.
#شور
#حضرت_رقیه
عالم و ادم اسیر لبخند رقیه است
ذکر یاعلی مدد روسربند رقیه است
به لقب بنت الحسین برازنده رقیه است
به تومیرسه نوه ی حیدر باشی
به تو میرسه خواهر اکبر باشی
به تو میرسه ثانی کوثر باشی
وفادار یارقیه دلدار یارقیه
تو شامو توکوفه علمدار یارقیه
خریدار یا رقیه ایثار یارقیه
طوقمو تو دستت نگه دار یارقیه
مولاتی رقیه جان، مولاتی رقیه جان
عالم و آدم اسیر عموی رقیه است
قدرت ابوتراب تو بازوی رقیه است
علی اکبر تو کربلا اذان گوی رقیه است
به تو میرسه صاحب عفت باشی
به تو میرسه معنی غیرت باشی
به تو میرسه تا ابرقدرت باشی
گلستان یارقیه ایمان یارقیه
به دین و شریعت نگهبان یارقیه
صلاتم یا رقیه حاتم یارقیه
حیاتو مماتو نجاتم یا رقیه
مولاتی رقیه جان، مولاتی رقیه جان
کربلائی محسن داداشی✍🎤
#پنجم_صفر
.👇
4_5821440699253394737.mp3
12.34M
✅ #کربلایی_محسن_داداشی 🎤✍
عالم وآدم اسیر نام زیبای رقیه است
.
#حضرت_عباس
ناز این دلبر خوش چهره کشیدن دارد
نمک عشق اباالفضل چشیدن دارد
تیغ کافیست، ترنج از سر راهم بردار
مات یوسف شدن انگشت بریدن دارد
راضی ام! زلف بیفشان و زمین گیرم کن
صید تو ظرفیت درد کشیدن دارد
هروله سعی وصفا، یاد تو انداخت مرا
صحن بین الحرمین ست دویدن دارد
حق بده، دست به سوی کمرش بُرد حسین
داغ تو داغ بزرگی ست،خمیدن دارد
اضطراب حرم ازتشنگی مشک تو نیست
بی علمدارشدن، رنگ پریدن دارد
سربازار نباید به تو می خندیدند
جگر گریه گریبان دریدن دارد
اشکهایت سرنی حرف دل زینب بود
مگر این چادر پر وصله خریدن دارد
#شب_نهم_محرم
.
.
#نوحه
#سبک_میگذرد_کاروان
#امام_حسین
مرغ دل ما زند پر به هوایت حسین
قبله عالم شده کرببلایت حسین
منم گدایت حسین منم گدایت حسین
کن نظری از کرم به این گدایت حسین
حسین حسین جان حسین
چرا فتادی چنین به خاک صحرا حسین
غرق بخون بی کفن به این گدایت حسین
سوخته از تشنگی تمام جانت حسین
تشنه چنین ندیده در لب دریا حسین
حسین حسین جان حسین
ای پسر فاطمه چرا تو بی یاوری
تو حجت کردگار وصی پیغمبری
تو شاه بی نوایی خدا را مظهری
در ره حق داده ای هستی خود را حسین
حسین حسین جان
گریه به مظلومیت پیمبران کرده اند
ناله ز داغ غمت پیرو جوان کرده اند
اشک ز داغت ز دیده گان کرده اند
جن و ملک از غمت در همه دنیا حسین
.
.
#فراق_کربلا
اللهم ارزقنا کربلا
روز و شب دارم دعا آرزومه اي خدا ديدن شيش گوشه ي کرببلا
همه رفتن کربلا به ديار نينوا اسم من از قلم افتاده خدا
من و اين ديده ي تر من و قلب پرشرر من و يک عکس ضريح کربلا
حرم اربابم حسين صحن بين الحرمين شده فکر و ذکر و خواب هر شبم
همه سوز و ساز من اينه امتياز من که غلام و سينه چاک زينبم
ميرسه تو هيئتا به مشام جان ما بوي دلنواز ياس از علقمه
بَه! که چه غوغا ميشه محشري بر پا ميشه شب جمعه کربلا با فاطمه
چي ميشه روز جزا به سپاس گريه ها ما بشيم از همه آدما جدا
مست شاه نينوا جاي جنتِ خدا ما بشيم ساکن کوي کربلا
............
روز و شب دارم دعا
آرزومه اي خدا
ديدن شيش گوشه ي کرببلا
همه رفتن کربلا
به ديار نينوا
اسم من از قلم افتاده خدا
من و اين ديده ي تر
من و قلب پرشرر
من و يک عکس ضريح کربلا
حرم اربابم حسين صحن بين الحرمين شده فکر و ذکر و خواب هر شبم
یاحسینُ یاحسین ۴
#اربعین
.👇
.
#چاوشی
#زائر_کربلا
#وطنم_کرببلا
بلبل شوقم و باغوچمنم کرببلاست
بیسبب نیست که ورد دهنم کرببلاست
کفتر جلدم و هرآینه برمیگردم
آخرین مقصد هر پرزدنم کرببلاست
غیر لیلا سخنی ورد لب مجنون نیست
من که مجنون حسینم سخنم کرببلاست
شعر گفتم به امیدی که بخوانم آنجا
شاعری سادهام و انجمنم کرببلاست
دوستش دارم و حبّالوطن از ایمان است
گرچه ایرانیام، اما وطنم کرببلاست
زائر عرش خداوند شود زائر آن
پس در این راه بهشت عدنم کرببلاست
حال من حال حبیب و؛ تو حبیبم شدهای
شوق من شوق اویس و؛ قرنم کرببلاست
#اربعین قسمت اگر شد که زیارت بروم
شاهد نالهی *"یابنالحسنم"* کرببلاست
#مجتبی_خرسندی✍
#فراق_کربلا
زائران کربلای التماس دعای فرج😭
اللهم عجّل لولیک الفرج.
#زیارت_اربعین گوارای وجودتان.
.
.
شوق
#زائر_کربلا
اگر سوار و اگر که پیاده میآییم
به شوق توست که جاده به جاده میآییم
هزارشکر که در اوج این همه سختی
به دیدن حرم تو چه ساده میآییم
بزرگ و کوچک ما شوق کربلا دارند
بدیهی است که با خانواده میآییم
اگرچه سختی و دشواری است، اما ما
به خُلق باز و به روی گشاده میآییم
"بهرغم مدعیانی که منع عشق کنند"
به حکم عشق الهی زیاده میآییم
شکوهمندترین نوع انتظار این است
همین که خسته ولی ایستاده میآییم
در این مسیر فقط در پی رضای توایم
که فکر غیر تو از سر نهاده، میآییم
بیا به دیدن ما ای امام صاحبامر
که ما به شوق تو با این اراده میآییم
#مجتبی_خرسندی✍
#چاوشی
#بدرقه
اللهم عجّل لولیک الفرج
.
.
#روضه_متنی
|⇦•دوباره بغض و کمی آه...
#روضه_اربعین و توسلِ جامانده از کربلا _ حاج اسلام میرزایی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
دوباره بغض و کمی آه، علتش این است
حرم نرفته بمیرم؟ خجالتش این است
*كاش اينطوري مارو امتحان نمي كرديد، كاش لااقل ميگذاشتيد مي اومديم كربلا مي مرديم ديگه بر نمي گشتيم، شما مارو اينطور عادت داديد كه يك سال منتظر بوديم اربعين با زن و بچه هامون بياييم كربلا...*
سلام میدهم از بام خانه سمت حرم
ببخش نوکرتان را، بضاعتش این است
*مي دونم همه ي شما بهونه داريد اين شبا، اسمِ كربلا ميآد بي قرار ميشيد، دستِ خودتون نيست، حسين جان! گلايه دارم، مگه جا كم مي اومد كربلا؟ اصلاً ما بد، آلوده، مگه گنهكارا رو كربلا راه نميدن؟ مگه بيچاره هارو كربلا راه نميدي؟...*
به قطره قطرۀ اشکم، مَلَک خورَد غبطه
که اشک روضۀ ارباب، قیمتش این است
*امام صادق فرمودند: هر وقت توي روضه ي جَدِ ما اشكت جاري ميشه، پلكت خيس ميشه، اون لحظه مادرم زهرا داره نگات ميكنه، برات دعا ميكنه...*
شفای هر مرضی گشت، خاک تربت دوست
چهها کند نظرش آنکه تربتش این است
#شاعر محمدجواد شیرازی
*حرفِ دلت رو بگم به آقا...*
حالا كه من از حرم دورم
درمونم صبرِ، آخه مجبورم
يه سلام ميدم با حسرت، سمتِ كربلا
آرزو دارم بميرم، حرمت كربلا
غمِ كربلا، منو ميكُشه
دلِ من فقط، به حرم خوشه
*هر كي كربلا ميخواد، هر كي ميخواد امشب بره زيارت، ناله بزنه:حسين...." أَلسَّلامُ عَلىكَ يا مَظلوم، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى، أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیب، أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّريب" حالا بذار زينب روضه بخونه..."
از سفرِ شامِ بلا رسيدم
از بعدِ تو يه روزِ خوش نديدم
پاشو ببين چيا به روزم اومد
پاشو نگاه كن به قدِ خميدم
رسيده خواهرت،بعدِ يه اربعين بالا سَرِت
نپرس كه چي شده، اگه بگم نميشه باورت
ببخشش منو اگه، خرابه شد مزارِ دخترت
*از زينب اين سئوال رو نكن، چرا رقيه ام رو نيآوُردي؟...
وقتي كاروان رسيد كربلا، راوي ميگه: ديدم همه چشمشون به زينبِ، عمه چه ميكنه، يه وقت ديدن زينب نذاشت ناقه بايسته، خودش رو يه جوري از ناقه رويِ زمين انداخت، ديدن ديگه نميتونه راه بره زينب، رو زانو اومد كنارِ قبرِ برادر، سلام داداش! پاشو برات آب آوُردم...گفت: داداش!...*
به زخمِ قلبِ عزادارِ من نمك زده اند
حسين!چشمِ تو روشن، مرا كتك زده اند
هنوز لحظه ي افتادنِ تو يادم هست
جدال بر سَرِ پيراهنِ تو يادم هست
*ديدم يكي داشت لباست رو مي كند، يكي داشت سرت رو از بدن جدا مي كرد، ساربان دنبالِ انگشتر بود..*
سنان و شمر ز رويت عبور مي كردند
مرا به زيرِ لگد ، از تو دور مي كردند
تن تو پیشِ نگاهم، بدون رَخت شدُ
سر تو بسته به یک شاخه ی درخت شدُ
به جای آب و غذا غصه ی تو را خوردم
محله ی خودمان، سنگ بی هوا خوردم
محله های شلوغ یهود را دیدم
شراب خوردن قوم حسود را دیدم
به روی تخت نشست و به رتبه ام خندید
چقدر در وسط حرف و خطبه ام خندید
مرتباً به دهان تو چوب میکوبید
به گریه هرچه که گفتم نکوب، میکوبید
#شاعر رضا قربانی
در اين سفر يك اشتباه كردم
تو چوب خوردي من نگاه كردم
*جلو چشمان زن و بچه ات چوب به لب و دندان تو ميزد، اين نامرد كه چوب رو بلند مي كرد، بچه ها دامنِ زينب رو مي گرفتن، عمه! ببين با سَرِ بابام چه ميكنه...هر چي نفس داري بگو: حسين!...*
#اربعین
.
.
#امام_حسین
دوباره بغض و کمی آه، علتش این است
حرم نرفته بمیرم...خجالتش این است
«سلام می دهم از بام خانه سمت حرم
ببخش نوکرتان را بضاعتش این است»
هنوز توبه نکرده، مرا خرید آقا
محبت و کرم یار سرعتش این است
به ذکر و نام قشنگش لبم شده شیرین
تمام لذت فرهاد و خلوتش این است
رقیق شد دل آلوده از گناهم باز
کمی ز معجزه ی چای هیئتش این است
به قطره قطره ی اشکم ملک خورَد غبطه
که اشکِ روضه ی ارباب قیمتش این است
شفای هر مرضی گشت، خاک تربت دوست
چه ها کند نظرش آنکه تربتش این است
عجیب نیست که بدکاره هم شود زاهد
که جذبه ی نظرِ یار، قدرتش این است
محبتش زِ ازل با گلم شد آغشته
که ماجرای من و عشق قدمتش این است
هوایِ مملکتِ سینه زن سیاسی هست
که گریه های سیاسی بشارتش این است
خوشا میانِ عزا جان دهم، همه گویند:
غلامِ کویِ حسینیه قسمتش این است
شاعر : محمد جواد شیرازی
.