.
#زمزمه
#شهادت_حضرت_رقیه
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
سبک: دوس دارم نگات کنم توهم منو نگا کنی
▪▪ """ """▪▪ """ """▪▪
خواب دیدم با ذوالجناحت/ اومدی کنار من
دستا تو کشیدی رو / چشمای غصه دار من
دیده بودی توی خواب /چقد پریشونت بودم
روز و شب توی همین/ خرابه گریونت بودم
قلب بی تاب منو / دیدی و با سَر اومدی
مث خورشید، میوونِ /ستاره ها در اومدی
بابا جون خوش اومدی / به کنج ویرانهء ما
روشن از نور تو شد / گوشهء غمخانهء ما
سر به رویِ دامنم / بذار که خیلی خسته ای
این همه راه اومدی /پلکی رو هم نبسته ای
بابا جون به صورتِ / زخمی و گلگونت سلام
به لبِ بریده و / شکسته دندونت سلام
بابا جون به ما میگن/خارجی ، یعنی چی بابا؟
دخترای شامی هم / به ما یتیم میگن چرا؟
بابا جون بِهِم بگو /، «مَنِ الّذی اَیتَمَنی »؟یا به دخترای شامی / بگو بابای منی
بابا جون یادش بخیر/ همیشه رو دوشت بودم
بابا جون یادش بخیر / زینت آغوشت بودم
می کشیدی دستا تو / همیشه رویِ سرِ من
حالا نیست دستای تو / پاک کنه اشک تر من
چی شده دستای تو / میگن بریده ساربان
لب و دندونت رو هم /شکسته چوب خیزران
دوس دارم همین سرت /تا صبح کنارم بمونه
قصه ی کرب و بلا رو / برام از سر بخونه
دوس دارم بِهِم بگی / علی اکبرم کجاست
یا که شش ماهه گلم / علی اصغرم کجاست
یابگی عمو چرا /رفت و سری به ما نزد
وقت غارتِ حرم / سری به خیمه ها نزد
بابا جون یادم میاد / وقت خداحافظی مون
با چه حالی دستامو / سپردی دست عمه جون
از همون لحظه دیگه / عمه برام سپر شده
بس که تازیونه ها / خورده شکسته پر شده
دیگه بسّه بابا جون /که خیلی زحمتش دادم
با خودت ببر منو / چون دیگه از پا افتادم
بابا جون عمه میگه / شدم شبیه مادرت
توی این سه سالگی / خمیده قَدّ دخترت
اومدی توو دل شب / تا دلم آروم بگیره
می دونی بدون تو / دلم از این دنیا سیره
به دلم برات شده /جدایی مون تموم میشه
دل من فقط ، بدون/ کنار تو آروم میشه
ای خدا مثل رقیه / هیشکی بی بابا نشه
تویِ قلب کوچکش / داغ یتیمی جا نشه
""" """▪▪ """ """▪▪ """ """▪▪ """ """
✏رقیه سعیدی (کیمیا)
۱۴۰۰/۶/۱۷
👇
YEKNET.IR - shoor 1 - 5 safar 1398 - hamid alimi.mp3
8.72M
🌴عجب روز تلخی
🌴عجب شام تاری
🎤 #حمید_علیمی
⏯ #شور
🔳 #شهادت_حضرت_رقیه(س)
عجب روز تلخی
عجب شام تاری
من و کوچه بازار
عجب روزگاری
چقدر تو شهر سر و صداست
نگاه شام چه بی حیاست
یکی بگه بابام کجاست
بابا بابا ...
عجب ماجرایی
عجب امتحانی
عجب ضرب دستس
عجب خیزرانی
شکسته شد تو طشت یه سر
دوباره حرمت پدر
خدای من منو ببر
بابا بابا ...
عجب سر گذشتی
عجب نی سواری
سر تو شکسته
عجب نیزه داری
بابا بگو چی بود چی شد
سر عمو چی بود چی شد
رگ گلو چی بود چی شد
بابا بابا ...
گر دختر او پیش پدر ناز کند
گره ی کرب و بلای همه را باز کند
انا مدیون الرقیه
همه ی دغدغه ام این شده روز و شب ها
اربعین پای پیاده نجف و کرب و بلا
حسین...
آجرکاللهیاصاحبالزمان ..•
.
#واحد
#عربی
#میثم_مطیعی 🎤
#شهادت_حضرت_رقیه
رُقيّه تُنادي مِنَ الخِربه، معَ الليلِ معَ الليلِ
رقیه همراه با شب از خرابه ندا میدهد
اريدُ ابي كي يُغَفِّيني، معَ الليل معَ الليلِ
پدرم را میخواهم تا در شب مرا بخواباند
ابي لم يزَل ساكناً سَمعي، صدى الخَيلِ صدى الخَيلِ
بابا جان، هنوز در گوشم صدای اسبها میپیچد
وكسرُ الضلوعِ يُغطّيها، صدى الخَيلِ صدى الخَيلِ
و صدای اسبها، صدای شکستن دندهها را میپوشاند
ويا ويلي، ابي ضُمَّني عن عيونِ العِدا
ای وای بر من، باباجان، مرا در آغوش بگیر و از چشم دشمنان پنهان کن
ويا ويلي، اخافُ مع الليلِ ان أشرُدَ
ای وای بر من، میترسم که با آمدن شب، آواره شوم
ويا ويلي، ابي صارَ شَتمي بَديلَ الحِدا
ای وای بر من، بابا جان، به جای لالایی، به من دشنام میدهند
«من الخربه، رقيّه تخبِرُ الليلَ عن الغربه»
از خرابه، رقیه درباره غربت به شب میگوید
* * * *
تَميلُ رُقيّه من الخَوفِ، على زينب على زينب
رقیه از ترس به سمت زینب متمایل می شود
تشُدُّ بِكَفٍّ على الكفِّ، على زينب على زينب
در آغوش زینب، با یک دست دست دیگر را میفشارد
على خدِّها يسقُطُ ماءٌ، بِهِ حَرُّ بِهِ حَرُّ
روی صورتش، اشکی جاری میشود که داغ است
ودمعُ العقيله على المُلقى، بِهِ حَرُّ بِهِ حرُّ
و اشک زینب بر حسین داغ است
ويا عمَّه، علَيكِ تدورُ صُنوفُ البَلا
عمه جان، انواع بلاها گرد تو میچرخند
ويا عمَّه، رأيتِ على الصدرِ شِمراً علا
عمه جان، دیدم که شمر بر سینه پدر نشست
ويا عمَّه، لقد شيَّبتكِ هنا كربلا
عمه جان، اینجا، کربلا، تو را پیر کرد
«من الخربه، رقيّه تخبِرُ الليلَ عن الغربه»
از خرابه، رقیه درباره غربت به شب میگوید
* * *** ***
ببابِ الخرابه تَرى ظِلًّا، لِمولاها لِمولاها
بر در خرابه سایهای میبیند... سایه مولایش را
عليلٌ ضعيفٌ ولا حَولٌ، لِمولاها لِمولاها
ناتوان و ضعیف است و رقمی برای مولایش نمانده
ايا عمُّ أنظُر لأقدامي، بِها جرحُ بِها جُرحُ
عمو جان، به پاهایم نگاه کن که زخم شده
لها يَمسحُ الرأسَ وازدادَ، بِهِ النَوحُ بِهِ النَّوحُ
عمو به سر دختر دست میکشد و ناگهان صدای نوحه بلند می شود!
ويا روحُ، إذا ما رأيتِ الحسينَ اصعَدي
ای روح، اگر حسین را دیدی، عروج کن
ويا روحُ، ولو كانَ بالطَّشتِ رأساً هُدي
ای روح، اگر در طشت سری بود که به دختری اهدا شد، عروج کن
ويا روحُ، فراشه بنارِ اللِّقا تهتَدي
ای روح، پروانه، با آتش دیدار هدایت می شود
«من الخربه، رقيّه تخبِرُ الليلَ عن الغربه»
از خرابه، رقیه درباره غربت به شب میگوید
شاعر: نور آملی (از لبنان)
#پنجم_صفر #شب_سوم_محرم
👇
Shab05Safar1400[04].mp3
5.21M
🎙بابا کجا بودی؟ (واحد)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 شب پنجم #صفر١۴٠٠
نرفته لب خشکت از یادم، کجا بودی؟
شبی که من از ناقه افتادم، کجا بودی؟
تو اون شب که گوشوارهمو بردن، کجا بودی؟
ما رو توی بزم مِی آوردن، کجا بودی؟
کجا بودی! که هرچی صدات میزدم میزدن
کجا بودی! چه سنگا به اهل حرم میزدن
کجا بودی! منو پیش چشم تو هم میزدن
«بابا جونم، بابای خوب عزیزتر از جونم»
نمیذارم از من جدا باشی ، سر بابا!
چرا باید از تن جدا باشی؟ سر بابا!
چرا از سه سالهت تو دور بودی؟ سر بابا!
شنیدم که توی تنور بودی، سر بابا!
خبر داری؟ دارن ما رو مثل کنیز میبرن
خبر داری؟ همش فکر گوشواره و معجرن
خبر داری؟ دارن دخترای تو رو میخرن
«بابا جونم، بابای خوب عزیزتر از جونم»
شاعر: رضا یزدانی
#پنجم_صفر #شب_سوم_محرم
#شهادت_حضرت_رقیه
مداحی آنلاین - وقتی که تو نیستی - مهدی رسولی.mp3
8.52M
🔳 #شهادت_حضرت_رقیه(س)
🌴وقتی که تو نیستی
🌴با اشکام حرف میزنم
🎤 #مهدی_رسولی
⏯ #زمینه
زخم دستامو زخم پام حرف میزنم
با زخم پهلو و زخم صدام حرف میزنم
ای زخم تن آروم بگیر
ای زخم سر طاقت بیار
ای زخم دل چیزی نمونده تا سحر طاقت بیار
طاقت بیار میاد بابا
طاقت بیار میاد کم کم
طاقت بیار میاره از بهشت مرهم
طاقت بیار رقیه ...
وقتی میاد عمه اشکامو پاک میکنم
میخندم آروم شه دردامو خاک میکنم
وقتی تنها میشم ناله غمناک میکنم
ای پای پر از آبله
ای جامونده از قافله
ای زخم تازیونه دست سنان و حرمله
طاقت بیار تموم میشه
مهمون من عموم میشه
این زخما پیش زهرا آبروم میشه
طاقت بیار رقیه ...
YEKNET.IR - zamine - shabe 5 safar 1400 - pouyanfar.mp3
11.68M
🔳 #شهادت_حضرت_رقیه(س)
🌴این خیمه به اون خیمه
🌴این روضه به اون روضه
🎤 #محمدحسین_پویانفر
⏯ #زمینه
🕌آستانمـقـدسامامزادهصـالـح
🗓شنبه 20 شهریور ماه 1400
این خیمه به اون خیمه
این روضه به اون روضه
کار روضه خون روضه ست منم گریه...
السلام علی شهید کرببلا
مرمل بالدماء
قاری سر نیزه ها...
السلام علی کشته ی غرقه به خون
وقتی اومد ساربون،
شد مادرت روضه خون...
آه یماه یماه قتلوه عطشانا ...
آه یماه یماه ذبحوک عریانا...
YEKNET.IR - shoor - shabe 5 safar 1400 - pouyanfar.mp3
2.88M
🔳 #شهادت_حضرت_رقیه(س)
🌴کوه کرمه رقیه سادات
🌴جان دلمه رقیه سادات
🎤 #محمدحسین_پویانفر
⏯ #شور
🕌آستانمـقـدسامامزادهصـالـح
🗓شنبه 20 شهریور ماه 1400
.
#شعر
#نغمه
#شهادت_حضرت_رقیه
السلام علیک یا بنت الحسین سلام الله
دیگر شکستن ندارد ،بال وپر کوچک من
میترسم از هم بپاشد،این پیکر کوچک من
آه ای سر روی زانو،ای ماه آشفته گیسو
دیشب خودت روضه خواندی ،بر منبر کوچک من
این درد درمان ندارد،میدانم امکان ندارد
زخم سرت را ببندی،با معجر کوچک من
غارت گران دل نکندند،از گوش واز گوشواره
انگشت وانگشتر تو،انگشتر کوچک من
آتش به جان جهان زد،دستی که با خیزران زد
یا بر لب خونی تو یا بر سر کوچک من
بابا برایم دعا کن،شام مرا کربلا کن
یکبار دیگر صدا کن:ای دختر کوچک من!
#احمد_علوی ✍
#پنجم_صفر #شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
.
Kht7cn(1).mp3
1.7M
#روضه_حضرت_رقیه
#حضرت_رقیه
" با پای پر ورمم - درد سر حرمم
دیگه حالا خیلی شبیه مادرمم "
من را ببخش اگر که لکنت زبان گرفتم
آخر شکسته دستی، دندان شیری ام
كسی ديوانه باشد كز سر كویش رود جایی
دل اينجا، دولت اينجا، مدعی اينجا، اميد اينجا
ای بابا حکایتی شده مویم
ای بابا ببین شکسته پهلویم
بیابون بود و منه سرگردون
با اون نامرده نامسلمون
ای بابا حکایتی داره رویم
ای بابا شکستگیِ ابرویم ...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
محمود کریمی #شهادت_حضرت_رقیه
.
#شور یا #زمینه یا #زمزمه
#شهادت_حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
به نفس حاج مهدی اکبری 🎤
به شوقه دیدنه تومن
تازه
زبون.واکردم و.
سره تو دیدم روبه روم
خودم رو
پیدا کردم و
بعد تو دیگه خوشی بابا حروم شد
بعد تو هر لحظه مردن ارزوم شد
بابا جونم. بابا جونم. بابا جونم
جای تو درد و دلامو
فقط
با ماه می کنم و
با حسرت وقتی که به ماه
شبا
نگاه می کنم و
برای تو دله من بابا شده تنگ
جای آغوشه تو خوابیدم روی سنگ
#رضا_نصابی ✍
👇
76d03b93-f2bc-482e-995b-ec97b9494897.mp3
18.32M
🖤 #شهادت_حضرت_رقیه (س)
🔊 #زمزمه
🎶 پدر در شانہ هایم درد دارد مےڪشد من را
🎙 #نریمان_پناهے
#امام_حسین
#صفر
پدر در شانه هایم درد دارد میکشد من را
لباسم راه راه است رد چوب تر افتاده
حرمله وقتی دختر تو که اسیر
زیر لگداش میگیره داد میزنه پس چرا این نمیمیره
هر کی منو دید گفت برو اونور مریضی
اینو میگم اشک بریزی
عمه کمک کرد که نرفتم به کنیزی
دیدم که شکل فاطمم
با قصد کشت منو زدن
سیلی که راضیشون نکرد
هر با با مشت
#پنجم_صفر #شب_سوم_محرم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نهالی بودم و بی تو به جان من تبر افتاد
من آن طفلم که از چشمم فقط خون جگر افتاد
کویر نان خشک و بود و عمه آن راه هم تَصَدُق کرد
کمی به ما خرما دادند آن هم در سفر افتاد
پدر پدر در شانه هایم درد دارد می کُشَد من را
لباسم راه راه است آه رَده چوبِ تَر افتاد
شبیه مادرت است
پس از دستی که بالا رفت شبیه مادرت هستم پس از روزی که در افتاد
ندیدی شاخه ی نخلی که می سوزد چه می پیچد
ولی روی سره مایی چند شعله ور افتاد
اگر در راه می ماندم جوابش بود با عمه
خودم دیدم که در کوچه به جانش با کمر افتاد
تو را آورد از قصر و به این ویرانه پرتت کرد
دوید عمه ولی قبلش طَبَق افتاد سر افتاد
سرت در تشت زر بود و فقط می زد فقط میزد
به انگشتم نشان دادم ببین عمه پدر افتاد
ببین زوری نمی خواهد دندان های شیری ام
4_5904736564847577639.mp3
11.88M
.
#شهادت_حضرت_رقیه
مگه یادم میره موی منو میزدی شونه
مگه یادم میره توو بغلت بودم شبونه
مگه یادم میره موی بلندیو که داشتم
مگه یادم میره توو دنیا هیچی کم نداشتم
مگه یادم میره من بهترین لباس تنم بود
مگه یادم میره چشم تو به خندیدنم بود
بابا یادت میاد که عمه جون چادر سرم کرد
بابا یادت میاد گوشواره گوش خواهرم کرد
بابا یادت میاد گفتی باید هر شب ببوسی م
بابا یادت میاد از آرزوهای عروسی م
حالا بابا ببین موی سرم سوخته کجایی
حالا بابا ببین که چادرم سوخته کجایی
حالا بابا ببین رخت و لباس پاره دارم
حالا بابا ببین که گوش بی گوشواره دارم
مگه یادم میره زجر اومد و حرفای بد زد
مگه یادم میره اون شب بهم چندتا لگد زد
مگه یادم میره از من گرفت عروسکامو
مگه یادم میره توو تشت زر سر بابامو
مگه یادم میره با خنجرش همه رو ترسوند
مگه یادم میره...
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه
.
.
#پنجم_صفر
🔸مراسم عزاداری #شهادت_حضرت_رقیه سلام الله علیها
📆 زمان:
👈 شنبه 20 شهریور ماه 1400
🔷 با سخنرانی:
👈 حجت الاسلام دکتر کاظمی
🔷 با مداحی:
👈 کربلایی #سید_رضا_نریمانی
____
🔊 #سخنرانی حجت الاسلام دکتر کاظمی
🔊 بخش اول #مناجات | گاه گاهی حال و احوال گدا را هم بپرس
🔊 بخش دوم #روضه | اگه من پرم شکست بابا فدات
🔊 بخش سوم #زمینه | دل تنگم اشکام دونه دونه میریزه رو گونه ام
🔊 بخش چهارم #شور | تربت اعلا که میگن غبار زیر قدم رقیه است
🔊 بخش پنجم #سنگین | داره بابام از سفر میرسه عمه جون کمک کن آماده بشم
🔊 بخش ششم #واحد | سرم رو روی پرچم تو میزارم همون وقتی که من خیلی دوستت دارم
🔊 بخش هفتم #دودمه | یا ابی عبدالله یکه و تنها
🔊 بخش هشتم #شور | دعای تو بی برو برگرده تجربه هم اینو ثابت کرده
👇👇👇👇👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شب_سوم_محرم
#شهادت_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
جناب حیدرزاده این زمزمه را در بسیاری از روضه هایشان استفاده میکنند :
#شعر_زمزمه :
از شهر کوفه تا به شام
سنگ میزدند از روی بام
اینقدر بهم سیلی نزن
دیگه نمیبینه چشام
این دیگه باره آخره
نزن نزن نزن ..
ضرب لگد زجر آوره
نزن نزن نزن ..
یکی بگه این دختره
نزن نزن نزن ..
خسته شدم از قافله
بابا بابا بابا ..
پاهام شده پُر آبله
بابا بابا بابا ..
وای از سنان و حرمله
بابا بابا بابا ..
18/7/1398
قم ، هیئت مدافعان حرم
.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
رنگش پریده موهاش سفیده.mp3
5.71M
متن نوحه
رنگش پریده موهاش سفیده
🔳 #شهادت_حضرت_رقیه(س)
سید مجید بنی فاطمه
رنگش پریده موهاش سفیده گونش سیاهه قدش یه کم خمیده
با اینکه جونش به لب رسیده به عشق باباش ادامه میده
پشت سر اون سر بریده
یه جوری شد از اون شبی که از ناقه افتاد
با هیچی دیگه آروم نمیشه باباشو میخواد
میگه که خستم از سفر بابا
دیگه بیا منو ببر بابا
****
بابا رسیدی صبح امیدی بابا یه ماهه دخترتو ندیدی
تو رو که دیدم شکست غرورم برا تو سوخته دل تنورم
خاک موهاتو خودم میشورم
گلایم اینه چرا بابایی منو نبردی
تموم سر تو زخم اما سیلی نخوردی
دلم پر از سوال پر درده
بابا چرا لبت ورم کرده
***
زخمی وجودم روی کبودم جای خرابه کاشکی رو نیزه بودم
رد طناب و دور گلومه آثار آتیش هنوز رو مومه
این حرفا بین منو عَمومه
بذار خودتو یه لحظه بابا به جای عمه
یه چند شب دیگه وا نمیشه چشای عمه
کاخ یزید بابا همین پشته
مجلس اونجا عمهمو کشته
.
#نوحه
#شب_سوم_محرم
#شهادت_حضرت_رقیه
#حاج_رضا_یعقوبیان
۱۰
(حضرت رقیه س)
شمع جمع عالمین،بر حسین نور دو عین
بر لب عالم بود،ذکر یا بنت الحسین
تو گلی از گلشن پیغمبری
فاطمی سیرت ز نسل حیدری
یا رقیه الحسین۲
نور چشم اولیا،هستی خون خدا
از تو بر جان می رسد،عطر و بوی کربلا
ای تمام عالم هستی فدات
جنت شیعه بود صحن و سرات
یا رقیه الحسین۲
نیستم بیگانه ات،گشته ام دیوانه ات
تا نفس آید برون،سایلم بر خانه ات
یا رقیه گشته ام مهمان تو
ریزه خوار سفره ی احسان تو
یا رقیه الحسین۲
شکر لله تا ابد،با تولای توام
در تمام طول عمر،در تمنای توام
آرزویم دیدن کوی شماست
دست های خالی ام سوی شماست
یا رقیه الحسین۲
یا رقیه داغ تو،زد شرر بر حاصلم
غنچه ی پرپر شده،بهر تو سوزد دلم
امشب از سوز غمت جان بر لبم
یاد آن ویران سرا و زینبم
یا رقیه الحسین۲
سر خونین پدر،وارد ویرانه شد
محفل اهل حرم،باز هم غمخانه شد
حل شده دیگر تمام مشکلم
ای پدر خوش آمدی در محفلم
یا رقیه الحسین۲
زجر بی دین از ستم،زخم هایم زد نمک
من فتادم از شتر،او مرا می زد کتک
من چه گویم از غم و رنج سفر
وحشیانه او مرا می زد پدر
یا رقیه الحسین۲
دخت معصوم حسین،ناگهان مدهوش شد
بلبل باغ حسین،از نوا خاموش شد
غنچه ی باغ ولا پژمرده بود
در کنار رأس بابا مرده بود
یا رقیه الحسین۲
#زنجیرزنی #زمزمه
#سبک_گلفروشم_گلفروش
#مشهد_مقدس
.
YEKNET.IR - zamine - shahadat hazrat roghayeh 1401 - salahshoor.mp3
5.72M
💥 #زمینه #شب_سوم_محرم
🎙مداح: #مهدی_سلحشور
▪️ #شهادت_حضرت_رقیه (س)
تنهای، تنهای، تنهام، بابا
کجایی ای همه دنیام، بابا
این هم از آخر مهمونی شد
از شام، از شام، از شام، بابا
شام بده، بین مردا تک و تنها بده
یه سوال دارم بابایی ازت، اینکه من بابامو میخوام بده
شام بده، وضع زخمای کف پام بده
چقدر حرفهای بد میشنوم، تو مگه نگفتی دشنام بده
غمت پیرم کرد، پیرم کرد، پیرم کرد
کتک سیرم کرد، سیرم کرد، سیرم کرد
دختر تو به شکایت افتاد
خیلی عممو به زحمت افتاد
اینقد من زخمزبون خوردم
که زبون من به لکنت افتاد
داد میزد، سر دختر تو فریاد میزد
بزار درد دل کنم با سرت، دخترت از ناقه افتاد
پیر شدم، من از این شام بلا سیر شدم
فکرشو میکردی، تو سن کم، کنج بیرون از زمین گیر شدم
غمت (پیرم کرد)۳
کتک (سیرم کردی) ۳
.
enc_16924485243027452835850.mp3
5.79M
من نه بازار میام
نه عروسک میخواهم
عمه مهمون رسید
من همون روسریو میخواهم که بابام خرید
🎙 #حسین_ستوده
#️⃣ #شهادت_حضرت_رقیه
#️⃣ #زمینه
#️⃣ #روضه
#️⃣ #محرم_۱۴۰۲
4_5883973971384210856.mp3
11.43M
بسم رب الحسین (ع)
#زمینه
#شب_سوم
#شهادت_حضرت_رقیه(س)
#پنجم_صفر
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
بند۱:
خوابن همه اما من بیدارم
بازم ستاره ها رو میشمارم
با اینکه رو نیزه از من دوری
از همین راه دور دوست دارم
درده که تو دوری ولی
نا محرما نزدیکَمَن
محکم بستم روسریمو
بیزارم از دیده شدن
دوری ولی با تو صحبت دارم
حیف که نمیتونم لکنت دارم
گم شده بودم و عمه دق کرد
خیلی واسه همه زحمت دارم
بند۲:
دلتنگِ صداتم بابا جونم
حرفی بزن باهام مهربونم
قرآن میخونی از روی نیزه
خیلی خیلی بابایی ممنونم
از نیزهت دورم میکنن
با گریه اصرار میکنم
پای نیزه زار میزنم
دنیا رو بیدار میکنم
سخته ولی بابا حالم خوبه
غصه نخوریا حالم خوبه
اگه تو بغلت باشم حتی
با این کبودیا حالم خوبه
بند۳:
خوش برگشتی پیشم ای محبوبم
حالا که اینجایی خوبِ خوبم
با اشکام زخماتو وقتی شستم
خاکسترِ موهاتو می روبم
ای سر زخمی تو هنوز
بابای زیبای منی
این ویرونه قصره منه
وقتی روی پای منی
درد نداره دیگه زخم ابروم
درد نداره دیگه دست و بازوم
پیش تو بابایی من خوشبختم
غم ندارم اگه باشی پهلوم
#شب_سوم_محرم