eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. عمر این نوکر به پای روضه و غم رفته است چشم خشکم را بخر، پابوس زمزم رفته است گاهگاهی حال و احوال گدا را هم بپرس گرچه من لطف تو را هر بار یادم رفته است هرکسی دنبال عشقش بوده، من دنبال تو! این دل دیوانه ام دنبال پرچم رفته است در مقام روضه، گریه می کنی هر صبح و شام مثل زهرا ناله ات تا عرش اعظم رفته است زخم ها خوردم ولی شلاّق هجران بدتر است من به خود تا آمدم، دیدم محرّم رفته است آی مردم! حسرتش را می خورد روز جزا آنکه در دنیا طواف کربلا کم رفته است زود جانم را بگیر و اربعینم را بده جان من بی اربعین، فوراً به یک دم رفته است در پی آن نیزه داری که کمی سر به هواست کربلا تا شام، زهرا با قد خم رفته است پیش مادر، موی سر را بر درختی بسته اند در تنور و دیر و خورجین آه، درهم رفته است تا که بی معجر نبیند خواهرش را بین شام آن سر صد پاره تا خطّ مقدم رفته است رضا دین پرور✍ .
. از کریمان هر عطایی می رسد بی منت است پس گدایی از شما در اصل عین عزت است از همان روزی که آدم توبه اش مقبول شد می توان فهمید اشک روضه ات بی قیمت است از حسین بن علی یک عمر هر چه می رسد مثل آیات خدا نور و شفا و رحمت است سایه سار چشمهایت جنت فردای اوست هرکه امروزش عرق ریزان کار هیأت است می درخشد مثل مروارید در شبهای قبر دانه ی اشکی که نذر روضه های حضرت است آدمی با گریه بر تو تازه مؤمن می شود روضه ات یعنی که دانشگاه انسانیت است فرش روضه بال جبریل و یقین داریم که... مستمع اینجا فقط با حکم زهرا دعوت است می رویم و عاقبت از ما چه می ماند به جا؟ غیر مهری که نثار اهل بیت عصمت است خنده های سرخ"اسلم"وقت رفتن می نوشت کشته ی عشقت شدن بالاترینِ نعمت است علیه_السلام .
. 📝 🖊 | 🖊 🖊 "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نگاهم پراز بارونه غمت درد بی درمونه هوایی میشم وقتی که یکی تو دلم می خونه با این روضه ها وای میریم کربلا وای میگیم یا حسین وای میریم کربلا وای دلامون که غوغا میشه چشامون که دریا میشه درای حرم وا میشه حسین یا حسین وای منم بنده ثارالله فدای اباعبدالله یکی تو دلم می خونه اگه خسته ای بسم الله هوای حرم وای شبای حرم وای دلم پر زده وای برای حرم وای دلی که لیاقت داره امید زیارت داره به این غصه عادت داره حرم آخر رویامه حرم معنی شعرامه حرم داروی دردامه حرم خونه ی آقامه با این اشک و آه وای میریم خیمه گاه وای با چشمای خون وای میریم قتلگاه وای یه روزی می بینیم آخر که کنج حرم یک خواهر می خونه غریب مادر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
4_5913447793610983673.mp3
3.61M
🎧 با این روضه‌ها میریم کربلا... 🎤پادکست زبان حالِ حضرت زینب(س)
. 📜 استاد محمدحسین 🚦غربت علیه السلام میان یارانشان 📍امام مجتبی علیه السلام میدانستند که لشگرشان ناهمگون است. همین لشگر در صفین که تقریبا یک دست بودند با یک حیله و فریبی که معاویه به کار برد بهم ریختند. 📍لذا امام مجتبی علیه السلام خواستند اینها در کوفه را تصفیه کنند. لذا حضرت سخنانی را ایراد کردند و فرمودند آنهایی که انگیزه های مادی و غیر الهی دارند کنار بروند و فقط عده‌ای که واقعا پای کار هستند بمانند. 📍در این سخنان حضرت فرمودند من تا حالا کینه کسی را به دل نگرفتم و میدانم که آرامش بهتر از ناآرامی است. اینجا بعضی ها سخنان حضرت را بر این حمل کردند که حضرت قصد بر این دارد که با معاویه کنار بیاید، در حالی که قضیه این نبود. 📍لذا نگذاشتند اصلا صحبت امام تمام بشود و یک نفر که از ظاهر سخنش برمیاید که از خوارج باشد، داد زد -نعوذبالله- حسن کافر شده همانگونه که پیش از این پدرش کافر شده بود. با حرف این فرد لشگر بهم ریخت و امام نتوانست ادامه بدهد. حضرت از منبر پایین آمدند و داخل خیمه رفتند. 📍اما بعضی از لشگریان داخل خیمه حضرت ریختند و هرآنچه داخل خیمه بود غارت کردند، عبا را از دوش و سجاده را از زیر پای امام کشیدند. حضرت سوار اسب شدند که حرکت کنند و وارد مدائن شوند که یک ملعونی حمله کرد و روی اسب با خنجر چنان به ران امام زد که به استخوان رسید. 📍چند نفر به یاری امام آمدند و آن ملعون را کشتند. حضرت به شدت مجروح شدند. امام را به خانه سعد بن مسعود ثقفی عموی مختار که حاکم مدائن بود بردند و آنجا بستری کردند. 📍جاسوسان معاویه خبر دادند که لشگر امام از هم پاشیده است، معاویه نامه ای برای امام فرستاد. حتی منابع تاریخی نوشته‌اند که معاویه نامه‌های برخی از فرماندهان لشگر امام را که خطاب به او نوشته بودند که اگر تو بخواهی حسن را زنده یا مرده تحویل تو می‌دهیم را به نامه حضرت ضمیمه کرد و عنوان کرده بود با این وضع فرماندهان لشگرت میخواهی با من بجنگی؟ صلاح تو اینست که کناره گیری کنی و با من صلح کنی و من هرشرطی که تو بگذاری میپذیرم. 📍 معاویه این نامه را برای امام فرستاد. در اینجا امام حسن علیه السلام بسیار هوشمندانه عمل کردند. چون معاویه هرگز فکر نمیکرد که امام حسن علیه السلام پیشنهاد او را بپذیرد و تصور معاویه این بود که امام رد میکند و حضرت حاضر نیست حکومت را به او واگذار کند و در نتیجه قبل از اینکه معاویه بخواهد او را بکشد همین خائنینی که در لشگر حضرت هستند امام را از بین خواهند برند و به قول معروف توپ هم در زمین امام حسن علیه السلام است. حتی اگر جنگی هم در میگرفت چون امام حسین علیه السلام پا به پای برادر است هر دو برای این میروند و امامت همانجا نابود میشود. 📍 اما امام مجتبی علیه السلام وقتی این نامه را دریافت کردند این نبود که فوری صلح را بپذیرند. حضرت آمدند در بین لشگری که از هم متلاشی شده و با همان حالت جراحت فرمودند مردم من بلدم خودم به تنهایی خدا را چگونه عبادت کنم که از من راضی باشد. اگر ایستاده‌ام به خاطر شماست. معاویه دارد به چیزی دعوت میکند که نه خیر دنیا در آن هست و نه آخرت. اگر پیشنهاد او را بپذیریم میبینم آب و نانی که خدا برای شما مقدر کرده، بچه‌هایتان میروند درب خانه اینها درخواست می‌کنند و آنها دریغ میکنند. 📍 اگر رضای خدا و مرگ با عزت را ترجیح میدهید پیشنهاد او را نادیده بگیرید و به جنگ او بروید که جز شمشیر بین ما و او نباید باشد. اما اگر دنیا و باقی ماندن در دنیا را ترجیح میدید پیشنهاد او را بپذیریم. 🔸اینجا بود که از جای جای لشگر به صراحت فریاد بلند شد: دنیا و باقی ماندن در دنیا... یعنی ما تو را نیمخواهیم معاویه را میخواهیم. اینجاست که امام صلح را میپذیرند . .
76d03b93-f2bc-482e-995b-ec97b9494897.mp3
18.32M
🖤 (س) 🔊 🎶 پدر در شانہ هایم درد دارد مےڪشد من را 🎙 پدر در شانه هایم درد دارد میکشد من را  لباسم راه راه است رد چوب تر افتاده  حرمله وقتی دختر تو که اسیر  زیر لگداش میگیره داد میزنه پس چرا این نمیمیره  هر کی منو دید گفت برو اونور مریضی  اینو میگم اشک بریزی  عمه کمک کرد که نرفتم به کنیزی  دیدم که شکل فاطمم  با قصد کشت منو زدن  سیلی که راضیشون نکرد  هر با با مشت ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نهالی بودم و بی تو به جان من تبر افتاد من آن طفلم که از چشمم فقط خون جگر افتاد کویر نان خشک و بود و عمه آن راه هم تَصَدُق کرد کمی به ما خرما دادند آن هم در سفر افتاد پدر پدر در شانه هایم درد دارد می کُشَد من را لباسم راه راه است آه رَده چوبِ تَر افتاد شبیه مادرت است پس از دستی که بالا رفت شبیه مادرت هستم پس از روزی که در افتاد ندیدی شاخه ی نخلی که می سوزد چه می پیچد ولی روی سره مایی چند شعله ور افتاد اگر در راه می ماندم جوابش بود با عمه خودم دیدم که در کوچه به جانش با کمر افتاد تو را آورد از قصر و به این ویرانه پرتت کرد دوید عمه ولی قبلش طَبَق افتاد سر افتاد سرت در تشت زر بود و فقط می زد فقط میزد به انگشتم نشان دادم ببین عمه پدر افتاد ببین زوری نمی خواهد دندان های شیری ام
. نشستم توی صحنت...یادم افتاد یه روزی جا نبود اینجا بشینم غریب آقا! عجب همسایه هایی... الهی صحنتو خالی نبینم یه عمری هر مریضی اومد اینجا شفا دادیش با دستای کریمت ببخش آقا که خیلی اعتقادا مطهر نیست برعکس حریمت واسه پاکی ما آلوده ها باز داره توی حرم بارون میباره روایت میگه این مرقد بهشته مریضی تو بهشت جایی نداره! فلج اینجا بلن شد روی پاهاش هنوز لنگه کمیت باورامون تو این دارالشفا ترس از مریضی خدایی خیلی سنگینه برامون رسیدن تا ضریحت...نه نمیشه دلو از راه دور کردم مجاور حریمت این روزا مثل بقیعه جلوتر رفتنش ممنوعه زائر مسعود یوسف پور بار قبل بخاطر انتشار اشعاری در باب بسته شدن ضریح، از برنامه های آستان قدس خط خوردیم... اینبار نمیدونم چیکار کنن مارو دیگه! ولی این بدترین تناقضه که عزیزان جایی رو با الکل ضدعفونی میکنن که نوشته "یا اطهر الطاهرین!" چطوری بعد از دستمال کشیدن این عبارت میشه راحت خوابید؟ .
. عاقبت روزی ذبیح ذوالفقارت می شوم یا شکارم می کنی یا خود شکارت می شوم افضل الاوقات من وقت به یادت بودن است لحظه ای که واقعا دلْ بی قرارت می شوم بی پناه افتاده ام٬ آیا پناهم می دهی؟ مُستَجیر دست های مُستَجارت می شوم واقعا شرمنده ام با نامه ی آلوده ام موجب این غصه های بی شمارت می شوم بین نوکرها به این آواره هم جا می دهی بین نوکرها سگ ایل و تبارت می شوم مبتلای تو شدن اصلا نمی آید به من با دعای مادرت زهرا دچارت می شوم با ضمانت نامه از شاه خراسان، راهی کرب و بلا بهر زیارت می شوم هر ستونی می روم یاد می کنم روضه خوان عمه ی ناقه سوارت می شوم. .
. ❣﷽❣ 🔰 🔰 🔰 اباصالح التماس دعا هر یئره گئیدون سال بیزی یاده نجفده شاه ولا حرمین دلده یاد ائیدون سال بیزی یاده بویور جدّاشیعا قان آغلار سیز اهلبیته عزا ساخلار 🔰اباصالح دردیمه درمان 🔰ایاصالح گوزلره قربان 🔰یا اباصالح یا اباصالح اباصالح گور حسین علمین باصفا حرمین سال بیزی یاده کنارینده ناز دانه لرین شاه زاده لرین سال بیزی یاده اوپرسن سن قبر اطهردن قبر اکبردن قبراصغردن 🔰اباصالح تک دولانما آقا 🔰اباصالح گل یوبانما آقا 🔰 اباصالح یا ابا صالح نماز حاجت قیلاندا آقا یا اباصالح سال بیزی یاده ائدوب حج مُحرِم اولاندا آقا یا ابا صالح سال بیزی یاده 🔰 بیزی یاده سال دعالرده 🔰 نمازونده هم ثنا لرده 🔰 یا اباصالح یا اباصالح طواف ائدون هر زماندا آقا قبری طاهانی سال بیزی یاده تاپاندا گوزلرده اشکون آقا قبر زهرانی سال بیزی یاده قالیب قبری گون قاباقینده یانان دیللر وار سراغینده 🔰اباصالح تک دولانما آقا 🔰اباصالح گل یوبانما آقا 🔰 اباصالح یا ابا صالح گورنده گونلر اوینده آقا مجتبی قبرین سال بیزی یاده: آلاندا سن باقرین عطرین صادقین عطرین سال بیزی یاده سلام ائیله غملی سجّاده چوخ آغلاردی دار دنیاده 🔰اباصالح تک دولانما آقا 🔰اباصالح گل یوبانما آقا 🔰 اباصالح یا ابا صالح اگر اولدون کان فضله قوناق میرو فضله قوناق سال بیزی یاده دئنن سقّاغملیدور حرمون قانلیدور علمون سال بیزی یاده سنون مولا اوخلانوب مشکون قان اولوب اشکون قلبیمی داغلار 🔰 ابا صالح دردیمه درمان 🔰ابا صالح گوزلره قربان 🔰یا اباصالح یااباصالح اباصالح گل خراسانه ملکِ ایرانه سال بیزی یاده گزنده سن صحن خانه لرین سقّا خانه لرین سال بیزی یاده اوپنده سن جدّوین قبرین آل حسین عطرین سال بیزی یاده اباصالح تک دولانما آقا گل یوبانما آقا 🔰ابا صالح دردیمه درمان 🔰 ابا صالح گوزلره قربان 🔰یا اباصالح یا اباصالح .............. ❣﷽❣ 🔰 امام_زمان عج 🔰 🔰 : اباصالح التماس دعا اباصالح التماس دعا هارداسان ای آقا سال بیزی یاده نجفده سن کربلاده سن کاظمین ده سن سامراده سن سال بیزی یاده 🔰یااباصالح یااباصالح نظرقیل بوبزم انسانه گوزلرین قربان سال بیزی یاده اورکلرقانه دنوب مولا شیعه محتاج بیرنگاهوندی فراقونده هرگجه گوندوز ایله روح فغان سال بیزی یاده آنان زهرا سینده یاراسی سقط الوب بالاسی قبری گیزلیندی یولون دوشسه فاطمه دوگنین کوچه ده اسرارنهان گورسد 🔰یاباصالح.یااباصالح دوشه یاده گوشواراسوزی سخت اولوب اوزمان سال بیزی یاده اویرده چون محوالوبدی سندی ماجرای فدک یاندرارقلبی 🔰یااباصالح یااباصالح 🌹
. علیه‌السلام ننوشتید زمین‌ها همه حاصلخیزند؟ باغ‌هامان همه دور از نفس پاییزند ننوشتید که ما در دلمان غم داریم؟ در فراوانی این فصل تو را کم داریم ننوشتید که هستیم تو را چشم به راه؟ نامه نامه «لَکَ لَبَّیک اباعبدالله» حرف‌هاتان همه از ریشه و بُن باطل بود چشمه‌هاتان همگی از دِه بالا گِل بود بی‌گمان در صدف خالی‌شان دُرّی نیست بین این لشکر وامانده دگر حرّی نیست بی‌وفایی به رگ و ریشهٔ آن مردم بود قیمت یوسف زهرا دو سه مَن گندم بود؟! چه بگویم؟ قلمم مانده... زبانم قاصر... دشت لبریز شد از غربت «هَل مِن ناصِر» در سکوتی که همه مُلک عدم را برداشت ناگهان کودک شش‌ماهه علم را برداشت همه دیدند که در دشت هماوردی نیست غیر آن کودک گهواره‌نشین مردی نیست مثل عباس به ابروی خودش چین انداخت خویش را از دل گهواره به پایین انداخت خویش را از دل گهواره می‌اندازد ماه تا نماند به زمین حرف اباعبدالله عمق این مرثیه را مشک و علم می‌دانند داستان را همهٔ اهل حرم می‌دانند بعد عباس دگر آب سراب است سراب غیر آن اشک که در چشم رباب است رباب کمی آرام که صحرا پر گرگ است علی و خدای من و تو نیز بزرگ است علی پسرم می‌روی آرام و پر از واهمه‌ام بیشتر دل‌نگران پسر فاطمه‌ام «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 رقعه .