eitaa logo
مسجد جامع امام سید الساجدین (ع)
466 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
312 ویدیو
35 فایل
کانال اطلاع رسانی مسجد جامع امام سید الساجدین علیه السلام تهرانپارس خیابان استخر بوستان ششم غربی راه ارتباطی : @mimdaal
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ 🔘خانه برای آمدن پدر آماده می شد، وقتی صدای کلید انداختن پدرم توی قفل در می آمد، هر جا و به هر کاری مشغول بودیم، رهایش می کردیم .بدو بدو می رفتیم پشت در که به پدرمان سلام بدهیم،خسته نباشید بگوییم و اگر چیزی دستش بود بگیریم و ببریم داخل. پدرم هیچ وقت دست خالی به خانه نمی آمد. نه دست خالی که معمولا دستش آنقدر پر بود که با پا در را باز می کرد. آن زمان ها هنوز در بقالی و میوه فروشی پاکتهای نایلونی الان نبود که دسته دارند و میشور آویزان کرد و حملش آسان تر است. مغازه دارها خریدهای مردم را توی پاکت کاغذی می ریختند و می دادند دست شان. گوشت را هم معمولا مردها می پیچیدند توی دستمال تمیزی که معمولا توی جیبشان داشتند. برای همین بود که مردها وقتی به خانه بر می گشتند ،پاکتهای خرید را بغل می گرفتند و دستشان بند بود و باید با پا در را باز می کردند, ضرب المثلی هم بود که به کسی که سردو گرم زندگی را نچشیده بود و هنوز زیر بار مسولییت زندگی نرفته بود،می گفتند :"هله ایاغین نان قاپی آشمییپ سان"(یعنی هنوز با پایت در را باز نکرده ای). یادم نیست پدرم را عصبانی دیده باشم اما بنا بر یک قانون نانوشته در خانه مان، همه ازش حساب می بردیم. همه ی چهار تا خواهر و برادر. انگار اصلا شلنگ تخته انداختن و از سر و کول هم بالا رفتن جلوی پدر ،گناه باشد و بی ادبی به حساب بیاید. الان دیگر اینجور رسم و رسوم ها از بین رفته است. شاید عجیب به نظر بیاید اما با وجود این که پدر جایگاه و احترام خاصی در خانه داشت که نمی گذاشت خیلی خودمان را برایش لوس کنیم اما در عین حال خیلی دوستش داشتیم. گاهی حسرت آن روزها را می خورم. مادرم همیشه می گفت"ادب هردا، چوره ده اوردا"(هرکجا ادب و احترام باشد،نان هم آنجا ست). اصلا مهم بود که بچه ادب داشته باشد و حرمت بزرگتر از خودش را نگه دارد ...این البته مخصوص خانه ی ما نبود. بیشتر خانواده ها بچه های شان را اینطوری بار می آوردند. 🔷(حسین شرفخانلو ) ادامه دارد....،. 📡 @emamsayedolsajedin