.
#امام_حسین #علیه_السلام
#پیر_غلام
متن شعر و رباعی مناجات با حضرت سیدالشهدا علیه السلام -(اَلا ای عشق تو در جسم و جانم)
اَلا ای عشق تو در جسم و جانم
دعا کن تا که قَدرَت را بدانم
اگر رخصت دهی زیر لحد هم
به یاد غربتت روضه بخونم
حسین جان گرچه عبد روسیاهم
خطاکارم بدم غرق گناهم
ولی تو لطف کن روز قیامت
بده در بِین عُشّاقت پناهم
غمم از جُرم و نافرمانی ام بود
گُواهم دیدهٔ بارانی ام بود
پشیمانم پشیمانم حسین جان
گناهم از سرِ نادانی ام بود
سیادَت را نصیبم کن حسین جان
سعادت را نصیبم کن حسین جان
به حقّ مادرِ پهلو شکسته
شهادت را نصیبم کن حسین جان
اَلا ای گشته پرپر همچو لاله
نَمایم التماس و آه و ناله
به راهِ عشقت ای مظلومِ بی سر
مرا بی سر بِخَر،حقّ سه ساله
شاعر: #امیر_عباسی
.
.
#رباعی #پیرغلام
#ترحیم_خوانی
یک پیر غلام دیگر از دنیا رفت
جمعی بنهاد در غم و تنها رفت
با توشهای از نوکری اهل البیت
در ماه صفر به خدمت مولا رفت
.
.
#پیر_غلام
#نوکری
هرجا رَوی در پیریَت جایی نداری
بر روی دوش عده ای آنجا سواری
اما بدان بر خانه ی اولاد حیدر
فرتوت هم گردی عزیز و باوقاری
#خادم #ذاکر #مداح
.
.
#امام_حسین_علیه_السلام
این خانواده از همه ی آسمان سرند
از هر چه بهتراست به قرآن که بهترند
نشنیده اند خلق ز ما غیر یا حسین
ما هفت پشتمان همه مداح و نوکرند
مجنون ترین ماست محاسن سپید ما
پیران ما ز جوانان جوان ترند
ما خاک می شویم به این افتخار که
ما را به پای بوسی ارباب می برند
همراهی حسین و حسن نوش جانمان
اول مشیع آخرش این دو برادرند
اینجا کسی که دعبل این خاندان شود
از مشهد الرضا کفنش را می آورند
در سیره ی تمام اساتید دیده ایم
علامه وار مرثیه خوانان اصغرند
ثبت است بر جریده ی اعمال نوکران
گریه کنان روضه ی زهرای اطهرند
#ذاکر #مداح #خادم
#مجید_احدزاده ✍
...............
.
مرحوم استاد حاج اکبر بازوبند
عمری نفس از ساحت دریا گرفته
آن کس که جا در سایه ی طوبا گرفته
اللهُ اَکْبر ، اکبرِ بزم محبّت
در خیمه ی مولای خود مأوا گرفته
از دار دنیا رفت میدان دار عاشق
آن کس که بازوبند از مولا گرفته
از آفتاب رحمت حق بهره مند است
زیرا مکان در خیمه ی زهرا گرفته
.............
به یاد مرحوم حاج اکبر بازوبند
رفت ز دار فنا پیر غلام حسین
آن که ز جان داشته جلوه ز نام حسین
گر همه سر مستْ او بوده به عمرش بدان
شربت شیرین عشق خورده ز جام حسین
این که معطّر شده خاکِ مزارش یقین
داشته بر روی لب عطر کلام حسین
بال گشود از وفا تا بَرِ ارباب خود
مرغ دلش بی گمان بوده به دام حسین
طایر دل داده ای پر زده از این جهان
بال گشود و نشست باز به بام حسین
در همه ی عمر خود گفت حسین اَلسَّلام
عشق رسید و به او داد پیام حسین
ای که چنین خفته ای در دل خاک ای عزیر
#پیر_غلام حسین بر تو سلام حسبن
محمود تاری «یاسر»✍
#پیرغلامان
..............
.
تقدیم به مدّاح پیشکسوت و ذاکر متعهد مرحوم حاج سیّد احمد شمس
----------
سیّد احمد ، شمسِ مُلک ذاکری
بنده ی حق در مقام شاکری
نغمه خوان آستان اهل بیت
خادمی از خادمان اهل بیت
بود آن مدّاح با اصل و نَسَب
بر تنش پیراهن عشق و ادب
شمع جمع ذاکران اهل دل
مرغ حق در بوستان اهل دل
با صدایش آشنایی داشتیم
با نوایش همنوایی داشتیم
با ولایت بود آن مرد خدا
اشک هایش داشت بوی کربلا
روضه هایش ، روضه های جانگداز
ناله هایش شعله خیز و شعله ساز
بود قلبش بهر حق سرشار عشق
در نماز جمعه سنگر دار عشق
سَیّدی از نسل زهرای بتول
انقلابی ذاکر آل رسول
تابع محض ولایت بود او
مورد لطف و عنایت بود او
تکیه های قم به پایش سوختند
پا به پای او شرر افروختند
سیّد احمد مردِ میدان عَمَل
بود با خصم ولایت در جَدَل
با عدوی دین هماره در ستیز
دِعْبِل عصرِ خودش بود آن عزیز
سعی او این بود مانند کُمِیْت
تا که باشد آبروی اَهلِ بیت
داشت آن گل در گلستان ها حضور
چون فَرَزْدَق بر زبانش مدح نور
آن گرامی مادحِ آل علی
سینه اش از مهر حیدر منجلی
بوسه ها زد دفتر منظومه را
بارگاه حضرت معصومه را
پیشکسوت در حریم نوکری
داشت در این نوکری ها برتری
خویش را می خواند نوکر از ازل
« از علی آموخت اخلاص عَمَل »
از مسیر غیر ایمان دور بود
شال سبزش روی گردن نور بود
اهل تقوی بود آن مرد خدا
بود از اندیشه ی باطل جدا
پای بند عهد و پیمان بود او
محفل آرای شهیدان بود او
بر مدار عاشقی منظومه بود
او غلام درگه معصومه بود
سوختن چون شمع می دانی که چیست
خود برای هر مصیبت می گریست
اشک ها از دیده بر رخ می نشاند
مستند می خواند هرچه روضه خواند
تا که می شد غرقِ ماتم حنجرش
بود بر لب ذکر مادر مادرش
او که عمری غرقِ نجوا گریه کرد
بر مصیبت های زهرا گریه کرد
شعله ها بر جان خود افروخت آه
بر مصیبت های مادر سوخت آه
گوییا صد لاله از دل چیده بود
مادرش را بین آتش دیده بود
وای من از اشک های پرپرش
کوچه بود و ناله های مادرش
محمود تاری «یاسر»✍
.......
خداوندا عنایت کن عزیز عالَمِینم کن
نیَم لایق ولی بر آل طٰهٰ نور عِینم کن
گنهکارم، بدم، شرمنده ام، نامه سیاهم من
ولی جانِ ابوفاضل فداییِ حسینم کن
#حاج_امیر_عباسی ✍
#مناجات