eitaa logo
امام حسین ع
22.1هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. کسی که از امام عصر خود خواهد وصالش را کسی که آرزو دارد نظاره بر جمالش را ندارد چاره ای جز این که بشناسد در این دنیا صراط مستقیمش را ، حرامش را ، حلالش را خیالِ معصیت ، معصیت است و منتظر باید نگه دارد از اوهام خطا ، فکر و خیالش را تعجّب می کنم از عاشقی که بَهر یک لذّت به آتش می کِشد سرمایه ی هفتاد سالش را چگونه ادّعای بنده بودن می کند آن که نمی پردازد از مازاد مالش ، خمس مالش را چه حیف است اشک آقا خرج رسوایی ما گردد روان می سازد این اعمال ما اشک زُلالش را محبّ آل حیدر لحظه هایش مَملو از ذکر است همیشه مُغتنم می داند از دنیا مَجالش را شهید از کلّ دنیایش بُرید و در ازای آن از این ترک تعلّق یافته راه کمالش را بسوز اِی دل برای غصّه های عمّه ی سادات که روی نیزه ای کامل شده بیند هلالش را امان از چوبه ی محمل ، بگو یک زن در این محفل ببندد بر سر خونی زینب تکّه شالش را ✍ .
. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 هفتمین روز لاله های باغ ولاست ازغم داغشان خیمه ی ماتم به پاست دیده گریان شده دل پریشان شده واحسینا واحسینا(2) 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 کنج زندان نشسته زینب خدلغمین نوحه خوانی کند به همره ساجدین بادلی پرزخون داغی ازحد فزون واحسینا واحسینا(2) 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 برسرنی شده راس حسین جلوه گر کس ندارد ز حال زینبینش خبر کوفه ماتم سراست گوئیا کربلاست واحسینا واحسینا(2) 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 می زند خصم دین به زخم دلها نمک عوض تسلیت زند به طفلان کتک کودکان یک صدا می زنند این ندا واحسینا واحسینا(2) 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 فاطمه آمده ز سوی باغ جنان تا تسلا دهد به زینب وکودکان همره فاطمه ذکرلبها همه واحسینا واحسینا(2) علی قاسمی(شمیم)-قم https://eitaa.com/emame3vom/49233 👇
. 🔸شب دهم مراسم عزاداری دهه اول محرم ۱۴٠٠ 📆 زمان: 👈 پنج شنبه ۲۸ مرداد ماه ۱۴۰۰ 🔷 باسخنرانی: 👈 حجت الاسلام والمسلمین رنجبر 🔷 با مداحی: 👈 کربلایی سید رضا نریمانی 🚩مکان: 👈 اصفهان، دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان (خوراسگان⁣) ____ 🔊 حجت الاسلام رنجبر 🔊 بخش اول | هرآنکه گریه برای تو کرد آقا شد 🔊 بخش دوم | به یاد آن لحظاتی که نیزه بالا رفت 🔊 بخش سوم | خیمه هارا یکی یکی گشتم 🔊 بخش چهارم | خیمه ها میسوزد و شمع شب تارم شده 🔊 بخش پنجم | یا ایها الذین آمنو توبو روزگارمون چقدر سیاه شده 🔊 بخش ششم | منو و روضه های محرمت 🔊 بخش هفتم | بسته ام بارِ سفر را پس خداحافظ حسین 🔊 بخش هشتم | دردِ ما هیچ جا درمون نمیشه 🔊 بخش نهم | مظلوم حسین ، بی کس حسین 🔊 بخش دهم | ای که همشیره شیرانی تو 🔊 بخش یازدهم | چشمای من تا واسه داغ تو میباره 👇👇👇👇👇👇👇👇
4_5841224800382486946.mp3
17.43M
خيمه ها مي سوزد و شمع شب تارم شده در شب بيماريم ،آتش پرستارم شده ما كه خود از سوز دل،آتش به جان افتاده ايم از چه ديگر شعله ها ،يار دل زارم شده پيش از اين سقاي ما بودي ، اي علمدار حسين امشب اما جاي او ،آتش علمدارم شده اي فلك جان مرا هر چند مي خواهي بسوز مدتي هست از قضا،دل سوختن كارم شده جز غم ،امشب پيش ما يار وفاداري نماند در شب تنهائيم ،تنها همين يارم شده من كه شب را تا سحر ،بيخواب و سوزانم چو شمع از چه ديگر شعله ها ،شمع شب تارم شده بس كه اشك آيد به چشمم ،خواب شب را راه نيست دود آتش از چه ره در چشم خونبارم شده جز دو چشمم هيچكس ،آبي بر اين آتش نريخت مردم چشمان من ،تنها و فادارم شده گر گلستان شد به ابراهیم آتش ها ، ولی سوخت گلزار من و آتش پدیدارم شده شعله های کربلا آتش به جانم زد ، حسان آتشش از این جهت ابیات اشعارم شده .
4_5841224800382486945.mp3
30.35M
همیشه یاد غمت بی بهانه می بارم به یاد آن لحظاتی که باز غوغا شد به یاد آن لحظاتی که نیزه بالا رفت میان پیکر تو نیزه­ هایشان جا شد به یاد آن لحظاتی که سنگ ها بارید هزار و نهصد و پنجاه جوی خون وا شد ز بس که زخم بر آن جسم پاره پاره زدند تنت میانه ی گودال چون معمّا شد به یاد آن لحظاتی که روی سینه نشست به یاد آن لحظاتی که با سرت پا شد
4_5841224800382486944.mp3
26.68M
هر آنکه گریه برای تو کرد آقا شد کسی که رنگ شما را گرفت زیبا شد به روسیاه، همیشه تو آبرو دادی همینکه رود به دریا رسید دریا شد مگر نه اینکه شفا با دم حسین رسید گدای خانه ی تو هرکه شد، مسیحا شد دوباره پرچم سرخت بلند شد آقا بساط گریه ی ما باز هم مهیّا شد چه خاطرات خوشی که ز روضه ات دارم همیشه حال خوشم بین روضه پیدا شد همیشه نام تو را بردم و دلم لرزید همیشه نام تو را بردم و گره وا شد همیشه بدرقه ی راه کربلایی ها دعای مادر پهلو شکسته، زهرا شد مرا ببر، نبری می روم زدست حسین چه می شود  بنویسی برات امضا شد؟ همیشه یاد غمت بی بهانه می بارم به یاد آن لحظاتی که باز غوغا شد به یاد آن لحظاتی که نیزه بالا رفت میان پیکر تو نیزه­ هایشان جا شد به یاد آن لحظاتی که سنگ ها بارید هزار و نهصد و پنجاه جوی خون وا شد ز بس که زخم بر آن جسم پاره پاره زدند تنت میانه ی گودال چون معمّا شد به یاد آن لحظاتی که روی سینه نشست به یاد آن لحظاتی که با سرت پا شد