eitaa logo
حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان ✅
1.2هزار دنبال‌کننده
15هزار عکس
9.6هزار ویدیو
569 فایل
🔹کانال حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان 🔹سایت : 🔹www.emamsadegh.ir 🔹ارتباط با ادمین 🔹@hamidam
مشاهده در ایتا
دانلود
💢«القای افسردگی» و «خودباختگی» دو شاخصه سکولارهای حوزوی💢 🔆در خصوص شاخصه‌های سکولارهای حوزوی گفتیم و نوشتیم: https://eitaa.com/bonyadtarikh/163 ❇️با مطالعه آثار این طیف به دو شاخصه دیگر آنان پی می‌بریم «القای افسردگی» و «خودباختگی». آنان بدون در نظر گرفتن توانایی‌های دین و ظرفیت‌های ، با القای افسردگی شعار « » سر می‌دهند و با « »؛ تنها غرب و دانش‌آموختگان آن دیار را شایسته اداره امور سیاسی می‌بینند. این ضعف روحی و فکری ریشه‌ای چند صد ساله دارد و امام بزرگوار (قدس سره) نیز آن‌گاه که تبعیدگاه ثانوی (عراق) بودند در اشرف با آن مواجه شدند و تلاش کردند با گفتار و رفتار خود این بلای فراگیر را بی‌اثر کنند. بخشی از سخنان ایشان در این زمینه: ⬅️« این تبلیغات سوء چند صدساله است که در اعماق قلوب نجف، قم، مشهد و دیگر حوزه‌ها وارد شده و باعث افسردگی گردیده و ما را افسرده کرده است و نمی‌گذارد رشدی داشته باشیم و مرتب عذرخواهی می‌کنیم که این کارها از ما ساخته نیست. این فکر غلط است مگر آن‌ها که اکنون در ممالک اسلامی امارت و حکومت دارند چکاره‌اند که از آن‌ها می‌آید و از ما نمی‌آید کدامی آن‌ها بیش از یک فرد متعارف و معمول لیاقت دارند؟ ...آن‌چه مربوط به حکومت اسلامی و بسط بین مردم می‌باشد، همان است که تحصیل کرده است. آن‌چه مربوط به جهات اداره مملکت و است، آن است که فقیه دارا می‌باشد. این فقیه است که طبق دستور مذهب خود، می‌داند که نباید زیر بار دیگران برود... از بس و به گوش ما خوانده‌اند که آقا برو سراغ کارت! سراغ مدرسه و درس و تحصیل، به این کارها چه کار دارید؟ این کارها از شما نمی‌آید! و... ما هم باورمان آمده که کاری از ما نمی‌آید؛ و اکنون من نمی‌توانم این را از گوش بعضی بیرون کنم و به آنان بفهمانم که شما باید باشید، شما هم مثل دیگرانید، شما هم می‌توانید مملکت را اداره کنید. مگر دیگران چطور بودند که شما نیستید؟»(نهضت امام خمینی (قدس سره) ج2 ص725-724) این ندای امام (قدس سره) است که درسرسرای تاریخ هم‌چون به گوش حوزویان و عموم جهانیان می‌رسد؛ اما دریغ که به این سروش الهی بی‌اعتنایی می‌کنند و خود به بدل شده‌اند. @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔆14 گام تا امام🔆 🔹گام هشتم: اعتقاد به اراده و نیروی مردم/بخش اول🔹 یکی از اصول سیاست‌ورزی همیشگی امام خمینی (قدس سره)؛ اعتقاد ایشان به بود. اعتقادی که وجه تمایز ایشان با بسیاری از شخصیت‌های سیاسی و حتی حوزوی بود. در ادامه به گفت و گوی کوتاه امام خمینی (قدس سره) با مرحوم که در آن زمان از زعمای بودند می‌پردازیم. در این دیدار « امام فرصت را غنیمت شمرد و رسالت تاریخی خود را چنین آغاز کرد: خوب است برای تغییر آب و هوا به ایران بروید و اوضاع آن‌جا را از نزدیک ببینید و مشاهده کنید که بر این ملت مسلمان چه می‌گذرد. در زمان عدم اقدام ایشان را علیه دولت جابره، حمل بر صحت می‌کردم و می‌گفتم مطالب را به ایشان نمی‌رسانند. نسبت به جنابعالی هم این‌طور معتقدم که فجایع حکومت ایران را به سمع شما نمی‌رسانند و الا شما هم ساکت نمی‌ماندید. در تهران به عنوان 25 سال سلطنت پهلوی جشن گرفتند و به زور چهارصد هزار دلار از این مردم فقیر برای مصارف جشن گرفتند، 800 دختر و 800 پسر به عنوان دعا در محلی به جان هم انداختند. به عنوان دعا چه کرده‌اند از گفتنش خجلم. آقای حکیم: شما که این‌جا هستید به من لطفی ندارد به ایران بروم، وانگهی چه می‌شود کرد، چه اثری دارد. امام: قطعا اثر دارد، ما با همین تصمیمات خطرناک دولت را متوقف کردیم، چطور اثر ندارد اگر علما اتحاد داشته باشند قطعا مؤثر است. آقای حکیم: اگر احتمال عقلایی نیز داشته باشد و از طریق عقلایی اقدام شود، خوب است. امام: قطعا تأثیر دارد، چنان‌چه اثر هم دیدیم و منظور ما از اقدام، است. مقصود اقدام علما و عقلای ملت است. آقای حکیم: اقدام حاد کنیم مردم از ما تبعیت نمی‌کنند، مردم دروغ می‌گویند، آن‌ها پی شهوتند، برای دین سینه چاک نمی‌کنند. امام: چطور مردم دروغ می‌گویند؟! این مردم که جان دادند، زجر دیدند، حبس کشیدند، تبعید شدند، اموال‌شان به غارت رفت، چطور مردم بقال و عطار سر محل که سینه جلو گلوله دارند دروغ می‌گویند؟! آقای حکیم: تبعیت نمی‌کنند، مرید شهوات و اغراض مادیه هستند! امام: عرض کردم که مردم در 15 خرداد جوانمردی و صداقت خود را نشان دادند. آقای حکیم: اگر قیام کنیم و خونی از بینی کسی بریزد و سر و صدایی بشود، مردم به ما ناسزا می‌گویند و سر و صدا راه می‌اندازند. امام: ما که قیام کردیم از احدی به جز مزید احترام و سلام و دست‌بوسی ندیدیم و هر که کوتاهی کرد، حرف سرد شنید و مورد بی‌ارادتی مردم واقع شد. در تبعید ترکیه به یکی از دهات ترکیه که اسمش یادم نیست رفتم، اهالی آن ده گفتند: وقتی آتاتورک مشغول عملیات ضد دینی خود شد علمای ترکیه جمع شدند و به اتفاق، مشغول فعالیت علیه تصمیمات آتاتورک شدند. آتاتورک ده را محاصره و چهل نفر از علمای ترکیه را به قتل رسانید. من شرمنده شدم، پیش خود فکر کردم که آن‌ها سنی می‌باشند، وقتی خطر را به دین اسلام نزدیک می‌بینند، چهل نفر کشته می‌دهند، ولی علمای شیعه در این خطر عظیمی که بر دیانت‌مان وارد آمده خون از دماغ‍مان نیامد (نه از دماغ من و نه شما و نه دیگری). واقعا جای خجالت است.» ادامه این خاطره در یادداشت بعد: https://eitaa.com/bonyadtarikh/392 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔴 غفلت حوزوی و دار انگلیسی/بخش دوم ✅ مأخذ: بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم. ⁉️ قتل در تهران سکوت در نجف! ✍ غفلت برای هر فرد و هر زمانی مضر است امّا اگر آن فرد جزء بزرگان و تصمیم‌سازان باشد ضرر غفلت صدها برابر خواهد شد. در زمان یکی از اصلی‌ترین مراکز تصمیم‌سازی حوزه علمیه نجف بود که تحت تأثیر جوسازی‌های انگلیسی قرار گرفت در نتیجه مقابله مؤثری با طرح اعدام. مرجع شهید شیخ فضل الله نکرد و در نهایت مشروطه نیز که با پیش‌آهنگی روحانیت جلو رفته بود از دست علمای نجف نیز خارج شد: 💠 «يك عده‌اى كه نمی‌خواستند كه در اين كشور اسلام قوه داشته باشد، و آنها دنبال اين بودند كه اينجا را آن وقت به طرف اروپا بكشند. آنها جوسازى كردند به طورى كه مثل مرحوم آقا شيخ فضل اللَّه كه آن وقت يك آدم شاخصى در ايران بود و مورد قبول بود همچو جوسازى كردند كه در ميدان علنى، ايشان را به دار زدند و پاى آن هم كف زدند. و اين يك نقشه‌اى بود براى اينكه اسلام را منعزل كنند و كردند. حتى قضيه مرحوم آقا شيخ فضل اللَّه را در نجف هم يك جور بدى منعكس كردند، كه آنجا هم صدايى از آن درنيامد. اين جوى كه ساختند در ايران و در ساير جاها، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى علما هم غفلت داشتند.»(صحيفه امام، ج18، ص: 248-247) ⁉️ مشروطه در پرتگاه اختلاف! ✍ نقش در تاریخ مشروطه خواندنی و عبرت‌انگیز است. جایی که علمای نجف و سایر علمای پیش‌گام به خاطر و برخی تسامحات به اختلافات سنگینی رسیدند و همین امر ضربه‌ای بزرگ به پیکره وارد کرد تا جایی که شخص متعهد و پرنفوذی چون شیخ فضل الله نوری به دلیل دفاع از اسلام و مشروعیت مشروطه؛ با جوسازی بیگانگان به دار آویخته شد: 💠 تاريخ يك درس عبرت است براى ما. شما وقتى كه را بخوانيد مى بينيد كه در مشروطه بعد از اينكه ابتدا پيش رفت، دست‌هايى آمد و تمام مردم ايران را به دو طبقه تقسيم‌بندى كرد. نه ايران تنها، از يك دسته طرفدار مشروطيت، يك دسته دشمن مشروطه، علماى خود ايران يك دسته طرفدار مشروطه، يك دسته مخالف مشروطه. و اين يك نقشه اى بود كه نقشه هم تأثير كرد و نگذاشت كه مشروطه به آن طورى كه علماء بزرگ طرحش را ريخته بودند، عملى بشود. تا آنجا كه مثل مرحوم «حاج شيخ فضل اللَّه نورى» در ايران براى خاطر اينكه مى‌گفت بايد «مشروطه مشروعه» باشد و آن مشروطه‌اى كه از غرب و شرق به ما برسد قبول نداريم، در همين تهران به دار زدند و مردم هم پاى او رقصيدند يا كف زدند. (صحيفه امام، ج18، ص: 171-170) ✍ از برکات انقلاب اسلامی بلکه مهم‌ترین آن؛ برپایی با محوریت ولی‌فقیه است و حوزه علمیه امروز نیز با عبرت‌گیری از تاریخ مشروطه با همین محور به خواهد رسید و مهم‌ترین مانع شکل‌گیری این اتحاد؛ هستند که ارتباطات ارگانیک یا غیرارگانیک با تفرقه‌افکنان انگلیسی و آمریکایی دارند و با روشنگری علما و فضلای انقلابی در آینده‌ای نه چندان دور به انزوای مطلق خواهند رسید. ⁉️ عوامل تفرقه؛ دیروزِ مشروطه و امروزِ انقلاب! 💠 «مشروطیّت حرکتی بود که با که مظهر دین‌داری مردم بودند، توانست پیش برود...آن‌چه در مشروطه مردم را به میدان آورد، عبارت بود از حضور علمای تراز اوّلی مثل مرحوم ،... منتها خب انگلیس‌ها اینجا زرنگ‌تر از ما بودند؛ هم بین علما اختلاف ایجاد کردند [هم بین مردم]. در تهران شیخ فضل‌الله نوری که پیش‌قدم‌ترین عالم برای برقراری مشروطه بود، به اتّهام ضدّیّت با مشروطه به دار کشیده شد! این کاری بود که آنها کردند. مردم را کشاندند به سفارت و یک عدّه‌ای دودستی مشروطه را تقدیم انگلیس‌ها کردند؛ و مشروطه آن شد که دنبالش رضاخان بود و پنجاه ‌سال، شصت‌ سال عقب‌ماندگی این کشور، امّا شروع حرکت با دین بود.» (امام خامنه‌ای مدظله‌العالی۱۳۹۵/۱۰/۱۹) ✍ پی‌نوشت: بدنه حوزه‌های علمیه به ویژه حوزه علمیه قم؛ هم‌اکنون با محوریت به اتحاد مناسبی رسیده است امّا کارشکنی برخی قم‌نشین؛ مانع پیشرفت این اتحاد مقدس است. سکولارهایی که اختلاف‌افکنی را به حد اعلا رسانده و با عناوین فریبنده هم‌چون ؛ در صدد تفرقه و جدایی میان حوزه و نظام اسلامی هستند. با نگاهی به تاریخ مشروطه مقصد این فریب‌کاری‌ها و کارشکنی‌ها مشخص است و ظاهرا آن‌ها می‌خواهند نظام سیاسی کشور را بار دیگر دودستی تقدیم انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها کنند. نقشه‌ای که قطعا با هوشیاری حوزه به نتیجه نخواهد رسید. @ShahidRabe
همراهی ارتجاع نجف و رژیم بعث عراق علیه امام خمینی سالروز دستگیری شهید سیدمصطفی خمینی توسط حزب بعث عراق/1 🔹در روز 1348.3.21 رئيس سازمان به اصطلاح امنيت و فرماندار به حضور امام رسيدند و اظهار داشتند كه: «از شوراى فرماندهى انقلاب مأموريت دارند كه آقاى سيدمصطفى را به بغداد اعزام كنند و براى انجام اين مأموريت از حضور شما اجازه مى‌‏خواهند!» امام پاسخ داد: 🔸«اگر اعزام او به بغداد منوط به اجازه من است، من هرگز چنين اجازه‏‌اى نمى‏‌دهم و اگر مأمور به جلب او هستيد كه خود مى‏‌دانيد»...، آنگاه كه مقامات مزبور مأموريت خود را در جلب او به به‌‏طور ضمنى اعلام كردند، امام او را به حضور طلبيد و از جريان آگاه ساخت. 🔹در ساعت 8 صبح آن روز حاج ، همراه چند تن از مقامات به اصطلاح امنيتى عراق به بغداد گسيل شد و لحظه‌‏اى نگذشت كه خبر آن در انعكاس يافت و نگرانى شديدى در مجامع روحانى به وجود آورد. 🔸مقامات روحانى با خود مى‌‏انديشيدند كه فرزند امام كه داراى چهره‏‌اى انقلابى و ضدشاهى است اگر بنا باشد از تعرض رژيم عراق در امان نماند، براى آن دسته از روحانيان محافظه‌كار و يا متمايل به رژيم شاه چه سرنوشتى در پيش خواهد بود؟! 🔹امام طبق برنامه همه‌‏روزه، سر ساعت در مجلس درس حاضر شد و در ميان انبوه تأثر، نگرانى و اضطراب حاضرين در مجلس، با يک دنيا آرامش و اطمينان به تدريس پرداخت و مانند هميشه به غور و بررسى در مسائل پيچيده علمى و فقهى ادامه داد، نيز برنامه نماز، ملاقات و ديگر برنامه‌‏هاى روزانه خود را به صورت عادى دنبال كرد. 🔸حاج سيدمصطفى خمينى را پس از ورود به يكسره به كاخ بردند، در آنجا علاوه بر ‏_البكر رئيس جمهور، چند تن از اعضاى به اصطلاح شوراى فرماندهى انقلاب و نيز حضور داشتند. در آغاز، رئيس‌جمهور به ديدارهاى سرّى و پيگير او با آقاى اشاره كرد و با لحن ويژه‌‏اى هشدار داد كه ممكن است كار به جايى كشيده شود كه ناراحتى شما و نگرانى پدر پير شما را به همراه داشته باشد! آنگاه پيشنهاد همكارى با و در مبارزه عليه ايران را مطرح كرد كه از طرف او قاطعانه رد شد و همان نكته‌‏اى را كه امام در نخستين ديدار مقامات عراقى گوش‌زد كرد، او نيز به كاخ‏‌نشينان بغداد يادآور شد كه: 🔹«اختلاف ما با رژيم ايران يك اختلاف اساسى و عقيدتى است و برطرف ‏شدنى نيست؛ اما اختلافى كه اكنون ميان دولت‌‏هاى عراق و ايران بروز كرده موسمى و زودگذر است. شما و دولت ايران امروز به هم بد مى‏‌گوييد و يكديگر را طعن و لعن مى‌‏كنيد و فردا در كنار هم قرار مى‏گيريد. اما ما نمى‌‏توانيم هيچ‌‏وقت با آن‌ها كنار بياييم و تفاهم كنيم»... 🔸احمد حسن‏ البكر، بيهوده تلاش كرد كه به حاج سيدمصطفى خمينى بباوراند كه اختلاف رژيم او با شاه، اختلافى اساسى و ريشه‏‌دار است! و از آنجا كه رژيم او انقلابى و ضدامپرياليستى است! رژيم‏‌هاى ارتجاعى منطقه با آن سر ستيز دارند! برادر شهيد حاج سيدمصطفى مى‏‌گفت: اين ادعاى احمد حسن ‏البكر مرا به ياد مثال معروفى انداخت كه «شتره تو خاک غلطيده بود و ادعا داشت كه از حمام آمده است»!... 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir