Zamineh.mp3
6.9M
#زمینه(بسیار زیبا)
صدای مادرت میاد
با نوای
💎#حاج_عباس_طهماسب_پور
#زمینه(شب جمعه)
صدای مادرت میاد
عالمو غم، بر میداره
حرم قُرُق میشه براش
تا فاطمه،پا میزاره
شب های جمعه
حرم، غوغا میشه
درای آسمون
رو صحنت،وا میشه
#آخه_زائر_شیش_گوشه_خوده_زهرا_میشه
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
صدای مادرت میاد
عالمو غم، بر میداره
حرم قُرُق میشه براش
تا فاطمه،پا میزاره
میگه پسرم،لب تشنه با دِشنه
تورو کشتند آبت ندادند
میسوزه دلم از این غم، یه مرهَم
واسه دل بیتابت ندادند
😭#تورو_کشتند_آبت_ندادند
ُبُنَیَّ قتلوکَ عطشانا
بُنَیَّ قتلوکَ عطشانا
بُنَیَّ قتلوکَ عطشانا
شب های جمعه
حرم، غوغا میشه
دَرای آسمون
رو صحنت،وا میشه
#آخه_زائر_شیش_گوشه_خوده_زهرا_میشه
صدای مادرت میاد
عالمو غم، بر میداره
حرم، قُرُق میشه براش
تا فاطمه،پا میزاره
میگه پسرم،لب تشنه با دِشنه
تورو کشتند آبت ندادند
میسوزه دل از این غم یه مرهم
واسه دل بیتابت ندادند
😭#تورو_کشتند_آبت_ندادند
بُنَیَّ قتلوکَ عطشانا
بُنَیَّ قتلوکَ عطشانا
بُنَیَّ قتلوکَ عطشانا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا قیامت بخدا سینه زن اربابیم
بسم الله الرحمن الرحیم
#فیش_روضه_امام_جواد_علیه_السلام
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الْبَرَّ التَّقِيَّ الْإِمامَ الْوَفِيَّ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الرَّضِيُّ الزَّكِيُّ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللّٰهِ(زیارت امام جواد علیه السلام)
ای انس و جان گدای تو یا حضرت جواد
شرمندۀ عطای تو یا حضرت جواد
دائم ز کار خلق گره باز میکند
دست گرهگشای تو یا حضرت جواد
قبر مطهر تو در آغوش کاظمین
دلهای ماست جای تو یا حضرت جواد
🔰«خوشبحال اونایی که این روزها مهمان امام جواد علیهالسلام هستند، جای همه ما خالی، آخرین باری که رفتی حرمش کی بود؟ یاد حرم باباش امام رضا علیهالسلام نیوفتادی؟ کاظمین بوی امام رضا علیهالسلام میده هم پدر هم پسر امام رضا علیهالسلام انشاءالله قسمت همه ما یه چنین شبی کاظمین حرم باصفای امامین کاظمین.
بریم ببینیم امشب منزل آقا جواد الائمه چه خبره؟»
این غم کجا برم که بسی بر تو شد ستم
از یار بیوفای تو یا حضرت جواد
تو در میان حجره زدی ناله و گریست
قاتل هم از برای تو یا حضرت جواد
آتش گرفت حجرۀ دربسته چون دلت
از اشک بیصدای تو یا حضرت جواد
قلب تو پارهپاره شد و شهر کاظمین
گردید کربلای تو یا حضرت جواد
بالله قسم رواست که مرغان آسمان
گریند در عزای تو یا حضرت جواد
با آن همه وفا و محبت که داشتی
شد زهر کین سزای تو یا حضرت جواد(۱)
****
امام رضا علیهالسلام فرمودند:«اين مولودى است كه براى شيعيان ما، با بركت تر از او زاده نشده است» (۲) دنبال چی می گردی تا امام جواد داری زندگیت مشکل افتاده برکت از زندگی و درس و مال و هرچی فکر می کنی رفته امشب وقتشه بیایید باهم متوسل بشیم.
معتصم ملعون دنبال راهی میگشت تا امام جواد علیهالسلام را به شهادت برسونه.معتصم به ام الفضل پیشنهاد كرد كه حضرت جواد(ع) را مسموم كند. او این کار را کرد و بعد از یک دادن به امام گریه کرد امام نیز خبر از نحوه شهادت او داد.
(«إِنَ الْمُعْتَصِمَ جَعَلَ یَعْمَلُ الْحِیلَةَ فِی قَتْلِ أَبِی جَعْفَرٍ ع وَ أَشَارَ عَلَى ابْنَةِ الْمَأْمُونِ زَوْجَتِهِ بِأَنْ تَسُمَّهُ لِأَنَّهُ وَقَفَ عَلَى انْحِرَافِهَا عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع وَ شِدَّةِ غَیْرَتِهَا عَلَیْهِ لِتَفْضِیلِهِ أُمَ أَبِی الْحَسَنِ ابْنِهِ عَلَیْهَا وَ لِأَنَّهُ لَمْ یُرْزَقْ مِنْهَا وَلَدٌ فَأَجَابَتْهُ إِلَى ذَلِكَ وَ جَعَلَتْ سَمّاً فِی عِنَبٍ رَازِقِیٍ وَ وَضَعَتْهُ بَیْنَ یَدَیْهِ فَلَمَّا أَكَلَ مِنْهُ نَدِمَتْ وَ جَعَلَتْ تَبْكِی فَقَالَ مَا بُكَاؤُكِ وَ اللَّهِ لَیَضْرِبَنَّكِ اللَّهُ بِعَقْرٍ لَا یَنْجَبِرُ وَ بَلَاءٍ لَا یَنْسَتِرُ فَمَاتَتْ بِعِلَّةٍ فِی أَغْمَضِ الْمَوَاضِعِ مِنْ جَوَارِحِهَا صَارَتْ نَاصُوراً »بحار الأنوار، المجلسی، ج50، ص17 )
امام رو به شهادت رساندن بدن امام را پشت بام گذاشتند تا از بین برود ولی چون متوجه معجزات آن شدند و ترسیدند که بیشتر از این مردم به کرامت این خانواده پی ببرند دستور داد تا اجازه دفن بدن مطهر را بدهند.
♻️با این که امام در شهر خودش نبود،پیکر مطهر امام جواد علیهالسلام را امام هادی علیه السلام غسل داد کفن کرد موقع تشییع جنازه (۱۲۰۰۰) دوازده هزار نفر حاضر شدند. (الامام الجواد من المهد الی اللحد، همان، ص407.)
یک جمله عرض کنم به امام جواد علیهالسلام
اما لایوم کیومک یا ابا عبدالله...
بهر تو کفن بود ولی وای حسین
غم سایه فکن بود ولی وای حسین
بدن امام حسین را هم سه شبانه روز«مُلْقاً ثَلاثاً بِلا غُسْلٍ وَ لا کفَنٍ.» نه غسلی، نه کفنی، نه تشییعیی،
(۱)شاعر: حاج غلامرضا سازگار
(۲). شيخ مفيد، الارشاد، قم مكتبه بصيرتى، ص 319
🌐@emame_setayesh
enc_16871003049376181651076.mp3
7.12M
#زمینه
حجره در بسته امامم خسته رضا کنار بدن جوادش نشسته کنار جیگر گوشه اش به سر میزنه مادر به یاد تن و نیزه به یاد سر و خنجر حجره شده کربلا فاطمه صاحب عزا سر امام جواد رو پای امام رضا کنار جیگر گوشه اش به سر میزنه مادر به یاد تن و نیزه به یاد سر و خنجر صدات میزنم با قلب شیدا با روضه ات میبارم دریا دریا جوادالائمه یابن الزهرا میزنه پرپر با حال مضطر نگاهش به بابا و سرش رو دامان مادر رضا روضه میخونه برا پیکر رو بام به یاد تن و گودال به یاد سفر شام تا که دلامون میشه کبوتر کاظمین میرسه بازم ندای فابک علی الحسین عزیز دو عالم یا ثارالله من امسال محرم انشاءالله میمیرم برات یا ابی عبدالله با آه سوزان با کام عطشان کجا میخواهی بری بدون زینبت حسین جان میگه وقت وداعش تو آغوش برادر کجا میری عزیزم عزیز دل خواهر پیش چشم خواهرت میان سراغ سرت جسمت رو میپوشونن با چادر مادرت ای آرام جانم یا ولی الله حبیبی فوادی فی امان الله حسین جان حسین جان ابی عبدالله#محمود_کریمی #شهادت_امام_جواد .
بسم الله الرحمن الرحیم
#مناجات_باامام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه
#روضه_امام_جواد_علیه_السلام
برگرد ای توسل شبزندهدارها
پایان بده به گریۀ چشمانتظارها
از یک خروش نالۀ عشاق کوی تو
«حاجت روا شوند هزاران هزارها»
یک بار نیز پشت سرت را نگاه کن
دل بسته این پیاده به لطف سوارها...
ما را به جبر هم که شده سر به زیر کن
خیری ندیدهایم از این اختیارها
باید برای دیدن تو «مهزیار» شد
یعنی گذشتن از همگان «محض یار»ها...
یک بار هم مسیر دلم سوی تو نبود
اما مسیر تو به من افتاده بارها
شبها بدون آمدنت صبح ظلمتاند
برگرد ای توسل شب زندهدارها
این دستها به لطف تو ظرف گداییاند
ای أیّهاالعزیز تمام ندارها
#امام_جواد علیهالسلام
#غزل
🔹شوقِ سفر🔹
شبنشینانِ فلک چشم ترش را دیدند
همهشب راز و نیاز سحرش را دیدند
تا خدا سیر و سفر داشت همهشب، وَز اشک
غرق در لاله و گل رهگذرش را دیدند...
هر زمان رو به خدا کرد در آن خلوت اُنس
او دعا کرد و ملائک اثرش را دیدند...
همه سیراب از این چشمۀ رحمت گشتند
سائلان بخشش دُرّ و گهرش را دیدند...
عمر او آینۀ عمر کم زهرا بود
در جوانی همه شوق سفرش را دیدند
دود آهش به فلک رفت از آن حجرۀ غم
شعلههای جگر شعلهورش را دیدند(۱)
♻️امام جواد علیه السلام هی ناله میزد « انا العطشان» اما همسر نانجیبش دستور داد درها رو ببندند کنیزکان هلهله کنند. یه کنیزی دلش سوخت رفت یه ظرف آبی بیاره نا نجیب تا دید کنیز ظرفی دستشه گفت این چه؟ ظرف رو به زمین زد، نذاشت یه جرعه آب به لبان پسر فاطمه برسه، گفت:اینجا ایستادم ببینم با لب تشنه جون میده..
کربلا هم هلال میگه تو گودال می شنیدم یکی میگه انا العطشان... ولی کسی آب به پسر فاطمه نداد*.آی گریه کن ها! کربلا هم انگار فقط یه نفر صدای حسین رو شنید،هلال سپرش رو پر از آب کرده،نزدیک گودال یه وقت دید نانجیب از گودال بیرون اومد،همه بدنش داره میلرزه،سئوال کرد،کجا داری میری؟آب برا کی داری می بری؟گفتم:برای پسر فاطمه می برم،دستارش رو باز کرد،گفت: بیهوده زحمت کشیدی،سر ابی عبدالله رو نشون داد...گفتم:نانجیب تو که کار خودت رو کردی،دیگه چرا بدن نحست داره میلرزه؟گفت:هلال!گوشه ی گودال لحظه ی آخر،هیچ خانومی نبود،اما وقتی خنجر روی گلو گذاشتم،یه وقت دیدم یه صدایی میاد:"بُنیَّ قَتَلوکَ عَطشانا"...حسین..."صلی الله علیک یا سیدناالمظلوم یااباعبدالله..."
فرشتگان هم ندا دادن «الا یا اهلَ العالَم قُتِلَ الحسین بکربلا عطشانا» حالا باید زینب هم همصدا ناله بزنه
🔰ای تشنه لب برادر زینب
ببین دل تنگم، شده اسیر غم همش میگیره
عشق مادر غریب، و بی یاور
مسافر آخر بدون تو خواهر داره میمیره.
📝 #سیدهاشم_وفایی
🌐@emame_setayesh
🔰 مرحوم حبیبالله چایچیان(حسان) دربارهی ماجرای سرودن شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» میگوید:
مادرم در آخرین لحظاتی که خدمتشان رسیدم، همیشه آن حال و هوای ارادت به چهارده معصوم را داشت و در همان حال که سکته کرده بود، دکتر را خبر کردیم.
♻️ دکتر مشغول گرفتن نوار شد و وقتی خواست برود، متأسفانه مادرم سکته دیگری کرد. من به دکتر آن را اعلام کردم. دکتر خطاب به من گفت: «فردی که این گونه سکته کند، کمتر زنده خواهد ماند!» به هر حال دکتر راهی شد و من خدمت مادر برگشتم و به ایشان عرض کردم، شما آرزویتان چیست؟
❇️ ایشان گفت: آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت رضا را زیارت کنم (و این نکته را هم بگویم که راه رفتن ایشان خیلی سخت بود و حال خوبی نداشت و من دو بازوی مادر را میگرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند.)
✅ با هواپیما به سمت مشهد رفتیم. نمیدانم در ایام تولد حضرت رضا بود یا شهادت، حرم خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم هم یقیناً مشکل و حتی برای مادرم غیرممکن بود،
🌟 گفتم مادرجان! از همین جا سلام بدهی، زیارتت قبول است. گفت: «ما قدیمیها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمیچسبد» گفتم: دل چسبیاش به این است که حضرت جواب بدهد.
🌺 هر چه کردم دیدم مادر قبول نمیکند. خلاصه بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت ضریح حرکت میکردیم؛ در همین حال دیدم که حال شعر برایم فراهم شد، من تمام توجهام را به شعر و الهامی که عنایت شده بود دادم، دیدم زبان حال مادرم است نه زبان حال من! و شعر تا «تخلص» رسید.
🌸 وقتی شعر به «تخلص» رسید دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمیتوانست برود، خودش را به ضریح رسانده بود و داشت ضریح را میبوسید و من هم ضریح را بوسیدم؛ و این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است...
♦️♦️
♻️ شعر کامل به شرح زیر است:
آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده
ای گل بیخار گلستان عشق
قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حریمت مَثل کهرباست
شوق و سبکخیزی کاهم بده
تا که ز عشق تو گدازم چو شمع
گرمی جانسوز به آهم بده
لشکر شیطان به کمین منند
بیکسم ای شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من
با نظری یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند
نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطابخش همه عالمی
جمله حاجات مرا هم بده
آن چه صلاح است برای «حسان»
از تو اگر هم که نخواهم بده
♦️♦️
🌹 "السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا"🌹
غزل
یا اسمع السامعین*یا ابصر الناظرین*یا اسرع الحاسبین*یا ارحم الراحمینیا حافظ کل غریب*یا مونس کل وحید*یا ناصر کل مظلوم*یا حافظ کل مسافر*یارب البیت الحرام*یا رب الشهر الحرام*یا رب البلد الحرام *یا رب الرکن و المقام*یا رب المشعر الحرام*یا رب المسجد الحرام
یاصاحب الزمان (عج)
خوش بحال عاشقی که با تو مَحرَم می شود
روزیِ چشمانِ او فیضی دمادم می شود
عاقبت هر کس دلش را شستشو داد از گناه
چشمهایش چشمة جوشانِ زمزم میشود
پلکهایت باز کن درهایِ رحمت را مبند
بی نگاهِ تو دل ِ ما خانة غم میشود
در سر و رویم شده پیدا کمی مویِ سپید
فرصت دیدار دارد گوئیا کم میشود
دلبرِ احرام بسته،لیلی ِ خیمه نشین
چون خمِ مویِ تو قامت هایمان خم میشود
این پیامِ ملت ما بود بر آل سعود
پاسخِ ما بر شما سیلیِ محکم می شود
تاقیامت مثلِ آن پیراهن غارت شده
حولة خونینِ این حُجاج پرچم می شود
بر مشامم میرسد هر لحظة بویِ کربلا
مادری آمادة ماهِ مُحرم می شود
مجلسِ روضه بهشت ماست بر زهرا قسم
زندگی بی گریه مانند جهنم می شود
سفره دارِ گریه بر ارباب شخصِ فاطمه است
مادرت صاحب عزایِ ذبحِ اعظم می شود
تاسحر مسلم میانِ کوچه ها آواره بود
اینچنین غربت گریبان گیر آدم می شود
زیر لب میگفت : جان مادرت کوفه میا
روزیِ زینب در اینجا درد وماتم می شود
دخترِ زهرا که جایش کوچه و بازار نیست
دارد اسباب پذیرایی فراهم می شود
ماجرایِ کوچه اینجا بر سرم تکرار شد
گیر کردن زیرِ پا سهم شما هم می شود
گوشة گودال،جایِ تنگ،زیرِ دست وپا
دنده ها اینگونه شکلش نا منظم می شود
قاسم_نعمتی
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه_عطش
#شب_جمعه
شب جمعه حرمت بوی محرم دارد
بانویی کنج حرم مجلس ماتم دارد
شب جمعه شده و باز دلم رفت حرم
دل آشفته ی من، صحن تو را کم دارد.
«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.»
شهرت ماست, محبان اباعبدالله
ریزه خواریم سر خوان اباعبدالله
نظر فاطمه از روز ازل بر ما بود
نام ما بوده به دیوان اباعبدالله
اشک ما از کرم زینب او تامین است
تا که هستیم پریشان اباعبدالله
“یاعلی”گفتم و دیدم که علی گفت؛”حسین”
پدرش رفته به قربان اباعبدالله
قلم عفو کشیدند به پرونده ی ما
تا نشستیم به ایوان اباعبدالله
دین ما را نبی آورد و حسین ابقاء کرد
زیر دینیم و مسلمان اباعبدالله
مرگ حق است, ولی در دل میدان خوب است
کاش باشم ز شهیدان اباعبدالله
مادرم لقمه ی نانی که سر سفره گذاشت
همه خوردیم به احسان اباعبدالله
جرعه آب خنکی خوردم و گفتم با اشک
به فدای لب عطشان اباعبدالله
رفته بودم سر بازار لباسی بخرم
یادم آمد تن عریان اباعبدالله
(علت سوختن چوب در آتش این است؛
چوبها خورده به دندان اباعبدالله…
آه از شام غریبان که به صحرا افتاد
شعله بر دامن طفلان اباعبدالله)(۱)
♻️انقدر تو کربلا به اونها سخت گذشت که هرجا رو نگاه می کردند یاد ابا عبدالله می افتادند، سختی های خودشون رو فراموش می کردند. آنقدر مصیبت اباعبدالله سخته که تو زیارت عاشورا تو فرازی می خونیم« مُصیـبَةً مـا اَعْظَمَـها وَ اَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الْاِسْلامِ وَ فى جَمیعِ السَّمواتِ وَالْاَرْضِ...»
منم یکیشو بگم
«جرعه آب خنکی خوردم و گفتم با اشک
به فدای لب عطشان اباعبدالله»
امام زين العابدين (ع) در شب سوم شهادت حضرت، بر روي سنگ قبر ايشان اين جملات را نوشتند: هذا قبر حسين بن علي بن ابيطالب، الّذي قتلوه عطشاناً غريباً ؛ اين قبر حسين فرزند علي اب ابيطالب است که او را تشنه و غريب به شهادت رساندند. اين همه ظلم بر امام رفته، اما عطش را ذکر مي کنند.
در تفسیر آیه ۳۷ سوره بقره که خداوند متعال می فرماید :
📋《فَتَلَقَّي آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ》
♦️پس آدم(ع) از پروردگارش کلماتی را آموخت و بسوی او توبه نمود.(۱)
آمده است که؛
وقتی خداوند متعال خواست که توبه ی آدم(ع) را قبول کند، جبرائیل را نزد او فرستاد تا به او تعلیم دهد.
آدم(ع) به امتداد عرش نگریست و اسماء مبارکه پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(علیهم السلام) را دید.
سپس جبرائیل این اسماء را برای آدم(ع) تلقین کرد و فرمود :
📋《یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ(ص)،
یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ(ع)،
یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ(س)،
یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ(ع) وَ الْحُسَیْنِ(ع) وَ مِنْکَ الْإِحْسَان》
در این هنگام؛
📋《فَلَمَّا ذَكَرَ اَلْحُسَيْنَ(ع) سَالَتْ دُمُوعُهُ وَ اِنْخَشَعَ قَلْبُهُ!》
♦️وقتی کلام جبرائیل به نام نامی امام حسین(ع) رسید و نام مبارکش را بر زبان آورد، حضرت آدم(ع) از شنیدن آن دلش شکست و اشکش جاری شد.
سپس آدم(ع) از جبرائیل پرسید :
📋《يَا أَخِي جَبْرَئِيلُ فِي ذِكْرِ اَلْخَامِسِ يَنْكَسِرُ قَلْبِي وَ تَسِيلُ عَبْرَتِي!》
♦️ای برادرم جبرائیل! وقتی نام پنجمی آمد قلبم به درد آمد و اشکم جاری شد!
جبرائیل در جواب به او فرمود :
📋《وَلَدُكَ هَذَا يُصَابُ بِمُصِيبَةٍ تَصْغُرُ عِنْدَهَا اَلْمَصَائِبُ》
♦️ای آدم، این فرزند تو مصیبت زده می شود به مصیبتی که همه مصیبت ها در نزد آن کوچک باشد!
آدم(ع) گفت : آن مصیبت چیست؟
جبرائیل فرمود :
ای آدم(ع)!
📋《يُقْتَلُ عَطْشَاناً غَرِيباً وَحِيداً فَرِيداً لَيْسَ لَهُ نَاصِرٌ وَ لاَ مُعِينٌ وَ لَوْ تَرَاهُ يَا آدَمُ وَ هُوَ يَقُولُ:
وَا عَطَشَاهْ! وَا قِلَّةَ نَاصِرَاهْ!
حَتَّى يَحُولَ اَلْعَطَشُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَلسَّمَاءِ كَالدُّخَانِ فَلَمْ يُجِبْهُ أَحَدٌ إِلاَّ بِالسُّيُوفِ وَ شُرْبِ اَلْحُتُوفِ فَيُذْبَحُ ذَبْحَ اَلشَّاةِ مِنْ قَفَاهُ وَ يَنْهَبُ رَحْلَهُ أَعْدَاؤُهُ وَ تُشْهَرُ رُءُوسُهُمْ هُوَ وَ أَنْصَارُهُ فِي اَلْبُلْدَانِ وَ مَعَهُمُ اَلنِّسْوَانُ كَذَلِكَ سَبَقَ فِي عِلْمِ اَلْوَاحِدِ اَلْمَنَّانِ》
♦️این فرزند تو کشته می شود در حالتی که تشنه و از وطن دور افتاده و تنها و بی یاور باشد و اگر می دیدی او را در حالی که تشنگی او حائل شود میان او و آسمان مانند دود سیاه از شدّت درد تشنگی!
و او می گوید : آه از تشنگی و کمی یاور!
پس جواب او را نگوید احدی مگر با شمشیرها و شربت های مرگ!
پس با همین حالت سر او را از قفا بریده می شود، مانند بریده شدن سر گوسفند، و خیمه هایش را غارت می کنند، و سر او و سرهای یارانش را بالای نیزه زنند و با زنانش در شهرها بگردانند.
از پیش در علم خدای منّان چنین نوشته شده است.
📋《فَبَكَى آدَمُ وَ جَبْرَئِيلُ بُكَاءَ اَلثَّكْلَى》
♦️پس حضرت آدم(ع) و جبرئیل هر دو مانند زنی که فرزند جوانش مرده باشد، گریه کردند.(۲)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
(۱) شاعر: رضا رسول زاده
(۲)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۴، ص۲۴۵
🌐@emame_setayesh
هفتم ماه است و باید چشم ها گریه کنند
پا به پای روضه های هل اتی گریه کنند
این قبیله بی نیاز از روضه خوانی منند
که فقط کافی است گویم کربلا گریه کنند
با همین گریه است که یک چند روزی زنده اند
پس چه بهتر اینکه بگذاریم تا گریه کنند
حال که گریه کن مردی ندارد این غریب
لااقل زنها برایش در منا گریه کنند
هر زمانی که میان خانه روضه می گرفت
امرش این بود اهل خانه با صدا گریه کنند
با سکینه می نشیند "شیعتی" سر می دهد
آه جا دارد تمام آب ها گریه کنند
چشم او شام غریبان دیده بین شعله ها
عمه هایش در هجوم اشقیاء گریه کنند
یاد دارد کعب نی هایی که مانع می شدند
چشم های زخم آل مصطفی گریه کنند
در قفای ذوالجناح با عمه آمد قتلگاه
انبیاء را دید با خیر النساء گریه کنند
عمه دردانه اش جان داد تا اهل حرم
یا شوند آزاد از زنجیر یا گریه کنند
یاد موی خاکی همبازی اش تا میکند
دخترانش مو پریشان ای خدا گریه کنند
جواد حیدری
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 من بخشیدمش
فقط یک گله ازش دارم...
🔰حضرت موسی علیه السلام داشت میرفت طور سینا برای مناجات با خدا، در بین راه یه کسی رسید و شروع کرد پیشش جیغ زدن و التماس کردن، (به تعبیر ما با یک عز و لابه ای) گفت من گناه کردم گناه بدی هم کردم ، داری میری از خدا بخواه منو ببخشه وقتی که داشت میرفت گناهشو به حضرت موسی علیه السلام گفت، حضرت موسی علیه السلام هم رفت و یادش هم بود ، عرض کرد به خداوند که این بنده جلوی ما رو گرفته این گاه رو کرده و پوزش می طلبه، این بنده رو مشمول رحمت و مغفرتت قرار بده،
خطاب رسید به حضرت موسی علیه السلام
« من بخشیدمش»
فقط برو بهش بگو من از تو یک گله دارم.
گله ام اینه که« چرا به تو گفت اینو؟!!!...»
که تو مطلع بشی و هر وقت چشمش تو چشم تو بیفته خجالت بکشه....
من نمی خواهم بنده من از کسی خجالت بکشه.
#مرحوم آیت الله آقامجتبی تهرانی
🌐@emame_setayesh