باب الحرم حسین طاهری.mp3
3.36M
|⇦• پنجرۀ دل را بگشای..
#سینه_زنی و توسل ویژۀ ایام #اربعین به امید بازگشایی مسیر کربلا اجرا شده #شب_سوم_محرم ۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین طاهری
4_5800741705665743411.mp3
10.12M
🎧 مداحی | رو سرم سایه ی علمه
روزیم از ساقی حرمه
👤محمدحسین پویانفر
رو سرم سایه علمه
روزیم از ساقی حرمه
نوکریت افتخارم
همه اعتبارم
به هوای زیارت تو
میشینم توی هیئت تو
یه غمی تو گلومه
کربلات آرزومه
توی بی سر پناهی به تو پناه نبرم چه کنم
آقا از رو سیاهی به تو پناه نبرم چه کنم
توی دلواپسی ها تو رو صدا نکنم چه کنم
میون بی کسی ها تو رو صدا نکنم چه کنم
به تو مدیونم حسین جونم حسین
از تو ممنونم حسین جونم حسین
سر و سامونم حسین جونم حسین
دوست دارم رقص پرچمتو
ببینم کاش محرمتو
به گداییت می نازم
آقای چاره سازم
دستمو تا همیشه بگیر
امیری حسین نعم الامیر
خدا دستم رو داده
دست این خونواده
جونمو واست ارباب اگه فدا نکنم چه کنم
دلمو از به جز تو اگه جدا نکنم چه کنم
تو هوای تو آقا اگه نفس نکشم چه کنم
از غیر غیر خونه ت پاهامو پس نکشم چه کنم
آقا با تو میمونم حسین جونم حسین
از تو میخونم حسین جونم حسین
( نمک نونم حسین جونم حسین )
بی تو دلواپسم یا حسین
کی به تو میرسم یا حسین
تو بخوای محترم شم
مدافع حرم شم
منو پشت سرت بکشون
پای سفرت منم بنشون
میذارم پای تو جون
شبیه زینبیون
تو راه بی بی زینب اگه مدافع نشم چه کنم
به سپاه علمدار اگه اضافه نشم چه کنم
آقا دم ایوونم حسین جونم حسین
در این خونم حسین جونم حسین
( نمک نونم حسین جونم حسین )
.
.
#بیانات_گفتاری
#فراق_کربلا
📋درددل با حضرت اباعبدالله (ع)
#مناجات #امام_حسین
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آی اونی که نرفتی حرم ایشالا امشب تذکره زیارتت امضا بشه...
مرحوم شیخ رضا سراج فرمود ناکام اونی نیست که ازدواج نکرده از دنیا بره، ناکام اونیه که کربلا ندیده از دنیا بره...
آتیش جهنم حروم میشه؛ امکان نداره کسی به اباعبدالله پناه ببره آتیش بتونه بسوزونتش، امکان نداره...
مادره تو کربلا به پسرش گفت برو گوشت بگیر. مؤدب بود، نوکر بود، گوشتو گرفت گفت اینو متبرکش کنم، آورد به ضریح آقا متبرک کرد.
از صبح گوشتو بار گذاشت نپخت.
مادره پرسید از کجا گرفتی؟ آتیشش روهم زیاد میکنم نمیشه!
برگشتن پیش قصاب، گفتم آقا چه گوشتی بود به ما دادی از صبح تا حالا نمیپزه، رنگشم تغییر نکرده شکلشم تغییر نکرده عین همون اولشه.
قصابه اهل معرفت بود؛ پرسید گوشتو تو ازم گرفتی؟ پسره گفت آره.
گفت سر راه حرم نرفتی؟ گفت چرا رفتم! گفت مگه نمیدونی کسی حرم بره هیچ آتیشی نمیتونه بسوزونتش.....
امشب من کربلا نیستم، اما برام زیارت بنویس بهزودی بیام حرمت...
میخوام یهبار دیگه این نام مقدسی که انبیاء بهشون پناه میبردن اینو با همبگیم، هرکاری کردی مال خودت، امشب بگو من هیچی ندارم؛ چند قطره اشکه اونم خودت بهم دادی، دست خالی اومدم حسین...
آقا من هر غلطی کرده باشم دیگه دل زینبو نلرزوندم، من هر کاری کرده باشم گوشوارهی رقیه رو غارت نکردم...
حسین....
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
.
#چند_خط_دلنوشته
#امام_حسین
#فراق_کربلا
تموم امیدم همین اشکمه
نگو که میخوای ناامیدم کنی
شبیهغلامسیاهتمنم
سیاه اومدم روسفیدم کنی
بهشتی که از تو نداره نشون
برام از جهنم ، جهنم تره
جهنم به یاد تو آسایش و
بهشت بی تو واسم عذاب آوره
با هر قطره اشکی که ریختم برات
یه دریا گناهم می ریزه حسین
میام تکیه تا تکیه گاهم بشی
بی تو تکیه گاهم می ریزه حسین
اگه گوشه چشمی نگاهم کنی
بدی هام به خوبی مبدل میشه
معطل نمیشه قیامت کسی
که پشت ضریحت معطل میشه
تو چشماتو بستی رو دنیایِ پست
نشد بسته باشه رو دنیا چِشَم
تو از اولش اون که میخوام بودی
نشد آخرش اون که میخوای بشم
شنیدی میگن دل مهمه نه تن
خودم اینجا اما دلم کربلاست
توی روضه هات اومدم فهمیدم:
چراغ هدایت ، چراغ عزاست
خودت که میدونی همه زندگیم
پای روضه های سرت سر شده
به کارم نمیاد سرم وقتی که
عزیزی شبیه تو بی سر شده
#شهریار_سنجری
#زمزمه
.👇
.
عمر این نوکر به پای روضه و غم رفته است
چشم خشکم را بخر، پابوس زمزم رفته است
گاهگاهی حال و احوال گدا را هم بپرس
گرچه من لطف تو را هر بار یادم رفته است
هرکسی دنبال عشقش بوده، من دنبال تو!
این دل دیوانه ام دنبال پرچم رفته است
در مقام روضه، گریه می کنی هر صبح و شام
مثل زهرا ناله ات تا عرش اعظم رفته است
زخم ها خوردم ولی شلاّق هجران بدتر است
من به خود تا آمدم، دیدم محرّم رفته است
آی مردم! حسرتش را می خورد روز جزا
آنکه در دنیا طواف کربلا کم رفته است
زود جانم را بگیر و اربعینم را بده
جان من بی اربعین، فوراً به یک دم رفته است
در پی آن نیزه داری که کمی سر به هواست
کربلا تا شام، زهرا با قد خم رفته است
پیش مادر، موی سر را بر درختی بسته اند
در تنور و دیر و خورجین آه، درهم رفته است
تا که بی معجر نبیند خواهرش را بین شام
آن سر صد پاره تا خطّ مقدم رفته است
رضا دین پرور✍
#اربعین
#مناجات #امام_زمان
#گریز_به_روضه_كربلا #امام_حسین
.
.
#مناجات_امام_حسین
از کریمان هر عطایی می رسد بی منت است
پس گدایی از شما در اصل عین عزت است
از همان روزی که آدم توبه اش مقبول شد
می توان فهمید اشک روضه ات بی قیمت است
از حسین بن علی یک عمر هر چه می رسد
مثل آیات خدا نور و شفا و رحمت است
سایه سار چشمهایت جنت فردای اوست
هرکه امروزش عرق ریزان کار هیأت است
می درخشد مثل مروارید در شبهای قبر
دانه ی اشکی که نذر روضه های حضرت است
آدمی با گریه بر تو تازه مؤمن می شود
روضه ات یعنی که دانشگاه انسانیت است
فرش روضه بال جبریل و یقین داریم که...
مستمع اینجا فقط با حکم زهرا دعوت است
می رویم و عاقبت از ما چه می ماند به جا؟
غیر مهری که نثار اهل بیت عصمت است
خنده های سرخ"اسلم"وقت رفتن می نوشت
کشته ی عشقت شدن بالاترینِ نعمت است
#امام_حسین علیه_السلام
#حسن_کردی
.
.
📝 #نگاهم_پر_از_بارونه
🖊 #تک | #حاج_محمود_کریمی
🖊 #محرم
🖊 #هیأت_رایة_العباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نگاهم پراز بارونه
غمت درد بی درمونه
هوایی میشم وقتی که
یکی تو دلم می خونه
با این روضه ها وای
میریم کربلا وای
میگیم یا حسین وای
میریم کربلا وای
دلامون که غوغا میشه
چشامون که دریا میشه
درای حرم وا میشه
حسین یا حسین وای
منم بنده ثارالله
فدای اباعبدالله
یکی تو دلم می خونه
اگه خسته ای بسم الله
هوای حرم وای
شبای حرم وای
دلم پر زده وای
برای حرم وای
دلی که لیاقت داره
امید زیارت داره
به این غصه عادت داره
حرم آخر رویامه
حرم معنی شعرامه
حرم داروی دردامه
حرم خونه ی آقامه
با این اشک و آه وای
میریم خیمه گاه وای
با چشمای خون وای
میریم قتلگاه وای
یه روزی می بینیم آخر
که کنج حرم یک خواهر
می خونه غریب مادر
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#امام_حسین
.
4_5913447793610983673.mp3
3.61M
🎧 #بشنوید
با این روضهها میریم کربلا...
🎤پادکست زبان حالِ حضرت زینب(س)
.
📜 #متن
استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
#پاسخ_به_سوالات
🚦غربت #امام_حسن علیه السلام میان یارانشان
📍امام مجتبی علیه السلام میدانستند که لشگرشان ناهمگون است. همین لشگر در صفین که تقریبا یک دست بودند با یک حیله و فریبی که معاویه به کار برد بهم ریختند.
📍لذا امام مجتبی علیه السلام خواستند اینها در کوفه را تصفیه کنند. لذا حضرت سخنانی را ایراد کردند و فرمودند آنهایی که انگیزه های مادی و غیر الهی دارند کنار بروند و فقط عدهای که واقعا پای کار هستند بمانند.
📍در این سخنان حضرت فرمودند من تا حالا کینه کسی را به دل نگرفتم و میدانم که آرامش بهتر از ناآرامی است. اینجا بعضی ها سخنان حضرت را بر این حمل کردند که حضرت قصد بر این دارد که با معاویه کنار بیاید، در حالی که قضیه این نبود.
📍لذا نگذاشتند اصلا صحبت امام تمام بشود و یک نفر که از ظاهر سخنش برمیاید که از خوارج باشد، داد زد -نعوذبالله- حسن کافر شده همانگونه که پیش از این پدرش کافر شده بود. با حرف این فرد لشگر بهم ریخت و امام نتوانست ادامه بدهد. حضرت از منبر پایین آمدند و داخل خیمه رفتند.
📍اما بعضی از لشگریان داخل خیمه حضرت ریختند و هرآنچه داخل خیمه بود غارت کردند، عبا را از دوش و سجاده را از زیر پای امام کشیدند. حضرت سوار اسب شدند که حرکت کنند و وارد مدائن شوند که یک ملعونی حمله کرد و روی اسب با خنجر چنان به ران امام زد که به استخوان رسید.
📍چند نفر به یاری امام آمدند و آن ملعون را کشتند. حضرت به شدت مجروح شدند. امام را به خانه سعد بن مسعود ثقفی عموی مختار که حاکم مدائن بود بردند و آنجا بستری کردند.
📍جاسوسان معاویه خبر دادند که لشگر امام از هم پاشیده است، معاویه نامه ای برای امام فرستاد. حتی منابع تاریخی نوشتهاند که معاویه نامههای برخی از فرماندهان لشگر امام را که خطاب به او نوشته بودند که اگر تو بخواهی حسن را زنده یا مرده تحویل تو میدهیم را به نامه حضرت ضمیمه کرد و عنوان کرده بود با این وضع فرماندهان لشگرت میخواهی با من بجنگی؟ صلاح تو اینست که کناره گیری کنی و با من صلح کنی و من هرشرطی که تو بگذاری میپذیرم.
📍 معاویه این نامه را برای امام فرستاد. در اینجا امام حسن علیه السلام بسیار هوشمندانه عمل کردند. چون معاویه هرگز فکر نمیکرد که امام حسن علیه السلام پیشنهاد او را بپذیرد و تصور معاویه این بود که امام رد میکند و حضرت حاضر نیست حکومت را به او واگذار کند و در نتیجه قبل از اینکه معاویه بخواهد او را بکشد همین خائنینی که در لشگر حضرت هستند امام را از بین خواهند برند و به قول معروف توپ هم در زمین امام حسن علیه السلام است. حتی اگر جنگی هم در میگرفت چون امام حسین علیه السلام پا به پای برادر است هر دو برای این میروند و امامت همانجا نابود میشود.
📍 اما امام مجتبی علیه السلام وقتی این نامه را دریافت کردند این نبود که فوری صلح را بپذیرند. حضرت آمدند در بین لشگری که از هم متلاشی شده و با همان حالت جراحت فرمودند مردم من بلدم خودم به تنهایی خدا را چگونه عبادت کنم که از من راضی باشد. اگر ایستادهام به خاطر شماست. معاویه دارد به چیزی دعوت میکند که نه خیر دنیا در آن هست و نه آخرت. اگر پیشنهاد او را بپذیریم میبینم آب و نانی که خدا برای شما مقدر کرده، بچههایتان میروند درب خانه اینها درخواست میکنند و آنها دریغ میکنند.
📍 اگر رضای خدا و مرگ با عزت را ترجیح میدهید پیشنهاد او را نادیده بگیرید و به جنگ او بروید که جز شمشیر بین ما و او نباید باشد. اما اگر دنیا و باقی ماندن در دنیا را ترجیح میدید پیشنهاد او را بپذیریم.
🔸اینجا بود که از جای جای لشگر به صراحت فریاد بلند شد: دنیا و باقی ماندن در دنیا... یعنی ما تو را نیمخواهیم معاویه را میخواهیم. اینجاست که امام صلح را میپذیرند .
.
76d03b93-f2bc-482e-995b-ec97b9494897.mp3
18.32M
🖤 #شهادت_حضرت_رقیه (س)
🔊 #زمزمه
🎶 پدر در شانہ هایم درد دارد مےڪشد من را
🎙 #نریمان_پناهے
#امام_حسین
#صفر
پدر در شانه هایم درد دارد میکشد من را
لباسم راه راه است رد چوب تر افتاده
حرمله وقتی دختر تو که اسیر
زیر لگداش میگیره داد میزنه پس چرا این نمیمیره
هر کی منو دید گفت برو اونور مریضی
اینو میگم اشک بریزی
عمه کمک کرد که نرفتم به کنیزی
دیدم که شکل فاطمم
با قصد کشت منو زدن
سیلی که راضیشون نکرد
هر با با مشت
#پنجم_صفر #شب_سوم_محرم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نهالی بودم و بی تو به جان من تبر افتاد
من آن طفلم که از چشمم فقط خون جگر افتاد
کویر نان خشک و بود و عمه آن راه هم تَصَدُق کرد
کمی به ما خرما دادند آن هم در سفر افتاد
پدر پدر در شانه هایم درد دارد می کُشَد من را
لباسم راه راه است آه رَده چوبِ تَر افتاد
شبیه مادرت است
پس از دستی که بالا رفت شبیه مادرت هستم پس از روزی که در افتاد
ندیدی شاخه ی نخلی که می سوزد چه می پیچد
ولی روی سره مایی چند شعله ور افتاد
اگر در راه می ماندم جوابش بود با عمه
خودم دیدم که در کوچه به جانش با کمر افتاد
تو را آورد از قصر و به این ویرانه پرتت کرد
دوید عمه ولی قبلش طَبَق افتاد سر افتاد
سرت در تشت زر بود و فقط می زد فقط میزد
به انگشتم نشان دادم ببین عمه پدر افتاد
ببین زوری نمی خواهد دندان های شیری ام
.
نشستم توی صحنت...یادم افتاد
یه روزی جا نبود اینجا بشینم
غریب آقا! عجب همسایه هایی...
الهی صحنتو خالی نبینم
یه عمری هر مریضی اومد اینجا
شفا دادیش با دستای کریمت
ببخش آقا که خیلی اعتقادا
مطهر نیست برعکس حریمت
واسه پاکی ما آلوده ها باز
داره توی حرم بارون میباره
روایت میگه این مرقد بهشته
مریضی تو بهشت جایی نداره!
فلج اینجا بلن شد روی پاهاش
هنوز لنگه کمیت باورامون
تو این دارالشفا ترس از مریضی
خدایی خیلی سنگینه برامون
رسیدن تا ضریحت...نه نمیشه
دلو از راه دور کردم مجاور
حریمت این روزا مثل بقیعه
جلوتر رفتنش ممنوعه زائر
مسعود یوسف پور
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
بار قبل بخاطر انتشار اشعاری در باب بسته شدن ضریح، از برنامه های آستان قدس خط خوردیم...
اینبار نمیدونم چیکار کنن مارو دیگه!
ولی این بدترین تناقضه که عزیزان جایی رو با الکل ضدعفونی میکنن که نوشته "یا اطهر الطاهرین!"
چطوری بعد از دستمال کشیدن این عبارت میشه راحت خوابید؟
#امام_رضا
.