eitaa logo
حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان ✅
1.2هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
9.9هزار ویدیو
585 فایل
🔹کانال حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان 🔹سایت : 🔹www.emamsadegh.ir 🔹ارتباط با ادمین 🔹@hamidam
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸سوره یازدهمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن است که در جزء ۱۱ و ۱۲ قرآن جای دارد. وجود داستان حضرت هود، پیامبر قوم عاد دلیل نام‌گذاری این سوره به نام هود است. قصص انبیاء، مبارزه با فساد و انحراف، حرکت در راه مستقیم حق، اثبات حقانیت وحی و قرآن، اعجاز و تحدی قرآن، مسئله علم خدا و ابتلا و آزمایش انسان در مسیر تکامل و انتخاب احسن از مضامین اصلی و مطالب مهم این سوره است. این سوره چهل و نهمین سوره‏ اى است که بر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله نازل گردید و نیز در اواخر سالهایى بود که پیامبر صلّى اللّه علیه و آله در مکّه به سر مى‏برد این سوره آیات تکان دهنده‏ اى مربوط به قیامت و بازپرسى در آن دادگاه عدل الهى و آیاتى پیرامون مجازات اقوام پیشین و دستوراتى در باره مبارزه با فساد دارد که همگى مسؤولیت آفرین است،  به همین دلیل در حدیث معروفى مى‏خوانیم که پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله فرمود: شیّبتنى سورة هود «سوره هود مرا پیر کرد»🌸🍃 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۶ سوره مبارکه (صفحه۲۲۲) وَ ما مِنْ دآبَّة فِى الْأَرْضِ اِلاّ عَلَى اللّهِ رِزْقُها وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها كُلٌّ فى كِتاب مُبين هيچ جنبنده اى در زمين نيست مگر اينكه روزى آنها بر خداست و او قرارگاه آنها و جايگاه موقت آنها را مى داند، همگى در كتابى آشكار است . 🌀 «دابّة» جنبنده، منظور از آن حيوانات است كه حركت دارند و شامل همه انواع آن از كوچك و بزرگ مى شود. البته «دابّه» را بيشتر به اسب اطلاق مى كنند ولى در اينجا منظور تمام حيوانات است. 🌀 «رزق» روزى ، عطاى مستمر و شامل تمام نيازها از جمله نيازهاى معنوى انسان مى شود. 🌀 «مستقر» قرارگاه ، محل استقرار. اسم مكان از «قرّ» است و مى توان آن را مصدر ميمى گرفت. 🌀«مستودع» محلى كه به طور موقت در آن قرار دارند، جايگاه موقت از «ودع» به معناى چيز موقت مانند وديعه گرفته شده است. اين كلمه نيز اسم مكان است و احتمال دارد مصدر ميمى باشد. 🔷 عبارت است از هر چيزى كه مايه دوام حيات مخلوقات زنده است ، و چون هستى اين مخلوقات از فيض خداى تعالى است چيزى هم كه هستى آنها بستگى به آن دارد نيز از ناحيه اوست ، و همانطور كه خداى تعالى در ايجاد مخلوقات شريكى نداشته ، در روزى دادن به آنها و هر چيز ديگرى كه نيازمند به آنند نيز شريكى ندارد. 🔹بدون شك خداوند، اين كار را بر اساس معيارهاى مشخصى انجام مى دهد و مثلا كسى را كه تلاش زيادى مى كند روزى فراوان مى دهد و كسى را كه تلاش و حركت ندارد روزى اندكى مى دهد و البته گاهى بعضى از صفات روحى و اعمال خوب و بد انسان نيز در فراوانى و تنگى روزى تأثير دارد. 🔹از جمله اينكه قرآن كريم كسانى را كه آنها به تنگ افتاده توصيه مى كند كه در راه خدا كنند كه انفاق و باعث گشايش در امر روزى مى شود: و من قدر عليه رزقه فلينفق ممّا آتيه الله (طلاق / 7) و هر كس كه روزى او به تنگ افتاده، از آنچه خدا به او داده است، انفاق كند.🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
ایه ۱۵ سوره مبارکه. (صفحه۲۲۳) مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ كسانى كه زندگى دنيا و زيور آن را بخواهند [جزاى] كارهايشان را در آنجا به طور كامل به آنان مى‏ دهيم و به آنان در آنجا كم داده نخواهد شد . 🔶ايـن آيـه بـيـان يـك هميشگى الهى است كه نتایج اعمال مثبت و مؤ ثر، از ميان نمى رود، با اين تفاوت كه اگر هدف ، رسيدن به زندگى مادى اين جهان باشد ثمره آن چيزى جز آن نخواهد بود، و اما اگر هدف ، خدا و جلب رضاى او باشد هم در اين جهان تاثير خواهد بخشيد و هم نتايج پر بارى براى جهان ديگر خواهد داشت . 🔸در واقـع قـسـم اول از ايـن اعمال به بناى بى دوام و كوتاه عمرى مى ماند كه تنها براى يك مدت موقت ساخته و از آن استفاده مى شود، ولى بعد از آن ويران مى گردد، اما قسم دوم بـه بـنـاهـاى مـحـكـم و شـالوده دارى شـبـيـه اسـت كـه قـرنهاى متوالى برقرار مى ماند و قابل استفاده است . 🔸 مقتضاى خداوند اين است كه به كار نيك از هر كس كه باشد پاداش دهد و او اين پاداش را در همين دنيا به او مى دهد و اين كارى از روى عدالت است، چون آن شخص بيش از اين نمى خواست و هدف او دنيا بود و خدا هم مطابق با اراده او به او پاداش مى دهد. 🔶گاهى گفته مى شود كه چگونه خداوند كسانى را كه و اكتشافات بزرگى كرده اند و خدمت شايانى به بشر انجام داده اند به اين جهت كه ايمان ندارند به جهنم مى برد؟ ! 🔸پاسخ اين سخن در همين آيه و چند آيه ديگر به روشنى بيان شده است و خلاصه آن اين است كه خداوند مطابق با انگيزه و اراده آن شخص به او پاداش مى دهد و او بيش از اين نخواسته است كه در دنيا به ثروتى و يا شهرتى برسد و به آن مى رسد و اين در حالى است كه او مكلف به ايمان و تقوا بود و چون به وظيفه خود عمل نمى كند، در آخرت معذّب خواهد شد. 🔶اين مطلب در آيات ديگرى هم مورد تأكيد قرار گرفته است، مثل دو آیه زیر: 🔅من كان يريدالعاجلة عجّلنا له فيها ما نشاء لمن نريد ثمّ جعلنا له جهنم يصليها مذموما مدحورا (اسراء / 18) هر كس اين دنيا را بخواهد، براى هر كس كه بخواهيم آنچه را كه بخواهيم به شتاب مى دهيم آنگاه جهنم را براى او قرار مى دهيم كه نكوهيده و مطرود در آن درآيد. ویا: 🔅من كان يريد حرث الاخرة نزدله فى حرثه و من كان يريد حرث الدنيا نؤته منها و ما له فى الاخرة من نصيب (شورى / 20) هر كس كه كشت آخرت را بخواهد، در كشت او مى افزاييم و هر كس كه كشت دنيا را بخواهد، از آن به او مى دهيم و براى او در آخرت بهره اى نيست.🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۲۴ سوره مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالْأَعْمَى وَالْأَصَمِّ وَالْبَصِيرِ وَالسَّمِيعِ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ﴿۲۴﴾ مثل اين دو گروه چون نابينا و كر [در مقايسه] با بينا و شنواست آيا در مثل يكسانند پس آيا پند نمى‏ گيريد 🌐قرآن كريم در موارد بسيارى براى عينيّت بخشيدن به مفاهيم و معارف بلند معنوى و فكرى از ذكر و معقول به محسوس استفاده مى كند و خواننده را در وضعيتى قرار مى دهد كه آن مفهوم عقلى را از طريق حس و تجربه دريابد. 🌐اين آيه از جمله مواردى است كه قرآن مطلب را با ذكر مَثَل آنچنان روشن كرده كه هركسى با هر استعدادى مى تواند مفهوم مورد نظر قرآن را درك كند. در اينجا كافران به 👈🏻كوران و كران و مؤمنان به👈🏻 بينايان و شنوايان تشبيه شده اند. 🌐هر كسى در زندگى خود كور و كر را ديده است و مى داند كه كور از ديدن موجودات عالم عاجز است و كر نمى تواند صداها را بشنود. كافر نيز در برابر حقايق عالم و آيات الهى همين حالت را دارد. او از ديدن حقايق كور ، و از شنيدن آيات خدا، كر است و چشم و گوش او به روى حقايق و پى بردن به وجود خدا و حقانيت رسول خدا ناتوان است و البته اين ناتوانى در اثر كفر و عناد و ستيزه جويى در برابر حق به وجود آمده است و در واقع عامل اصلى آن خود كافر است.. اما در مقابل آنان مؤمنان بينا و شنوا هستند و حقيقتها را به خوبى درك مى كنند. 🌐مؤ ثرترين وسيله براى شناخت حقايق حسى در جهان طبيعت چشم و گوش است ، به همين دليل نمى توان باور كرد، كه افرادى كه از چشم و گـوش بـه طـور كـلى مـثلا بصورت مادرزاد بى بهره باشند، درک کاملاً بواقع و درستى از اين جهان طـبـيـعـت داشته باشند ، آنـهـا مـسـلمـا در يـك عـالم بـى خـبـرى كامل به سر خواهند برد. هـمـيـن گـونـه آنـهـا كـه بـر اثـر لجـاجـت و دشـمـنـى بـا حـق و گـرفـتـار بـودن در چـنـگـال تـعـصـب و خـودخـواهـى و خـودپرستى ، چشم و گوش حقيقت بين را از دست داده اند هرگز نمى توانند، حقايق مربوط به عالم غيب و اثرات ايمان و لذت عبادت پروردگار و شـكـوه تـسـليم در برابر فرمان او را درك كنند، اينگونه افراد به كوران و كرانى مى مـانـنـد كـه در تاريكى مطلق و سكوت محض زندگى دارند، در حالى كه مؤ منان راستين با چشم باز و گوش شنوا هر حركتى را مى بينند و هر صدائى را مى شنوند و با توجه به آن راه خود را به سوى سرنوشتى سعادت آفرين مى گشايند. 🌐 در پايان آيه پس از ذكر اين مَثَل، مى پرسد: آيا يادآور نمى شويد و پند نمى گيريد؟ 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🍃🌸سران و اشراف قوم نوح ، کوردلانى ناتوان از درک دلایل نبوت و فهم و معارف الهى بودند .. حضرت نوح به آنها گفت: آیا اگر ببینید كه من بر دلیل روشنى از طرف پروردگارم باشم و او از نزد خودش، رحمت (ویژه ‏ى نبوّت) را به من داده باشد كه بر شما مخفى مانده است، (آیا باز هم سرپیچى مى‏ كنید؟) آیا شما را به پذیرش آن وادار كنیم، در حالى كه نسبت به آن كراهت دارید؟ یعنی آيا من مى توانم شما را بر پذيرش اين بينه روشن مجبور سـازم در حالى كه خود شما آمادگى نداريد و از پذيرش و حتى تفكر و انديشه پيرامون آن كراهت داريد (انلز مكموها و انتم لها كارهون ). - انسان در انتخاب دین و مذهب اختیار دارد. «انلزمكموها»   - تا انسان زمینه ‏ى پذیرش حقّ را دارا نباشد، نمى‏ تواند از نور وحى استفاده كند. «انتم لها كارهون» - بیزار نبودن مردم از معارف الهى ، شرط توانایى پیامبران بر هدایت ایشان است. «أنلزمکموها و أنتم لها کارهون»🌸🍃 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🍃🌸صفحات ۲۲۴ و ۲۲۵ قرآن کریم ،مشتمل بر داستان نوح است که آن را به چند فصل تقسيم كرده كه در فصل اول ، احتجاج هايى را كه نوح (عليه السلام ) با قوم خود در مساءله توحيد داشته آورده ، چون بطورى كه خداى تعالى در كتاب مجيدش ذكر كرده ، آن جناب اولين پيغمبرى است كه براى دين توحيد بر عليه بت پرستى قيام كرده ، فصل ديگر سخنان نوح و استدلال بر مساءله نبوت ، و فصل كوتاه ديگرى بطور اشاره استدلال بر مساءله معاد میباشد، و در توحيد. بيشتر احتجاج هايى كه قرآن كريم از آن جناب نقل كرده ، از باب مجادله (بالّتى هى احسن - مجادله به بهترين طريق ) مى باشد. البته بعضى از آن احتجاج ها جنبه موعظه و اندكى از آنها جنبه حكمت دارد، و اين نص قرآن بيانگر اين حقيقت است كه نوح (عليه السلام ) دستورى را كه خداى تعالى به پيامبر اسلام داد كه (در راه پروردگارت هم از راه حكمت دعوت كن و هم از راه موعظت و هم از راه جدال به بهترين وجه ) عمل مى كرده است . كه متناسب با تفكر انسانهاى اولى و با فكر ساده قديميان و مخصوصا ساده انديشى هايشان در مسائل اجتماعى مى باشد.🌸🍃 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🍃🌸ملاك فضيلت ، پاكى نفس و صفاى باطن است نه امتيازات و برتريهاى مادى و ظاهرى حضرت نوح (ع) به منظور اينكه سران كافر را به اشتباهشان و به بطلان اعتقادشان متذكر كند، فرمود: از ديدگاه شما، طبقه مومن به علت ضعفى كه در ظاهر حال آنان مشاهده مى شود طبقه اى خوار و بى مقدار مى آيند، و براى آنان هيچ ارزش و احترامى قائل نيستيد، در حالى كه ملاك در احراز خير واقعى و داشتن كرامت و حرمت ، ظاهر حال افراد نيست ، بلكه ملاك در اين باب و مخصوصا در داشتن خيرات و كرامات الهى نفوس بشر است كه فقط اگر به زيور فضائل درونى و مناقب معنوى آراسته باشد داراى كرامت هست و در تشخيص اين كه اين مؤ منين چگونه باطنى دارند، و خفاياى دلهايشان چيست ، تنها كسى كه از باطن دلها آگاه است خداى تعالى است ، پس من و شما حق نداريم به محروميت آنان از خير و سعادت حكم كنيم . داورى درباره باطن دل مردم ، بى مدرك حرف زدن است ، و من نمى توانم به گزاف و بدون دليل خير را بر كسانى كه ممكن است مستحق آن باشند تحريم كنم ، زيرا اين عمل ظلم است ، و بر هيچ انسانى نمى سزد كه حتى قصد ظلم كرده و خود را در زمره ستمكاران قرار دهد.🌸🍃 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۳۶ سوره وَأُوحِيَ إِلَى نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ ﴿۳۶﴾ و به نوح وحى شد كه از قوم تو جز كسانى كه [تاكنون] ايمان آورده‏ اند هرگز [كسى] ايمان نخواهد آورد پس از آنچه میکردند غمگين مباش (۳۶) ♦️آیه شریفه مى فرمايد: به نوح وحى شد كه از قوم تو كسى جز آنان كه ايمان آورده اند، به تو ايمان نخواهند آورد، پس، از كارى كه كافران مى كنند اندوهگين مباش. اين آيه ضمن اينكه نوح را به كلى از ايمان آوردن قوم او مأيوس مى كند، تسلاى خاطرى براى اوست كه غصه كافران را نخورد چون آنها هلاك خواهند شد. نوح كه همواره قوم خود را از عذاب الهى ترسانيده بود، با اين سخن دريافت كه وعده الهى نزديك است و نزول عذاب در آينده نزديكى، حتمى است. 🔺سر گذشت نوح كه در آيات اين سوره آمده است در حقيقت در چند فراز كه هر فراز مربوط به يك دوره از مبارزات نوح در مقابل مستكبران است بيان شده : ♦️در آيات قبلی، مرحله دعوت و تبليغ پى گير و مستمر نوح (عليه السلام ) با نـهـايـت جـديـت ، و بـا اسـتـفـاده از تـمـام وسـائل بـود، در ايـن مـرحـله كـه سـاليـان دراز طـول كشيدو گروه اندكى - اندك از نظر عدد و بسيار از نظر كيفيت و استقامت - به او ايمان آوردند. 🔺آيـات مـورد بـحـث اشاره به مرحله دوم اين مبارزه است ، مرحله پايان يافتن دوران تبليغ و آماده شدن براى تصفيه الهى ! 🔺 این آیه اشـاره بـه ايـنـست که صـفـوف به كلى از هم جدا شده ، و ديگر دعوت براى ايمان و اصلاح سودى ندارد، و بايد آماده تصفيه و انقلاب نهائى شود. 🔺و در پـايـان آيـه بـه نـوح دلدارى داده مـى گويد: (اكنون كه چنين است از كارهائى كه ايـنـها انجام مى دهند به هيچوجه اندوهناك و محزون مباش ) (فلا تبتئس بما كانوا يفعلون ). ♦️ضـمنا از اين آيه استفاده مى شود كه خداوند قسمتهائى از علم اسرار را در هر مورد كه لازم بـاشـد در اختيار پيامبرش ميگذارد همانگونه كه در اينجا به نوح خبر مى دهد كه در آينده هيچكس از آنها ايمان نخواهد آورد. ♦️از آيه مورد بحث استفاده مى شود كه اولا كفار در هر جا و هر زمان كه اميد ايمان آوردن در آنها باشد معذب نمى شوند، و بلا بر آنان نازل نمى شود، وقتى عذاب نازل مى شود كه كفر در دلهاشان شده و پليدى شرك با خونشان عجين شده باشد، بطورى كه ديگر هيچ اميدى به ايمان آوردنشان نباشد در اين هنگام است كه كلمه بر آنان محقق مى گردد. ♦️و ثانيا نفرينى كه خداى تعالى در سوره نوح ، از نوح (عليه السلام ) حكايت كرده كه گفت : (رب لا تذر على الارض من الكافرين ديارا انك ان تذرهم يضلوا عبادك و لا يلدوا الا فاجرا كفارا)، در زمانى واقع شده كه هنوز فرمان ساختن كشتى از ناحيه خداى تعالى صادر نشده بود، و نيز بعد از خبر يأس آورى واقع شده كه خداى تعالى به او داده و فرمود: (و از اين به بعد ديگر منتظر ايمان آوردن كفار مباش .)🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۴۱ وَقَالَ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۴۱﴾ و [نوح] گفت در آن سوار شويد به نام خداست روان‏شدنش و لنگرانداختنش بى گمان پروردگار من آمرزنده مهربان است ✅ وقتى نوح كشتى را آماده كرد و عذاب الهى نازل گشت و طوفان شروع شد، به فرمان خدا، نوح به مؤمنان دستور داد كه همگى به كشتى سوار شوند و يادآور شد كه حركت و توقف كشتى به نام خدا خواهد بود. از آنجا كه هر چيز مهمى را بايد با نام خدا آغاز كرد، نوح نيز اين سفر مهم را با نام خدا آغاز نمود و به كشتى نشينان گفت كه همگى «بسم الله» بگويند. ✅ نوح اولين انسانى است كه خداى تعالى گفتن اللّه را در كتاب مجيدش از او حكايت كرده ، پس او اولين كسى است كه تمسك به نام كريم خدا را فتح باب نموده ، همچنانكه او اولين كسى است كه بر مساءله توحيد اقامه حجت نموده ، و اولين كسى است كه كتاب و شريعتى آورده ، و اولين كسى است كه در صدد بر آمده تا اختلاف طبقاتى مجتمع بشرى را تعديل نموده و تناقض را از آن بر طرف نمايد. ✳️ اينكه نوح به مؤمنان گفت كه حركت و توقف كشتى با نام خدا خواهد بود، اين هدف را دنبال مى كرد كه مؤمنان بدانند هر كارى كه در جهان اتفاق مى افتد، به وسيله خداوند است و تمام قدرتها از آنِ اوست حتى اگر انسان كارى را با نيرو و فكر خود انجام بدهد باز آن كار منسوب به خداست چون خداست كه قدرت و توان را به انسان داده است و اين يك درس توحيد و از معارف بلند مكتب پيامبران است. 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۴۴ وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ وَيَا سَمَاءُ أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاءُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ وَقِيلَ بُعْدًا لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿۴۴﴾ و گفته شد اى زمين آب خود را فرو بر و اى آسمان [از باران] خوددارى كن و آب فرو كاست و فرمان گزارده شده و [كشتى] بر جودى قرار گرفت و گفته شد مرگ بر قوم ستمكار 🌐آيه فوق چـگـونـگـى فرمان پـايـان مـجازات طوفان نوح و بازگشت زمين به حالت عادى و جزئيات و نتيجه آن را در عبارات بسيار كوتاه و مختصر و در عين حـال فـوق العـاده رسـا و زيـبـا در ضـمـن شـش جـمله بيان مى كند و مى گويد: 💦 (به زمين دسـتـور داده شـد، اى زمـيـن آبـت را در كـام فـرو بـر )! (و قيل يا ارض ابلعى مائك ). 💦(و به آسمان دستور داده شد اى آسمان دست نگهدار) (و يا سماء اقلعى ) 💦(و آب فرو نشست ) (و غيض الماء). 💦(و كار پايان يافت ) (و قضى الامر). 💦(و كشتى بر دامنه كوه جودى پهلو گرفت ) (و استوت على الجودى ) 💦(در ايـن هـنـگـام گـفـتـه شـد: دور بـاد قـوم سـتـمـگـر )! (و قيل بعدا للقوم الظالمين ) 🌐گفتنى است كه در آيه مباركه جلوه هاى زيبا و بديعى از و يا زيبايى قالب و مفاهيم جلوه گراست كه سخن انسان نه تنها هرگز نمى تواند به پاى آن برسد كه نمى تواند به آن نزديك هم بشود. 🌐براى نمونه: در آيه شريفه با اينكه روى سخن با زمين و آسمان است، به صورت فرمان آمده است تا اقتدار بيشترى را برساند. 🌐در مرحله دوم، هماهنگى در مفهوم و محتوا و تأليف سخن در اوج زيبايى و شكوه است به گونه اى كه هر اديب و انديشمندى را به حيرت مى كشد. 🌐افزون بر آن حسن بيان و لطافت تعبير در ترسيم وضعيت و تصوير صحنه غوغا مى كند. 🌐و ديگر اينكه گزيده گويى، فشرده گويى، زيبا گويى و نكات دلنشين بسيارى كه تنها آگاهان و آشنايان آنها را مى يابند و احساس مى كنند در آغاز تا پايان داستان نوح بويژه در اين آيه شريفه جلوه گر است. 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🔶همان گونه كه پيشتر گفته ايم در اين سوره ( ) داستانهاى چندين پيامبر ذكر شده كه نخستين داستان، داستان نوح بود و اينك در صفحه ۲۲۷داستان حضرت را بيان مى كند كه از پيامبران قديمى است و پيش از ابراهيم و پس از نوح زندگى مى كرد و بر قوم مبعوث شد که اين قوم عرب زبان بودند. 🔸به طورى كه از آيات ديگر قرآن بر مى آيد، قوم عاد در «احقاف» زندگى مى كردند كه محلى در يمن و يا طرفهاى عمان و حضرموت بود و بعضى ها آن را سرزمينى در شام مى دانند و به هر حال اين قوم داراى باغها و بستانهاى بزرگ و شاداب و خرّمى بودند و باغ ارم كه به تعبير قرآن نظير آن آفريده نشده، متعلق به اين قوم بود. 🔸آنها افراد قدبلند و نيرومندى بوده و به طور كلى از نعمتهاى فراوانى برخوردار بودند. آنها نعمتهاى خدا را ناسپاسى كردند و به بت پرستى روى آوردند و رفاه زدگى آنها را به فساد كشانيد تا اينكه خداوند هود را بر آنان مبعوث كرد و او آنان را به سوى خدا پرستى دعوت كرد و از شرك و بت پرستى برحذر داشت و خطاب به آنان گفت كه اى قوم، خدا را پرستش كنيد كه شما را معبودى جز او نيست و اينكه شما بتها را شريك خدا قرار مى دهيد سخن باطلى را مى گوييد. 🔸براى اينكه سخن هود در آنان بيشتر اثر كند و آنان گمان نكنند كه هود به انگيزه مال دوستى و ثروت اندوزى چنين سخن مى گويد، به آنها اظهار داشت كه من در مقابل دعوت خود از شما مزدى نمى خواهم بلكه مزد من بر خداوند است كه مرا آفريده است. 🔸ديديم كه در داستان نوح هم اين سخن آمده بود و در داستانهاى پيامبران ديگر هم همين مطلب تكرار شده و پيامبران روى اين مسئله تأكيد كرده اند كه از مردم پاداش و نمى خواهند. اين بدان سبب است كه مردم حساب پيامبران را ازكسان ديگرى كه به قيافه خيرخواهى وارد مى شوند ولى هدفشان رسيدن به پول و مال دنياست، جدا كنند و بدانند كه پيامبران كار خود را فقط براى خدا مى كنند و هدف مادى ندارند 🔶قرآن کریم در چندین آیه به قوم عاد اشاره کرده است؛ از جمله آیات ۲۱ تا ۲۶ سوره احقاف، آیات ۶۹ تا ۷۴ سوره اعراف، ۴۶ سوره ذاریات، آیه۵۰ سوره هود، آیه ۳۱ سوره مومنون، آیات ۱۳ -۱۵ سوره فصلت، آیه ۲۰ سوره قمر، آیه ۷ سوره الحاقه، آیه ۸ سوره فجر، آیه ۱۵ سوره سجده و آیه ۱۳۰ سوره شعراء. 🔸قوم عاد دچار خشکسالی گشته و برای مدت طولانی بر آن‌ها باران نبارید. حضرت هود، به آن‌ها وعده داد که اگر توبه کنند خشکسالی از بین خواهد رفت و حتی بر قدرت آن‌ها نیز افزوده خواهد شد.[سوره هود، آیه۵۲.] با این حال، قوم عاد، دعوت هود را نپذیرفت.[سوره هود، آیه ۵۳] 🔸مردم عاد ابر بزرگی را از دور در آسمان دیدند و گمان کردند ابری باران‌زا است در حالی که ابر عذاب بود.[سوره احقاف آیه ۲۴] در نهایت هفت شب و هشت روز پی در پی بر قوم عاد عذاب نازل شد.[سوره حاقه، آیه ۷.] 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۵۶ إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُمْ مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۵۶﴾ در حقيقت من بر خدا پروردگار خودم و پروردگار شما توكل كردم هيچ جنبنده‏ اى نيست مگر اينكه او مهار هستى‏ اش را در دست دارد به راستى پروردگار من بر راه راست است . 🌀ناصيه در اصل به معنى موى پيش سر مى باشد، و از ماده نصا ، به معنى اتصال و پيوستگى آمده است ، و اخذ به ناصيه (گرفتن موى پيش سر) كـنـايـه از تـسلط و قهر و غلبه بر چيزى است ، و اينكه در جمله بالا خداوند مى فرمايد: هـيـچ جـنبنده اى نيست مگر اينكه ما ناصيه او را مى گيريم ، اشاره به قدرت قاهره او بر هـمـه چـيـز اسـت ، بـه گـونـه اى كـه هيچ موجودى در برابر اراده خدا هيچگونه تاب مقاومت نـدارد. این جمله گستردگى قدرت خداوند را كه پناهگاه است بيان مى كند به اين صورت كه هيچ جنبنده اى نيست مگر اينكه پروردگار برگيرنده موى پيشانى اوست، يعنى همه موجودات زنده تحت حاكميت خداوند زندگى مى كنند و مرگ و زندگى آنها در دست خداوند است. 🔹اين تعبير براى آن است كه مستكبران و بت پرستان ، و سلطه جويان سـتـمـكـار و از خود راضی ، فـكـر نـكـنـنـد اگـر چـنـد روزى مـيـدان بـه آنـهـا داده شـده اسـت ، دليـل بـر آنـست كه مى توانند در برابر اراده پروردگار، كوچكترين مقاومتى كنند. امید كه آنها به اين واقعيت توجه كنند و از مركب غرور فرود آيند. 🔹ديگر اينكه جمله «ان ربى على صراط مستقيم» از زيباترين تعبيرات دربـاره 👈🏻قـدرت آمـيـخـتـه بـا عـدالت پـروردگار است ، چرا كه قدرتمندان غالبا زورگو و ظـالمـنـد، امـا خداوند با قدرت بى انتهايش ، همواره بر صراط مستقيم عدالت و جاده صاف حكمت و نظم و حساب مى باشد. 🔷در آيه پيش هود به قوم خود گفته بود : هرچه از دستتان برمى آيد درباره من فروگذار نكنيد و هر حيله و نيرنگى داريد به كار بريد و مهلتم ندهيد، در اين آيه روشن مى سازد كه اين مبارز طلبى به خاطر داشتن پشتوانه محكم و مطمئن است كه همواره او را از شرّ دشمنان حفظ مى كند و اين خود معجزه بزرگى است. 🔹پشتوانه او به خداوند است و لذا به قوم خود گفت: پس به خدا كه پروردگار من و شماست توكل كرده ام، يعنى كار خود را به او واگذار نموده ام. 🔷نتيجه اينكه خداوند توانايى آن را دارد كه مرا از شر شما حفظ كند و يا عذابى بر شما بفرستد و شما را هلاك سازد. 🔹البته اينكه همه موجودات زنده تحت حاكميت خدا هستند، بدان معنا نيست كه خدا بى جهت و ستمگرانه گروهى را هلاك مى كند و گروهى را نجات مى دهد، بلكه كارها و تصرفات او همه از روى حكمت و عدل است و لذا در پايان اين آيه خاطر نشان مى سازد كه پروردگار من بر راه راست است; يعنى تمام كارهاى او براساس حق و عدل استوار است. بنابراين، در اينجا، هم قدرت خداوند بر موجودات و هم عدل او بيان مى شود. 💙یک نکته ی مهم : 🔷هود (عليه السلام ) در اين گفتار خود گفت : (پروردگار من بر صراط مستقيم ) است و نگفت (پروردگار من و شما) با اينكه قبلا گفته بود: (توكل من بر پروردگار من و شما است )، علت اين آن است كه مقام آن سخن و اين سخن دو مقام است در اينجا هود (عليه السلام ) در مقام دعا به جان خود و عليه قوم خويش است ، در مقامى است كه توقع دارد خداى تعالى او را از شر آنان حفظ كند و لازم است خداى تعالى را به عنوان رب و مدبر امور خود ياد كند به خلاف قومش كه خدا را رب خود نمى دانستند، پس مناسب همين بود كه خداى تعالى را رب خود بشمارد و به رابطه عبوديتى كه بين خود و ربش برقرار است تمسك بجويد تا توقعش برآورده شود به خلاف آن مقامى كه در آن مقام مى گفت : (توكلت على اللّه ربى و ربكم ) كه در آنجا مى خواست عموميت سلطنت الهى و احاطه قدرتش را برساند.🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🍃🌸پیامبری به نام صالح در قوم ثمود زاده شد و در میان ایشان پرورش یافت، قوم ثمود گروهی از مردم بودند که در سرزمینی بین یهودیه وحجاز می‌زیستند. قوم ثمود در خانه‌هایی سنگی می‌زیستند که درون کوه‌ها تراشیده شده بود.[۸۰-۸۴حجر] قوم ثمود به پرستش بت‌های سنگی و چوبی می‌پرداختند.[۶۲هود] صالح تلاش می‌کرد تا قوم خود را از پرستش بت‌ها بازدارد و ایشان را به یکتا پرستی فراخواند ، اما قوم ثمود سخن او را نپذیرفتند [۴۲هود] و از وی درخواست معجزه کردند؛ بر اساس روایات اسلامی، روزی سنگ بزرگی از کوه شکافت و شتر ماده‌ای از آن بیرون آمد؛ صالح به قوم ثمود هشدار داد که به شتر آسیبی نرسانند.[۶۴هود] اما قوم ثمود، شتر را گرفتند و کشتند. پس از سه روز عذاب بر ثمود فروفرستاده شد؛ و پس از عذاب شدیدی که از آن در قرآن به صیحه تعبیر شده‌است؛ ثمودیان نابود شدند.🌸🍃 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیات۶۹و۷۰ سوره وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ ﴿۶۹﴾ و به راستى فرستادگان ما براى ابراهيم مژده آوردند سلام گفتند پاسخ داد سلام و ديرى نپاييد كه گوساله‏ اى بريان آورد . فَلَمَّا رَأَى أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ ﴿۷۰﴾ و چون ديد دستهايشان به غذا دراز نمى ‏شود آنان را ناشناس يافت و از ايشان ترسى بر دل گرفت گفتند مترس ما به سوى قوم لوط فرستاده شده‏ ايم . ♻️بشرى: مژده و خبر مسرت بخش كه اثر آن در پوست و بشره چهره آشكار مى‏ شود. ♻️سلام: سلام به معنى سلامت و كنار بودن از آفات ظاهرى و باطنى است. سلام قولى در اسلام ، سلامت خواستن از خدا براى شخص است. ♻️عِجل: گوساله ،زيرا كه به عجله بزرگ شده‏ و به صورت گاو در مى ‏آيد. ♻️حنيذ: بريان ✅ در اين آيات قسمتى از داستان حضرت ابراهيم ذكر مى شود که اين قسمت مربوط به دوران پيرى ابراهيم است. داستان از اين قرار است كه خداوند فرستادگان خود يعنى فرشتگان را به سوى ابراهيم فرستاد تا مژده تولد اسحاق را به او بدهند. فرشتگان به او سلام كردند و او سلام آنها را پاسخ داد و بى درنگ گوساله اى بريان پيش آنان آورد. ابراهيم به مهمان نوازى معروف بود و از اين مهمانها با گوساله ای بریان پذيرايى كرد ولى مهمانها دستان خود را به سوى آن غذا دراز نكردند. وقتى ابراهيم ديد كه آنها غذا نمى خورند، ترسى بر او عارض شد، چون در آنزمان معمول بود كه اگر ميهمان از تناول غذاى ميزبان خوددارى مينمود علامت سوء قصد او بود چنانچه در اينزمان هم حمل بر تكبّر يا بى مهرى ميشود لذا قدرى خائف شد كه مبادا اراده مكروهى داشته باشند ولى اظهار نفرمود با اينحال آنها احساس نمودند و براى اطمينان خاطر مبارك عرضه داشتند مترس ما ملائكه نزول عذابيم بقوم لوط ✅ البته فرشتگان دو مأموريت داشتند يكى عذاب كردن قوم لوط و ديگرى مژده دادن به ابراهيم كه بزودى براى او پسرى متولد خواهد شد.. 💚در این آیه و آیات سوره ذاریات به آداب مهمانی نیز اشاره شده که در پست بعدی می آوریم . 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
شرحی بر آیات صفحه ۲۳۰ قرآن کریم 💠طبق اين آيات فرشتگان به صورت ناشناس و در شكل جوانهاى زيبا از نزد ابراهيم به نزد رفتند و چون پيش لوط رسيدند، چون لوط از انحراف و بدجنسى قوم خود آگاه بود و مى دانست كه آنها عادت به دارند لذا يقين كرد كه قوم او به سراغ مهمانهاى او خواهند آمد و او نخواهد توانست كه از مهمانها كه به صورت پسر هاى زيبا بودند، دفاع كند ولذا بسيار ناراحت شد و خود را از حفظ آنها از دسترس قومش ناتوان ديد و با ناراحتى گفت: امروز روز سختى است. 💠همان گونه كه لوط پيش بينى مى كرد، قوم او با شتاب به خانه لوط آمدند تا از آن مهمانها كام گيرند و آنها عادت به اين كار زشت داشتند و پيش از آن هم آلوده اين كار شده بودند. لوط براى حفظ مهمانهاى خود از شرّ آنها به قوم خود گفت: بياييد با دختران من ازدواج كنيد كه اين براى شما، پاكيزه تر است و از خدا بترسيد و مرا درباره مهمانهايم خوار و شرمنده نكنيد. سپس براى تحريك احساسات آنها گفت: آيا از شما مرد رشيدى وجود ندارد؟ 💠به هر حال قوم لوط پيشنهاد او را نپذيرفتند و به لوط گفتند ما احتياجى به دختران تو نداريم و تو مى دانى كه ما چه اراده اى كرده ايم.. 💠وقتى لوط بى شرمى قوم خود را ديد، بسيار ناراحت شد و از ناتوانى و بيكسى خود در برابر آن گروه اظهار تأسف كرد و گفت: اى كاش مرا در برابر شما قدرتى بود .. يعنى اى كاش يا خود من آنچنان نيرويى داشتم كه يك تنه در برابر شما مى ايستادم و شرّ شما را دفع مى كردم و يا مرا ياران و انصارى بود كه به قدرت آنها تكيه مى كردم و به وسيله آنها شما را سرجاى خود مى نشاندم. 💠سـرانـجـام هنگامى كه رسولان پروردگار نگرانى شديد لوط را مشاهده كردند كه در چه عـذاب و شـكـنـجـه روحـى گـرفتار است ، پرده از روى اسرار كار خود برداشتند و به او گـفـتـند: اى لوط كه ما نوجوانانى از جنس بشر نيستيم بلكه فرستادگانى هستيم براى عذاب اين قوم و هلاك كردنشان! (قال يا لوط انا رسل ربك لن يصلوا اليك ). پس پاسى از شب گذشته، خانواده ‏ات را (از این سرزمین) بیرون ببر و (مراقب باش تا) هیچ كس از شما (به پشت سرش) متوجّه نشود. ولى همسرت (را با خود همراه مبر، زیرا) آن بلایى كه به همه مى‏ رسد به او (نیز) خواهد رسید.همانا وقت (نابودى) آنان صبح است. آیا صبح نزدیك نیست؟! (ان موعدهم الصبح اليس الصبح بقريب ) 💠جمله‏ ى «الاّ امراتكْ» یا از «أهلك» استثنا شده است، به این معنا كه تمام اهل خودت را شبانه كوچ بده مگر همسرت را، و یا از «لایَلتَفت» استثنا گردیده، یعنى هیچ یك از شما به عقب التفاتى نكند، به جز همسرت كه او هنگام خارج شدن به همراه تو، چون نگران حال آن قوم فاسد است، از قافله عقب افتاده و در نتیجه گرفتار عذاب الهى مى‏ گردد. و از اینجا معلوم میشود که فامیل پیامبر بودن، وسیله‏ ى نجات نیست! 💠با توجه به آیات قرآن، قوم لوط دچار سه نوع بلا شده اند: يكى و ويرانى شهر و ديگرى آسمانى و سوم . چنين مى نمايد كه انفجار عظيمى در آن شهر رخ داده و باعث پيدايش زلزله و صيحه شده و سنگهايى كه به آسمان پرتاب گرديده دوباره به روى آنان ريخته شده است. 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🔹🔸ماجرای قوم در قرآن 🔹لوط(ع) از کلدانیان بود که آنها در سرزمین بابل زندگی می کردند لوط از بستگان ابراهيم (عليه السلام ) بوده ، و آن حضرت او را به سوى اهل سدوم و اقوام مجاور آنان فرستاد، تا آنان را كه مشرك و از بت پرستان بودند، به دين توحيد دعوت كند. او از اولین کسانی بود که به ابراهیم ایمان آورد و گفت: "انی مهاجر الی ربی". (۲۶ عنکبوت) در نتیجه خدای تعالی او را با ابراهیم نجات داده به سرزمین فلسطین، "ارض مقدس" روانه کرد:👈🏻 "و نجیناه و لوطا الی الارض التی بارکنا فیها للعالمین" (۷۱ انبیا) 🔸پس لوط در بعضی از بلادآن سرزمین منزل کرد، (که بنا به بعضی از روایات و بنا به گفته تاریخ و تورات آن شهر سدوم بوده). مردم این شهر و آبادیها و شهرهای اطراف آن که خدای تعالی آنها را در سوره توبه آیه 70 مؤتفکات خوانده، بت می پرستیدند و عمل فاحشه لواط مرتکب می شدند و این قوم اولین قوم از اقوام و نژادهای بشر بودند که این عمل در بینشان شایع گشت، (۸۰ اعراف) و شیوع آن به حدی رسیده بود که در مجالس عمومی شان آن را مرتکب می شدند ، تا آنکه رفته رفته این عمل فاحشه ، سنت قومی آنان شد و همه بدان مبتلا گشته، زنان بکلی متروک شدند و راه تناسل را بستند (۲۹ عنکبوت). لذا خدای تعالی لوط را به سوی ایشان گسیل داشت.👈🏻 (۱۶۲ شعرا) و آن جناب ایشان را به ترس از خدا و ترک فحشاء و برگشتن به طریق فطرت دعوت کردو انذار و تهدیدشان نمود ولی جز بیشتر شدن سرکشی و طغیان آنان ثمره ای حاصل نگشت و جز این پاسخش ندادند که اینقدر ما را تهدید مکن اگر راست می گویی عذاب خدا را بیاور، و به این هم اکتفا ننموده ، تهدیدش کردند که:👈🏻 "لئن لم تنته یا لوط لتکونن من المخرجین (۱۶۷شعرا) - اگر ای لوط دست از دعوتت بر نداری تو را از شهرمان خارج خواهیم کرد"وبه یکدیگر می گفتند: خاندان لوط را از قریه خود خارج کنید که آنها مردمی هستند که میخواهند از عمل لواط پاک باشند!👈🏻 (۵۶ نمل). 🔹فرشتگان از نزد ابراهیم به سوی لوط روانه شدند و به صورت پسرانی مجسم شده،به عنوان میهمان بر او وارد شدند، لوط از ورود آنان سخت به فکر فرو رفت چون قوم خود رامی شناخت و می دانست که به زودی متعرض آنان می شوند و به هیچ وجه دست از آنان برنمی دارند، چیزی نگذشت که مردم خبردار شدند، به شتاب رو به خانه لوط نهاده و به یکدیگرمژده می دادند، لوط از خانه بیرون آمد و در موعظه و تحریک فتوت و رشد آنان سعی بلیغ نمود تابه جایی که دختران خود را بر آنان عرضه کرد و گفت: ای مردم!این دختران من در اختیارشمایند و اینها برای شما پاکیزه ترند پس، از خدا بترسید و مرا نزد میهمانانم رسوا مسازید، آنگاه از در استغاثه و التماس در آمد و گفت: آیا در میان شما یک نفر مرد رشید نیست؟👈🏻(۷۸هود)مردم درخواست او را رد کرده و گفتند: ما هیچ علاقه ای به دختران تو نداریم و به هیچ وجه از میهمانان تو دست بردار نیستیم.لوط(ع)مایوس شد و گفت: ای کاش نیرویی در رفع شما می داشتم و یا رکنی شدید می بود و به آنجا پناه می بردم.👈🏻 (۸۰ هود) در این هنگام ملائکه گفتند: ای لوط ما فرستادگان پروردگار توایم، آرام باش که این قوم به تو نخواهند رسید، آنگاه همه آن مردم را کور کردند و مردم افتان و خیزان متفرق شدند.👈🏻 (۳۷ قمر) فرشتگان سپس به لوط(ع)دستور دادند که شبانه اهل خود را برداشته و درهمان شب پشت به مردم نموده، از قریه بیرون روند و احدی از آنان به پشت سر خود نگاه نکندولی همسر خود را بیرون نبرد که به او آن خواهد رسید که به مردم شهر می رسد، و نیز به وی خبردادند که بزودی مردم شهر در صبح همین شب هلاک می شوند.👈🏻 (۸۱ هود) صبح، هنگام طلوع فجر، صیحه آن قوم را فرا گرفت و خدای عز و جل سنگی از گل نشاندار که نزد پروردگارت برای اسرافگران در گناه آماده شده بر آنان ببارید و شهرهایشان رازیر و رو کرد و هر کس از مؤمنین را که در آن شهرها بود بیرون نمود، و آن شهرها را آیت و مایه عبرت نسل های آینده کرد تا کسانی که از عذاب الیم الهی بیم دارند با دیدن آثار و خرابه های آن شهرها عبرت بگیرند..🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
✅ قرآن در صفحه ۲۳۱ ، داستان ديگرى از داستانهاى پيامبران را بيان مى كند و آن داستان و اهل است که به صور مكرر در قرآن كريم آمده است. شعيب بر اهل مدين كه در بعضى از آيات از آنها به « الايكه» تعبير شده است، مبعوث گرديد و طبق معمولِ همه پيامبران، آغاز سخن او درباره توحيد بود و مردم را به سوى يكتاپرستى و عدم شرک دعوت نمود ✅ مطلب دومى كه شعيب آن را مطرح كرد اين بود كه در داد و ستدهاى خود و را كم ندهند. معلوم مى شود كه مردم مدين دچار اين انحراف اقتصادى بودند كه به هنگام خريد و فروش كالاها، مى كردند. شعيب آنها را از اين كار نهى كرد و تذكر داد كه من شما را در برخوردارى و وفور نعمت مى بينم و اين اشاره به اين حقيقت بود كه اگر از اين گناه دست برندارند، خداوند نعمت خود را از آنها مى گيرد. ✅ ضمنا تعبير «اريكم بخير» بار عاطفى دارد و براى جلب نظر آنها بود. همچنين خيرخواهانه به آنان گفت: من بر شما از عذاب روزى فراگير بيمناكم، يعنى مى ترسم اگر به خدا ايمان نياوريد و در معاملات خود رعايت حقوق مردم را نكنيد، خداوند بر شما عذابى نازل كند كه همه شما را دربرگيرد. منظور از روزفراگير، همان روزى است كه عذاب نازل شود و همه آن كافران را احاطه كند. ✅ طبق آيه ۸۵، يكبار ديگر شعيب از كم فروشى آنها سخن به ميان آورد تا بلکه در آنها اثرکند و گفت: پيمانه و ترازو را از روى عدالت به تمامى بدهيد. ✅ به نظر مى رسد كه هر چند مطلب مربوط به پيمانه و ترازو در اين آيات دوبار آمده ولى تكرارى نيست. بلكه بار اول از 👈🏻كوچك كردن پيمانه و سنگ ترازو از حدى كه معمول و مرسوم بود نهى مى كند و بار دوم از اينكه با همان پيمانه ها و ترازوهاى معمولى 👈🏻جنس را كمتر و سرخالى يا سبك بدهند، نهى مى كند. ✅ البته عكس اينها هم در موقع خريدن جنس مورد نهى بود يعنى با پيمانه و سنگى بزرگتر از معمول و يا سنگين تر و برتر از معمول بخرند. بنابراين، 👈🏻چهار نوع انحراف وجود داشته است. ✅ حضرت شعیب به طور كلى آن قوم را اندرز مى دهد كه حقوق مردم را كم نكنند كه شامل آن چهار نوع انحراف مى شود. آنگاه از اين كار به عنوان 👈🏻فساد در زمين ياد مى كند. ✅ مسلم است كه وقتى در جامعه، حقوق مردم رعايت نشد و مردم در معاملات خود فريبكارى كردند و سلامت اقتصادى جامعه را از بين بردند، دچار فساد و تبهكارى بزرگى شده اند كه سرانجام ناخوشايندى خواهد داشت و اقتصاد جامعه بيمار خواهد بود و رشد اقتصادى متوقف خواهد شد و با ركود اقتصادى رفاه و آسايش و نظم جامعه مختل خواهد گرديد. ✅در آيه ۸۶ به آنها خاطر نشان مى سازد كه باقيمانده خدا يعنى آن روزى حلالى كه پس از كسر مالى كه از راه حرام مانند كم فروشى به دست مى آيد، اگرچه به ظاهر كمتر از آن مال حرامى است كه با كم فروشى حاصل شود، ولى همان براى شما بهتر است، اگر ايمان داشته باشيد. زيرا علاوه بر اينكه معاملات مشروع، در كل باعث سلامت و شكوفايى اقتصادى مى شود، نوعى 👈🏻بركت خدا را نيز همراه دارد. يعنى انسان مى تواند از كمترين موجودى خود بهترين استفاده را ببرد. البته اين بركت هنگامى حاصل مى شود كه انسان به خدا ايمان داشته باشد.(بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ) ✅ در پايان آيه از قول شعيب نقل مى كند كه من بر شما نگهبان نيستم، يعنى من نمى توانم با وجود اين فساد و انحراف، نگهبان و حافظ شما باشم و شما با اين انحرافهايى كه داريد به هر حال دچار عذاب الهى خواهيد شد.( وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ ) 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
صفحه ۲۳۲ -۲۳۱قرآن کریم ♦️با دقت در آیات مربوط به حضرت در میابیم که : 💥۱ -آن پيامبر بزرگ خدا دعوتش را از توحيدگرايى و يكتا پرستى آغاز كرد. 👈🏻قال يا قوم اعبدوا اللَّه... 💥۲- و پس از اصل توحيد، بى درنگ به تنظيم امور و موضوع معاش روى آورد و مردم را از كم فروشى و ديگر راههاى ظالمانه ثروت اندوزى برحذر داشت و نظام دادوستد و تجارت را بر اساس عدل و داد بنيان نهاد 👈🏻ولا تنقصوا المكيال و الميزان... 💥۳- از اين آيات به روشنى دريافت مى گردد که او مى كوشيد تا با آگاهى بخشى و محو بتهاى گوناگون، روح و فكر مردم را آزاد سازد و ثروتها و امكانات به جاى قرار گرفتن در مسير تباهى و اسارت مردم، همان گونه كه خدا خواسته است باعث زينت زندگى باشد. 👈🏻اصلوتك تأمرك أَنْ نترك ما يعبد آباؤنا... 💥۴- شعيب براى خود امتيازى نمى شناخت، بلكه خود را بنده اى از بندگان خدا اعلان مى كرد و از او يارى مى جست و از او موفقيت مى طلبيد. 👈🏻و ما توفيقى الا باللّه... 💥۵ - تنها هدف او در دعوت آسمانى اش و اصلاحگرى بود و براى خود چيزى نمى جست و چيزى نمى خواست. 👈🏻إن اريد الاّ الاصلاح.... 💥۶- او از پيشوايان راستين آسمانى است كه آنچه را براى خود مى خواست براى مردم نيز مى خواست و آنچه را به مردم توصيه مى كرد، خود بدانها عمل مى نمود و از هر آنچه مردم را بر حذر مى داشت، خود پيش از همه آنان دورى مى جست. 👈🏻و ما اريد أَن اخالفكم الى ما انهاكم... 💥۷- او به ارزش هاى اخلاقى و انسانى بسيار اهميت مى داد و بعد اخلاقى دعوت آسمانى اش از كران تا كران اندرزهاى انسان سازش جلوه گر است. 👈🏻و يا قوم لا يَجْرِمَنَّكم شقاقى... 💥۸- و شهامت و شجاعت و راستى او در دعوت آسمانى اش تفكّر انگيز است كه نخست با همه وجود به مردم خويش آگاهى مى بخشد و پند و اندرز مى دهد و روشنگرى مى كند و از پى آن هشدارها مى دهد كه از عذاب خدا بترسيد، و آنگاه با شهامتى تحسين برانگيز در برابر دجّالگرى ها و تهديدها و شانتاژهاى آنان دلاورانه مى ايستد. 👈🏻و يا قوم اعملوا على مكانتكم...  ♦️همان گونه كه شعيب وعده داده بود عذاب الهى به سراغ اهل مدين آمد. اين عذاب عبارت بود از آسمانى و بانگ مرگبار و كشنده كه همراه با زلزله بود. در اين آيه از «صيحه» و در آيات سوره اعراف از «» كه به معناى زلزله است ياد مى كند. بنابراين، علت هلاك آنها بانگ مرگبار و زلزله بوده است كه همزمان بر آنان رسيد. ♦️اهل مدين با اين عذاب در خانه هایشان نابود شدند آن چنان كه گويا اصلا وجود نداشته اند و هرگز در آنجا نبوده اند. در پايان قصه قوم مى فرمايد: اهل هلاك شدند و به لعنت گرفتار آمدند همان گونه كه قوم ثمود هلاك شدند. اين سخن به جهت تشابهى است كه ميان اين دو قوم وجود داشت چون هر دو قوم با هلاك شدند. 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۱۰۲ سوره وَكَذَلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَى وَهِيَ ظَالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ و اين گونه بود [به قهر] گرفتن پروردگارت وقتى شهرها را در حالى كه ستمگر بودند [به قهر] مى‏ گرفت آرى [به قهر] گرفتن او دردناك و سخت است . 🔶از سرنوشت شوم اقوامى كه پيامبران را تكذيب كردند و به عذاب الهى دچار شدند، يك قاعده كلّى حاصل مى شود كه به صورت يك سنّت الهى حاكم بر جامعه هاى بشرى است. 🔸در اين آيه همين سرنوشت را ياد آور مى شود تا همه از جمله مشركان عصر پيامبر از آن عبرت گيرند. مى فرمايد: و اين چنين است مؤاخذه و مجازات پروردگار تو هنگامى كه جامعه هايى را كه ستمگرند، مؤاخده مى كند. همانا مؤاخذه او دردناك و سخت است. 🔶آن سنّت الهى كه هرگز قابل تغيير نيست و همواره در جوامع بشرى عمل مى كند، اين است كه هرگاه جامعه اى ستمگر شد، آن جامعه مورد مؤاخذه و مجازات قرار مى گيرد و نابود مى شود و چه ستمى بالاتر از شرك و مخالفت با پيامبران است. بنابراين جامعه هاى شرك آلود و جامعه هايى كه از خدا دور افتاده اند، بايد در انتظار سرنوشت هلاكت بار و شومى باشند كه آنها را فرا خواهد گرفت و آنها را از درون هدف قرار خواهد داد. 🔸اين حقيقت در آيات ديگر قرآن نيز مورد تأكيد واقع شده است: 🔅وكم قصمنا من قرية كانت ظالمة و انشأنا بعدها قوما آخرين(انبياء/11) و چه بسيارى آبادى كه ستمگر بودند، درهم كوبيديم و پس از آنان قوم ديگرى را آورديم. 🔅فكايّن من قرية اهلكناها و هى ظالمة فهى خاوية على عروشها(حج/45) چه بسا آبادى كه آن را هلاك كرديم در حالى كه ستمگر بود پس آن بر سقف خود فرو ريخته است. 🔸البته نابودى چنين جامعه هايى به صورت فورى نيست بلكه خداوند پس از مهلتى كه به آنها مى دهد نابود مى كند. اين مهلت براى آن است كه آنها به خود آيند و به سوى خدا برگردند، مثلاً آیات زیر به این نکته اشاره دارد: 🔅ولويؤاخذ الله الناس بماكسبوا ماترك على ظهرها من دابّة و لكن يؤخرهم الى اجل مسمّى (فاطر/65) اگر خداوند مردم را در مقابل آنچه انجام داده اند مؤاخذه مى كرد، بر روى زمين جنبنده اى باقى نمى گذاشت ولى آنها را براى زمان معينى به تأخير مى اندازد. 🔅و كايّن من قرية امليت لها و هى ظالمة ثم اخذتها و الىّ المصير(حج/48) و چه بسا آبادى كه به آن مهلت دادم در حالى كه ستمگر بود آنگاه آن را مؤاخذه كردم و بازگشت به سوى من است. 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🍃🌸پس همان گونه كه دستور يافته‏ اى ايستادگى كن و هر كه با تو توبه كرده [نيز چنين كند] و طغيان مكنيد كه او به آنچه انجام مى‏ دهيد بيناست پس از امر به استقامت كه اساس هر كارى است، فرمان ديگرى مى دهد و آن اينكه طغيان نكنيد كه خداوند به آنچه مى كنيد بيناست. آمدن اين فرمان پس از دستور استقامت شايد بدان جهت باشد كه وقتى جمعيتى استقامت نشان دادند به هر حال بر مخالفان خود پيروز مى شوند و قدرت را به دست مى آورند و خاصيت قدرت طغيانگرى است. اين است كه در اينجا مؤمنان را از طغيانگرى پس از رسيدن به قدرت و حاكميت منع مى كند و تذكر مى دهد كه مبادا به تواناييهاى خود مغرور شويد و به طغيانگرى بپردازيد، شما همواره بايد بدانيد كه كارهاى شما تحت نظر پروردگار است و او به هر كارى كه انجام مى دهيد آگاه است. در حـديـث مـعـروفـى از ابـن عـبـاس چـنـيـن مـى خـوانـيـم : (هـيـچ آيـه اى شـديـد و مـشـكـلتـر از اين آيه بر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) نـازل نـشـد و لذا هنگامى كه اصحاب از آنحضرت پرسيدند چرا به اين زودى موهاى شما سفيد شده و آثار پيرى نمايان ، گشته ، فرمود مرا سوره هود و واقعه پير كرد!.🌸🍃 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۱۱۳ سوره وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ ﴿۱۱۳﴾ و به كسانى كه ستم كرده‏ اند متمايل مشويد كه آتش [دوزخ] به شما مى ‏رسد و در برابر خدا براى شما دوستانى نخواهد بود و سرانجام يارى نخواهيد شد. ♻️ركون به سوى ستمكاران ، يك نوع اعتمادى است كه ناشى از ميل و رغبت به آنان باشد، حال چه اين ركون در اصل دين باشد، مثل اينكه پاره اى از حقايق دين را كه به نفع آنان است بگويد، و از آنچه كه به ضرر ايشان است دم فروبندد و افشاء نكند، و چه اينكه در حيات دينى باشد مثل اينكه به ستمكاران اجازه دهد تا به نوعى كه دلخواه ايشان است در اداره امور مجتمع دينى مداخله كنند و ولايت امور عامه را به دست گيرند، و چه اينكه ايشان را دوست بدارد و دوستيش منجر به مخالطت و آميزش با آن شود و در نتيجه در شؤ ون حياتى جامعه و يا فردى از افراد اثر سوء بگذارد. ♻️و كوتاه سخن ، ركون به اين معنا است كه در امر دين و يا حيات دينى طورى به ستمكاران نزديك شود كه نزديكيش تواءم با نوعى اعتماد و اتكاء باشد، و دين و خدا و يا حيات دينى را از استقلال در تاءثير انداخته ، و از آن پاكى و خلوص اصليش ساقط كند و معلوم است كه نتيجه اين عمل اين است كه راه حق از طريق باطل سلوك شود، ♻️گفته شده كه منظور از ستمگران، هركسى است كه ستم كرده و حق كسى را ضايع نموده اگرچه از مسلمانان باشد و ميل به آنها باعث تقويت آنان مى شود و در نتيجه ظلم و ستم در جامعه افزايش مى يابد و نتيجه آن، آتشى است كه در همين دنيا برپا مى شود و دود آن حتى به چشم دوستان ستمگران هم مى رود و آنها نيز به آتش فتنه مى افتند. 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۱۲۳ سوره ( آخرین آیه ) وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَكَّلْ عَلَيْهِ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ و نهان آسمانها و زمين از آن خداست و تمام كارها به او بازگردانده مى ‏شود پس او را پرستش كن و بر او توكل نماى و پروردگار تو از آنچه انجام مى‏ دهيد غافل نيست . 🔷آخـريـن آيـه ايـن سـوره بـه بـيـان تـوحـيـد (تـوحـيـد عـلم و تـوحـيـد افـعـال و توحيد عبادت ) مى پردازد همانگونه كه آيات آغاز اين سوره از علم توحيد سخن مى گفت . 🔹در حـقـيقت در اين آيه انگشت روى سه شعبه از گذاشته شده است نخست توحيد علمى پروردگار، غيب آسمانها و زمين مخصوص خدا است و او است كه از همه اسرار آشكار و نهان با خبر است (و لله غيب السماوات و الارض ) و غـيـر او علمش محدود و در عين محدوديت از ناحيه تعليم الهى است ، بنابراين علم نامحدود، آن هم علم ذاتى ، نسبت به تمام آنچه در پهنه زمين و آسمان قرار دارد، مخصوص ذات پاك پروردگار است . و از سوى ديگر زمام تمام كارها در كف قدرت او است ، همه چيز به سوى او باز مى گردد (و اليه يرجع الامر كله ). و اين مرحله توحيد افعالى است . 🔹سپس نتيجه مى گيرد اكنون كه آگاهى نامحدود و قدرت بى پايان ، مخصوص ذات پاك او است و بازگشت هر چيز به سوى او مى باشد، تنها او را پرستش كن (فاعبده ). و فقط بر او نما (و توكل عليه ). و اين مرحله توحيد عبادت است . و از آنـچـه نـافـرمـانى و سركشى و طغيان و گناه است ، بپرهيز، چرا كه خداوند از آنچه انجام مى دهيد غافل نيست (و ما الله بغافل عما تعملون ). 🔷بعبارت دیگر ، اين آيه بيانگر اين حقيقت است كه همه نيروهاى عمل كننده پنهان كه در جهان تأثير گذار هستند، در اختيار خدايند و از خدا فرمان مى گيرند و معبودهاى باطل كه مشركان آنها را مى پرستند، كوچك ترين تأثيرى در عالم ندارند.و در نتيجه، اكنون كه همه چيز از آنِ خداست، پس او را پرستش كن و بر او توكل نما و كارهاى خود را به او واگذار كن و بدان كه خداوند از آنچه انجام مى دهی آگاه است. پایان سوره هود 💙پروردگارا! چنان كن كه ترا با صفات جلال و جمالت بشناسيم . و چنان كن كه با آگاهى به سوى تو حركت كنيم . پـروردگـارا! بـه مـا تـوفـيـقـى ده كـه مـخلصانه ترا پرستش كنيم و عاشقانه به تو توكل نمائيم . 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir