#متن_بیانات
سخنرانی تلویزیونی بهمناسبت #سالگرد_ارتحال_امام_خمینی_(ره)
۱۴ /#خرداد/ ۱۴۰۰
#1400
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
چهاردهم خرداد دیگری فرا رسید و فضای عمومی کشور آکنده شد از یاد و خاطرهی آن شخصیّت عظیم، آن مرد بزرگ، آن رهبر بیجایگزین، آن دل عطوف، آن ارادهی پولادین، آن عزم سرشار از صلابت، آن ایمان عمیق و روشن، آن خردمند حکیم و دوراندیش. ملّت ما و کشور ما امروز و تا آیندههای دور به نگاهبانی از این یاد و خاطرهی عزیز احتیاج دارد.
جمهوری اسلامی؛ مهمترین ابتکار امام خمینی (ره)
صحبتی که من میخواهم امروز عرض کنم به ملّت عزیزمان، بحثی است دربارهی مهمترین ابتکار امام بزرگوار. امام ابتکارات زیادی داشتند لکن این مهمترین ابتکار امام است، و آن عبارت است از «جمهوری اسلامی»؛ این ابتکار امام بزرگوار بود؛ این همان مردمسالاری دینی است که زیر عنوان جمهوری اسلامی رسمیّت پیدا کرد و عنوان نظامِ برخاستهی از فکر و ارادهی ملّت ایران و رهبریِ امام بزرگوار شد.
صلابت و قاطعیّت امام و پیروزیهای جمهوری اسلامی، ساکتکنندهی دشمنان نظام
بحث را من از اینجا شروع میکنم که در بین نظامهای عالم -نظامهای انقلابی و نظامهایی که تشکیل شده در این یکی دو قرن اخیر- بنده هیچ نظامی را سراغ ندارم که به قدر جمهوری اسلامی دربارهی آن، پیشبینی زوال و نابودی و فروپاشی شده باشد. از روز اوّلی که جمهوری اسلامی تشکیل شد، بدخواهان، دشمنان، کسانی که نمیتوانستند این پدیدهی عظیم را هضم کنند و تحمّل کنند -در داخل کشور، خارج کشور- [گاهی] میگفتند جمهوری اسلامی تا دو ماه دیگر، گاهی میگفتند تا شش ماه دیگر، گاهی میگفتند تا یک سال دیگر بیشتر نمیتواند باقی بماند و از بین خواهد رفت. خب صلابت امام بزرگوار، قاطعیّت امام بزرگوار و بعد، پیروزیهای عظیم ملّت ایران در جنگ هشتساله و حوادث گوناگون دیگر، این همهمهها را فرو نشاند؛ یعنی بتدریج کم شد و کم شد و تقریباً در اواخر عمر امام تمام شد و این همهمهها دیگر وجود نداشت، لکن بعد از رحلت امام، دوباره بدخواهان جان پیدا کردند، امید پیدا کردند و شروع کردند آرزوهای خود را به صورت پیشگویی تکرار کردن و همان حرفها را بار دیگر گفتن. یک حزب فرسودهی قدیمی(۱) و البتّه خیلی پُرمدّعا در سال ۶۹ یک بیانیّهای داد و در آن بیانیّه اعلام کرد که جمهوری اسلامی در لبهی پرتگاه است؛ تعبیرش این بود که جمهوری اسلامی در لبهی پرتگاه است؛ یعنی یک تکانِ دیگر بخورد، جمهوری اسلامی ازبینرفته و ساقطشده است؛ این ]در[ سال ۶۹ [بود].
چند سال بعد هم، باز یک گروهی و یک دستهای -که آنها متأسّفانه مسئول هم بودند، جزو نمایندگان یکی از دورههای مجالس شورای اسلامی بودند(۲)- در یک نامهای اعلام کردند که فرصتی اندک برای جمهوری اسلامی باقی مانده؛ یعنی جمهوری اسلامی دیگر همین روزها [باقی] است و بایستی از بین برود. این هم یک گروه دیگر که البتّه تمایلات اینها هم تقریباً شبیه تمایلات همان حزب بود، یا تا یک حدودی به آن گرایش داشت. قبل از اینها و بعد از اینها هم، هم افراد، اشخاص، هم گروهها و دستهها -چه در داخل کشور، چه در خارج کشور زیر سایهی بیگانگان و دشمنان جمهوری اسلامی- از این حرفها میزدند، در رادیوها و مانند اینها پخش میشد و فروپاشی جمهوری اسلامی را به هم نوید میدادند؛ یعنی آرزوی خودشان را به صورت خبر و تحلیل و مانند اینها بر زبان میآوردند و به هم نوید میدادند. آخر کار هم همین یکی دو سال پیش بود که آمریکاییهای بزرگوار(!) حرف آخر را در این زمینه زدند؛ یک مقام عالیرتبهی آمریکایی(۳) با قاطعیّت اعلام کرد که جمهوری اسلامی چهلسالگی خودش را نخواهد دید. این پیشگوییها و پیشبینیها در مورد جمهوری اسلامی است. من یادم نمیآید در هیچ نظام دیگری این قدر و این همه از اوّل [تشکیل] تا سالها بعد، پیشگویی برای زوال و فروپاشی و نابودی شده باشد.
1
#متن_بیانات سخنرانی تلویزیونی در آستانه #انتخابات_ریاست_جمهوری_و_شوراها
۲۶ / #خرداد/ ۱۴۰۰
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
اللهمّ صلّ علی علیّ بن موسی الرّضا المرتضی ولیّک عدد ما فی علمک صلاة دائمة بدوام ملکک و سلطانک.
دههی مبارکه کرامت و میلاد حضرت علیّبنموسیالرّضا (صلوات الله و سلامه علیه) را تبریک عرض میکنم به همهی ملّت عزیزمان، به همهی مشتاقان زیارت آن بزرگوار که متأسّفانه مدّتها است که همه از این فیض بزرگ محروم ماندهایم. امیدواریم که خداوند متعال به برکت دعا و شفاعت این بزرگوار رحمت و لطفش را بر این ملّت روزبهروز افزون کند و برکات مجاورت ملّت ایران با این قبر مطهّر انشاءالله روزبهروز افزایش پیدا کند.
وظیفهی مردم در قبال انتخابات: مشارکت در انتخابات و نوع مشارکت
بحث امروز من صرفاً دربارهی انتخابات است. کمتر از ۴۸ ساعت دیگر یک رویداد سرنوشتساز در کشور اتّفاق خواهد افتاد و آن عبارت است از انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراهای شهر و روستا. قطعاً سرنوشت کشور در یک برههی زمانی، در همهی زمینهها -در زمینهی اقتصاد، مسائل فرهنگی، امنیّت، سلامت، غیره- وابستهی به عملی است که شما مردم ایران روز جمعه انشاءالله انجام خواهید داد؛ یعنی شما با حضور خودتان، با رأی خودتان، در واقع سرنوشت کشور را در همهی مسائل عمده رقم میزنید.
کار بزرگ مردم در روز جمعه اوّلاً اصل مشارکت، ثانیاً نوع مشارکت و نوع انتخاب خواهد بود که امیدواریم خدای متعال همهی دلهای ما را، دلهای ملّت ایران را هدایت کند تا بتوانیم به بهترین وجهی در این عرصه ظاهر بشویم.
ثمرات حضور مردم در انتخابات و دلیل دشمنی دشمنان با آن
در یکی از سخنرانیهای اخیر(۱) به ملّت ایران عرض کردیم که حضور مردم در نظام جمهوری اسلامی دارای یک اصل محکم و یک سند متقنِ فکری است؛ صرفاً یک مسئلهی سیاسی نیست؛ البتّه فواید سیاسی حضور مردم خیلی زیاد است لکن علاوهی بر اینها و مهمتر از اینها اصل فلسفهی حضور مردم در نظام جمهوری اسلامی است؛ یعنی در جمهوری اسلامی، «جمهوری» یک بخش و «اسلامی» یک بخش ]است[، که اگر جمهور حضور نداشته باشند، جمهوری اسلامی تحقّق پیدا نمیکند؛ البتّه از جنبههای سیاسی و آثار سیاسی هم ثمرات و برکات فراوانی دارد که به بعضی از آنها بعداً اشاره خواهم کرد. دقیقاً به همین دلیل هم هست که همهی مراکز قدرتهای شیطانی در همهی عالم، آنهایی که با جمهوری اسلامی دشمنی میکنند و مخالفت میکنند، با انتخابات هم به طور ویژه مخالفت و معارضه میکنند. در همهی انتخاباتهای ما در طول این دهها سال همیشه این جور بوده که ابزارهای رسانهای آنها، ابزارهای سیاسی آنها در خدمت تخریب ذهنی مردم نسبت به انتخابات و اگر بتوانند به نحوی دخالت در انتخابات بوده؛ برای اینکه نگذارند آن شُکوه و شوکت انتخابات ایران خودش را نشان بدهد. البتّه به کوری چشم آنها در طول این سالهای متمادی، همهی انتخاباتها سر وقت انجام گرفته؛ نه تعطیل شده، نه یک روز عقب افتاده؛ مردم در پای صندوقها حاضر شدند و رأی دادند. البتّه تبلیغات سوء آنها وجود داشته؛ از مدّتی قبل از انتخابات تا بعد از انتخابات این تبلیغات همیشه ادامه داشته. شاید در هیچ نقطهای از عالم نتوانیم کشوری را پیدا کنیم که انتخاباتش این همه مورد تهاجم دشمنان قرار داشته باشد. و در همین انتخابات پسفردای ما -روز جمعه- الان چند ماه است که رسانههای آمریکایی، رسانههای انگلیسی و آن مزدورهایی که زیر پرچم اینها و در این رسانهها مشغول کارند، دارند خودشان را میکُشند برای اینکه شاید بتوانند انتخابات را زیر سوال ببرند، حضور مردم را کمرنگ کنند و انتخابات جمهوری اسلامی را به نحوی مورد اتّهام قرار بدهند؛ انواع و اقسام حرفها را هم در این زمینه میزنند.
1
#متن_بیانات در دیدار #نمایندگان_مجلس_شورای_اسلامی
4 #خرداد #1401
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خدای متعال را شکرگزارم که بحمدالله توفیق عنایت کرد امسال بعد از دو سه سال که از دیدار شما از نزدیک محروم بودیم، بتوانیم در این جمع صمیمی و برادرانه دُور هم جمع بشویم و فرمایشات آقایان را از زبان رئیس محترم مجلس بشنویم و ما هم عرایضی را عرض کنیم.
این روزها مقارن است با سالروز فتح خرّمشهر؛ مثل دیروزی، این حادثهی عظیم اتّفاق افتاد که این را هم ما به فال نیک میگیریم. من لازم است یک توضیحی در این مورد عرض بکنم. برادران عزیز، خواهران عزیز! فتح خرّمشهر فقط فتح یک شهر نبود که شهری را دشمن از ما گرفته بود، ما این را پس گرفتیم؛ [فقط] این نبود ــ این یکی از نمادهای فتح خرّمشهر بود ــ فتح خرّمشهر تغییر یک معادلهی حیاتی به سود رزمندگان اسلام بود؛ واقع قضیّه این است. یک معادلهی تلخی شکل گرفته بود. بنده فراموش نمیکنم تلخیِ آن روزهایی را که در این مرکزی که ما بودیم در اهواز، یک تابلویی در اتاق شهید چمران که فرمانده آن تشکیلات ما بود(۲) نصب شده بود، سنجاقهایی با سر آبی و سر قرمز روی این نقشه فرو رفته بود، بخشهای آبی آن بخشهایی بود که در اختیار ما بود، بخشهای قرمز آنهایی بود که دشمن آنها را تصرّف کرده بود؛ هر روز که طبق خبرها اینها تغییر داده میشد، میرفتیم و نگاه میکردیم. من یادم نمیرود تلخی آن روزها را که هر وقت میرفتیم، میدیدیم چند بخش قرمز اضافه شده؛ این نقطه را هم گرفتند، این شهر را هم گرفتند، این پادگان را هم گرفتند، اینجا را هم گرفتند. در اهواز به ده یازده کیلومتری اهواز رسیده بودند، از طرف دزفول به پل نادری رسیده بودند؛ حتّی [دشمن] جرئت کرد از پل نادری هم عبور کرد آمد آن طرف؛ البتّه بر خلاف حکمت نظامی بود این کارش؛ بعد دید این بدجوری است، برگشت عقب. روزهای تلخی بود که ما تا هشت نُه ماه از شروع جنگ این وضعیّت را داشتیم؛ این معادله یک معادلهی بسیار تلخی بود. بعد با عملیّات حضرت ثامنالائمّه که رفع حصر آبادان بود، شروع شد این معادله تغییر پیدا کردن؛ بعد طریقالقدس و بعد فتحالمبین و در نهایت هم بیتالمقدّس و فتح خرّمشهر؛ معادله بعکس شد؛ یعنی اگر تا آن روز ما باید دائم نگران بودیم که فردا چه از دست خواهیم داد، از آن روز به بعد دائم مترصّد بودیم ببینیم از فردا چه میتوانیم به دست بیاوریم. البتّه در عملیّات بعد از فتح خرّمشهر هم، بعضیها پیروزی بود، بعضی هم پیروزی نبود امّا روال، روال پیشرفت بود، روال پیروزی بود، روال رشدِ اراده و عزم راسخ بود؛ این مسئلهی فتح خرّمشهر است؛ یعنی خرّمشهر در واقع نماد تغییر یک معادلهی تلخ به یک معادلهی شیرین بود که ملّت ایران نجات پیدا کرد. حالا خیلی از مردم شاید اطّلاعات زیادی از وضع جنگ نداشتند امّا آنهایی که اطّلاع داشتند، دائم در نگرانی و تلخی و عسرت زندگی میکردند؛ مردم با این حرکت نجات پیدا کردند.
خب، این نجات ملّی ناشی از چه بود؟ فتح خرّمشهر و آن حوادث قبل، مولود چه عاملی بود؟ این مهم است و من روی این میخواهم تکیه کنم. عامل، چند چیز بود: جهاد، ازخودگذشتگی، عزم راسخ، ابتکار عمل [یعنی] دنبال راههای ابتکاری گشتن. نمیدانم شما برادران عزیز این نوشتجاتی که مربوط به عملیّات بیتالمقدس نوشته شده که انصافاً خیلی هم خوب است، خواندهاید؟ حالا از بین شماها بعضیها ــ [یک عدّهی] معدودی ــ شاید خودشان آن وقت حضور داشتند، امّا اغلب شماها جوانید، اصلاً آن قضایا شاید یادتان هم نیست، بعضی هم شاید اصلاً در دنیا نبودید؛ این کتابها را بخوانید و ببینید که چه اتّفاقی افتاد، چه اتّفاقی میافتاد؛ این شهدایی که در این حوادث به شهادت رسیدند ــ که حالا اسمهایشان گاهی آورده میشود؛ شهدای معروف، شهدای غیرمعروف ــ چه نقشهایی ایفا کردند؛ از فرماندهی قرارگاه تا فرماندهی لشکر تا فرماندهی گردان تا فرماندهی یک گروه؛ چه کار کردند اینها؛ [نقششان] چه بود؛. عزم راسخ. یا نگاه بلندمدّت به آرمانها؛ یعنی روزانه و روزمرّه فکر نکردن. نگاه میکردند؛ چون امام بیانات رسا و روشنی را نسبت به این جنگ و نسبت به این حادثهی عظیم بیان کرده بودند، لذا بود که حوادث جزئی و روزمرّه ذهن عناصر مؤثّر در این حرکت عظیم را، این جهاد را مشغول نمیکرد؛ دنبال آن اهداف بلند بودند، دنبال آن اشارهای بودند که امام کرده بودند.
1
#متن_بیانات 14 #خرداد #1401 #مراسم_سیوسومین_سالگرد_رحلت_امام_خمینی (رحمهالله)
بیانات در مراسم سیوسومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) در جوار مرقد مطّهر امام راحل(۱)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی القاسم المصطفیٰ محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین المکرّمین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
اوّلاً به همهی حضّار محترم، برادران عزیز، خواهران عزیز که در این محفل باشکوه شرکت کردهاند سلام و تحیّت خودم را عرض میکنم؛ انشاءالله که موفّق باشید. دلمان تنگ شده بود برای امام و برای این محفل گرمی که همهساله گِرد مرقد مطهّر امام تشکیل میشد؛ خدا را شکر میکنیم که امسال مجدّداً این جلسه، این محفل گرم و پُرمعنا تشکیل شد. امام بزرگوار، روح جمهوری اسلامی است؛ اگر این روح از جمهوری اسلامی گرفته بشود و مورد بیتوجّهی قرار بگیرد، نقشی بر دیوار باقی خواهد ماند.
بحث امروز من دربارهی ابعادی از شخصیّت امام عزیز و بزرگوار ما است. البتّه در تعدادی از سالهای گذشته، دربارهی ابعادی از شخصیّت امام صحبت شده است ــ ما صحبت کردهایم، دیگران صحبت کردهاند ــ لکن با وجود این، ناگفتهها هنوز بسیار است:
هر چه گویم عشق را شرح و بیان
چون به عشق آیم خجل باشم از آن(۲)
بسیاری از ابعاد شخصیّت امام بزرگوار ما همچنان ناشناخته است. در واقع نسل کنونی انقلاب، بخصوص نسل جوان ما، امام عزیز را بدرستی نمیشناسند، درک نمیکنند، عظمت امام را نمیدانند؛ امام را با امثال این حقیر مقایسه میکنند؛ در حالی که فاصله بسیار زیاد است، فاصله نجومی است. امام شخصیّت استثنائی بود به معنای واقعی کلمه.
شناسایی امام برای نسل جوان از این جهت اهمّیّت دارد که به آنها کمک میکند برای ادارهی بهینهی آیندهی کشور؛ امام، فقط امامِ دیروز نیست؛ امامِ امروز هم هست، امامِ فردا هم هست. نسل جوان و هوشمند ما که قرار است مسئولیّت ملّی و انقلابی گام دوّم این انقلاب را بر عهده بگیرد و آیندهی این کشور را اداره بکند، احتیاج دارد به یک نرمافزار واقعی؛ برای اینکه بتواند راه انقلاب را درست طی کند که این راه انقلاب، ایران را و ملّت ایران را به منتهای قلّه خواهد رسانید، احتیاج دارد به یک نرمافزار مطمئن و جامع که بتواند به او کمک کند. این نرمافزار که میتواند شتابدهنده باشد، کمککننده باشد و حتّی در مواقعی تحوّلآفرین باشد، عبارت است از درسهای امام؛ درسهایی که هم در گفتار امام، هم در رفتار امام میتوان آنها را جستجو کرد و یافت.
اوّلین نکتهای که دربارهی امام باید عرض کرد، مسئلهی رهبری بزرگترین انقلاب تاریخ انقلابها است که حالا من دربارهی این رهبری بعداً یک توضیحی عرض میکنم.
1
18 #خرداد #1401 #متن_بیانات در #دیدار_جمعی_از_دست_اندرکاران_وکارگزاران_حج
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین ارواحنا فداه.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، مسئولان این حرکت بزرگ الهی و اسلامی حج در امسال. بشارت بزرگی بود که بعد از دو سال تعطیل، خدای متعال این باب را دوباره بر روی زائران ایرانی، مشتاقان ایرانی و دیگر برادرانی که در کشورهای دیگر هستند گشود. این دعوت الهی است که در را باز میکند، راه را به روی شما میگشاید؛ این لطفی از طرف کسی نیست؛ این قبول اشتیاق شما و حجّاج محترم است از سوی پروردگار عالم. انشاءالله که حجّ خوبی داشته باشید و با سلامت و امنیّت و استجابت دعا و انشاءالله کسب تفضّلات الهی با دست پُر همهی حجّاج به سلامتی برگردید. از بیانات این دو برادر عزیز هم تشکّر میکنم و اقداماتی که ذکر کردند که انجام گرفته، اقدامات باارزشی است.
یک کلمهی کوتاه دربارهی حج عرض میکنم. حج، یک برنامهی مدبّرانهی الهی است. همهی برنامههای الهی مدبّرانه است لکن این برنامه با زوایایی که دارد و خصوصیّاتی که دارد و گسترهای که دارد، با همهی برنامههای دیگر فرق میکند. این، نشاندهندهی احاطهی علمی حضرت حق (جلّت عظمته) بر وجود انسان، بر دل انسان، بر نیازهای انسان و نه آن هم یک شخص انسان، [بلکه] جامعهی بشری، آن هم نه در یک نسل، [بلکه] در طول نسلهای متمادی است. این احاطهی علمی موجب شده است که خدای متعال به تناسب نیازهای بشر و زوایای گوناگون این نیازها این برنامه را در اختیار بشر قرار بدهد، این فرصت را به افراد بشر بدهد که از این استفاده کنند؛ حج یک چنین برنامهای است. لذا شما ملاحظه میکنید خدای متعال در سورهی مائده بعد از آن که برخی از احکام حج را بیان میکند، بعد میفرماید: ذَلِکَ لِتَعلَموا اَنَّ اللَهَ یَعلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَما فِی الاَرضِ وَ اَنَّ اللَهَ بِکُلِّ شَیءٍ عَلیم؛(۲) این چیزهایی که بر شما واجب کردیم، این کعبه و این هَدْی(۳) و این قَلائِد(۴) و مانند اینها، برای این است که شما بفهمید، علم پیدا کنید به احاطهی علمی پروردگار؛ بدانید خدای متعال چگونه با اسرار و جزئیّات زندگی شما آشنا است، بر اساس آنها برای شما حکم میگذارد.
خب چه جوری بفهمیم؟ با تدبّر؛ یعنی این جور هم نیست که همین جوری که انسان نگاه کند، همه چیز برایش روشن بشود؛ نه، باید فکر کند، تأمّل کند، تدبّر کند، از دانش و اندیشه بهره بگیرد تا بفهمد که این هَدْیای که آنجا قربانی میشود، این طوافی که انجام میگیرد، این وقوفی که در عرفات یا مشعر میشود و امثال اینها، چه تأثیری در زندگی بشر دارد. یعنی حج یک چنین برنامهای است که خدای متعال با علم به زوایای نیازهای بشری، این برنامه را با این همه فروع و جزئیّات برای بشر معیّن کرده، آن هم به صورت مستمر؛ یعنی اینجور نیست که یک سال باشد، یک سال نباشد؛ نه، این مستمرّاً در همهی این سالها وجود دارد، این برنامه خواهد بود انشاءالله تا ابدالدّهر و ادامه خواهد داشت. خب، اگر بتوانیم از تدبّر لازم برخوردار بشویم در این زمینه، آن وقت میفهمیم که بهرهمندیهای انسان از حج چقدر است، و این بهرهمندیها چه گسترهی عظیمی از زندگی بشر را شامل میشود.
1
#متن_بیاناتت در دیدار #دستاندرکاران_کنگره_ملی_شهدای_عشایر
۳۱ #خرداد#1401
بسماللّهالرّحمنالرّحیم[۱]
و الحمد للّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة اللّه فی الارضین.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، عشایر عزیز و گرامی سرتاسر کشور. ولادت حضرت ثامنالحجج (سلام اللّه علیه) را به همهی شما تبریک عرض میکنم و از اینکه این کنگره را، این بزرگداشت را تشکیل میدهید صمیمانه از شما تشکّر میکنم؛ کارتان بسیار کار خوبی است، کار درستی است. این بزرگداشتی که تشکیل میدهید و این جلسهی ما یک فرصتی هم هست که توجّه و نظر عموم مردم کشور را به عشایر جلب کند. امام فرمودند عشایر ذخایر انقلابند، ذخایر کشورند.[۲] مردم نباید فراموش کنند که ما یک مجموعههای باارزش از عشایر داریم که اینها ذخیرهی کشورند؛ این باید دائماً به یاد مردم بیاید. یکی از فواید این دیدار امروز ما و جلسهای که شما در زمان خودش[۳] خواهید داشت، همین است که ملّت ایران را با عشایر و ارزش عشایر آشنا میکند.
من یک مختصری راجع به عشایر میخواهم عرض کنم، لکن قبل از آن به بیانات این برادران اشاره میکنم. بیانات خوبی است؛ این فعّالیّتهایی که هر دو برادر ذکر کردند در مورد این کنگره یا بزرگداشتهای این بیست سال، خب کارهای باارزشی است. من هم اینجا در این راهرو نگاه کردم این تصویری را که از فعّالیّتها انجام گرفته و با دقّت همه را دیدم؛ کارهای خوبی انجام گرفته. این سه رویکردی هم که ایشان ذکر کردند، هر سه رویکرد مهم است، منتها یک نکتهای وجود دارد و آن این است که شما وقتی جهیزیّه میدهید به یک خانوادهای، خب این جهیزیّه به دست او میرسد و استفاده میکند، شما هم میفهمید که استفاده کردهاند؛ نقد است؛ حتّی آنچه به این نقدی هم نیست، مثلاً فرض کنید مثل کاشت نهال، خب نهال را میکارید ــ من تصویرهایش را اینجا دیدم ــ بعد از دو سال، پنج سال، ده سال، اینها سربلند میشوند و یک جنگل، یک باغستان، یک فضای سبزی را به وجود میآورند؛ این را هم شما به چشمتان میبینید اثرش را. کار فرهنگی چطور؟ خب شما کتاب تهیّه کردید، فیلم تهیّه کردید؛ خروجی این کتاب شما و این فیلم شما چه شد؟ این مهم است؛ این دیگر به آن آسانی نیست؛ دشواری کار فرهنگی همین است؛ مشکل کار فرهنگی همین است که شما با کمّیّت و با کار مادّی نمیتوانید نتیجهی آن را قطعی بدانید. کتاب را انسان چاپ میکند، ممکن است این کتاب را صد نفر بخوانند، ممکن است ده هزار نفر بخوانند؛ ممکن است همهی چاپ اوّلش هم فروش نرود، ممکن است به صد چاپ هم برسد؛ چه کارش میکنید؟ چه جور عمل میکنید که این کار فرهنگی به نتیجه برسد؟
ما امروز در همهی آحاد ملّت ایران، از جمله در عشایر، بیش از همه چیز به کار فرهنگی احتیاج داریم. دشمن ملّت ایران، دشمن اسلام، دشمن کشور، دشمن جمهوری اسلامی، تکیهاش امروز به جنگ نرم است که حالا من بعداً شاید یک اشارهای کردم. غرض، دوستانی که دستاندرکار مسائل این جور بزرگداشتها هستند و به کار فرهنگی هم توجّه دارند، به این نکتهای که عرض کردیم توجّه داشته باشند: بازخورد کار شما چه شد؟ خروجی کار شماها چه شد؟ تأثیراتش در جامعهی عشایری چه اندازه است؟
1