.
.
508 _ السلام علیک یا اباعبدالله
( #شور #زمزمه )
#امام_حسین
#سبک_حسین_آقام_همه_میرن_تو_میمونی_برام
سلام آقا به خاک کربلای تو سلام
به پرچم و به گنبد طلای تو سلام
به زائر و به قبر زیر پای تو سلام
به روی خاک به پاره پاره پیکرت سلام
به روی نی به آن سر مطهرت سلام
به کاروان به گریه های خواهرت سلام
ای همدم تنهایی قبر و معاد من
قسم به عشق عشقت نمیرود ز یاد من
پس از اجل فقط تو میرسی به داد من
ای بی کفن یاد توام وقتی شوم کفن
زیر لحد حسین حسین دارم به لب سخن
قدم گذار به خانه ی تاریک قبر من
دستم بگیر افتاده ام در آتش گناه
با گریه ام به روضه ات آورده ام پناه
تنهام نزار ای مانده تنها بین قتلگاه
#شور_امام_حسین_ع
#زمزمه_امام_حسین
#میثم_مومنی_نژاد ✍
👇
.
📋 یا من یعطی الکثیر بالقلیل
#واحد #امام_حسین
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یا مَنْ یُعْطِی الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ
میبخشی نوکرات و بیدلیل
میبینی بازم التماسم و
آقام آقام آقام الدَّخیل
خطا دیدی کربلا دادی
چقدر حاجت به گدا دادی
چقدر حال تو رو بد کردم
ولی تو به من حال بُکاء دادی
« الحمدالله که تویی یارم ابا عبدالله
الحمدالله که تورو دارم ابا عبدالله
الحمدالله که تورو دارم ابا عبدالله»
يا مَنْ اِحْسانُهُ قَديم حسین
امام حسن میگه کریم حسین
بچه بودیم و از بزرگترا
یاد گرفتیم فقط بگیم حسین
بدی کردم پدری کردی
برا نوکر سَروری کردی
بهم گفتی تو رو بخشیدم
آخه واسم عمری نوکری کردی
خطا دیدی کربلا دادی
چقدر حاجت به گدا دادی
چقدر حال تو رو بد کردم
ولی تو به من حال بُکاء دادی
« الحمدلله تو چقدر مردی اباعبدالله
الحمدلله بغلم کردی اباعبدالله
الحمدلله بغلم کردی اباعبدالله»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇👇
36.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #شب_زیارتی #امام_حسین
🔸 #شور | يا من يعطي الكثير بالقليل ، می بخشی نوکراتو بی دلیل
🔹کربلایی سید رضا نریمانی
4_5791840630757921078.mp3
10.68M
.
ای وای پر از زخمی ای وای پر از خونی
عطشان اگه بودی عریان نمیمونی
نترس اگه غارت شده پیروهنت
چادرمو میندازم رو بدنت
منم شبیه خیمه هات میسوختم
کاشکی خودم برات کفن میدوختم
خدای من خدای من
عریانه بچه ی باحیای من
خدای من خدای من
ببین چقدر تنهان بچه های من
بُنَیَ بُنَیَ بُنَیَ بُنَیَ
****
دیدم توی مقتل سینت پر از تیره
شمر از سنان داره خنجر رو میگیره
تیرا رو از سینت بیرون میکشه
میشینه روی سینه تا آماده شه
با خنجرش ضربه ی محکم میزنه
رگای نامرتبت سهم منه
خدای من خدای من
کشتن بچمو جلو چشای من
خدای من خدای من
به هیچکسی نمیرسه صدای من
بُنَیَ بُنَیَ بُنَیَ بُنَیَ
****
گودال پر از خونِ خیمه تو آتیشه
رفتید تو و عباس زینب غریب میشه
با اینکه ریختن سرِ تو قبیله ای
ولی تو فکر خواهرت عقیله ای
زجر که دخترا رو هر بار میزنه
سرِ تو روی نیزه ها زار میزنه
خدای من خدای من
سر بریدن بچمو روی پای من
خدای من خدای من
قهقه میزنن به ناله های من
بُنَیَ بُنَیَ بُنَیَ بُنَیَ
.
🔊 #شب_سوم_رمضان
🔸#مناجات خوانی ماه مبارک رمضان l شب سوم
📆 چهارشنبه ۲۳ اسفند ماه ۱۴۰۲
🔷 حاج #سید_رضا_نریمانی
🔊 #مناجات_و_روضه | اگر ابرم چرا باران به این صحرا نمی بخشم؟
🔊 دعای #ابوحمزه_ثمالی / أَنْتَ المُحْسِنُ وَنَحْنُ المُسِيئُونَ، فَتَجاوَزْ يارَبِّ عَنْ قَبِيحِ
🔊 #روضه / اینجا بهانه ها خودشان جور می شوند
🔊 #شور / من همه چیمو باختم و دیگه حتی آبرویی هم ندارم
🔊 #دم_پایانی / این دل تنگم عقده ها دارد، گوییا میل کربلا دارد
👇👇👇👇👇
Fadaeian_Ramazan1402_Shab03 (1).mp3
21.62M
#مناجات
اگر ابرم چرا باران به این صحرا نمی بخشم
گمانم بُخل دارم چونکه چون دریا نمی بخشم
من از تو عفو می خواهم سحرها ، روزها اما
نمی دانم چرا همسایه خود را نمی بخشم
چه إرحم تُرحمی خواندم شب و وقتی که صبح آمد
عیالم بخشش از من خواست ، دید اما نمی بخشم
خطایی می کند گهگاه فرزندم خداوندا
چرا وقتی پشیمان شد ، خداوندا ! نمی بخشم
شفای قلب بیمارم مناجات ابوحمزه است
تو هم من را ببخشی ، خویش را مولا ! نمی بخشم
خطا کارم ، گنهکارم ، پر از عصیانم اما من
پریشانم ، پشیمانم ، نگو آقا ! نمی بخشم
تو حق داری از این بیچاره رویت را بگردانی
به من هر چیز می خواهی بگو ، إلّا نمی بخشم
شفیع آورده ام با خود ، ببین غمگین زهرایم
نگو با من ؛ تو را در روضه زهرا نمی بخشم
#محسن_ناصحی✍
Fadaeian_Ramazan1402_Shab03 (2).mp3
40.69M
#ابوحمزه
أَنْتَ المُحْسِنُ وَنَحْنُ المُسِيئُونَ، فَتَجاوَزْ يارَبِّ عَنْ قَبِيحِ
4_6023979842125435398.mp3
18.65M
#روضه_حضرت_رقیه
اینجا بهانه ها خودشان جور می شوند
کافی ست زیر لب پدرت را صدا کنی
کافی ست یک دو بار بگویی گرسنه ام
یا ناله ای به خاطر زنجیر پا کنی
--
اصلا نه، بی بهانه زدن عادت همه ست
حرف گرسنگی نزدم باز هم زدند
دیدم که بر لبان تو می خورد پشت هم
چوب تری که قبل لبت بر سرم زدند
--
آن قدر پیش طفل تو خیرات ریختند
نان های خشک خانه یشان هم تمام شد
امروز هم به نیت تفریح آمدند
عمه کجاست چادر من؟ ازدحام شد
--
صبح و غروب و شام که فرقی نمی کند
ما را خلاصه غالب اوقات می زنند
یک در میان به روی من و عمه می خورد
سنگی که سمت خیمه ی سادات می زنند
--
از آن شبی که زجر مرا دست عمه داد
لکنت زبان من، نه، مداوا نمی شود
پیر زنی که موی مرا می کشید گفت
زلفی که سوخته گرهش وا نمی شود
--
دستی بکش به زبری رویم که حق دهی
نامرد های شام چه مردانه می زنند
دیدم به روی نیزه و پرسیدم از عمو
دارند حرف کار که در خانه می زنند؟
سنگین شده ست گوشم و بهتر که نشنوم
بر روی قیمت اسرا چانه می زنند
......
تا رفتم از حال ، گوشواره خلخال
گم کردم
اینا چیزی نیست ، بابا تو گودال
گم کردم
با صورتم ، چیکار کنم
فقط بگید کدوم طرف فرار کنم
چجوری دست ، به موم زدن
منو درست جلو سر عَموم زدن
خشکه حلقومم ، گفتم مظلومم
بدتر زد
بعد از هق هق ها ، تا دید آرومم
بدتر زد
یه جوری زد ، که جون بدم
یه روز بیا زجرو بهت نشون بدم
همون که قدبلند تره
یه ساعتم از زدنم نمیگذره
این پهلو ناقص ، این بازو بی حس
ای بابا
ما رو چرخوندن ، مجلس به مجلس
ای بابا
یه شهری و ، شریک کنن
فقط میخواستن عمه رو کوچیک کنن
چجور بگم ، که پیر نشد
این خونواده مردشم اسیر نشد