eitaa logo
🌹 معرفت افزایی مهدوی 🌹
71 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
68 فایل
💚السلام علیک یا اباصالح المهدی ادرکنی 💚 مطالب کانال جهت افزایش معرفت نسبت به مولای غریبمان آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و راهکارهایی جهت رضایت و زمینه سازی برای ظهور آن حضرت می باشد. کپی مطالب با ذکر صلوات جهت تعجیل در فرج ، آزاد است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃امروز دم غروب، عده‌ای از شیعیانت وقتی که دور عاشقی می‌زدند در حرم شاهچراغ، پادشاه عالم چراغ بختشان را روشن کرد و آنها را برای یک مهمانی ابدی پذیرفت. خوشا به سعادتشان و سر تو به سلامت. 🍃 برای عاقبت ما هم اگر شهادت در رکابت را مرحمت نمی‌کنی، شهادت در زیارت یا هیئت را رقم بزن. خون آنها بر بر زمین ریخت و دل تو خون شد؛ اما آقا! جان همۀ ما به فدایت، غم به دلت راه نده که ما برای کشته شدن در راه شما، سر از پا نمی‌شناسیم. سرت به سلامت صاحب عزا! @abbasivaladi
🍃حقیقت ایمان هنوز ایمانم به قدری زیاد نشده که یقین داشته باشم تو حواست به من هست. گاهی در خیالم این وسوسۀ ایمان سوز می‌گذرد که تو مرا فراموش می‌کنی. کاش باور می‌کردم که دلسوزتر از تو روی زمین پیدا نمی‌شود و کاش ایمان می‌آوردم که تعداد بی‌شمار آدم‌هایی که محتاج یادکرد تو هستند، حواست را از هیچ کدامشان حتی برای یک لحظه پرت نمی‌کند! مرا ببخش! تلاش می‌کنم هر چه زودتر به تو ایمان بیاورم. شبت بخیر حقیقت ایمان!
🍃بالحجّة باز هم شب قدر و باز هم سؤال همیشگی من که تو امشب کجایی آقا! و باز هم به دنبال قرآنی هستم که امشب به سر می‌گیری. من قرآنت را برای خودم نمی‌خواهم فقط برای همان چند دقیقه‌ای می‌خواهم قرآن به سر می‌گیرم قرآنت را به من بده خدا را به تو که قسم دادم زود قرآنت را پس می‌دهم آقا! قرآنت را که دادی،‌ جایی نرو. شب‌های قدر شلوغ است می‌ترسم تو را گم کنم در میان جمعیت و امانتت بماند پیشم. من به اندازۀ کافی زیر دِین تو هستم دیگر توانی باقی نمانده برایم که دِین بیشتری را تاب بیاورم. قرآنت را بده به من و بنشین در برابرم. وقتی خدا را قسم می‌دهم دوست دارم با انگشت اشاره‌ام تو را به خدا نشان بدهم و بگویم «بالحجّة بالحجّة». اگر هم اجازه‌ام بدهی دستم را روی شانه‌ات می‌گذارم و می‌گویم: «بالحجّة بالحجّة». بارها شده که خیال کرده‌ام اندازۀ مهربانی‌ات را فهمیده‌ام امّا کاری کرده‌ای که یقین کرده‌ام اندازۀ‌ مهربانی تو در ظرف فهم من نمی‌گنجد. پس می‌توان به یقین گفت تو مهربان‌تر از آنی که نگذاری سرم را روی شانه‌ات بگذارم و بگویم: «بالحجّة بالحجّة». و حتّی این قدر هم به خودم اجازه می‌دهم که با طرز نگاهم التماس کنم که بگذاری سرم را بگذارم روی سینه‌ات با تپش قلبت صدای خدا را بشنوم و فریاد بزنم: ‌«بالحجّة بالحجّة». حالا بگو کجایی تا بیایم قرآنت را به امانت بگیرم آقا!
🍃فرمانده مهربان اجازه بده باز هم به حرّ فکر کنم، به این که از وقتی به لشکر حسین آمد تا وقتی که به آسمان پر کشید، ساعتی بیش نگذشت و خدا به همین اندازه از عمرش به قدری برکت داد که روزگارها آمده و رفته و عالمی پای درس همین لحظه‌های کوتاه عمر حرّ نشسته‌اند. به حرّ که فکر می‌کنم، دلم پر از امید می‌شود و با خودم می‌گویم اگر حسین، حرّ را قبول نمی‌کرد، تا قیامت چگونه کسی چون او می‌توانست سوسوی امیدش را روشن نگه دارد که روزی اگر توبه‌کنان به سوی سپاه تو آمد، او را می‌پذیری؟ آقا! ما به حرّ مدیونیم که نگذاشت آرزوی شهادت در رکاب تو برایمان دست نایافتنی شود و مدیون‌تریم به جد غریبت حسین که توبۀ حرّ را قبول کرد و ما را امیدوار نگه داشت و چشم امیدمان به کرم توست که ما را اگر توبه کنیم، از سپاهت نمی‌رانی. شبت بخیر فرمانده مهربان! @abbasivaladi
فصل پاییز است و برگ‌ریزان و این روزها شهادت، خیلی سراغ دوستان تو را می‌گیرد و آنها را از زمین می‌کَند و به آسمان می‌برد. آرزوهای چند ده سالۀ یاران تو دارد محقق می‌شود. دنیا با همۀ شلوغی‌اش در حال خلوت شدن است؛ آخر یاران تو هر کدامشان ملتی هستند برای خودشان، وقتی یکی از آنها از زمین پر می‌کشد، یک ملت از روی زمین کم می‌شود. ببین در این چند صباح، چند ملت از روی زمین کم شده؟ وقتی به خلوت شدن زمین فکر می‌کنم، یاد خودم می‌افتم که اگر از دنیا بروم، آب از آب تکان نخواهد خورد. پس کی بناست من هم بشوم یکی از یاران تو و یکی از آن ملت‌هایی که وقتی می‌رود، زمین خلوت می‌شود؟ آقا! می‌شود دعا کنی من هم ملتی بشوم برای خودم؟ شبت بخیر بزرگ‌ترین ملت خدا! @abbasivaladi