eitaa logo
امام حسین ع
18.4هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ای پادشاه کشور خوبان نیامدی ای چلچراغ دیده دوران نیامدی در ارزوی دیدن روی تو ای کریم عمرم رسید بر خط پایان نیامدی در حسرت نگاه تو ماندیم روز و شب ای ماهتاب عالم امکان نیامدی ماندیم در کویر جدایی و تشنگی ایا چه شد که حضرت باران نیامدی ای بی نشان چگونه بجویم نشان تو حتی بخواب چشم پریشان نیامدی عطر ترا نسیم سحر از کجا گرفت بیچاره من که بر دل ویران نیامدی گفتم که می رسی و به تو فخر می کنم چشم انتظار ماندم و حیران نیامدی خاموش شد ز داغ تو یعقوب دیده ام یوسف شدی و بر دل کنعان نیامدی می جستم از نگاه تو اب حیات لیک این قصه شد برای کسان نان نیامدی هردم بیاد چشم تو مدهوش می شوم گفتم غزل اگر چه کما کان نیامدی .
. یا اباصالح المهدی! از هر کس و هر چه به جز تو نا اُمیدم دلبنده‌ی وصلِ تو در سالِ جدیدم وَاللّه، جز تو هیچکس، غمخوار ما نیست از غیر تو در زندگی خیری ندیدم ای شادمانی‌بخش ِ دوران‌ها! کجایی؟ از غیر تو هر کس که باشد، من بُریدم طبق روایت، در زمان غیبت تو... گر پای عهدت باشم و میرم، شهیدم تو شاهدی سر، خم نکردم پیش اغیار تنها به سوی قبله‌ی نامت خمیدم یادم نخواهد رفت و مدیون تو هستم... چشمان تو از مهلکه، بیرون کشیدم سوگند به زهرا! مرا پابندِ خود کُن زهر، است با غیر تو بودن، من چشیدم کردم فرار از هر کجا " مبنا " نبودی گفتند که خدمت به تو... با سَر دویدم چون طفل در آغوش غیر مادر خود... هر وقت رفتم پیش جز تو نارمیدم انگار می‌بینم رخت را آن دمی که... چهره به چهره نزد قرآن مجیدم شیطان تمام سعی خود را کرد اما... سویش نرفتم، خاک پایت را گزیدم رحمی... که گاهی چون هوای جمکرانت در بین جمعی از محبّانت وزیدم با یک جهان اُمّید، می‌خوانم تو را چون... از هر کس و هر چه به جز تو نا اُمیدم دوشنبه ۸ فروردین ۱۴۰۱ .
CQACAgQAAxkDAAFh8tliPc5lxKY4j_hiocfpe6nhTF0PxAAC2wwAAutE4VGXQ6ybGMJz-CME.mp3
4.4M
[ زندگی در چشم من جور دگر شد با علی - شعرخوانی پایانی ] سبـک : شعرخوانی زندگی در چشم من جور دگر شد با علی دم به دم دلدادگی ها بیشتر شد با علی جای لالایی شنیدم ذکر مولانا علی قلب من از گاهواره هم سفر شد با علی هیچ میدانی چه کرده نام مولا با دلم عاشق دیوانه ای دیوانه تر شد با علی مو سپیدی وقت رفتن گفت زیر گوش من شکر حق که این سفر هم بی خطر شد با علی خوش به حال من که عمرم در تمام زندگی گشته وقف هیئت ایشان سر شد با علی قصه مجنون و لیلا داستانی بیش نیست عالم از عشقی که دارم با خبر شد با علی جز محبت داستانی در میان ما نبود چشم اگر خندید با مولا و تر شد با علی هیچ میدانی چه کرده نام زهرا با دلم عاشق دیوانه ای دیوانه تر شد با علی ‌.
•|آرزوی ما حکایتی داره|•_۲۰۲۲_۰۳_۲۸_۰۹_۱۸_۴۳_۰۹۵.mp3
10.24M
عشق اولم حسن ، عشق آخر حسنم• 😍 کربلایی امیر برومند 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 بند اول آرزوی ما حکایتی داره حتی گفتنش حرارتی داره یه روزی میاد همه بهم میگیم ضریح حسن چه هییتی داره آرزومه تا بقیع مسافر بشم من دلم میخواد مدینه زائر بشم کاشکی کارگر صحن حرم باشم با حسن حسن بازم یه شاعر شم عشق اولم حسن عشق آخرم حسن انشاالله همین روزا بشم زائر حرم حسن دوباره جار میزنم حسن همه دنیامه یا حسن ذکر خوش جنون این شبهامه با این همه تاپ و تبو بازم براش میخونم چون شاه منه سرورمه مولامه آقامه یا حسن یا مجتبی 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 بند دوم کل صبرمو دیدن این صحنه که تو بقیع یه عالمه صحنه چقدر صفا داره ببینم که اونجا سفره ی ام البنین پهنه ای یل مهجبین ای مادر بی قرین میخونم برا شما جانم بی بی ام البنین ای به قربان یله گره گشایت عباس میدهم عمرو جوانیم به پایت عباس کاشف الکرب حسینی و یل میدانی همه شاهای جهان تحت لوایت عباس https://eitaa.com/emame3vom/59300
. 📋 تو باز مرا خوانده‌ای اما نگرانم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو باز مرا خوانده‌ای امّا نگرانم از فیض مناجات سحر باز بمانم من چند صباحیست که در غفلت محضم بیدار کن‌ ای‌ دوست‌ از این‌ خواب‌ گِرانم شعبان و رجب را به بطالت گذارندم با دست تُهی راهی شَهرُ الرَّمَضانم این فکر که از چشم تو یک روز بیفتم دَردی‌ست‌ که‌ مِثلِ‌خُوره‌ اُفتاده ‌به‌ جانم توفیق بده تا که در این ماه مبارک جز ذکر تو چیزی نشود ورد زبانم سوگند به قاری سر نیزه؛ الهی سی وعده سر سفره‌ی قرآن بنشانم بگذار که با یاد لب تشنه‌ی آن شاه در بین مناجات کمی روضه بخوانم با یاد تن بی‌رمقش موقع مغرب خوب است که از کف برود تاب و توانم (بَرداً وَ سَلاما)ست به من آتش دوزخ چون سوخته‌دل از غم آن سوخته‌جانم من آرزویم کرببلا در شب قدر است بگذار خودم را به ضریحش برسانم *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. علیه السلام آتش از داغ خود ای شاه به عالم زده ای شرر از سوز غمت بر دل ماتم زده ای با همان سوز و گداز لب خشکیدۀ خویش شعله برجان فرات و دل زمزم زده ای شوق ودلدادگیت بسکه به حق خالص بود که بساط همۀ عشق تو بر هم زده ای کشتۀ اشکی و کشتند لب تشنه تو را از غمت صاعقه بر دیدۀ پر نم زده ای داغ تو بسکه بزرگ است که آتش به دل حضرت آدم و تا حضرت خاتم زده ای نیزه ها با تو چه کردند که در گودالت دست و پا با تن پاشیده و دَرهم زده ای با مناجات خود ای شاه درون گودال بر دل زخمی هر خسته تو مرهم زده ای .
. علیه السلام این حسین کیست که دل گشته چو بیت الحزنش خون دل میچکد از دیده به یاد محنش این حسین کیست که حتی ز غم عظمایش عرش حق نی،که خدا گشت به حق ناله زنش ناله غربت او شعله به عالم انداخت سوخت پروانه صفت شمع ز سوز سخنش لرزه افتاد به ارکان دو عالم وقتی تیغ و سرنیزه فرو رفت به عمق بدنش سنگها از همه سو بر بدنش می بارید زیر خروار نی و سنگ نهان گشت تنش سنگ ها آینه ی روی ورا بشکستند خدشه افتاد به رخسار حسن در حسنش من ندانم سر سرنیزه خصمانه چه کرد؟ که دگر باز نشد بهر کلامی دهنش گرگها بسکه به دل کینه یوسف داشتند که سپردند به تاراج خسان پیرهنش اف بر این دهر فرومایه که آخر یارب بوریا گشت بر آن پیکر خونین کفنش .
‍ . 📝 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چه بی حرم چه باحرم میگیره دستمو زهرا مادرم دنیا که هیچ تو محشرم میگیره دستمو زهرا مادرم به فدای مادری که هوای بچه هاشو داره شب جمعه کربلا تو حرم وقتی که پا میزاره همه عالم رو دعامیکنه حتی من ببچاره بیچاره تر از من مگه هست آواره تر از من مگه هست هر چی خیره واسه ام بنویس مهربون تر از تو دیگه نیست صل الله علی،فاطمه خیر النساء چه بی حرم چه باحرم میگیره دستمو سلطان کرم عشق من امام حسن الهی کم نشه سایش از سرم حرمش رو حجت ابن الحسن روحی فدا میسازه یه روز ایوونش مارو یاد ایوون نجف میندازه در خونش اون دری که روبه همه عالم بازه دربه تر از من مگه هست خسته پر تر از من مگه هست هر چی خیره واسه ام بنویس خب آقا تر از تو دیگه نیست (صل الله علی،سیدی یا مجتبے) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/59304 .👇
Hossein Moradi - Be Harem_۲۰۲۲_۰۱_۰۷_۲۰_۱۸_۰۰_۰۹۶.mp3
8.06M
چه بی حرم . چه با حرم میگیره دستمو سلطان کرم... عشق منه امام حسن💚 کربلایی حسین مرادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. بررسی آثار علی اکبر لطیفیان نویسنده: مهدی زنگنه 👇 https://tn.ai/2255607 .
. در پی اظهارات مهدی اکبری درباره معلوم کردن مبلغ پاکت و مداحان و حق داشتن آنان در انجام چنین کاری، خانه مداحان با رد اظهارنظرهای شخصی او و این‌که چنین نظراتی، دیدگاه جامعه مداحان نیست، از ملت شریف ایران عذرخواهی کرد. فصل الخطاب در شناخت جایگاه مداحان بیانات حکیمانه رهبر معظم انقلاب در سال‌های متمادی در دیدار مداحان به ویژه بیانات اخیر معظم له در نقش محوری مداحان در جهاد تبیین است و این بیانات می‌بایست سرلوحه همگان قرار گیرد. ان شاءالله ........ . «در اعتراض به روضه فروشی» با ادعا بنایِ جسارت گذاشتند بر دوش ِ عاشقان تو زحمت گذاشتند پُر بود از گلایه و آه و غم و سکوت در پاکتی که نامهٔ دعوت گذاشتند دادی چه عزّتی ولی ای وای از طَمَع با نام تو بنای تجارت گذاشتند گفتند وقت دعوت اگر حرفی از صله بی شک خیانتی به امانت گذاشتند اسباب نوکری همه از جانبِ تو بود لطف تو را به نام مهارت گذاشتند داغ تو را خریده و ارزان فروختند منّت به هر چه عشق و محبت گذاشتند میخواست مادرت دو سه خط روضه بشنود شرط و شروط محض اجابت گذاشتند کشتند نقدِ نقد تو را کوفیانِ شهر رأس تو را به نیزهٔ شهرت گذاشتند بدعت گذارهایِ خبیث و خرابکار بر اعتقاد شیعه خسارت گذاشتند هستند تا همیشه بدهکار لطف تو آنها که پا به ساحت هیئت گذاشتند ناخالصانه نام تو را جار میزنند آنانکه روی خون تو قیمت گذاشتند! شاعر: .
امام حسین ع
. در پی اظهارات مهدی اکبری درباره معلوم کردن مبلغ پاکت و #صله مداحان و حق داشتن آنان در انجام چنین ک
. همیشه افراد انگشت شماری هستند که برخلاف جریان آب شنا میکنند. پارسال عضو کانال شاعری جوان بودم. یک روز یه پیام گذاشت : "دوستان شعر و سبکِ مفتی مُرد، از این به بعد فقط با صله" خوب، امثال این فرد کمند، در مقابل ده ها شاعر و سبک ساز، که خالصانه و بی ریا خود را نوکر درگاه اهلبیت میدانند، و به جامعه مداح خدمت میکنند. . اگر هم مطالبه گری هست، باید خصوصی با مسئولش مطرح شود.نه اینکه به کف جامعه بکشانند. همه که حاج حسن جمالی نمی شوند که وقتی بانی هیئت از کم بودن بجهت مشکلات مالی هیئت اظهار شرم میکند، حاج حسن ، همان پاکت را هم برمیگرداند و میگوید: این را هم بعنوان کمک یک ناشناس ، قبول کنید. ............ قال مولانا الرضا علیه السلام : لاَ تَأْكُلُوا اَلنَّاسَ بِآلِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ فَإِنَّ اَلتَّأَكُّلَ بِهِمْ كُفْرٌ. امام رضا علیه السلام فرمودند : خاندان محمد علیهم السلام را وسیله کسب درآمد خود از مردم قرار ندهید که کسب درآمد و ارتزاق از ایشان ، سبب کفر است. 📚فقه الرضا .ج۱.ص۳۳۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Ba Saadate Harkasi Zire Sayate_۲۰۲۱_۱۱_۱۵_۰۹_۰۸_۱۶_۷۸۶.mp3
3.12M
باسعادته هر کسی زیر سایته 🎙کربلایی پویانفر ونوشته ور دوشنبه امام حسنی ع باسعادته هر کسی زیر سایته لطف تو بی نهایته وقتی که دارمت تو رو خیالم آقا راحته سایه ی رو سرمه همه باورمه همه زندگی من و مادرمه کی گفته که بی حرمه دل و دلبرمه جای پات خوبه رو سرمه تو که آخه کاری غیر از کرم نداری چجوری قبول کنم که حرم نداری یا حسن میگم میون گریه من میگم بین سینه زدن میگم یه یا حسن به نیت ارباب بی کفن میگم درد و درمونه حسن سامونه حسن صاحب حرم و ایوونه حسن به تن من جون حسن آقامونه حسن تو دلم مهمونه حسن تو که آخه کاری غیر از کرم نداری چجوری قبول کنم که حرم نداری حتی نواده هات زائر دارن آقا تو نداری اینجا ماذنه ها گنبد دارن اما تو نداری .
. برای امامزاده اعظم « مجاهد شهید » فرزند امام موسی بن جعفر علیه السلام ، جناب « سید حسن » ملقب به جلال الدین اشرف ، مدفون در شهرستان آستانه اشرفیه ----------- اینجا حریم نور دو چشم پیمبر است بر نسل نور ، جنت اعلای دیگر است تفسیری از جلال و شکوه محمدی تعبیری از تجسم زیبای حیدر است می آید از ضریح مطهر نسیم عشق اینجا حریم لاله ی زهرای اطهر است جانم فداش ، این گل گلزار فاطمه فرزند پاک حضرت موسی بن جعفر است بر هفتمین امام تبسم ترین طلوع بر هشتمین امام عزیز و برادر است او را ز مهر همچو امام رئوف ما والا تبار حضرت معصومه خواهر است ما را بهشت مرقد « سید حسن » بود اینجا ، همین مزار که چون گل معطر است مردی که بود اشرف مردم به روزگار مردی که نور از رخ ماهش مصور است دین را جلال بوده به علم و سیادتش حق را جمال مثل طلوع مکرر است گشته شهید در ره دین خدای خویش همچون حسین لاله ی سرخی که پرپر است در زهد و حلم بوده سرآمد به دیگران در بحر عشق کشتی در خون شناور است ای دل بگیر از دَم «یاسر» نسیم عشق شعری که گفت غرق شمیم صنوبر است ** محمود تاری «یاسر» .
. امام حسین (علیه السلام) فرمودند: اِعلَموا اَنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَیکُم مِن نِعَمِ اللهِ عَلَیکُم، فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتُحَوَّلَ اِلی غَیرِکُم؛ بدانید که نیازمندیهای مردم به شما، از نعمتهای الهی بر شماست. پس از این نعمتها خسته نشوید که هر آینه به سوی دیگران سوق یابد. مستدرک الوسائل، ج12، ص209 شرح حدیث: هر نعمتی، شکری خاصّ دارد. این که انسان، مال و موقعیت و آبرو و قدرت داشته باشد و بتواند با خرج کردن آنها در راه یاری و خدمت به مردم، قدمی نیک بردارد، یک «نعمت الهی» است و باید قدردان آن بود، چرا که از این رهگذر، ثواب بسیاری نصیب انسان می شود. چند روزی ز قوی دینان باش   در پی حاجت مسکینان باش شمع شو شمع، که خود را سوزی   تا به آن بزم کسان افروزی وقتی خداوند، این توفیق را به کسی می دهد، باید شب و روز شکر کند که او را واسطه ی خیررسانی قرار داده و برای خدمتگزاری به همنوعان پسندیده است. برخی از مراجعات حاجتمدان خسته می شوند و دیگر برنامه ی کمک به مردم را قطع می کنند. این نوع ناسپاسی در حق آن نعمت الهی است. کسی که احساس خستگی کند و به ستوه آید، خداوند زمینه ی این خدمت و یاری را از او می گیرد و به بنده ی دیگری می دهد. در احادیث ما، برای رفع نیاز مؤمنان آن قدر ثواب نقل شده که حیرت آور است. در جامعه ای که حسّ و عاطفه ی بشردوستی زنده باشد و مردم نسبت به هم، تعاون و همدردی داشته باشند، رحمت الهی بر سرشان می بارد و در آخرت هم از عنایت خاصّ پروردگار برخوردار می شوند. آن که می تواند باری از دوش کسی بردارد، چرا باید باری بر دوش دیگران باشد؟ منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی ..................... #پ.ن: البته شاید نیاز اندکی از جامعه ، دسترسی راحت به سواحلِ شمال و جنوب باشد ، اما قاطبه ی مردم از سفره های خالی و بانکهای ربوی و تجرد و بیکاری جوانان گله دارند و خواستار رفع این مشکلاتند. .
. بند ۱ توی هر باغ گلی تویی گل بهاره آل هاشم مثل تو دیگه گلی نداره ۲ مولا ، عزیز مجتبایی عشقِ ، میان قلب مایی جانم ، فدای نام زیبات دارم ، مهر تو را به سینه هستی ، تو دلبر مدینه قاسم ، فدای حُسنِ سیمات ( مولا ، خوش آمدی تو مولا ) ۳ بند ۲ چشمه ی ، جود و کرم روح سخا و احسان چه شود مرا به رحمتت کنی تو مهمان هستم ، اسیر روی ماهِت چشم انتظارِ یک نگاهِت دارم به سینه مهرت مولا مولا ، فدای ذکرِ نامِت عالم ، همه به زیر گامِت چون که تویی نوه ی زهرا ( مولا خوش آمدی تو مولا ) ۳ بند ۳ اومدی اسم تو قاسم بن الحسن شد همه ی دلخوشی ام ذکر یا حسن شد مهرت ، نشسته در دل من عشقت ، تمام حاصل من دارم ، به سر هوای دیدار بی تو ، بهشت صفا نداره بی تو ، دل ما بی قراره یوسف ، به حُسن تو گرفتار ( مولا خوش آمدی تو مولا ) ۳ https://eitaa.com/emame3vom/59315 👇
. تصوّر می کنم در ذهنِ خود ایوان زرّین را برای درد ها پیدا نمودم راه تسکین را پرستیدند آتش را اگر آبا و اجدادم خدا را شکر از چشمان تو آموختم دین را اگر فرهاد قبل از کوه، اوصاف تو را می خواند رها می کرد از اول غرورِ تلخِ شیرین را دمی پیش فقیرانی و گاهی بر فراز عرش طراز عشق تو تعیین کُند بالا و پایین را رکوعت حلقه ی انفاق را در گوش عالم کرد کدامین شاه اینگونه کرامت کرده مسکین را؟؟ عصا را اژدها کردی شما… امّا نمی دانم چرا؟! موسی گرفته در میان خلق تحسین را مرا با جنتِ آب و درخت و حور، کاری نیست نمی خواهم بدون تو دمی این دام رنگین را برای زاهدان بی علی قرآن چنین فرمود: فقط پر کرده از مصحف الاغی بار خورجین را «علیٌ حُبه جُنه قسیم نّار والجنه» برایت می سرایم باز هم این بیتِ تضمین را شکوه رد شمست را درِ خیبر تداعی کرد شنیدم در پس پرده تو داری بر تر از این را وقارت داده درسی قنبرت را که یقین دارم کُند تدریس بر هارون مَکی نیز تمکین را محبت بر تو کار هر کس و ناکس نمی باشد نهادی بی هوا بر دوش ما این بار سنگین را .
. می دهم بر تو سلام ای حضرت بالا نشین السلام ای شمس عالم حضرت حبل المتین کار ما دست شما افتاده از اقبال خوش کار ما آسان نما ای جان جانان آفرین ای امام انبیا ای آبروی اولیا آیت الله العلی ای حضرت عین الیقین حضرت مشکل گشا ای تو به هر دردی دوا ای تفرج گاه تو معراج ختم المرسلین حضرت سر سلسله ای پادشاه قافله ای خداوند کرم ای قبله ی اهل زمین وحی بر افلاک شد از جانب پروردگار لافتی الاعلی لا سیف الا ذوالفقار در مدار چشم هایت ماه کامل می شود هرکه شد دیوانه ی عشق تو عاقل می شود حضرت جبریل در عرش معلای خدا می برد نام تو را تا کار مشکل می شود فاتح بدر و حنین ای قبله گاه عالمین کعبه هم کم کم به سمتت نیز مایل می شود وعده دادی وقت مرگم تو قدم رنجه کنی خاک قبر از اشک های شوق من گل می شود ما برای دیدنت خود را مهیا می کنیم عاقبت هرکس به دیدار تو نایل می شود عقل ما زایل شده خوردیم بر پست جنون زنده ایم با وعده ی انا الیه راجعون ای تمنای نگاهم بسته بر دستان تو جان به لب آمد ز دوری تو و‌ایوان تو وه چه شیرین است این بیت مطنطن یا علی جان حیدر جان زهرا،جان زهرا جان تو روز محشر جبرئیل با خلق می گوید به تو یا امیرالمومنین ای جان سنه قربان تو چرخش انگشت تو روزیِ عالم می دهد می خورد کل فلک از سفره و از نان تو ای بنازم ناز شستت را،به هنگام نبرد می شود حتی خداهم مات تو،حیران تو هر دری را باز کردی تا قیامت باز شد یا امیرالمومنین گفتیم و عشق آغاز شد میبرم این اشک هارا زیر ایوان نجف تا که بنویسند من را ابر باران نجف میرسد از عرش بر گوشم ندا وقت ورود سجده کن بر پیشگاه شاه شاهان نجف در روایات آمده کار فلک دست علیست مسند قدرت شده تخت سلیمان نجف روز میلاد تو عالم نیز مهمان خداست میدهد هرچه بخواهد او به مهمان نجف آخرش هم میشوم یک روز من حاجت روا آخرش هم می روم یک روز قربان نجف در بیان مختصر ایمان مطلق با علیست در تمام آسمان ها حک شده حق با علیست .
. 📋 ماه مهمانی خدا آمد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ناگهان تا که چشم وا کردم ماه مهمانی خدا آمد به سر سفره‌ی کرامت دوست شاه آمد اگر گدا آمد دیدم این جا میان مهمان‌ها آمده هر که آبرو دارد بین این بندگان خوب خدا چه کند آن‌که خود گنهکار است پشت مهمان‌سرای تو ماندم پشت در جای بی سر و پاهاست من همان به که پشت در باشم آگهم جای من نه این‌جاهاست نه که من آمدم به سوی تو باز مثل هر بار آمدی یا رب گر چه دیدی تو زشتی من را فرصت توبه دادی‌ام امشب (رفقا! نوکرا! بچه ها! آی اونایی که صدای منِ بیچاره رو میشنوید! بخدا امسال خدا یه فرصت دیگه به ما داده. تو ماه مهمونیش یه «یارب!» دیگه بگیم.... خیلی ها همین فرصت هم بهشون داده نشد. خیلی ها الان زیر خروارها خاکن. خیلی ها امسال اجازه ندارن بگن «یا رب»! قربونت برم که به من دوباره اجازه دادی... امشب فقط برا همین گریه میکنم که به من اجازه دادی دوباره بیام در خونه ات بشینیم) اگر این گونه هم دهی راهم باز هم آبروی من برود مپسندی که بر زبان همه ای خدا گفتگوی من برود نه لباسی برای مهمانی نه دگر خلق و حسرتی دارم بعد یک سال تازه آمده‌ام من هم آیا رخصتی دارم؟ گیر کردم میان برزخ خود نه ره چاره دارم و نه کسی حاصلم را تباه می‌بینم چه کنم گر به داد من نرسی؟ من اگر خودم بودم به دلمباز شور و شین آمد مانده بودم غریب که ناگه رحمت واسعه حسین آمد با حسین آبرو گرفتم من زشتی دل دوباره زیبا شد عزتم داد و اعتبارم داد نوکرش هر که گشت آقا شد دست من را گرفت و گفت بگو یاعلی و ز جای خود برخیز ای ز سنگ گنه زمین خورده حال بر روی پای خود برخیز (صدای آقا رو اگه بشنوی میگه بلند شو! یاعلی بگو! دست به زانوهات بگیر!سرتو بالا بگیر! امشب شب حرّه ، شب پشیموناس، امشب شب بیچاره هاس، به خدا از سر شب تا حالا هی دارم فکر میکنم سال گذشته و سال های قبل شب اول ماه مهمونی ات که می شد چقدر ذوق داشتم. الان میرم بین خوبها میشینم... امسال نمیدونم چه سری گفتی فقط خودت بیا تنها بیا... امسال خلوتش کردیم. گفتی همه جا رو برات خلوت میکنم. بیای تو یه فضای کاملا خلوت و خودمونی با هم حرف بزنیم... نگاهمون اینجوری باشه به خدا خدا همه جا رو برامون خلوت کرده. امشب اومدم آشتی کنون، شب اول اومدم آشتی کنم) هر که با ذکر یاعلی برخاست تا قیامت ز پا نمی‌افتد هر که با مرتضی علی آمد پس ز چشم خدا نمی‌افتد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. یا الله! یک عدّه، به اخبار، تمایل دارند بر فلسفه یک نِحله، محل بُگْذارند بر صوفی و درویش، گروهی، یارند یک فرقه، سیاست‌زده و آوارند از غیبتِ حق، گُم شده بر مردم، راه " عجّل لولیّک الْفَرَج، یا اللّه " یک قوم به اسم دین، به کام ِ شیطان... هستند مُقَلّدِ مرام شیطان با اسم ِ هنرمند، غلام شيطان دارند به کف بیرقِ نام شیطان بس، در به دریم و در تمنّای پناه " عجّل لولیّک الْفَرَج، یا اللّه " از صَدر به ذیل، ظلم کردیم به او اُفتاد ز كف، آب و زمینْ خورد سبو افتاد بشر، در فِتَنِ تو در تو آن منجىِ موعود، خداوندا! کو؟ شب، سیطره انداخته در هجر پگاه " عجّل لولیّک الْفَرَج، یا اللّه " تعجیلِ فرج بر لب و دل، جای دگر ندبه به لب و جمعه، به پَروای دگر هستی تو به دنبال تمنّای دگر " عجّل لولیّک الْفَرَج " های دگر افسوس که گردیده به ما عُمْر، تباه " عجّل لولیّک الْفَرَج، یا اللّه " با این همه، ما تشنه‌ی این دریاییم با این همه، ما منتظر فرداییم با این همه، ما عاشق این آقاییم بیزار ز ظلمتکده‌ی دنیاییم بر صِدق دعا، حال بدِ ماست گواه " عجّل لولیّک الْفَرَج، یا اللّه " سه شنبه ۹ فروردین ۱۴۰۰ .
. السلام عليک يا قاسم ابن الحسن (ع) آيينه روى مجتبايى قاسم مستغرق ذات کبريايى قاسم مثل على اکبرى براى ارباب چشم تو کند گره گشايى قاسم حالا که پسر دار شده شاه کريم داغ است بساط هر گدايى قاسم از گوشه لبهات عسل ميريزد مدهوش ز باده بقايى قاسم دل ميبرد از همه مناجات شبت مانند حسن چه خوش صداى قاسم قسمت نشده اگر امامت بکنى معصومى و از گنه جدايى قاسم تحت الهنکى که بسته اى شاهد بود زيباى امام زاده هايى قاسم سوگند به پينه هاى پيشانى تو با سن کمت پير دعايى قاسم در کرب و بلا همه حرم دار شدند اخر تو خودت بگو کجايى قاسم گويا که حرم نداشتن ارث شماست بى مرقد و بى صحن و سرايى قاسم پشت سر تو دعاى نجمه زيباست از بسکه لطيف و دلربايى قاسم تو وارث تکسوار جنگ جملى الحق حسن کرب وبلايى قاسم زير پر عباس کشيدى شمشير شاگرد امير خيمه هايى قاسم گردن زده اى ازرق و اولادش را زيرا نوه ى شير خدايى قاسم در عرش براى تو على کف زده است تو وارث شاه لافتايى قاسم اى واى گرفتند همه دورت را چون گل به ميان خارهاى قاسم پهلوى تو ضربه خورده مثل مادر افتاده ميان دست و پايى قاسم زير سم اسب نرم شد پيکر تو بر داغ عظيم مبتلايى قاسم بازيچه قاتل است اين کاکل ناز گيسوى تو شد رنگ حنايى قاسم از کهنگى نعل کفن پاره نشد سر بسته شده چه روضه هايى قاسم جان داشتى و تن تو را کوبيدند فرق من و توست ماجرايى قاسم نجمه همه گيسوان خود را مى کند تو قاتل او به نيزه هايى قاسم .