eitaa logo
امام حسین ع
22.1هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🍂🌺🍂🌺 چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین . با زبان اشک های بی صدا گفتم حسین یاد تو شرط قبولی نمازم بوده است در قنوت خویش قبل از ربنا گفتم حسین: ماند هل من ناصرت بی پاسخ اما بارها آمد از کرب و بلا لبیک تا گفتم حسین: کل ارض کربلا من تازه می فهمم چرا در خراسان در نجف در سامرا گفتم حسین نام زهرا را شنیدم هر کجا، گفتم علی نام زینب را شنیدم هر کجا گفتم حسین: عاشقی گفت آنچه میخواهد دل تنگت بگو با دلی غمبار گفتم کربلا گفتم حسین: شعر: علی ذوالقدر .
. 🌷کرامات امام حسین عليه السلام 💐اللّهــم صلّ علــي محمّــد و آل محمّــد و عجّــل فرجــــهم " 🍀عالم زاهد و وارسته زمانش مرحوم شيخ حسين بن شيخ مشكور رضوان الله تعالي عليه فرمود : در عالم رو يا ديدم در حرم مطهر حضرت ابا عبدالله (ع ) مشرف هستم و حضرت در آنجا تشريف دارند . يك نفر جوان عرب معدي (دهاتي ) وارد حرم شد و با لبخند به آن حضرت سلام كرد و حضرت با لبخند جوابش دادند . فرداي آن شب كه شب جمعه بود به حرم مشرف شدم و در گوشه حرم توقف كردم ناگهان آن جوان عرب معدي را كه در خواب ديده بودم وارد حرم شد و چون مقابل ضريح مقدس رسيد با لبخند به آن حضرت سلام كرد ولي حضرت سيدالشهداء (ع ) را نديدم و مراقب آن عرب بودم تا از حرم خارج شد . عقب سرش رفتم و سبب لبخندش را با امام (ع ) پرسيدم . و تفصيل خواب خود را برايش نقل كردم و گفتم چه كرده اي كه امام (ع ) با لبخند بتو جواب مي دهد . گفت : مرا پدر و مادر پيري است و در چند فرسخي كربلا ساكنيم و شبهاي جمعه كه براي زيارت مي آيم يك هفته پدرم را سوار بر الاغ كرده مي آوردم و يك هفته هم مادرم را مي آوردم . تا اينكه شب جمعه اي كه نوبت پدرم بود چون سوارش كردم مادرم گريه كرد و گفت : مرا هم بايد ببري شايد هفته ديگر زنده نباشم . گفتم : باران مي بارد ، هوا سرد است ، مشكل است ، نپذيرفت ناچار پدر را سوار كردم و مادرم را بدوش كشيدم و با زحمت بسيار آنها را به حرم رسانيدم و چون در آن حالت با پدر و مادرم وارد حرم شدم حضرت سيدالشهداء (ع ) را ديدم و سلام كردم آن بزرگوار برويم لبخند زد و جوابم را داد و از آن وقت تا بحال هر شب جمعه كه مشرف مي شوم حضرت امام حسين (ع ) را مي بينم و با تبسم جوابم را مي دهد . 📘منبع.کتاب الحسينية. ‌
‌. متن شعر - داره می باره آسمون همراه صاحب الزمون گمونم کنار بقیع روضه خون شده آقامون * شیعه دلش پر از غمه رو گونه ش اشک ماتمه برا غریبی بقیع هرچی گریه کنی کمه * دل پر ه از غصه و آه رفته مشهد کنار شاه رفته بگریه با رضا به حرم بی بارگاه * گنبد طلا ایون طلا امام رضا امام رضا بگو بقیع بهشت ما حرم نداری تو چرا ؟ * نه گل و نه گلدسته ای نه شمع و نه پروانه ای وای از دل زهرای ما بقیع شده ویرانه ای * همون هایی که تو کوچه بستند راه مادرتون یه روزی هم تو مدینه ویرون کردن حرمتون * یه مادر تازه جوون توکوچه شد قامت کمون بچه هاش با گریه می گن ای وای خدا مادرمون * بسته شده دست بابا در شعله ور شده چرا ؟ مادر پشت در سوخته یا افتاده زیر دست و پا * از نسل اونا این روزا تو بحرین یا تو هرکجا فقط به جرم عشقتون می کشن محب شما دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج 🌿👇 https://t.me/marssye/86074 . .
بی وقفه بی مقدمه هیئت گرفتنی ست هیئت گرفتنی ست سعادت گرفتنی ست از موقع ورودیه تا آخر دعا هر حاجتی در این دو سه ساعت گرفتنی ست یک جای روضه رفته دلت که مسافری حتی در این معادله قسمت گرفتنی ست در گود چشم، اشک نشسته ست منتظر ذکر حسین مرشد و رخصت گرفتنی ست با اشک از دو چشم، چنین از ولیِ دم در دادگاه روضه رضایت گرفتنی ست گیرم شفا نبود تو از بس قیامتی دامان تو به روز قیامت گرفتنی ست زائر شدن به قسمت و دعوت همیشه نیست ای بی خبر بکوش زیارت گرفتنی ست امام علیه السلام . .... مناجاتـباـامامـحسین شب‌های جمعه نیمه شب‌ها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می‌آید زنی قامت خمیده لب می‌گذارد روی حلقوم بریده فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه‌ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسۀ مادر ندارد گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه شکل گفتگویش گوید بنی، یا بنی، یا بنی برخیز آمد مادرت زهرا، بنی دیدم خودم در عصر عاشورا، بنی افتاده بودی زیر دست و پا، بنی من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم علیه السلام ..... تا می نشینم زیر پرچم کنجِ هیات در سینه ام داغ تو میگیرد حرارت شکر خدا هستم غلام خانه زادت از کودکی در روضه ها دارم اقامت از تو، به من خیرِ فراوانی رسیده از من به تو تنها فقط عرض ارادت در حیرتم از لطف و از آقایی تو از بخشش دستان تو وقت شهادت پیراهن و انگشترت را دادی آقا حاجاتِ قلب دشمنت هم شد اجابت بر پیکرت یک جای بوسیدن نمیدید سرنیزه ها انداخت زینب را به زحمت دیدم برای کشتنت ای عشقِ مظلوم شمشیرها کردند با نیزه رقابت در قتلگاهِ تو «بُنیّ» گفت مادر من را به هم میریزد عمری این عبارت!
......... از همان کودکی مقدر شد از غمت، سهم من مقرر شد بی سبب نیست گونه ام تر شد! هر چه شد از دعای مادر شد مادرم جان به اعتقادم داد "یا حسین یاحسین" یادم داد مادرم گفت: سِر مکتوب است دلِ عاشق همیشه آشوب است! گریه از عشق، فیض محبوب است درِ این خانه نوکری خوب است در حسینیه ها بزرگ شدم چقدر با شما بزرگ شدم !!! روضه هایت اگر چه سنگین ست دردها را همیشه تسکین ست چای تلخت چه قدر شیرین ست! علت دل سپردنم این ست: پدرم لقمه ی حلالم داد اشک بر ریشه ی نهالم داد حلقه بر گوش مِی فروش شدم جام غم ریخت، جرعه نوش شدم سوختم ! آه شعله پوش شدم در مُحرم علم به دوش شدم سینه زن پشتِ دسته ها رفتم از همان راه ، کربلا رفتم کربلا گفتم؛ از قلم خون رفت خون به قدر فرات و هامون رفت! خواهرت سمت خیمه محزون رفت شمر از قتلگاه بیرون رفت از سرِ خورجین که خواب افتاد پیکرت زیرِ آفتاب افتاد خواهرت دل شکسته ، دل خسته چادر صبر بر کمر بسته می رود تند و گاه آهسته روضه اش، روضه ای ست سربسته تک و تنها چه کار خواهد کرد !؟ خیمه ها را چه کار خواهد کرد !؟
  نفس کشیدن ما بین روضه‌ها خوب است  چقدر نزد شما حال و روز ما خوب است میان نافله وقتی قنوت می‌گیرم  برای حال دل ما کمی دعا خوب است  بده به راه خدا دست‌هایمان خالی است  کنار خانه‌ی‌تان چند تا گدا خوب است بِکُش حسین بیا پاره پاره کن جگرم  قسم که آخر کار من و شما خوب است  نوشته‌ام که مرا در حصیر بگذارند  به آن که اهل کفن نیست بوریا خوب است سفید می‌شود این تار موی ما کم کم  گذشتِ عمر در این زینبیه‌ها خوب است اگر چه قسمت ما کربلا نشد اما  حدیث ماتم تو مثل کربلا خوب است اگر چه با شهدا فاصله فراوان است  روایت شهدا هم برای ما خوب است اگر تو باشی و یاد تو باشد و اشکم  برای نوکر این خانه هر کجا خوب است علیه السلام .
سالها زوّاریت را آرزو کردم حسین (ع) هر کجا رفتم تو را من جستجو کردم حسین تا خراسان تا به قم تا حضرتِ عبدالعظیم پای هر مرقد تو را چون لاله بو کردم حسین سالها هر زائری می آمد از کرببلا تا که بوی تو بگیرم بوی او کردم حسین هر کجا نام تو بود آنجا بهشتم بود و هست من بهشتت را دو عالم آرزو کردم حسین همچنان در کربلا جاریست خون سرخِ تو مقتلت را من ز اشکم شستشو کردم حسین جسمِ خونینِ تو را دیدم میانِ قتلگه لعنتِ بسیار بر جانِ عدو کردم حسین وارد صحن تو گشتم در شبستانِ ولا ای همه آمالِ من، من بر تو رو کردم حسین آنقدر شوقِ هوای صحن تو دارم به سر با تو در تنهاییِ خود گفتگو کردم حسین سالها با یا حسین از شورِ عشقت دم زدم تا سرِ خوانِ تو کسبِ آبرو کردم حسین قرهً العین نبی ای روح و جانِ فاطمه من دگر با روَضه ات عمری ست خو کردم حسین شاهِ بطحا از کرم این رو سیه را کن قبول این زبان را وقف تو در گفتگو کردم حسین جان اصغر روزیم کن تربت شش گوشه ات در قراق تو ز خونِ دل وضو کردم حسین(ع) امام علیه السلام ................. . علیه السلام چقَدرروضه برای دل گدا خوب است کنارسُفرهٔ تان حال آدَما خوب است کجارَوَم که چنین بادهٔ غمم بدهند برای نوکرتان پای روضه هاخوب است دوای درد دلَت راطَلَب کُن ازمولا همیشه چائی روضه برا شَفا خوب است شنیده ام شب جمعه شب زیارَتی است کنارتُربَت شش گوشه حال ما خوب است خداکُنَدکه شب جمعه مرگمان برسَد برای رَفتَن درقَبر جمعه هاخوب است مراشبی بطَلَب تاکه زائرت گردم بزیرقُبّهٔ پُرنورتان دُعا خوب است زکودکی در این خانه راهمیشه زَدَم گدائی دَراین خانه بخدا خوب است برای پیکرصدپاره. پاره وبی سَر کفن نیاز نیست. بوریا خوب است چقَدر روضه برای دل گدا خوب است کنار سفره تان حال آدَما خوب است .............. . نفس کشیدن ما بین روضه ها خوب است چقدر نزد شما حال و روز ما خوب است میان نافله وقتی قنوت میگیرم برای حال دل ما کمی دعا خوب است بده به را خدا دستهای ما خالیست کنار خانه تان چندتا گدا خوب است بکُش حسین،بگو،پاره پاره کن جگرم قسم که آخره کار من و شما خوب است نوشته ام  مرا در حصیر بگذارند برای آنکه اهل کفن نیست بوریا خوب است سفید میشود این تار موی ما کم کم گذشت عمر،در این زینبیه ها،خوب است اگر چه قسمت ما کربلا نشد اما حدیث ماتم تو،مثل کربلا خوب است اگر چه با شهدا فاصله فراوان است روایت شهدا هم برای ما خوب است  اگر تو باشی و یاد تو باشد و اشکت برای نوکر این خانه هر کجا خوب است .
خداحافظ عزیزم مادرِ خوب و مهربونم دردات همه ریخته بجونم ببین دیگه فاتحه خونم خداحافظ عزیزم بخواب دیگه آرومِ آروم قبرت بشه بارونی از نور می بوسمت مادرم از دور خداحافظ عزیزم خوشی از این دنیا ندیدی حالا دیگه راحت خوابیدی چرا جوابمو نمیدی خداحافظ عزیزم حرفات دیگه نمیره از یاد میون ما جدایی افتاد تنها شدم ای داد بیداد . خداحافظ عزیزم خونمونو عزا گرفته بساط گریه پا گرفته دختر تو نوا گرفته "مادرم ای مادرم " سبک در لینک زیر 👇 مشابه سبک زیر خوانده می‌شود https://eitaa.com/emame3vom/112594
145K
. خداحافظ عزیزم بابای خوب و مهربونم دردات همه ریخته بجونم ببین دیگه فاتحه خونم خداحافظ عزیزم بخواب دیگه آروم آروم قبرت بشه بارونی از نور می بوسمت بابایی از دور خداحافظ عزیزم خوشی از این دنیا ندیدی حالا دیگه راحت خوابیدی چرا جوابمو نمیدی خداحافظ عزیزم حرفات دیگه نمیره از یاد میون ما جدایی افتاد تنها شدم ای داد بیداد . خداحافظ عزیزم خونمونو عزا گرفته بساط گریه پا گرفته دختر تو نوا گرفته . .
. ای خسته از تلاطم دوران! بگو حسین قلبت اگر شکست، فراوان بگو حسین گفتند اگر که درد… بخوان از حسین و بس هر کس سؤال کرد که درمان؟! بگو حسین مثل خلیل باش، برو در دل بلا آتش بدل شود به گلستان، بگو حسین ما را پناه نیست به جز کشتی نجات بی اضطراب، در شب طوفان بگو حسین هر اربعین، شکسته‌تر از اربعین قبل بگذار سر به دشت و بیابان، بگو حسین ای اشک! از کجایی و آشفته‌ی که‌ای؟ با قطره قطره‌هات، پریشان بگو حسین ای سینه! در میانه‌ی محشر بلند شو از زخم زیر چاک گریبان بگو حسین ما اهل روضه‌ایم؛ نه در حسرت بهشت حتی میان روضه‌ی رضوان بگو حسین این بیت، عرض روضه‌ی من باشد و تمام هر کس که گفت از لب عطشان، بگو حسین لبخندی از حسین نصیب همان که گفت: "هر جا دلت گرفت، بگو جان! بگو حسین" ✍ ............... مزد عزا امام حسین سینه زنی هامو بزار کنار، برا شب اول قبر من سوز ناله هامو بزار کنار، برا شب اول قبر من پیرهن سیامو بزار کنار، برا شب اول قبر من تو لحظه های آخرم، بیا به من سری بزن به سینه ی کبود من، تو مُهر نوکری بزن ما حلقه به گوشان، این خیمه و درگاهیم ما مزد عزاداری، از فاطمه می خواهیم رنج و غم و دردمو بزار کنار، برا شب اول قبر من اشک و آههِ سردمو بزار کنار، برا شب اول قبر من هر چی گریه کردم بزار کنار، برا شب اول قبر من تو لحظه های اضطراب، برس به داد نوکرت روی سرم دستی بکش، قسم به چشمای ترت تا جان به بدن داریم، ما پیرو این راهیم مزد عزاداری، از فاطمه می خواهیم چشمای پر آبو بزار کنار، برا شب اول قبر من این حال خرابو بزار کنار، برا شب اول قبر من گریه به اربابو بزار کنار، برا شب اول قبر من این نفس خستمو بزار کنار، برا شب اول قبر من این دل شکستمو بزار کنار، برا شب اول قبر من پای تو نشستمو بزار کنار، برا شب اول قبر من ندارم هیچ کسی و من، خدا می دونه غیر تو تمامی امیدمه، فقط دعای خیر تو تا ذکر حسین باشد، آماده و همراهیم ما مزد عزاداری، از فاطمه می خواهیم این ادای دین و بزار کنار، برا شب اول قبر من همه شور و شین و بزار کنار، برا شب اول قبر من این حسین حسین و بزار کنار، برا شب اول قبر من نذار بمونه رو دلم، حسرت دیدن حرم به هر دری زدم نشد،چی جوری کربلا برم از صبح ازل غرقه، این ناله و این آهم من مزد عزاداری، از فاطمه می خواهم
. من همانم که کسی غیر تو استادم نیست هیچ کس غیرِ شما علتِ ایجادم نیست تو چه کردی که دلِ مرده ی من احیا شد این دل آن دل که برای تو فرستادم نیست بی نشان نیستم از جامِ شرابِ نامت آنقدر مست شدم اسم خودم یادم نیست ای فدای لب آن شاعرِ عاشق که سرود: "هرکه خود را سگ کوی تو نخواند آدم نیست.،" ......... هر شب جمعه که دلتنگ زیارت میشوم  میروم در گوشه ای غرق عبادت میشوم  یا سلامی میدهم از بام خانه بر حرم چون کبوتر راهیه صحن و سرایت میشوم  با دوبال حسرتم پر میكشم تا شهر عشق تا که مهمان تو و گنبد طلایت میشوم من کبوتر نیستم هستم کلاغی رو سیاه گر بخواهی ام, غلام رو سیاهت میشوم مثل جون و مثل عابس, مثل مسلم, مثل حر گر دهی رخصت مرا, من هم فدایت میشوم گر برات کربلایم را به دستانم دهی جان زهرا تا قیامت وامدارت میشوم چون قسم دادم تو را بر نام زهرا, مادرت مطمئناً شامل لطف و عطایت میشوم علیه السلام .... مقتل نوشته روی "تنــت" پا گذاشتند در زیر دست و پا، زده ای دست و پا "حسین (ع) "  مقتل نوشته "پیکر تــــو" نرم گشته بود با هر نسیم "جسم تــــو" شد جابجا "حسین (ع) "  مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع رفته "تـــن بـــدون ســرت" تا کجا "حسین (ع) "  مقتل نوشته ضربه به "پهلوی تــــو" زدند حتما شبیه "مادرتان" بی هوا "حسین (ع) "  مقتل نوشته "راس تــــو" را بد بریده اند چون از جلو بریده نشد از قفا "حسین (ع) "  مقتل نوشته دست به "گیسوی تـــــو" زدند یک عده گرگهای بی حیا "حسین (ع) "  مقتل نوشته "دست تـــــو" از مچ بریده شد با خنجری شکسته و با ضربه ها "حسین (ع) "  مقتل نوشته زیر گلو نحر گشته بود پهنای نیزه شد به "گلوی تـــــو" جا "حسین (ع) "  هر ضربه را برای رضای خدا زدند شمشیر، نیزه، سنگ و حتی عصا "حسین (ع) " ...!!  « لعنت الله علی قوم ظالمین من الاولین والاخرین » علیه السلام ....... من همانم که کسی غیر تو استادم نیست هیچ کس غیر شما علت ایجادم نیست تو چه کردی که دل مرده‌ی من احیا شد این دل آن دل که برای تو فرستادم نیست بی‌نشان نیستم از جام شراب نامت آنقدر مست شدم اسم خودم یادم نیست نفس نفس زدن من همه به خاطر توست خوش آن زمانی که ببینم دلم مجاور توست همه شروط قبول طاعتم هستی اگر که عبد خدا گشته‌ام به خاطر توست به رسم هیچ کسی غیر تو دم نخواهم زد خوشا کسی که اگر شاعرست شاعر توست معامله سر بازار تو دو سر سودست عطا و جود و کرم شیوه‌ی همیشه توست مرا اگر به نجف راهنمایی‌ام بکنی چه شود ببیند این دل زارم دوباره زائر توست 👇 https://navaapp.com/nava/%D9%85%D9%86-%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%85-%DA%A9%D9%87-%DA%A9%D8%B3%DB%8C-%D8%BA%DB%8C%D8%B1-%D8%AA%D9%88-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF%D9%85-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA
بسم الله الرحمن الرحیم صلَّ اللهُ علیک یا اباعبدالله السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه