد
تا افتادم روی خاکا ، بابام از من تشکر کرد
تازه دامادت ، شد فدای تو ، ممنونم امروز ، از خدای تو
دارم درد اما ، کم نیاوُردم ، صد باره دیگهم ، واسَت میمُردم
عموحسینم عموحسینم
#بهمن_عظیمی ✍
.👇