eitaa logo
امام محله ستایشگر
182 دنبال‌کننده
205 عکس
216 ویدیو
109 فایل
هنر یك شیوة بیان است. یك شیوة ادا كردن است. تنها این شیوة بیان از هر تبیین دیگر رساتر،‌ دقیق‌تر، نافذتر و ماندگارتر است. امام خامنه ای جهت ارتباط با ادمین کانال با آیدی زیر در ارتباط باشید 🆔 @Karim6
مشاهده در ایتا
دانلود
هر کسی وقت گرفتاری سراغش را گرفت روزی سالانه‌ی دیگِ اجاقش را گرفت رو به رو شد هرکسی با حُسنِ زیبای حَسَن او وفاقش داد و از قلبش نفاقش را گرفت دست خالی هر‌ کسی آمد به دیدار کریم دستِ پُر برگشت و عمری ارتزاقش را گرفت نوکری، در بین روضه گفت: آقا کربلا! بعد هیئت رفت ویزای عراقش را گرفت خواب دیدم فرش‌های دست‌باف اصفهان در حرم سرتاسر صحن و رواقش را گرفت شاعری می‌خواست مدحش را بگوید ناگهان غم به جان او نشست و اشتیاقش را گرفت ✍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چـہ گـدایۍ بـه تـو رو زد ڪه ضـریح بخشیدے؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بَس‌که آقاست‌به‌دنبال‌گدا‌میگردد نازعشاق‌کشیدن‌زِمَرام‌حسن‌است
از همان روز ازل مستِ مرامِ حسنم عاشقِ گوش به فرمانِ کلامِ حسنم تا ابد نوکر پابست و غلامِ حسنم من حسینی شده ی دستِ امامِ حسنم
هنر دست تو بگذشته فزون از سخنم چه توان گفت که وامانده ز حیرت دهنم دیدم از قطره ی خون لاله بروید و نوشت من حسینی شده ی دست امام حسنم
من اگر گریه برایت نکنم میمیرم تو مپندار که من غیر تو دلبر گیرم تا ابد از غم تو گریه کن و سینه زنم من حسینی شده ی دست امام حسنم
گرفته دست مرا بارها مرام حسن رسیده است به من لطف مستدام حسن من احترام شدم محض احترام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن هزار بار بمیرم دوباره زنده شوم به بارگاه امام کریم بنده شوم مرا ز کوی کریمان جدا شدن هرگز و هر دری به جز این خانه را زدن هرگز و صبح و ظهر و شب اینجا نیامدن هرگز من و جدایی از دامن حسن هرگز خدا مرا به هوای دگر رها نکند من و جدا شدن از مجتبی خدا نکند شمایلی ز بهشت آمد و هویدا شد به نور چهره ی او ممکنات زیبا شد گره ز کار جهان و جهانیان وا شد ستاره ای بدرخشید و ماه زهرا شد به آفتاب جمالش , به کعبه ی خالش به هوش بودم از اول… ربود تمثالش هماره روح دعا , کعبه ی عبادات است شفیع روز جزا , قبله گاه حاجات است حسن نمود حسن هاست , جمع خیرات است امام زاده و سر سلسله , به سادات است کریم چارم دنیای پنج تن آمد خبر دهید که آقایمان حسن آمد سر ارادتم از افتخار خم گردد گدا به حرمت ارباب محترم گردد خدا بخواهد اگر پرچمی علم گردد امام زاده ی ما صاحب حرم گردد مدینه الحسنی در بقیع میسازیم رواق و گنبد و صحنی وسیع میسازیم رواست محتشمی وصف مجتبا بکند و دست فرشچیان طرح نو به پا بکند زنی النگوی خود نذر آن بنا بکند که گنبد حرمش را چو کربلا بکند در ورودی باب الکریم در زدنی ست ورودی حرمش صحن جامع حسنی ست چراغ صحن , برایش ز ماه میسازیم دخیل پنجره هایش , نگاه میسازیم و باب ساعت مخصوص شاه میسازیم برای قاسم او حجله گاه میسازیم بزرگ کرده برای کریم , نسلی را به نام نجمه نماییم صحن اصلی را قرار و وعده ی ما صحن مجتبی باشد شب زیارتی اش هم دوشنبه ها باشد همیشه دور ضریحش سر و صدا باشد و مثل کرببلا هم برو بیا باشد شبیه هر شب جمعه , شبیه کرببلا دوشنبه های بقیع و زیارت زهرا علیرضا وفایی(خیال)
ز لغت نامه، سِزَد پاک شود.... اسم کریم مکتوب شود بجای آن، نام حسن(ع)... محمد عباسی