eitaa logo
امام حسین ع
22.2هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر سحر برسد، وای اگر سحر برسد همین که قافلۀ شام، از سفر برسد همین که زینب، قصّه به قصّه مویه کند همین که طاقت ام‌ّالبنین، به سر برسد بگو چه بغضی یارای صبر خواهدداشت که نشکند که به داد غم بشر برسد چه آسمانی، بی رعد و برق خواهد ماند که یک دقیقه، به فریاد چشم تر برسد دروغگو باش ای فجر صادق و در خواب بمان و نگذار امروز، این خبر برسد بمان که روز، فراموشکارتر بشود بمان که شاید این لحظه، دیرتر برسد بمان و آنقدر این لحظه را ادامه بده که وقت رجعت آن غایب از نظر برسد بیاید و رجز انتقام سر بدهد بیایید و اجل انتظار، سر برسد چقدر مشتاقم زودتر سحر برسد مگر به ریشۀ بتخانه‌ها تبر برسد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 این حسین کیست @emame3vom
. از من اگرپرسی از‌چیست؟باشد سیه معجرمن بشنو دهد پاسخ تو، موی سپید سر من صد شعله دارم به سینه، باشم خجل از مدینه زآنان که بردم یکی نیست، از اکبر و اصغر من در تن، توانی نمانده، جز نیمه جانی نمانده از بس نزار و نحیفم نشناسدم شوهر من یک گل نمانده به باغم، داغ آمده روی داغم پروانه بودم که رفتم، برگشته خاکستر من گریوسفم‌رفته‌ازدست،پیراهنش همرهم‌هست آورده‌ام تا ببینی، سوقاتم ای مادر من دل سوخته،سینه‌خسته،خواندم نماز نشسته پرواز تا اوج کردم، گرچه شکسته پر من مادر مگو قاسمت کو؟ ماه بنی‌هاشمت کو؟ از داغشان کرده جاری،صد چشمه چشم‌ترمن دارم دلی مثل شیشه،آن هم ز صدجا شکسته از سنگ‌ها، از در و بام، دارد نشان پیکر من هرکس‌دوچشمش پرآب‌ست،بااودوشیشه‌گلاب‌ست آن باغ یاسی که بردم، این باغ نیلوفر من گرچه رثایم رسا نیست جز پیروی از صفا نیست جز وصف آل عبا نیست، در طبع و در دفتر من «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 این حسین کیست @emame3vom
درای کاروانی، سخت با سوز گداز آید چو آه آتشینی کز دل پرغصّه باز آید گمانم کاروانی از وطن آواره گردیده که آواز جرس با ناله‌های جانگداز آید اگر این کاروان است از حسین فرزند پیغمبر چرا او را اجل منزل به منزل پیش‌باز آید الا یا خیمگی، خرگاه عزّت بر سرِ پا کن که ناموس خدا زینب، ز راهی بس دراز آید به وقت بازگشت شام، یارب چون بود حالش بهین دخت علی کامروز اندر مهد ناز آید فلک گسترده خوانی،آب‌ونانش خون‌ولخت‌دل عراقی میهمان‌دار است و مهمان از حجاز آید به روی میهمانان حجازی آب و نان بستند که دیده میزبان هرگز چنین مهمان‌نواز آید؟ بنازم مقتدایی را که در محراب شمشیرش ز خون سر وضو سازد چه هنگام نماز آید یزید از زادۀ خیرالبشر بیعت طمع دارد چگونه طاعت جبریل با ابلیس سازد آید؟ سلیمان هیچ کس دیده مطیع اهرمن گردد؟ حقیقت کس شنیده زیر فرمان مجاز آید؟ معاذ الله، مطیع کفر هرگز دین نخواهد شد وگر باید شدن مقتول،گو شو، این نخواهد شد از آن بیعت که دشمن خواست اولاد پیمبر را همان خوشتر که بنهادند گردن، تیغ و خنجر را اسیر بیعت دونان شدن، آن مشکلی باشد که آسان برکند بر دل، اسیری‌های خواهر را «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 دیوان ملک‌الشعرا صبوری @emame3vom
بیرون شهر بار گشودند قافله نه غیر ندبه کار و نه جز نوحه، مشغله افراشتند خیمۀ اهل حرم، نخست زآن پس سرای پردۀ سالار قافله آمد نشست، سیّد سجّاد بر سریر با آفتاب، نور رُخش در مجادله فرمود با بشیر که در شاعری تو را گر زآن که هست با پدر خود مُماثله بیتی دو در مصیبت سلطان دین بگو کز خواندنش فتد به در و بام، و‌لوله رو در مدینه، کوی‌به‌کو، شعر‌ها بخوان با ما بگو چه کرد ستم‌گر، معامله بر‌گو که می‌رسند سفر‌کرد‌گان ز راه از اشک کرده توشه و از آه راحله شد ماه‌پاره‌ای تنش از تیغ، چاک‌چاک شد شیر‌‌خواره‌ای، هدف تیر حرمله بیرون ز گوش فاطمه کردند گوشوار بر گردن سکینه نهادند سلسله آمد بشیر تا به دم مسجد رسول گفت این چنین و گشت دل مصطفی،ملول «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 دیوان سروش اصفهانی @emame3vom
به پیشگاه تو بعد از سلام، یا جدّا! مراست شِکوه ز قوم ظلام، یا جدّا! ز شام می‌رسم و کتف و بازوان کبود مراست نزد تو سوقات شام، یا جدّا! هزار غصّه به دل دارم و نمی‌دانم بیان قصّه کنم از کدام، یا جدّا! شکسته قامتم از ظلم، من که می‌آیم ز فتح کوفه و تسخیر شام، یا جدّا! خلاف قول تو کردند شامى و کوفى پى اذیّت ما ازدحام، یا جدّا! عجب که امّت تو نام خارجى دارند! به زینبى که تو دادیش نام، یا جدّا! از این که باز نیاورده‌ام حسینت را رخم ز شرم بُوَد لاله‌فام، یا جدّا! بخواه پوزش من را ز مادرم زهرا به حضرتش برسان این پیام، یا جدّا! که تشنه گشت حسینت شهید در بر آب به ما حلال خدا شد حرام، یا جدّا! هلال روى مهش را به وقت استهلال زدند سنگ ز هر کوى و بام، یا جدّا! ز سوز واقعه صبرم تمام شد امّا بماند قصّۀ دل ناتمام، یا جدّا! به روزگار پریشان من، «مؤیّد» را بده به وضع پریشان نظام، یا جدّا! «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» @emame3vom
کاروان عشق را سوى وطن آورده‌ام ‌ نوغزالان حرم را در چمن آورده‌ام آن نسیمِ خانه بر دوشم که از گلزار عشق بوى چندین لالۀ خونین‌کفن آورده‌ام زینبم من، زینبم؛ یا اهل یثرب! کز سفر خاطرى محزون، سوى بیت‌الحزن آورده‌ام هر مسافر تحفه‌اى آرد براى دوستان هان! ببینید این ره‌آوردى که من آورده‌ام خاطرات تلخ و جان‌فرساى شام و کربلاست آن چه را از این سفر با خویشتن آورده‌ام سینه‌اى از غم کباب و قامتى همچون کمان کتف و بازو، نیلى از بند و رسن آورده‌ام در دل افسرده‌ام بنْشسته هفتاد و دو داغ ماتم جانسوز هفتاد و دو تن آورده‌ام از جفاى کوفیان با اهل بیت مصطفى شِکوه‌ها نزد رسول مؤتمن آورده‌ام یا رسول الله! حسینت را نیاوردم اگر یادگار از یوسفت یک پیرهن آورده‌ام شد سر او بر سنان و جسم پاکش غرق خون رازها از آن سر و از آن بدن آورده‌ام چون بنوشید آب یاد آرید کام خشک من این پام از او براى مرد و زن آورده‌ام جسم عبدالله و قاسم دیده‌ام در خون و خاک این خبر با سوز دل بهر حسن آورده‌ام جان سپرد از غم،سه‌ساله دخترى در شام و من حسرتى بر دل از آن شیرین‌سخن آورده‌ام عاقبت پیروز گشتم گر چه بس دیدم ستم نک مدال افتخار اندر وطن آورده‌ام پیش رو بگذاشتم آیینه‌ی مهر حسین تا «مؤیّد» را چو طوطى در سخن آورده‌ام «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» @emame3vom .
به یثرب، کاروانی بی‌سپه‌سالار می‌آید کز آهنگ درایش، ناله‌های زار می‌آید چه پیغامی مگر زین کاروان آورده پیک غم؟ که آوای مصیبت از در و دیوار می‌آید رسان، ای ناله! پیغامی‌ به سوی تربت زهرا که زینب از سفر با دید خون‌بار می‌آید ز راهی دور با شوق مزار پاک پیغمبر مسیحی، سوی این «دار الشّفا»، بیمار می‌آید ز داغ هر عزیزی، صد هزاران خار غم بر دل طبیب دردمندان با تنی تب‌دار می‌آید گلستان ولایت را که شد در کربلا، غارت کنون یک غنچۀ افسرده‌ زآن گلزار می‌آید از این کوهِ گرانِ غم که در عالم نمی‌گنجد به چشم اهل یثرب، زندگی دشوار می‌آید «سهی»! این قصّۀجان‌سوز در دفتر نمی‌گنجد نه در دفتر که در دنیای پهناور نمی‌گنجد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» @emame3vom
گلم را، خار صحرا پیرهن بود غبار و خاک و خون او را کفن بود سرش بر نی به لب ذکر خدا داشت گلوی پاره با من همسخن داشت خودم دیدم که جسم باغبانم سراپا باغ گل، از زخم تن بود خودم دیدم که از بالای نیزه چهل منزل نگاه او به من بود خودم دیدم که بال بلبلان سوخت خودم دیدم، گلم نقش چمن بود خودم دیدم به صحرا یوسفم را که جسمش پاره‌تر از پیرهن بود خودم دیدم نشان سُمّ اسبان عیان بر روی آن خونین بدن بود خودم دیدم به گلزار شهادت که بلبل نوحه خوان بر یاسمن بود خودم دیدم عزادار حسینم محمّد، فاطمه، زهرا، حسن بود دریغا ای دریغا ای دریغا سلیمان رفت و یارم اهرمن بود خوش آن روزی که در باغ مدینه گل و بلبل به رویم خنده زن بود گلستان مرا در خون کشیدند مرا در دامن هامون کشیدند «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 نخل میثم @emame3vom
«ز خون رنگین بود چون لاله دامانی که من دارم» «بود صد پاره همچون گل گریبانی که من دارم» مپرس ای مادر از احوال زار من که می‌ترسم «پریشان گردی از حال پریشانی که من دارم» برادر مرده بسیارست، اما کی بود کس را چنین خونِ دل و داغ فراوانی که من دارم مکن منعم اگر از سوز دل خون گریم ای مادر نخشکد تا قیامت چشم گریانی که من دارم شکیبایی‌ست درمان فراق اما چه سازم من که از اندازه بیرون‌ست هجرانی که من دارم غم مرگ برادر آن چنان آتش به جانم زد که گشته گوش عالم کر ز افغانی که من دارم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» . @emame3vom
✳️ 💠 ✨آن ناد علی سینجلی را صلوات ✨آن شیر خدا شاه ولی را صلوات ✨بفرست اگرشیعهٔ مخلص هستی ✨پیوسته زجانُ دل علی راصلوات (دعای فرج) ❣غریبم آشنایم جز علی نیست ❣انیس ناله‌هایم جز علی نیست ❣اسیرم، مستمندم، بی‌نوایم ❣خدا داند نوایم جز علی نیست ❣مناجات و دعا از من نخواهید ❣مناجاتُ دعایم جز علی نیست ❣دلم تا شهر کوفه پر کشیده ❣که من حالُ هوایم جز علی نیست ⬅️روزی رسول خدا تو مدینه با یه عده از اصحاب بیرون مسجد نشسته بودند ... دیدند، چهار نفر تابوتی را سمت قبرستان می‌برند ... اهل مدینه دیدن پیغمبر با عجله دنبال جنازه حرکت کرد... فرمود دنبال من بیاید، مومنی از دنیا رفته... بریم تشییع جنازه... جمعیت اومدن زیر جنازه رو گرفتن... رسول خدا پاها رو برهنه کرد روپوش از روی میّت کنار زد.. فرمود کیه این شخص رو بشناسه...یه وقت دیدند امیرالمومنین علی (ع) جلو اومد... صدا زد یا رسول الله،، این غلام هر وقت میان کوچه ها منُ می‌دید شاد می شد می گفت یا علی من تورو خیلی دوست دارم... یا علی محبتت تو قلب منه یا علی... ⏪ وقتی پیغمبر این حرفُ شنید، بلند شد دستور داد جنازه را غسل دادند... پیغمبر لباس خودشُ از تن درآورد، به عنوان کفن تن غلام کرد.... تو بین راه صدای عجیب از آسمان بلند شد پیغمبر فرمود این صدای نزول هفتاد هزار فرشته است، که برای تشییع جنازه‌ٔ این غلام اومدن... بعد خود حضرت تو قبر رفت... صورت غلام را به خاک گذاشت...سنگ لحدُ چید... (خود پیغمبر همه کار غلام رو انجام داد) وقتی کار دفن غلام تموم شد... پیغمبر خطاب به امیرالمومنین فرمود علی جان... نعمتهای بهشتی که به این غلام میرسه همه به خاطر محبت و دوست داشتن توه علی... 🖤حالا کدوم علی رو میخوام بگم 💔علیم من غریب کوفه هستم 💔همیشه من به یاد کوچه هستم 💔همان کوچه که مُهری برفدک خورد 💔همان کوچه که زهرایم کتک خورد ⬅️ قربان مظلومیت برم یا علی جان بعد پیغمبر تو مدینه خیلی مظلوم بودی... امروز برای مظلومیُّ، غریبی مولا گریه کن... ای روزگار تا حالا مردی رو سراغ داری مقابل دیدگانش همسرش را کتک بزند... دیگه بعد فاطمه علی محرم نداشت... کسی نبود باهاش درد دل کنه.. سردرچاه بی کسی می کرد ناله میکرد... با چاه درد دل میکرد ... ▪️الا ای چاه یارم را گرفتند ▪️گلم عشقم بهارم را گرفتند ▪️ میان کوچه ها با ضرب سیلی ▪️همه دار و ندارم را گرفتند ▪️آخ الا ای چاه دستم را ببستند ▪️دل و پهلوی زهرا را شکستند ⏪شب آخر آقا مهمون دخترش ام کلثوم بود... آی اونایی که بابا دارید ... قدر باباهاتونو بدونید... دختر میمیره برا بابا... دخترا خیلی بابارو دوست دارند.. خیلی علاقه به پدر دارند... دختر کوچیکتر هم دل نازک تر هم میشه....هی دور بابا میگرده...بابا بابا... اما این دختر نگاه میکرد به صورت بابا...میدید بابا یه حال عجیبی داره....هی از حجره بیرون میره، نگاه به آسمون میکنه...هی میگه انالله و انا الیه الراجعون... دل تو دل دختر نیست.. آقا حرکت کرد سمت مسجد..اذان گفت همه شنیدند...اومدن طرف مسجد برا نماز... اما اما ... یه وقت دیدن منادی بین زمین و آسمان ندا میده... ⚫️((علی یا اهل العالم قد قتل علی المرتضی)) ⚫️(ای اهل عالم علی رو کشتند) ⏪همه اومدن نگاه کردن دیدن محراب غرقِ خونه....صورت امیرالمومنین غرق خونه... فرق سر شکافته شده... حسنین زیر بغلای امیرالمومنین رو گرفتند ... 🔘حسن از یک طرف میکرد زاری 🔘حسین از سوی دیگر بی قراری 🔘بسوی خانه آوردند شه را 🔘سیه کردند از غم مهر و مه را ⬅️تا نزدیک خونه رسیدند... آی غریب نوازا ...آی ناله دارا... آی دختر دارا... یه وقت آقا صدا زد حسنم بابا حسینم بابا..زیر بغلامو رها کنید بزارین خودم با پای خودم خونه برم... (چرا بابا ...فرق سرتون شکافته شده...خون زیادی ازتون رفته...) شاید گفته باشه... آخه تو این خونه دختر دارم (کدوم دختری طاقت داره صورت بابا رو غرق خون ببینه) آخ زینبم طاقت نمیاره... ⬅️بگم یا امیرالمومنین آقا جان همه جا ملاحظه زینب (س) رو کردی... آقا جان حتی نمیخواستی صورت غرق خونت رو ببینه... بگم یا امیرالمومنین آقا کجا بودی کربلا ... الهی برادر داری خدا برات نگه داره... الهی نبینی اونچه که زینب دید... میخوام بپرسم مگه میشه خواهر برادرو نشناسه.. یه خواهر دلسوخته اومد گودی قتلگاه... شمشیر شکسته هارو کنار زد... نیزه شکسته هارو کنار زد... یه بدنی دید... بی سر...عریان...قطعه قطعه... صدا زد ای کشته،،آیا تو حسین منی،، آیا تو عزیز برادر منی... 🍂حسینم به کجایی که مُردم زجدایی ♻️هر چقدر ناله داری به ناله های دل امیرالمومنین علی (ع) به غربت و مظلومیت امیرالمومنین صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین 🌸ذکر ماهست دائم الاوقات 🌸به شهسوار عرب علی مرتضی ⬅️هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)➡️
برضامن غریبان صلوات برپادشه ملک خراسان صلوات یارب به رضای تو رضابود رضا خشنودی اهل ایمان صلوات السلام یا غریب الغربا خوشا آن غریبی که یارش تو باشی قرار دل بی قرارش تو باشی خوشا آن گدایی که تنهای تنها کناری نشیند کنارش تو باشی (آقا جان یا امام رضا) خوشا آن که یک عمر پروانه کناری نشیند کنارش تو باشی یا امام رضا٢ آی کسی که هر وقت دلتنگ حرم شدی صداش زدی یا امام رضا ـ آی کسی که هر وقت گرفتار شدی صداش زدی یا امام رضا ـ جوون داری ـ مشکل داری ـ در خونه امام رضا بیا (یا امام رضا)٢ ⬅️ امروز برا امام رضا بلند بلند گریه کن ـ خودش سفارش کرده وقتی از مدینه بیرون می اومد اهل و عیالُ دور خودش جمع کرد فرمود برام بلند بلند گریه کنید (گفتن آقا جان پشت سر مسافر گریه مِیمَنَت نداره) ـ فرمود میدونم اما من دیگه از این سفر بر نمیگردم ـ مسافری که امید برگشت نداره براش بلند بلند گریه کنید (یا امام رضا)٢ خیلی غریبه ـ خیلی مظلومه ـ از همین جا دلامونو روونه حرم کنیم ایشاالله کنار حرمش ناله بزنی ⏪ پیغمبر فرمود دو تن پاره تن مَنَند ـ یکی مادر سادات زهرای مرضیه ـ فرمود فاطمه پارهٔ تنِ منه ـ یکی هم امام رضاست ◀️ بگم یا امام رضا ـ تو خراسان چه کردند با امام رضا ـ امام رضا رو زهر دادن اباصلت میگه دیدم آقا اومد داره میره تو حجره ـ صدا زد اباصلت بیا فرشای حجره رو جمع کن آقا چرا ـ میخوام مثل جد غریبم حسین رو خاکا جون بدم ـ اباصلت میگه فرشا رو جمع کردم ـ اما دل تو دلم نیست ـ هر بار می رفتم یه نگاش میکردم میدیدم داره بخودش می پیچه ـ هی میگه (جگرم سوخت)٣ اباصلت میگه.....میگه دیدم آقا چشمش به دَره ـ این آرزوی هر پدریه دوست لحظهٔ آخر سرش به دامن عزیزش باشه ـ امام رضا منتظره کی جوادش میاد ⏸ اگه میخوای امام رضا امروز جوابت بده بگو یا امام رضا ـ به جوونیّه جوادت منم جوون دارم ـ آقا گرفتارم ـ به جوونیّه جوادت بهر امیدی اومدم امروز نزار دست خالی برگردم ⏺ میگه یه مرتبه دیدم یه آقایی حیاطِ خیلی شباهت به امام رضا داره ـ(اینجا میتونید روضه رو طولانی تر کنید) میوهٔ دل امام رضا اومد ـ وارد حجره امام رضا شد ـ امام رضا تا چشمش به جوادش افتاد دیدن آروم آروم از جا بلند شد ـ جوادشو بغل گرفت ما بین دو چشم جوادشو بوسه زد ـ سر امام رضا تو بغل جوادش بود از دنیا رفت ⏸ اما اگه ناله داری دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا ـ آی ناله دارا تو کربلا بر عکس شد حسین اومد کنار بدن ارباً اربای علی اکبر صدا زد..... تو ستارهٔ سحر منی ...(باباعلی اکبرم) تو ستارهٔ سحر منی /تو که پارهٔ جگر منی /ولدی علی ولدی علی / ای نور بصرم ولدی علی / آخر پدرم ولدی علی....... بقیه اش رو هر چی دوست دارد اضافه کنید ⏪ بر سر تربت لیلا نبرید نام علی ⏪ بگذارید جوان مُرده قراری گیرد ⏪ نو جوان مُرده خبر از دل لیلا دارد ⏪ به خدا مادر اکبر چه سحر ها دارد ناله داری به سوز دل ابی عبدالله ناله بزن بگو یا حسین التماس دعا ⏪ هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)⏩
امام حسین ع
✳️#روضه_حضرت_علی_ع 💠#دفتری_علی_ع ✨آن ناد علی سینجلی را صلوات ✨آن شیر خدا شاه ولی را صلوات ✨بفرست ا
. ✴️ ❣بر صاحب ذوالفقارْ حیدر صلوات ❣بر وارث بر حق امامت صلوات ❣خواهی که خداوند گناهت بخشد ❣بفرست به این امام و رهبر صلوات (دعای فرج) _الله .... من آن مرغ غزل خوانم  به شوق روی جانانم بیاد شاه خوبانم  ❤️علی گویم،علی جویم ❤️علی جانم علی جانم من بیچاره در محشر به عشق ساقی کوثر زنم بر سینه و سر ❤️علی گویم، علی جویم ❤️علی جانم علی جانم علی ای ساقی کوثر علی داماد پیغمبر علی مولا علی سرور ❤️علی گویم، علی جویم ❤️علی جانم علی جانم ⬅️دلتو راهی نجف کن ..انشاالله کنار ایوون طلای امیرالمومنین ناله بزنی.. خوش بحال اونایی که کنار حرم امیرالمومنین هستند... ⏪حارث هَمْدانی از اصحاب امیرالمومنین اومد خدمت امیرالمومنین ... حضرت دید حادث خیلی پریشانه... فرمود حارث چرا اینقدر پریشانی.. چرا ناراحتی... عرض کرد آقا دیشب به فکر جان دادن افتادم ... هنگام سرازیری قبر چه کنم.... برای شب اول قبر چه کنم ... آقا جان ....فکر فشار قبر افتادم... جواب نکیر و منکر چه بدم .... (حضرت فرمود :حارث مگه تو شیعه و پیرو من نیستی؟؟ ) گفت "چرا آقاجان ... فرمود پس چرا غصه میخوری.. بدونُ آگاه باش.... وقت جان دادن... هنگام سرازیری قبر.... شب اول قبر... تمام عقبات تا پل صراط.. من با شیعیانم هستم... دست شیعیانم رومی‌گیرم... تنهاشون نمیگذارم امروز بگو یا امیرالمومنین آقا جان...حاجتمندم ...گرفتارم ... آقا جان به مظلومیت و غربتت قسمت میدم نزار دست خالی اومدم ..دست خالی برگردم ⏺روضه یرات بخونم و التماس دعا.... ⏪شب آخر آقا مهمون دخترش ام کلثوم بود... آی اونایی که بابا دارید ... قدر باباهاتونو بدونید... دختر میمیره برا بابا... (دخترا خیلی بابارو دوست دارند..) خیلی علاقه به پدر دارند... دختر کوچیکتر هم دل نازک تر هم میشه....هی دور بابا میگرده...بابا بابا... اما این دختر نگاه میکرد به صورت بابا...میدید بابا یه حال عجیبی داره....هی از حجره بیرون میره، نگاه به آسمون میکنه...هی میگه انالله و انا الیه الراجعون... دل تو دل دختر نیست.. آقا حرکت کرد سمت مسجد..اذان گفت همه شنیدند...اومدن طرف مسجد برا نماز... اما اما ... ،یه وقت شنیدن منادی ندا داد قد قتل المرتضی.... اگه پدر داری خدا برات نگه داره .. اما اما آی اونایی که پدر از دست دادین... نمیدونم لحظات آخر بالا سر بابا بودی یا نه... آخ یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد بابا بابا میگفت.... دلتو بزار کنار دل زینب... دلتو بزار کنار دل خانم ام کلثوم... 🔳آخ دلم باغ خزونه 🔳چشام برکه خونه 🔳همه آرزوم اینه 🔳بابام زنده بمونه 🔳آخ دلم از همه سیره 🔳بابام داره میمیره آخ بابا ..بابا... 🔳نه سویی تو چشاته 🔳نه جونی تو پاهاته (آماده ای بگم نالتو بلند میکنی) 🔳آخ نه سویی تو چشاته 🔳نه جونی تو پاهاته 🔳فقط این دم آخر 🔳یا زهرا رو لباته (زمزمه)امون از دل زینب... ⏪بدن امیرالمومنین رو شبانه غسل دادن ... شبانه غسل دادن... شبانه تشیع کردن..... میخوام بگم قربون غربتت برم آقا جان... بدنت رو تو تابوت گذاشتن ... جلوی تابوتُ جبرائیل و میکائیل گرفتن... عقب تابوتُ ابی عبدالله و امام حسن... آقا نیمه شب شمارو تشیع کردند.... اما آی حسینیا ... آی کربلائیا.... (آماده ای بگم...) ⬅️من بمیرم برا اون بدنی که رو خاک گرم کربلا تشیع شد... اما تشیع جنازه اش ویژه بود... 10نفر نعل تازه به اسبها زدن... رو نازنین بدن عزیز زهرا تاختن.... الهی نبینی داغ برادررو... الهی سایه برادر بالاسرت باشه.... یه خواهر دلسوخته اومد گودی قتلگاه.... این شمشیر شکسته هارو کنار زد.. نیزه شکسته هارو کنار زد.... آخ صدا زد... 🔘گلی گم کرده ام میجویم او را 🔘به هر گل میرسم میبویم او را 🔘گل من یک نشانی در بدن داشت 🔘یکی پیراهن کهنه به تن داشت ⬅️یه وقت شنید از بین نیزه شکسته ها و شمشیر شکسته ها. . یه ناله ای به گوش میرسه... 🔘آخ گل گم کرده ات خواهر منم من 🔘سرور سیته ات خواهر منم من2 🔳هر چقدر ارادت داری به ارباب بی کفنت از سویدای دل ناله بزن ....بگو یا حسین..... 🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤