eitaa logo
امام حسین ع
21.6هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
DoaRoz3Shanbeh.mp3
4.24M
🎵دعای روز #سه_شنبه 🎤میثم #مطیعی 🔴
4_201741932517392497.mp3
2.36M
#زیارت_سه_شنبه
. صلوات چاووشی چهارده معصوم (ع) زبان گشا تو اى عبدخدا بگو صلوات به وقت صبح و به وقت مسا بگو صلوات حبیب خالق یکتا بُوَد رسول اَنام به روى انور آن مصطفا بگو صلوات على وصىّ بلافصل احمد مختار به عشق شیرخدا مرتضا بگو صلوات شفیعه دوسرا مادر حسین و حسن به نام فاطمه خیرالنّسا بگو صلوات زحُسن روى حَسن مهرُخان همه شده مات به یادگارعلى مجتبا بگو صلوات چو شمع گریه کن و همچو نى بسوز و بنال به شاه بى کفن کربلا بگو صلوات چهارمین شه شیعه امام زین العباد به اشک دیده آن پارسا بگو صلوات محمدبن على باقرالعلوم جهان به علم و مرتبتش بى ریا بگو صلوات امام جعفر صادق رئیس مذهب ما به صدق آن ششمین پیشوا بگو صلوات امام موسى کاظم انیس گوشه مَحبس به روح اقدس او بارها بگو صلوات رضاست ضامن آهو امید بى کس و یار به یاد شاه خراسان رضا بگو صلوات جواد معدن جود است و سرو باغ سخا به جود و قامت آن مه لقا بگو صلوات امام دهّم علىّالنّقى چراغ هُدى به نور چهره آن رهنما بگو صلوات امام عسگرى آن دستگیرقوم عنود به دوّمین حسن دلربا بگو صلوات گرعاشقى به امام زمان همیشه «بشیر» به حجّت بن حسن کن دعا بگو صلوات گر ایسته سوز تاپاسوز هر ایکی جهاندا نجات دییون محمد و آل محمده صلوات گر ایسته سوز آلاسوز کربلایه برگ برات دییون محمد وآل محمده صلوات .
خواهم که ز هجران تو ای یار بگریم شب تا به سحر باشم و بیدار گریم خواهم که به تاریکی شب یکه وتنها دور از نظر مردم اغیار بگریم خواهم همه شب همسرمن دربرقبرت از درد تو چون شمع شب تار بگریم خواهم همه شب چهره به خاک توبسایم باشم ز غمت خسته وبیماربگریم با اشک من ای خون دل زار درآمیز تا پای اجل یکسره بگذار بگریم چون بلبل افسرده به هرشاخه نشینم از جور خزان برگل و گلزاربگریم درکنج قفس دیده به راه تو بدوزم بنشینم وچون مرغ گرفتاربگریم هرجاکه ببینم شده پرپرگل زیبا برتازه جوان بودن دلدار بگریم تاچندکنم بعد تو من ناله پنهان آهسته چه سان دربرانظاربگریم ازدوست بوددشمن دیرینه من بیش آیابه که گویم غم دل زار بگریم بعدازتودراین خانه به طفلان حزینت شد دختر افسرده پرستار بگریم افتد نظرم تا که به نیلوفر گلشن برصورت غمگین تو بسیار بگریم .
(ختم پدر) امیر مومنان فرمودند خدا رحمت کنه انسانی را که بداند از کجا آمده در کجا قرار گرفته و به کجا میرود –خدا رحمت کنه مرحوم آقای .....،چقدر زیبا و چقدر لطیف خدا بدون آنکه دل بنده ای امتی قبلیه ای رو بدرد بیاره ،در سوره الرحمن میگه کل من علیها فان ،خانواده ......مرگ مال باباتون نیست –مرگ مال یه قوم و قبیله ای نیست ،آیه بعدش میفرماید و یبقی ربک ذوالجلال والاکرام ،هیچکی باقی نمی مونه جز ذات اقدس الهی ،فلذا مرحوم آقای ....هم ازین پدیده مرگ مستثنی نبوده،هیچکی باقی نمی مونه –سوره مبارکه اعراف و منافقون دوتا آیه مضومنش مثل همه فرقی نمیکنه خدا میفرماید:بنده ی من کجا میخوای بری تو این کره ی زمین یا هرکجا که مرگ دامانت رو نگیره –میفرماد اجل انسان فرا برسه ثانیه ای و لحظه ای تاخیر و پس و پیش نداره –حالا بگو فلانی مریضه بهترین اطبا روز هم جمع بشن با تجهیزات پزشکی بالا بخوان مداوایش کنند –چقدر میتونن؟صد سال؟دویست سال؟میفرماید علم به یه جاهایی میرسه که عقل بشر هم ظرفیت اونو نداره –الانم بعضی از فرزندان شما میگن پدر مادر شما زمان گذشته و قدیم با نبود امکانات چطور زندگی کردید ؟دوست سال دیگه فرزندانمون به ما میخندند میگن اون زمان شما چطوری زندگی کردید ؟همین طور که بریم جلوتر زندگی پیچیده تر میشه –علم به خیلی جاها میرسه –اما یدونه علم هستش نزد خدا باقی مانده هیچکسی ازش خبری نداره میفرمایند اگر بشر میدانست که فلان ساعت فلان جا اینطوری میخوام بمیرم ،هیچکی باقی نمی موند لحظه شنیدن دق میکردند و میمردند –میفرماید علم مرگ نزد خداست حتی پیغمبر خدا هم –قابض الارواح امدند اجازه گرفته فلان ساعت چه جوری پیغمبر خدا هم می رود-مرحوم اقای ......ازین پدیده مستثنی نبوده هیچکسی نیست –وقتی آدم یه نگاه تو این قبرستان میکنه –میگن قبرستان که آدم قدم میزاره –ته دل آدم خالی میشه –چرا؟انسان حالت گریانی(بکاء)پیدا میکنه چون بهترین فرزندان ما ،زیر خروارها خاک آرمیدند یه روزی مرحوم آقای ......جوان بود و زندگی داشت برو بیایی داشت –یه روزی خونواده ای داشت ید و بیضایی داشت –اما همه چیز دنیا رو برا اهل دنیا گذاشت و رفت ... کاروان در کاروان رفتند و از یاران ما عاقبت ما هم پی این کاروان خواهیم رفت یادگاران این پدر –تا این جای مجلس برا مهمونای آقای .......-چهره هایی رو میبینم که از مناطق مختلف تشریف اوردند با قدومشون مرحم به دل عزیزان داغدیده شدند –یه مقداری هم زبانحال بخونم شاید عقده دلی دارند –اشک بریزند برا باباشون –اینو مریض دارا میدونن –بیمار دارا میدونن خدا نکنه پدر خانه مریض باشه –تمام اهل خانه بیمار و ملول میشن یه پا بیمارستان یه پا خونه –یه پا سرکار -یه پا کنار بستر –بین خوف و رجا قرار میگیرند حال بابامون چی شد؟فرزندان بزرگوار ......،خواهران –دختران داغدیده دومادای بزرگوار –عروس خانومای داغدیده –آی همسر داغدار برادران خدا بشما صبر بده –فرزندان بزرگوارش بی بابایی سخته؟نه؟چند روزه الان با زبان بی زبانی میگی بابا بخدا خونه بی تو صفایی نداره –بابا دیگه رختخواب مریضی ات رو جمع کردیم بابا –دیگه راحت شدی بابا –دیگه ازین پهلو به اون پهلو ناله نمیزنی –ای دنیا –هر که داغ بابا دیده از حال و روز بچه های مرحوم .......باخبره –ای بابا چند روزه رفتی و صفا و شادی از خونه ی ما بردی –بابا بیا که خونمون غریبه –الهی لحظه احتضار پدری رو بجه هاش نبینن –امان ازون لحظه ای که این بدن رو اوردند رو به قبله گذاشتند این بچه ها اومدند کنار بابا ای بابا –ارام ارام –خیره خیره –یه جایی رو نگاه میکنه –من نمیدونم کنار بابا بودید یا نه ؟ (این این اشعار مخصوص گیلانی هاست تی خانه د تاسیانه جان بابا پرنده پر بزه از آشیانه آخ روزگار آخ بابا همه گفتید جودایی خیلی سخته آی ننستیم که اجور می سر نوشته آخ بابا تی مهربانی که مره یاد أیه دوری توو هیچ مره باور نیه )))) بزارید بگم به عالم که یتیمی پر درده یتیما با من بخونید اون که رفت بر نمیگرده بابا جونم باباجونم من برات روضه میخونم چند روزه تورو ندیدم نام تو ورد زبونم از درو دیوار خونه بی تو بوی غم میباره چحوری برم بخونه خونمون صفا نداره روی قلب من نوشته که چه ها بهت گذشته واسه ما دادی جوونی بخدا جات تو بهشته دل من دریای خونه اشک من چه لاله گونه چه کنم چه چاره سازم کی تو این دنیا میمونه خانواده مرحوم .....چه مردمان با صفایی داریم –تا شنیدند باباتون از دنیا رفته گفتند این خانواده غصه دارند –اومدند که مرحمی زه زخم دل شما باشن یا اباعبدالله .... .
قبل از سجده زیارت عاشورا میشه خواند دل آشفته ی ما شیفته ی کرببلاست عاشق مرقد شش گوشه و ایوان طلاست رحمت واسعه من نوکر دربار توأم حرم محترمت آینه ی عرش خداست سجده بر تربت تو وقت سحر می چسبد دل سرگشته من خاک کف پای شماست شهره ی شهر شدم شاه شهید ادرکنی دل من دربه در روضه شاه شهداست حرم و قبله و محراب فدای حرمت حُرمت مرقد تو بیشتر از سعی و صفاست دردمندیم و پی نسخه درمان نرویم خاک بین الحرمین تو به هر درد دواست حضرت شاه تو اربابی و من بنده تو علق خلق جهان نوکری آل عباست روی سنگ لحد من بنویسید حسین روضه های تو امید دل هر اهل بُکاست من شنیدم که لبه تشنه شهیدت کردند زینت جنت الأعلای خدا شال عزاست من شنیدم وسط معرکه گیر افتادی خون رگهای شما زینت صحرای بلاست خواهرت دید که جسم تو بهم ریخته بود روضه خوان غم .... .
. ای همسر زیبای من وی بلبل شیدای من خون شد دل تنهای من ای وای من ای وای من **** شرمنده ام از روی تو روزم شده چون موی تو شدمسکن من کوی تو ای لاله حمرای من ((ای وای من ای وای من)) * بودی تو شمع خانه ام روشن ز تو کاشانه ام بهر تو من پروانه ام بنگر تو بر شب های من ((ای وای من ای وای من)) ** گشتم ز داغت خونجگر خوانم ترا با چشم تر تا که تو رفتی از نظر تیره شده دنیای من ((ای وای من ای وای من)) .
خواهم که ز هجران تو ای یار بگریم شب تا به سحر باشم و بیدار گریم خواهم که به تاریکی شب یکه وتنها دور از نظر مردم اغیار بگریم خواهم همه شب همسرمن دربرقبرت از درد تو چون شمع شب تار بگریم خواهم همه شب چهره به خاک توبسایم باشم ز غمت خسته وبیماربگریم با اشک من ای خون دل زار درآمیز تا پای اجل یکسره بگذار بگریم چون بلبل افسرده به هرشاخه نشینم از جور خزان برگل و گلزاربگریم درکنج قفس دیده به راه تو بدوزم بنشینم وچون مرغ گرفتاربگریم هرجاکه ببینم شده پرپرگل زیبا برتازه جوان بودن دلدار بگریم تاچندکنم بعد تو من ناله پنهان آهسته چه سان دربرانظاربگریم ازدوست بوددشمن دیرینه من بیش آیابه که گویم غم دل زار بگریم بعدازتودراین خانه به طفلان حزینت شد دختر افسرده پرستار بگریم افتد نظرم تا که به نیلوفر گلشن برصورت غمگین تو بسیار بگریم .
پندیات فارسی در سوگ همسر همسرم مهر عیان بود خدا می داند دلبری پاک روان بود خدا می داند قوت قلب من و شور و همه احساسم بر دلم تاب و توان بود خدا می داند گوهری بود بهایش دو جهان کافی نیست ثروت و گنج نهان بود خدا میداند خانه ام ملک صفا بود ز یمن قدمش زینت و زیورمان بود خدا می داند چشم او چشمه احساس و دلش دریایی بی گمان در گران بود خدا می داند سبب شادی من رونق کاشانه دل هدیه از باغ جنان بود خدا می داند بهر دلداری ام از بس که محبت می کرد مهر او ورد زبان بود خدا می داند مونسی خوش سیر و در غم و آلام زمان یاوری از دل و جان بود خدا می داند صد بهار از گل رخساره او می رویید آنکه گل بود ٬ همان بود خدا می داند تا گرفتار بلا می شدم از دست زمان بهر من دل نگران بود خدا می داند رفت و با رفتن خود شعله بر این جانم زد او سر از همسفران بود خدا می داند خنده از روی لبم بار سفر بست و برفت بر لب از عشق نشان بود خدا می داند 💠💠💠💠💠💠💠💠💠
. شعر شهادت امام جواد(ع) حسن لطفی هم آسمان قصیده‌ای از بی کرانی‌اش هم بی کرانه‌ها غزلِ آسمانی‌اش ای کال‌ها کمال سرِ کوچه‌باغ اوست باید رسید تا به خدا با نشانی‌اش او در مدینه جای پدر را چه پُر نمود در غیبت پدر ، پسر و میزبانی‌اش باغِ معارف است حدیثش ، پیمبران حَظ می‌برند موقعِ شیرین زبانی‌اش از جبرئیل تا ملک الموت هرکه هست نوشیده است از لبِ جام دهانی‌اش بابُ الجواد حاجت ما را چه زود داد مشهد پُر است از نفسِ مهربانی‌اش شش‌گوشه شد ضریحَش اگر بی دلیل نیست از شش جهت گداست در این میهمانی‌اش یارب مگیر فیضِ شبِ کاظمین را هرکس خوش است پیشِ عزیزان جانی‌اش وقت زیارت است و عباراتش از رضاست قربان کودکیش فدای جوانی‌اش حالا کبوتران همه از مشهد آمدند تا آسمان بام ؛ پِیِ سایبانی‌اش آقایِ طوس از جگرش آه می‌کشد در کنجِ حجره تا پسرش آه می‌کشد   اُفتاده است رویِ زمین و برابرش لبخند می زند به تقلاش همسرش اُفتاده است رویِ زمین دید مثلِ او  اُفتاده است در وسطِ کوچه مادرش جُرعه به جُرعه آب زمین ریختند و او از بس که آب گفت تَرَک خورد حنجرش قسمت نبود آب بنوشد بجای آن  خاکی شده است حیف لبانِ مطهرش باب‌الحوائج است ولی می‌توان شنید  از بینِ حُجره ناله‌یِ موسی بن جعفرش این دفعه می‌زدند به دَف تا که جان دهد کَف می‌زدند وقتِ نفسهای آخرش از پا گرفته و بدنش می‌کشند...وای تا پشتِ بام ریخته گُلهایِ پرپرش خون گریه می‌کند لبه‌یِ تخته سنگ‌ها از بَس که خورد بر لبه‌یِ پله‌ها سرش این پشت بام گودی گودال نیست شُکر  با پا نیامده است کسی رویِ پیکرش * * * سخت است فکر این غم و سخت است باورش مردی که قاتلش بشود زهرِ همسرش .
. اشعار مناجات با امام زمان (محرمی) ای داغدار اصلی این روضه ها بیا  صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا  تنها امید خلق جهان یابن فاطمه  ای منتهای آرزوی اولیاء بیا  بالا گرفته ایم برایت دو دست را  ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا  فهمیده ایم با همه دنیا غریبه ای  دیگر به جان مادرت ای آشنا بیا  از هیچکس به جز تو نداریم انتظار  بر دستهای توست فقط چشم ما بیا  هفته به هفته می گذرد با خیال تو  پس لا اقل به حرمت خون خدا بیا  بیش از هزار سال تو خون گریه کرده ای  ای خون جگر ز قامت زینب بیا  عرض ارادت کم ما را قبول کن  امسال هم محرم ما را قبول کن  .
یا صاحب الزمان اللهم عجل لولیک الفرج شاعر جناب سازگار به جز از باغ حسنت گل نچيدم گل نمي چينم رخت را بس كه مي‌بينم گمان كردم نمي بينم سزد در هر نفس گردم هزاران بار قربانت به اميدي كه يكبار از كرم آيي به بالينم به خاك پات سوگند از كدامين كوچه مي‌آيي كه گردم گرد و بر خاك ره آن كوچه بنشينم اگر جانم رود از تن نشايد مهر تو از دل كه رسم عاشقي پيش از ولادت بوده آيينم تمام لحظه‌هاي عمر شد جان كندنم بي تو تو بازآ تا به پيكر باز آيد جان شيرينم نمي دانم كه بودم كيستم آنقدر مي‌دانم تويي بودم تويي هستم تويي عشقم تويي دينم دعاي عهد خواندم عهد بستم با تو يا مولا كه بازآيي و گل ريزم به پات از روي خونينم بيا، تا كي صداي مادرت آيد ز پشت در بگو تا كي سر جد تو را بالاي ني بينم دعا كردم به تعجيل ظهورت ديدم اي مولا كه نام تو دعايم بود و يادت بود آمينم به چشم ميثم دل خسته اشك انتظاري ده اگر چه اشك هم ديگر نخواهد داد تسكينم