eitaa logo
امام حسین ع
27.4هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
3. ورود به روضه.mp3
زمان: حجم: 4.15M
#قسمت_سوم #ورود_به_روضه امشب شب سختیه برا امیرالمومنین .. معمولا وقتی مادری از دنیا میره ، خانم های همسایه میان ، خانم های فامیل میان ، اگه دختر کوچولو داشته باشه ، دخترشو بغل میگیرن ، دخترش رو میبرند ، میگن دخترش توی این خونه نباشه ، نبینه ! بمیرم برا زینب 5 ساله .. در کودکی شد قسمت من خانه داری هم خانه داری میکنم هم سوگواری گریم برای نور دو عینت هر شب دهم آب دست حسینت #حاج_غلامرضا_سازگار وقتی میخواست بدن رو غسل بده ، مرحوم علامه امینی میگه : اونقدر بدن بی بی نحیف و لاغر شده بود ! خوده امیرالمومنین (ع) تنهایی بدن رو بغل گرفت ! بدن رو گرفت رو مغتسل گذاشت ! این همان فاطمه ای بود که اون روز تو کوچه ها اومد ! کمر بند علی رو گرفت ، گفت : نمیزارم علی رو ببرید ... مادر مادر مادر .. کجای عالم دیدید جلوی دختر 5 ساله ، بدن مادر رو غسل کنند ؟ کجای عالم دیدید جلوی بچه های خردسال ، بدن مادر رو غسل کنند ؟ امشب خونه ی علی چه خبر بود ؟ بریز آب روان اسما ولی آهسته آهسته ! به جسم اطهرِ زهرا ولی آهسته آهسته .. همینطوری که بدن رو داره غسل میده ، طبق وصیت بی بی که فرمودند : علی جان بدن رو از زیر پیراهن غسل بده .. بابا مظهر اقتدار در خانه است ، برا هر کسی مشکلی پیش بیاد به بابا پناه میاره ! با بابا در میون میگزاره ، کسی اشکِ باباش رو تو غم هاش ندیده ! اما وقتی بابا گریه کنه ، همه گریه میکنند ، یه مرتبه بچه ها دیدند بابا دست از غسل دادن برداشت ، سر به دیوار گذاشت .. همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار
3. ورود به روضه.mp3
زمان: حجم: 4.15M
امشب شب سختیه برا امیرالمومنین .. معمولا وقتی مادری از دنیا میره ، خانم های همسایه میان ، خانم های فامیل میان ، اگه دختر کوچولو داشته باشه ، دخترشو بغل میگیرن ، دخترش رو میبرند ، میگن دخترش توی این خونه نباشه ، نبینه ! بمیرم برا زینب 5 ساله .. در کودکی شد قسمت من خانه داری هم خانه داری میکنم هم سوگواری گریم برای نور دو عینت هر شب دهم آب دست حسینت وقتی میخواست بدن رو غسل بده ، مرحوم علامه امینی میگه : اونقدر بدن بی بی نحیف و لاغر شده بود ! خوده امیرالمومنین (ع) تنهایی بدن رو بغل گرفت ! بدن رو گرفت رو مغتسل گذاشت ! این همان فاطمه ای بود که اون روز تو کوچه ها اومد ! کمر بند علی رو گرفت ، گفت : نمیزارم علی رو ببرید ... مادر مادر مادر .. کجای عالم دیدید جلوی دختر 5 ساله ، بدن مادر رو غسل کنند ؟ کجای عالم دیدید جلوی بچه های خردسال ، بدن مادر رو غسل کنند ؟ امشب خونه ی علی چه خبر بود ؟ بریز آب روان اسما ولی آهسته آهسته ! به جسم اطهرِ زهرا ولی آهسته آهسته .. همینطوری که بدن رو داره غسل میده ، طبق وصیت بی بی که فرمودند : علی جان بدن رو از زیر پیراهن غسل بده .. بابا مظهر اقتدار در خانه است ، برا هر کسی مشکلی پیش بیاد به بابا پناه میاره ! با بابا در میون میگزاره ، کسی اشکِ باباش رو تو غم هاش ندیده ! اما وقتی بابا گریه کنه ، همه گریه میکنند ، یه مرتبه بچه ها دیدند بابا دست از غسل دادن برداشت ، سر به دیوار گذاشت .. همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار اتریش ، مرکز اسلامی وین به همت جواد افشانی