.
#زمینه
#مهدی_رسولی
#شب_ششم_محرم
من اومدم برا جنگ تن به تن
انی انا القاسم وارث الحسن
منم فدایی شاه بی کفن
انی انا القاسم وارث الحسن
کریم اهل بیت بابامه
دعای مادرم همرامه
با یه ضربه تموم کار
سر ازرق توی دستامه
نجمه میگه که ماشالله
میگه بابام تبارک الله
میرسه از حرم تکبیر اباعبدالله
(انابن الحسن انابن الحسین)
رجز میخونم من با صوت جلی
انی انا القاسم من نسل علی
مدد میگیرم از والی الولی
انی انا القاسم من نسل علی
اره کم سن و سالم اما
بوده استاد رزمم سقا
حرز بابام دور بازوم
نقش سربند من یا زهرا
فاتح بی بدل هستم من
شیر شیر جمل هستم من
صاحب جمله ی اهلا من
عسل هستم من
(انابن الحسن انابن الحسین)
میلرزه زیر پام خاک کربلا
انی انا القاسم سبط المصطفی
ترسی ندارم از تیر و نیزه ها
انی انا القاسم سبط المصطفی
حالا که نیست علی اکبر
میزنم من به قلب لشکر
@emame3vom
تن دشمن میلرزه وقتی
توی میدون میگم یا حیدر
کربلا پر شد از تکبیرم
قاتل دشمنه شمشیرم
انتقام علی اکبر رو
خودم میگیرم
(انابن الحسن انابن الحسین)
حاج مهدی رسولی
https://eitaa.com/emame3vom/28900
.👇
زمینه | من اومدم برا جنگ تن به تن - حاج مهدی رسولی.mp3
10.61M
زمینه | من اومدم برا جنگ تن به تن...
بامداحی: حاج مهدی رسولی
هیئت ثارالله زنجان
قطعهای از مجموعه "دلواپس محرمیم"
.
#شب_پنجم_محرم
#روضه_حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیه_السلام
متن #روضه
امشب شبیِ که هنوز عاشورا نیومده روضه ی قتلگاه رو می خونیم
شب یه نوجوان ۱۱ ساله ست که مردانه از امامش دفاع کرد...
آیا منو شما هم اینجوری پای امام زمانمون میمونیم....
🔸ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم
زبانحال باب الحوائج عبدالله بن الحسن...
🔸ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم
🔸از حرم تا قتلگه با شور جانبازی دویدم
قربون غریبیش برم...
مثل باباش امام حسن خیلی غریب بوده...
روضه ی جانسوزی داره...
دل هر شیعه ای رو آتیش میزنه...
آخه روضه ی این آقازاده گره خورده به روضه ی اربابمون حسین...
🔸آنچنان دل بُرد از من بانگ هَل مِن ناصِر تو
عموی غریبم حسین...
🔸کآستینم را ز دست عمّهام زینب کشیدم
ابی عبدالله یتیمان برادر رو خیلی دوست داشت...
خیلی مواظبشون بود...
مخصوصا عبدالله اش رو ...
صدا زد خواهرم... زینبم ...
مواظب عبدالله ام باش...
خواهرم مواظب یادگار برادرم باش...
زینب جان این نانجیبها رحم ندارن...
دیدی قاسمم شهید کردن...
علی اکبرم قطعه قطعه کردن...
روی دستهام علی اصغرم رو پرپر کردن...
خواهرم اینا رحم ندارن... زینب
مواظب یادگار حسنم باش...
دستهاش رو گذاشت توی دست عمه...
اما عبدالله به عمه جانش یه چیزی گفت که دیگه زینب نتونست این بچه رو نگه داره...
گفت عمه: (وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي)
🔸دست او در دست های عمّه بود
🔸گوش او پر از صدای عمّه بود
اما...
🔸شیون زن ها دلش را پاره کرد
🔸دید شه تنهاست فکر چاره کرد
دستش به دست عمه جانش زینبه...
بالای تل زینبیه...
یکدفعه نگاه کرد دید عمو جانش حسین داخل گودی قتلگاه است...
دور تا دور عمو رو گرفتن...
شمشیرها بالا میره پایین میاد...
دیگه طاقت نیاورد...
دوان دوان...
به سمت گودی قتلگاه
🔸دست او از دست عمّه شد جدا
🔸می دوید و بر لبش واویلتا
هی صدا میزد ای وای...
آقای غریبم حسین...
🔸می دوید و گاه می افتاد او
🔸از جگر فریاد می زد ای عمو
(وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي)
به خدا از عموم جدا نمیشم.
تا رسید کنار ابی عبدلله دید عمو خونین افتاده و یه نانجیبی هم شمشیر به دست...
داره نزدیک میشه...
خودش رو انداخت روی عمو جانش حسین...
نمیذارم آقام رو به شهادت برسونی...
مَردم دفاعه از امام هزینه داره ..
لذا اون نانجیب تا شمشیر رو بلند کرد ...
یاصاحب الزمان...
💧غریب گیر آوردنت
💧با هر چی داشتن زدنت ...
عبدالله.. دست رو جلو آورد ...
مبادا شمشیر به بدن عمو اصابت کنه....
نانجیب آنچنان با شمشیر بر دست عبدالله زد...
دیدن دست به پوست آویزان شد...
صدای ناله اش بلند شد...
يَا عَمَّاه
عموجان حسین به دادم برس...
خدا...حالا ابی عبدالله چکار کنه...
لحظات آخره... امام بی رمق افتاده
عبدالله اش رو در آغوش گرفت...
به سینه چسباند...
🔸حرامیان بی حیا
چند نفر به یک نفر ؟
عمو فتاده از نوا
چند نفر به یک نفر
اما حرمله ملعون هم کمین کرده بود...
چندتا تیر حساس زده.. حلق اصغر ...چشم اباالفضل ...قلبِ حسین اما ول کن نیست....
یاصاحب الزمان....
نانجیب تیر رو از کمان رها کرد...
(فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ فَذَبَحَهُ)
سادات منو ببخشید...
دونفر تو کربلا رو سینه ی حسین...
جان دادن...
یکی ششماهه اش علی اصغر بود...
یکی هم عبدالله بن الحسن...
علی اصغر که سندِ مظلومیتِ اباعبدالله و عبدالله هم ذخیرهء امام حسن برا کربلا بوده...
دیدن عبدالله... داره روی سینهء حسین دست و پا میزنه...
هر کجا نشستی صدا بزن یا حسین...
🔸ضربۀ محکم یک تیغ که پایین آمد
🔸نذر لبخند عمو کرد یتیمی پَرِ خویش
🔸آخرین تیر خودش را به کمان حرمله برد
🔸گردنش شد سپرش باهمۀ حنجر خویش
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
روضه دفتری عبدالله بن حسن
#دفتری #روضه_دفتری
https://eitaa.com/emame3vom/28902
.
.
#سربند_سبک_تسبحات_حضرت_زهرا
#ارباب_من
ارباب من
رهنمای هر دله گمراه
ذکرتو رو میخونم هر گاه
لبیک یا ابی عبدالله
.....
لبیک یا سیدالشهدا
لبیک یا امیره عالمین
لبیک یا شاه کرب وبلا
سیدُ المظلوم ایهاالحسین(ع)
صل الله علیک یا حسین (ع)
#زمینه
#زمینه_عبدالله_الحسن_ع
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
#یا_عبدالله
☑️بند اول
یا عبدالله(ع)
یا ابنُ الکریم بی همتا
ای میوه ی قلب مجتبی (ع)
سلاله ی حضرت زهرا(س)
....
ای نجل زیبای امام حسن (ع)
تو قمر در قمر در قمری
دلخوشیِ عمو حسینی و
آئینه به آئینه حیدری
صل اللهُ علیک ابنُ الکریم
☑️بند دوم
ای عمو جان
مگه مرده باشه عبدالله
ببینه که با غمی جانکاه
رفتی تو گودی قتلگاه
.....
همیشه میگفتم به تو پدر
همیشه میگفتی به من پسر
حالا وقتشه که بشم فدات
دستم و میکنم برات سپر
صل اللهُ علیک ابنُ الکریم
☑️بندسوم
ای عبدالله (ع)
از جور یه لشکر کافر
پیش چشم من زدی پرپر
خنجر خورد به زیر اون خنجر
....
با تیغ شمر و تیرحرمله
روی خاکای داغ کربلا
جون دادی رو دست عمو حسین
پر پر زدی توو گودال بلا
صل اللهُ علیک ابنُ الکریم
💠💠1⃣0⃣0⃣5⃣💠💠
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
👇
روضه شب پنجم محرم
شب پنجم ، شب یتیم نوازی است ، شب روضه های عاطفی و شب بدست آوردن دل امام حسن مجتبی است لذا بر خودم واجب دیدم بهتر است در مورد دو دسته گل امام حسن علیه السلام که هر دو عبدالله نام دارند و کمتر در موردشان صحبت میشود توضیحاتی را ارائه نمایم .
عبدالله بن حسن (عبدالله اکبر)
عالمان علم رجال و تاریخ و نسب درباره مادر عبدالله اکبر بن حسن به اختلاف سخن گفتهاند:
گروهی مادر او را ام ولدی به نام نفیله یا حبیبه دانستهاند. گروهی دیگر او را دختر سلیل یا شلیل بن عبدالله بجلی و نامش را رَمْله نوشتهاند. وبرخی دیگر مادر وی را رباب می دانند. در برخی نسخههای رجال شیخ طوسی، نام مادر عبدالله بن حسن علیه السلام، رباب دختر امریء القیس بن عدی بن اوس بن جابر بن کعب بن علیم، از طایفه بنی کلب بن وبره، آمده است. اما به عقیده شماری از رجالشناسان، این سخن اشتباه است; زیرا رباب- بااجداد مذکور- همسر امام حسین علیه السلام بوده است.
برخی مادر وی را ام رباب دختر امریء القیس خواندهاند.مامقانی در توجیه این نظریه که مادر عبدالله بن حسن علیه السلام، امرباب، بوده است- بدون ذکر سند- چنین مینویسد:
امرئ القیس( پدر امّرباب)، در زمان خلیفه دوم، وارد مدینه شد و سه دختر داشت. امام علی علیه السلام یکی از دختران وی را خود به همسری برگزید و از آن دو دیگر، یکی را به نام« رباب» به همسری امام حسین علیه السلام درآورد; و دختر دیگر را که کنیهاش« امرباب» بود، به همسری امام حسن علیه السلام درآمد. البته بر این نظریه نیز اشکال شده است. در هر حال بیشتر منابع نوشتهاند که عبدالله بن حسن، روز عاشورا و هنگام شهادت (حدود چهارده سال ) نا بالغ بوده است .
برخی شهادت وی را پس از جنگی نمایان در صحنه کارزار دانستهاند. مؤلف الفتوح مینویسد:
پس از شهادت عون بن عبدالله جعفر(فرزند حضرت زینب )، عبدالله بن حسن علیه السلام عازم میدان شد. چهرهاش چون ماه تابان بود. پیراهن و شلواری بر تن، و شمشیری برّان در دست داشت. و چهارده نفر را بدرک واصل کرد (منتهی الامال ) وی در میدان این گونه رجز میخواند:
انْ تُنکرُونی فَانا فَرْعُ الْحَسَن • سِبْطُ النَّبِی المُصْطَفی المُؤْتَمَن
هَذَا حُسَینٌ کاسیرٍ مُرْتَهَن • بَینَ اناسٍ لا سُقُوا صَوْبَ المُزن
اگر مرا نمیشناسید، من فرزند حسنم -علیه السلام-، نواده پیامبر برگزیده و امین.
این حسین -علیه السلام- است; که در میان مردمی، که خدایشان از باران سیراب نگرداند،
چون اسیری گرفتار آمده است.
خوارزمی، رجز دیگری برای عبدالله بن حسن علیه السلام نقل کرده است:
انْ تُنْکرُونی فَانا ابْنُ حَیدَرَه • ضِرْغامُ آَّامٍ وَلَیثُ قَسْوَرَه
عَلَی الأعادِی مِثْلُ رِیحٍ صَرْصَرَه • اکیلُکمْ بِالسَّیفِ کیلُ السَّنْدَرَه
اگر مرا نشناسید، من فرزند حیدرم; چون شیر بیشه زاران تهمتن و دلیرم.بر دشمنان همچو طوفانم و آنان را قتل عام خواهم کرد.
عبدالله پس از کشتن چهارده تن از دشمنان، سرانجام به وسیله هانی بن شبیب حضرمی به شهادت رسید. در کتاب مناقب و منتهی الامال آمده است که قاتل عبدالله بن حسن علیه السلام صورتش سیاه شد.
در تذکره الخواص ، نام قاتل عبدالله بن حسن علیه السلام، سعد بن عمر بن نفیل ازدی گفته شده است وابوالفرج اصفهانی گفته که حضرت ابوجعفر باقر ع فرموده اند حرمله بن کاهل اسدی او را به قتل رسانده است .هنگام شهادتش امام حسین علیه السلام خطاب به او و دیگر اهل بیت فرمود:
ای فرزندم و ای همه خاندانم صبر کنید. به خدا سوگند، پس از امروز هیچگاه سختی و ناگواری نخواهید دید.
در معدودی از منابع نقل شده که امام حسن علیه السلام دو پسر به نام عبدالله و عبدالله اصغر داشته است. اما برخی منابع، وقتی فرزندان شهید امام حسن علیه السلام در کربلا را نام میبرند، فقط از یک عبدالله بن حسن علیه السلام یاد میکنند. اما راه حل این دو قول متفاوت این است که طبق نقل بعضی از تواریخ، حضرت امام حسن علیه السلام دو نفر از پسرانش عبدالله نام داشتند: عبدالله اکبر و عبدالله اصغر. و مرسوم هم بوده که پسوندها اکبر و اصغر استفاده میکردند. مثل علی اکبر و علی اصغر.لذا آن عبدالله که دستش قطع شده و در آغوش حضرت به شهادت رسیده عبدالله اصغر نام داشته و آن که در میدان مبارزه کرده و شهید شده عبدالله اکبر بوده است.
عبدالله بن حسن (عبدالله اصغر)
و اما در حدیث روایت شده از شیخ مفید – رضوان الله علیه – که گفت: عبدالله بن الحسن بن علی هنوز به حد بلوغ نرسیده بود و فقط یازده سال داشت ، بعد از آنکه امام حسین علیه السلام را محاصره نمودند و حضرت دقایقی قبل از شهادت را سپری می نمود عبد الله پسر امام حسن علیه السلام که بچه ای نابالغ بود از خیمه زنان خارج شد امام حسین علیه السلام به حضرت زینب سلام الله علیها فرمود: (اِحبِسیه یا اُختَ) او را نگه دار ای خواهر.
حضرت زینب خواست م
👆
مانع او شود اما او اصرار می نمود و می گفت: ( وَالله لا اُفارِقُ عَمّی) بخدا قسم از عمویم جدا نخواهم شد. و با عجله خود را به امام حسین علیه السلام رساند ابْجُر بن کلب و طبق روایتی حرمله بن کاهل جلو آمد و قصد زدن شمشیر بر سر امام علیه السلام را داشت که عبد الله فریاد زد: (وَیلَکَ یَابنَ الخَبیثَه آَتَقتُلُ عَمّی؟) وای بر تو ای پسر مادر خبیث(کنایه از حرام زاده بودن) آیا می خواهی عموی مرا بکشی؟
وقتی آن ملعون شمشیر را فرود آورد، عبد الله دست خود را سپر امام حسین علیه السلام قرار داد و دستش چنان قطع گردید که به پوستی آویزان شد عبد الله فریاد زد: عمو جان.ابا عبد الله علیه السلام او را در آغوش گرفت و فرمود:((یَابنَ اَخِی اِصبِر عَلی ما نَزَلَ بِکَ وَ اِحتَسِب فی ذلِکَ الخَیر فَاِنّ اللهَ سَیُلحِقُکَ بِابائِکَ الصّالحین،برسول الله صلی الله علیه وآله و علی و حمزه و جعفر و حسن صلوات الله علیهم اجمعین)) ای پسر برادرم بر این ظلم صبر کن و آن را به حساب خدا بگذار خداوند تو را به پدران صالحت ملحق خواهد کرد.
حمیدبن مسلم گفته شنیدم در آن موقع حضرت امام حسین فرمودند :
اَللهُمّ أَمسِک عَنهُم قِطَرَ السّماء و َامنَعهُم بَرَکاتِ الأَرضِ اَلّلهُمَّ فَاِن مَتعتَهُم إِلی حین فَفَرّقهُم فَرقا و َاَّعَلهُم طَرائِقَ قَدَدا وَ لاتَرضِ الوُلاهَ مِنهُم اَبَدا فَأنّهُم دَعَونا لِیَنصُرونا ثُمَّ عَدّوا عَلینا فَقَتَلوا ثُمَّ ضارَبَ عَدوا عَلَینا
خدایا باران را از آنها قطع کن و برکات زمین را از آنها منع کن خدایا اگر به آنها زمان معینی مهلت داده ای بینشان جَدایی ینداز ، و آنها را در راههای مختلف پراکنده ساز و هرگز امیری را از آنها راضی مکن چون آنها ما را دعوت کردند که یاریمان کنند سپس با ما دشمنی ورزیدند و ما را کشتند .
و در زیارت ناحیه چنین آمده
السلام علی عبدالله بن الحسن الزکی لعن الله قاتله و رامیه حرمله بن کاهل الاسدی.
«سلام بر عبدالله بن الحسن زکی که خدا قاتل او حرمله بن کاهل اسدی که او را با تیر هدف قرار داد لعنت کند».
007 Ashkaye Nam Nam.mp3
3.78M
#هیئت_مجازی
بیرق و پرچم سلام🏴
اشکای نم نم سلام🏴
ماه محرم رسید🏴
ماه محرم سلام🏴
💠 نقش نجات بخش محبت امام حسين(ع) نسبت به طيب (لات و لوطي معروف تهران)
🔸امام خميني: طیب، حُر دیگری بود.
❇️طیب حاج رضايي (معروف به طيب) در سنین جوانی بارها به دلیل درگیری به زندان افتاد، از جمله: دو سال حبس انفرادی به دلیل درگیری با پاسبانها در سال ۱۳۱۶، پنج سال حبس با اعمال شاقه در سال ۱۳۲۲، تبعید به بندرعباس در سال ۱۳۲۳ به اتهام قتل. با تمام اين سوابق، در ماه محرم از کوتاه کردن ریش خودداری میکرد و لباس سیاه میپوشید و عزاداری ميكرد. او با برخی از علما و روحانیون در ارتباط بود و در گزارش ساواك در سال ۱۳۳۶ آمدهاست که طیب به منزل آیت الله کاشاني میوه فرستادهاست. طيب ابتدا به شاه وفادار بود، تا جایی که تصاویر رضا شاه و پرچم شیر و خورشید را روی بدن خود خالکوبی کرده بود.
❇️طیب در رويداد پانزده خرداد نقش چندان فعالی نداشت، هر چند نقش بازدارندهای هم نداشت. با اين همه، رژیم شاهنشاهی، در ۱۶ خرداد ۱۳۴۲ به همراه ۴۰۰ نفر دیگر او را به جرم بر هم زدن نظم عمومی دستگیر و سرکرده افراد دستگیر شده به اعدام محکوم شدند و این حکم در سحرگاه ۱۱ آبان ۱۳۴۲ اجرا شد.
امير حاج رضايي (عموزاده طيب) در ادامه بيان خاطرات عموي خود گفت: در واقع طيب يک دوره جواني داشت که شرور بود و نوخاسته بود و مي خواست در آن عصر اسمي به هم بزند. در آن بخش، حبسي به حبس ديگر و کلي دعوا و ماجرا داشت. در بخش دوم که بخش نمونه زندگي اش بود، به رفاه در زندگي اش رسيد و در آن دوره ساعت يک بعد از نيمه شب مي رفت ميدان، برايش بار مي آوردند، ساعت ۹ صبح صبحانه مي خورد و يک ساعت بعد خانه بود. اين سيستم و ساعت کاري اش بود. بعد زماني که وليعهد به دنيا آمد، در پايين شهر چراغاني کرد و محله را آذين بندي کرد و با شاه سلام و عليک داشت...تمام دهه اول محرم را تکيه داشت و شب هاي تاسوعا و عاشورا هم خرج مي داد و به اين کارها اعتقاد داشت. آن پيراهن مشکي که تنش مي کرد، به خاطر اعتقادش بود يا در عاشورا پابرهنه راه مي رفت يا فرض کنيد ۳ روز آخر را آب نمي خورد و نذر داشت که در اوج عزاداري تشنه باشد. خب شهرت زيادي پيدا کرد. اين شهرت حاصل اين بود که خيلي سخاوتمند بود، خانواده هاي زيادي را تحت پوشش خودش قرار داده بود و در جامعه خودش که حالا يا مي گويند جاهلان يا لوطي ها يا عيارها - هرکسي هر اسمي مي خواهد رويش بگذارد - با معيارهاي آنها، به طيب نمره بالا مي دادند...
❇️وی در رابطه با نگاه طیب به علما گفت: ببينيد در دادگاه مي گفتند شما دسته راه مي انداختيد و روي علم ها عکس آيت الله خميني را مي گذاشتيد. طيب هم گفت؛ «من هميشه به مراجع تقليد اعتقاد داشتم و احترام مي گذاشتم. قبلاً هم عکس آيت الله بروجردي را مي گذاشتم و حالا هم عکس آيت الله خميني را مي گذارم و باز هم اگر باشم از عکس آنها استفاده مي کنم.» اين چيزهايي بود که من خودم در دادگاه شنيدم. به هرحال شنبه ۱۱ آبان، ساعت ۵ صبح اين اتفاق افتاد و اعدام شد...
آن روز در دادگاه، طیب رو به سرهنگ نصیری گفت: حرفهای شما درست؛ اما ما تو قانون مشتیگری، با بچه های حضرت زهرا در نمیافتیم. من این سید رو نمی شناسم؛ اما با او در نمی افتم...
طيب گفت: بعد از اعلام حکم، ما را به بندهامون منتقل کردند. نصف شب، مأمور شهربانی آمد و زد به در زندان و گفت: محمد باقری! حاج علی نوری! اعلاحضرت با یک درجه تخفیف، عفو ملوکانه به شما داده.
❇️اینها را گفتند تا طیب تو بزنه و از ترس اعدام، حرفش رو پس بگیره و بگه آقای خمینی منو تحریک کرد؛ اما طیب که تو یک سلول دیگه زندانی بود، بلند گفت: این حرفها رو برای ننهات بزن! یک بار گفتم، باز هم میگم، من با بچه حضرت زهرا در نمی افتم.
❇️فردا شب، صدایی از سلول طیب آمد. فهمیدم دارن می برندشان برای اعدام. وقتی میرفتن،طیب زد به میله سلول من و گفت: محمد آقا! اگه یک روز خمینی رو دیدی، سلام منو بهش برسون و بگو خیلیها شما رو دیدند و خریدند ، ما ندیده شما رو خریدیم.
بعد از پیروزی انقلاب، محمد آقا (محمد باقري) با جمعی از مردان انقلابی خدمت امام خمینی رسیدند و با ایشان عکس یادگاری انداختند. وقتی محمد آقا پیام طیب را به امام گفت، امام فرمود: طیب، حُر دیگری بود.
#کرامات
.
نوری تو عالم نبود نوری تو عالم نبود نوری تو عالم نبود دین خدا هم نبود
بیچاره بودیم اگه ماه محرم نبود
الحمد الله الذی خلق الحسین نور ازل حسین و سلام علی الحسین
الحمد الله الذی خلق الحسین نور ازل حسین و سلام علی الحسین
از آسمان آید ندا اهلا و سهلا حسین رسید به کربلا اهلا و سهلا
از آسمان آید ندا اهلا و سهلا حسین رسید به کربلا اهلا و سهلا
با دختر شیر خدا اهلا و سهلا با ماه آل مصطفی اهلا و سهلا
الحمد الله الذی خلق الحسین نور ازل حسین
الحمد الله الذی خلق الحسین نور ازل حسین و سلام علی الحسین
از آسمان آید ندا اهلا و سهلا حسین رسید به کربلا اهلا و سهلا
از آسمان آید ندا اهلا و سهلا حسین رسید به کربلا اهلا و سهلا
با دختر شیر خدا اهلا و سهلا با ماه آل مصطفی اهلا و سهلا
همه یلا صف به صف آماده و جون به کف همه یلا صف به صف آماده و جون به کف
مدافعان حرم از پادگان نجف مدافعان حرم از پادگان نجف
نور علی نور سلام علی سلام او شاه و همه غلام هو العشق هو الامام
نور علی نور سلام علی سلام او شاه و همه غلام هو العشق هو الامام
یه کاروان شیر دلیر اهلا و سهلا یل های حضرت امیر اهلا و سهلا
فرمانده و فرمان پذیر اهلا و سهلا معصوم و منصور و بصیر اهلا و سهلا
از آسمان آید ندا اهلا و سهلا حسین رسید به کربلا اهلا و سهلا
با دختر شیر خدا اهلا و سهلا با ماه آل مصطفی اهلا و سهلا
اکبر اذان گوید و مرکب شده ماذنه اکبر اذان گوید و مرکب شده ماذنه
الله اکبر به این اذان پر تن تنه
هو المحمد و العلی و هو العلی و الحق مع العلی یا علی یا ابالعلی
لیلای دلها اومده اهلا و سهلا اکبر لیلا اومده اهلا و سهلا
دریا به صحرا اومده اهلا و سهلا شمیم مولا اومده اهلا و سهلا
های های از آسمان آید ندا اهلا و سهلا حسین رسید به کربلا اهلا و سهلا
های با دختر شیر خدا اهلا و سهلا با ماه آل مصطفی اهلا و سهلا
الحمد الله الذی خلق الحسین نور ازل حسین و سلام علی الحسین
الحمد الله الذی خلق الحسین نور ازل حسین و سلام علی الحسین
دلی هراسون نشد از لشکر روبرو دلی هراسون نشد از لشکر روبرو
برای بیت حسین اول خدا بعد عمو
باب الحوائج و الخلائق بالحسین دلدار تو و دل حسین یا کاشف الکرب الحسین
ای لاله های حیدری با هیبت پیغمبری مخدرات کوثری در پرده ی نیلوفری
الحمد الله الذی خلق الحسین نور ازل حسین و سلام علی الحسین
الحمد الله الذی خلق الحسین نور ازل حسین و سلام علی الحسین
از آسمان آید ندا اهلا و سهلا حسین رسید به کربلا اهلا و سهلا
با دختر شیر خدا اهلا و سهلا با ماه آل مصطفی اهلا و سهلا
یا کاشف الکرب الحسین اهلا و سهلا یا کاشف الکرب الحسین اهلا و سهلا
صلی الله علی الباکین علی الحسین
حسین حسین حسین حسین حسین حسین حسین حسین
از آسمان آید ندا اهلا و سهلا حسین رسید به کربلا اهلا و سهلا
#روز دوم
#رسیدن کاروان به کربلا
.
💥 #واحد
🎤 #امیر_برومند
🏴 #واحد_احساسی #محرم
مارا نسیم پرچم تو زنده میکند
زخمیست دل که مرحم تو زنده می کند
خشکیده بود چند صبای قنات اشک
این چشم راه ولی غم تو زنده میکنید
آه ای قتیل اشک نفس های مرده را
شور تو روضه غم تو زنده میکند
ای خون بهای عشق چه خوش گفت
پیر ما اسلام را محرم تو زنده میکند
آقا جسارت است ولی داغ شیعه را
انگشتر تو خاتم تو زنده میکند
بالای تل و این قوم خفته را
آن خواهر مکرم تو زنده میکند
بر مشام جان رسد هر لحظه ی بوی کربلا
در دلم ترسد بماند آرزوی کربلا
تشنه ی روی حسین یار رضا رخصت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
👇
YEKNET.IR - vahed 2 - shabe 1 moharram1399 - amir boromand.mp3
2.39M
🔳 #واحد احساسی #محرم
🌴ما را نسیم پرچم تو زنده می کند
🌴زخمیست دل که مرحم تو زنده می کند
🎤 #امیر_برومند
.
💥 #زمینه
🎤مداح: #محمود_کریمی
🏴 #زمینه #شب_سوم_محرم
به قولت عمل کن دوباره
منو بقل کن که داره کبوترت میمیره
بهونتو میگیره به قولت عمل کن
بزار بگم پاهام درد میکنه خب
چشام در میکنه خوب از اون شب تو بیابون
پهلوهام درد میکنه خوب بال و پرمو نگاه سوخته
همه حرمو نگاه سوخته موی سرتو دیدم سوخته
موی سرمو نگاه سوخته به قولت عمل کن دوباره
منو بغل کن که داره کبوترت میمیره
بهونتو میگیره به قولت عمل کن
به قولت عمل کن بزار بگم پاهام درد میکنه
چشام درد میکنه خب از اون شب تو بیابون
پهلوهام درد میکنه خوب بال و پرمو نگاه سوخته
همه حرمو نگاه سوخته موی سرتو دیدم سوخته
موی سرمو نگاه سوخته ببین جای دسته که ردش
چشمامو بسته تا زدش روی زمین افتادم
همین که زد جون دادم من دلشکسته
بزار بگم ندیدی اشکمو خب چشای تارمو خب
رو گوش دختراشون میدیدم گوشواره هامو خوب
رد پاهامو نگاه خونه اشک چشامو نگاه خونه
موژههای تو هنوز سرخ لایه موهامو نگاه سوخته
بزار بگم پاهام درد میکنه چشام درد میکنه خب
از اون شب تو بیابون پهلوهام درد میکنه خوب
بال و پرمو نگاه سوخته همه حرمو نگاه سوخته
موی سرتو دیدم سوخته موی سرمو نگاه سوخته
چقدر بی قرارم که میگن بابا ندارم
من اصلا با دختراشون قهرم
دل خسته از این شهرم چقدر بی قرارم
بزار بگم دیدن جنگیدنم خوب تو بازار بردنم خوب
تو بازار روسریم شدآستین پیراهنم خب
کار خدارو نگاه باباآخر کار و نگاه بابا
تاول رو لبتو دیدم آبله هارو نگاه بابا
https://eitaa.com/emame3vom/28917
👇
.
💥 #زمینه
🎤مداح: #سید_مجید_بنی_فاطمه
🏴 #زمینه #شب_چهارم_محرم
از قلب شعله ور حرم
آمد برون سپر حرم
پرچمدار نام زینب
شیران پرجگر حرم
مدافعان حرم
فداییان حسین
کبوتران بهشت
در آسمان حسین
کشتی دریای بی کران کربلا
خورشید آسمان و آستان کربلا
سردار استوار و پهلوان کربلا ؛ زینب
مشکل گشا زینب زینب
جان کربلا زینب زینب
سلام علی زینب زینب
با غیرت و جنم و شرف
آتش کشد به همه طرف
می آید و عطر مولا
می آید از طرف نجف
نوادگان نبی
پای نگار علی
شبیه تیغ دو دم
دو ذوالفقار علی
کرّار با وقار اقتدار حیدری
سردار استوار و افتخار حیدری
اسرار اعتبار ذوالفقار حیدری ؛ زینب
صبر و رضا زینب زینب
روح مرتضی زینب زینب
بانی عزا زینب زینب
مشکل گشا زینب زینب
جان کربلا زینب زینب
سلام علی زینب زینب
ای مادر دو یل شهید
میراث زهرا به تو رسید
در بین خیمه ماندی تو
در داغ این دو یل رشید
نگار آخر شاه
به سمت مادر شاه
جای تو فاطمه رفت
کنار پیکر شاه
ای اولین طلایه دار راه فاطمه
ای محرم سکوت و اشک و آه فاطمه
ای زائر مزار و قتلگاه فاطمه ؛ زینب
یا عالمه زینب زینب
روح فاطمه زینب زینب
مرجع همه زینب زینب
مشکل گشا زینب زینب
جان کربلا زینب زینب
سلام علی زینب زینب
👇
.
💥 #واحد
🎤 #حسین_سیب_سرخی
راه مرتضی بهترین راهه
هر کی بی ولایته گمراهه
هر مدافع حرم زینب
لشکر علی ولی اللهه
دستمه به دامن سلطانم
با تو محکمه دین وایمانم
باز بسته شد دفتر عمرت
تو کعبه و مسجد علی جانم
قلب من شده حرم مولا
روی لب من قسم مولا
حق پدری گردنم داره
حیدریم از کرم مولا
عشق تو مسیر و هدف میشه
دلها پر شور و شعف میشه
ایوون بقیع عاقبت مثل
ایوون طلای نجف میشه
ای جلوه ی تو شده نور ماه
از رمز و راز خدا آگاه
وقتی در خیبر و می کندی
میگفت پیمبر به تو ایوالله
تنها دلیل عزته حیدر
شیعه بوده در خدمت حیدر
پای احدی وا نخواهد شد
به مملکت حضرت حیدر
شاه عرصات یا علی مولا
میزان و صراط یا علی مولا
ذکر ناخدا و همه اهل
کشتی نجات یا علی مولا
جانم امیرالمومنین حیدر
با اذن تو ای شاه دین حیدر
موکب به موکب می رویم امسال
پای پیاده اربعین حیدر
👇
مداحی_آنلاین_راه_مرتضی_بهترین_راهه_سیب_سرخی.mp3
8.89M
⏯ #واحد احساسی
🍃راه مرتضی بهترین راهه
🍃هر کی بی ولایته گمراهه
🎤 #حسین_سیب_سرخی
.
💥سبک: #واحد
🎤مداح: #سید_مهدی_میرداماد
🏴 #واحد احساسی #محرم
سلام حوا سلام آدم
سلام عیسی سلام مریم
سلام عالم به تو ای ماه محرم
به تو ای نور سلام به تو از دور سلام
به سلیمان جهان از طرف مور سلام
ای جانم ای جانم حسین جانانم حسین
سلام زهرا سلام خاتم
سلام بیرق سلام پرچم
سلام عالم به تو ای ماه محرم
دل بیتاب سلام روضه ی آب سلام
دوباره دم میگیریم حضرت ارباب سلام
سلام روضه سلام اشکم
سلام بزم عزا و ماتم
سلام عالم به تو ای ماه محرم
شور شیرینم سلام دل غمگینم سلام
به توای صاحب روضه های سنگینم سلام
بر مشامم میرسد هر لحظه بوب کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
یا حسین
https://eitaa.com/emame3vom/28923
👇
.
#نوحه
#زمزمه #امام_حسین
#حاج_رضا_یعقوبیان
من که غلام در حسینم
ریزه خور مادر حسینم
شامل لطف وی و احسانم
کنار سفره ی او مهمانم
من همه دردم واو درمانم
یا حسین مولا غریبمادر(۳)
منم غلام خانه ی مولا
مست عطر گلخانه ی مولا
تابه محشر تو حسین جاویدی
ما همه ذره و تو خورشیدی
در دل ما تو نور امیدی
یا حسین مولا غریبمادر(۳)
تو منشأء جودی و کرامت
در کرم و جود تویی قیامت
رحمت واسعه ی یزدانی
نور جهانی و بر ما جانی
درد ما را توحسین درمانی
یا حسین مولا غریبمادر(۳)
جانم فدای حضرت زینب
رسیده جانش از غم بر لب
دیده حرمت تو را دریده
دیده شمر خنجر از کین کشیده
از قفا رأس تو را بریده
یا حسین مولا غریبمادر(۳)
پیکر پاکت نقش زمین شد
دل زینب زین ستم غمین شد
آنکه بود به جهان آزاده
خون خدا به زمین افتاده
در ره دین خدا جان داده
یا حسین مولا غریبمادر(۳)
مظلومه خواهر بگشته دلخون
زین مصیبت ها بگشته محزون
نصیب زینب کبرا غم شد
بی حسین صبر و شکیبش کم شد
قامت دختر زهرا خم شد
یا حسین مولا غریبمادر(۳)
#زنجیر_زنی #سه_ضرب
#مشهد_مقدس
.👇