#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان
📃قسمت صد و هفتادم
❇️ مقابله با غارت سفیانبنعوف غامدی در شهر الأنبار
🔸ششمین توطئهٔ معاویه: اعزام سفیانبنعوف غامدی برای غارت الأنبار
[ پس از بازگشت پیروزمندانهٔ «بُسر» به شام, معاویه تصمیم گرفت در عراق به غارت بزرگی دست بزند. برای این منظور، به سفیانبنعوف غامدی با ششهزار نیرو مأموریت داد که به منطقه «هیت» و شهر الأنبار حمله کرده و اموال مردم را غارت کنند و شیعیان را بکشند. أشرسبنحسّانبکری، فرماندار شهر، با نیروی اندکش، از شهر دفاع کرد تا به شهادت رسید و شهر غارت شد. وقتی خبر این غارت به کوفه رسید، در جمع مردم سخنرانی کردم: ]
🔻ای مردم، برادر «بکری» شما در الانبار به شهادت رسید. او مردی بزرگ و عزیز بود که از هیچ پیشامدی هراس نداشت...
[ سپس آنها را دعوت به مبارزه با دشمن کردم، پاسخی دریافت نکردم. از منبر پایین آمدم و پیاده به سوی نُخَیله حرکت کردم. در پادگان نخیله، سعیدبنقیسهمدانی را به همراه هشت هزار نفر مأموریت دادم به مقابله با سفیانبنعوف بروند.
🔸جهاد در راه خدا دری از درهای بهشت است
[ در این ایام، از شدت ناراحتی بیمار شده بودم و توان ایستادن و سخنرانی نداشتم. نامهای خطاب به مردم نوشتم و در کنار «دربالسدّه» مسجد نشستم و از سعد خواستم که نامه را برای مردم بخواند: ]
🔻بسم الله الرحمن الرحیم
...ای مردم، جهاد در راه خدا دری از درهای بهشت است که خدا آن را به روی بندگان خاص خود گشوده است. جهاد، لباس تقوا و زره محکم و سپر مطمئن خداست. کسی که جهاد را ناخوشایند داند و آن را ترک کند، خداوند جامهٔ ذلت و زبونی بر او پوشانَد، دچار بلا و مصیبت شود، کوچک و ذلیل گردد....
[ در این نامه به شدت از مردم در مورد کاهلیشان برای جهاد و مبارزه گلایه کردم و آنها را سرزنش نمودم؛ و آرزو کردم ای کاش هیچگاه آنها را نمیدیدم. ]
🔸حق من بر شما بسیار واجب تر از حق اشتر است
[ بار دیگر بالای منبر رفتم و برای مردم خطبه خواندم و آنان را به جهاد دعوت کردم: ]
🔻اما بعد، ای مردم، به خدا سوگند، تعداد جمعیت شهر شما نسبت به جمعیت شهرهای دیگر، بیشتر از تعداد جمعیت انصار نسبت به جمعیت عرب است. انصار دامن همت به کمر بستند و با جدیت، دین خدا را یاری کردند. آنها روابط خود با عرب را گسیختند، هر پیمانی که با یهود داشتند، برهم زدند، با مردم «نجد» و «تهامه» و «مکه» و «یمامه» و مردم دشت و کوهسار جنگیدند و برای دفاع از دین نیزهها برافراشتند و در میدان نبرد، با تمام توان پایداری ورزیدند.
[ مردی از میان جمعیت برخاست و گفت: تو محمّد نیستی و ما نیز آن مردمی که یاد کردی نیستیم. ما را به افزونتر از طاقتمان مکلف نساز!
همهمه و سر و صدا فضای مسجد را پر کرد. شنیدم کسی گفت: امروز معلوم شد که امیرالمؤمنین و همراهانش چه بسیار به اهل نهروان نیازمند هستند! و مردی با صدای بلند گفت: و امروز برای مردم عراق جای خالی مالک اشتر آشکار شد. به راستی که اگر اشتر زنده بود، شاهد این همه جنجال و آشوب نبودیم و هرکس میدانست چه بگوید! به آنان گفتم: ]
🔻مادرانتان در عزایتان بگریند! حق من بر شما بسیار واجبتر از حق اشتر است. آیا اشتر جز حق یک مسلمان، حق دیگری بر شما داشت؟
[ و با ناراحتی از منبر پایین آمدم. ]
🔸سقوط شهر الانبار توسط افراد غارتگر معاویه
[ کمیل که استاندار منطقه «هیت» بود، بدون اجازهٔ من، برای مقابله با غارت «قرقیسیا» رفته بود و هنگامی که سفیانبنعوف وارد منطقهٔ هیت شد، کمیل حضور نداشت که از منطقهاش دفاع کند؛ به همین دلیل، شهر الانبار هم سقوط کرد. از بیتدبیری کمیل عصبانی بودم و نامهای عتابآمیز به وی نوشتم و بخاطر بیتدبیری و اندیشهی ناقصش، اورا سرزنش کردم. ]
🔸از این پس به سراغ هیچ جنگی نمیروی، مگر اینکه از من اجازه بگیری
[ کمیل برای جبران اشتباهی که کرده بود، و این بار نیز بدون اجازهٔ من، به مقابله با عبدالرحمانبنقباث که بهدنبال غارت «جزیره» بود، رفت و او و لشکرش را شکست داد و طی نامهای خبر این پیروزی را به من داد. در پاسخ نامه کمیل نوشتم: ]
🔻اما بعد، سپاس خدای را که هرآنچه بخواهد، برای افراد انجام میدهد... بهراستی که کار خوب و شایستهای برای مسلمانان انجام دادی و برای امام خویش خیرخواهی کردی. از گذشته نیز دربارهٔ تو چنین گمانی داشتم... اما توجه کن که از این پس به سراغ هیچ جنگی نمیروی و قدمی برای پیکار با دشمن خویش برنمیداری، مگر اینکه از من اجازه بگیری...
📚منابع:
۱. الغارات، ج۲، ص۳۲۴
۲. معانی الأخبار، ج۱، ص۳۰۹
۳. أنسابالاشراف، ج۲، ص۴۴۲
۴. الکامل، ج۳، ص۳۷۶
۵. شیخطوسی، الأمالی، مجلس۶، ح۴۵، ص۱۷۳
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه
#کانون_قرآن_و_عترت_خدمت_رضوی
@emameraouf
🌹سهم #روز_بیست_وپنجم از حکمت ۲۲۳ تا ۲۳۲ #نهج_البلاغه
═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════
📒 #حکمت223 : آن كس كه لباس حيا بپوشد، كسی عيب او را نبيند.
═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════
📒 #حکمت224 : با سكوت بسيار وقار انسان بيشتر شود و باانصاف بودن دوستان را فراوان كند و با بخشش، قدر و منزلت انسان بالا رود و با فروتنی، نعمت كامل شود و با پرداخت هزينه ها، بزرگی و سروری ثابت گردد و روش عادلانه، مخالفان را درهم شكند و با شكيبایی برابر بی خرد، ياران انسان زياد گردند.
═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════
📒 #حکمت225 : شگفتا كه حسودان از سلامتی خود غافل مانده اند.
═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════
📒 #حکمت226 : طمعكار همواره زبون و خوار است.
═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════
📒 #حکمت227 : (از ايمان پرسيدند) فرمود: ايمان، بر شناخت با قلب، اقرار با زبان و عمل با اعضا و جوارح استوار است.
═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════
📒 #حکمت228 : كسی كه از دنيا اندوهناك می باشد، از قضاء الهی خشمناك است و آن كس كه از مصيبت واردشده شكوه كند از خدا شكايت كرده و كسی كه نزد توانگری رفته و به خاطر سرمايه اش برابر او فروتنی كند، دو سوم دين خود را از دست داده است و آن كس كه قرآن بخواند و وارد آتش جهنم شود پس او از كسانی است كه آيات الهی را بازيچه قرار داده است و آن كس كه قلب او با دنياپرستی پيوند خورد، همواره جانش گرفتار سه مشكل است، اندوهی رهانشدنی، حرصی جدانشدنی و آرزویی نايافتنی.
═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════
📒 #حکمت229 : آدمی را قناعت برای دولتمندی و خوش خلقی برای فراوانی نعمتها كافی است. و سؤال شد از كلام خداوند " فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً " فرمودند: آن زندگی با قناعت است.
═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════
📒 #حکمت230 : با آن كس كه روزی به او روی آورده شراكت كنيد، كه او توانگری را سزاوارتر و روی آمدن روزگار خوش را شايسته تر است.
═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════
📒 #حکمت231 : (در تفسير آيه ۹۰ سوره نحل: خدا به عدل و احسان فرمان می دهد) فرمود: عدل، همان انصاف است و احسان، همان بخشش
═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════
📒 #حکمت232 : آن كس كه با دست كوتاه ببخشد، از دستی بلند پاداش گيرد.
(معنی سخن اين است كه آنچه انسان از اموال خود در راه خير و نيكی انفاق می كند، هر چند كم باشد، خداوند پاداش او را بسيار می دهد و منظور از (دو دست) در اينجا دو نعمت است، كه امام (علیه السلام) بين نعمت پروردگار و نعمت از ناحيه انسان را با كوتاهی و بلندی فرق گذاشته است كه نعمت و بخشش از ناحيه بنده را كوتاه و از ناحيه خداوند را بلند قرار داده است، بدان جهت كه نعمت خدا هميشگی و چند برابر نعمت مخلوق است، چرا كه نعمت خداوند اصل و اساس تمام نعمتها است، بنابراين تمام نعمتها به نعمتهای خدا باز می گردد و از آن سرچشمه می گيرد)
═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════
https://eitaa.com/joinchat/1140981855Cfc44be4b2b
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه
❤🍃
#کانون_قرآن_و_عترت_خدمت_رضوی
@emameraouf