eitaa logo
امامزاده داود"ع" و کیگا
318 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
392 ویدیو
4 فایل
پایگاه جامع رسمی اطلاع رسانی شهرک زیارتی سیاحتی حضرت امامزاده داود"علیه‌السلام" روستای تاریخی و گردشگری کیگا 📲 instagram.com/emamzadedavood_kiga کانال شناسنامه دار و معتبر است http://t.me/itdmcbot?start=hezdavoodkiga ارتباط با ما @AlirezaGdanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روشنگری
دست من را ول نکن، دنیا خرابم می کند در هیاهو، زیر دست و پا خرابم می کند بین هیئت، وقت روضه گرم تسبیح توام دور از گـرمـای تو، سرمـا خرابم می کند غیبت و تهمت شده کارم حواسم نیست که آخرش این حـرفـهـا، یکجا خرابم می کند جرمهایم را که تو می بخشی و خط می زنی آه، پیش چشم تو امّا خرابم می کند اشکهایم را بگیر و معصیتها را ببخش شرم این بار گنه، فردا خرابم می کند دل پریشانم از اینکه معصیتهای زیاد پیش چشم حضرت زهرا خرابم می کند دست من را بین دست مهدی زهرا گذار هر کسی غیر از خود آقـا خرابم می کند قصه ی لب تشنگی و آب، آبم می کند روضه ی بی دستیِ سقـا خرابم می کند های هایِ گریه ی جانسوز آقایم حسین بر سر نعش خرابم می کند : در این ماه رمضان کرب و بلایم بنویس پیش از آن که رسد این عشق به دیوانه شدن میخورم تو و ترسـم این است که باطـل بشود روزه ی من سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
هدایت شده از روشنگری
این مَشکهای چشم مرا هم پرآب کن من آمدم٬ گذشته ی دل را سراب کن جون و حبیب و عابس و مسلم که نه مرا خاک کف قدوم غلامت حساب کن یک عمر حر شنیدم و بودم غلام نَفس حالا که بنده ی تو شدم، حر خطاب کن پلهای پشت سر همه ویران شده، بیا پلهای پیش روی مرا هم خراب کن هی ظلم کرده ام من و هی عفو میکنی کُشتی مرا٬ بیا دو سه جمله عتاب کن چوگان عشق تو سخن از گوی میزند اول خودم وَ یا پسرم؟ انتخاب کن پس مادر مرا به عزایم نِشان حسین شادم از این دعا٬ تو فقط مستجاب کن من تازه واردم٬ تو خودت از وجود من هر آنچه غیر عشق تو باشد جواب کن نامم اگرچه لایق طومار عشق نیست لطفی کن و به حاشیه ی این کتاب کن از این به بعد جز تو ندارم کسی فکری برای چهرهٔ ی در خون خضاب کن : با لب خشکیده هر دم یاد سقا میکنم روزه ام را با سلامی بر شما وا میکنم با صـدای ربّنا هر دم به هنگام وضـو نام زیباي  تو را آهسته نجوا میکنم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
قسم به عشق جدایی ز آشنا سخت است جدایی از سحر و محفل دعا سخت است برای دیده ی شب زنده دار خود گریم قسم به اشک سحر دوری از بکا سخت است صفای هر دل عاشق مرو مرو دوباره رویت دلهای بی صفا سخت است بیا مرو که شیاطین دوباره می آیند بدون جلوه ی تو انس با خدا سخت است دوباره وقت غفلت عارضم گردد غم جدایی از ذکر سخت است پرستوی دل ما را ز بام خود مپران که ترک سفره ی شاهانه بر گدا سخت است بعید نیست به زودی فرا رسد مرگم امان که این سفر آخرت دلا سخت است قیامتی ست قیامت، که روز وانفساست اگر نظر ننماید سخت است مرا به ساحل دیدار دلبرم برسان شکسته کشتی و دریایی از بلا سخت است بگو به خیمه نشینان جبهه ای فدائیان دوری از شما سخت است هنوز مرغ دل خسته ام مهیا نیست هنوز پر زدنم سوی سخت است خدا کند به دلـم مهر بزنند خدا کند خودشان سوی دلبرم ببرند : اگر كه آرزویم درک ماہ ماتم توست عنایتی ست که از  خواهر مکرم توست گذشت ماہ رمضان و هـنوز روسیاهم امید من به شب اول  محرم توست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
هدایت شده از روشنگری
خجالتم نده و عاصیم خطاب مکن نده جواب مرا لااقل جواب مکن تمام خواسته هایم برای نفسم بود دعای من که دعا نیست مستجاب مکن صدا بزن که سحرها کمی بلند شوم مرا به وقت مناجات غرق خواب مکن همین که ترس برم داشته خودش کافیست تو با عتاب دلـم را پر اضطراب مکن عتاب کردن تو بدتر از جهنم هست جهنمم ببر اما دگر عتاب مکن چقدر جار زدم من که دوستم داری بیا مقابل مردم مرا خراب مکن خودت اجازه نده بعد از این گناه کنم زیاد روی من و توبه ام حساب مکن اگر که عبد نبودم نمی رفتم مرا به خاطر شاه نجف عذاب مکن سوا نکن که همه با همیم همه غلام حسینیم انتخاب مکن : ❤️ سلام اول هفته به شاه کرببلاست که لطفِ مادر سادات بیمه‌ام بکند سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
هدایت شده از روشنگری
هردل که با حسین و غمش آشنا شود از هرچه غصه و غم دنیا رها شود بسیار گفته اند و حقیقت هم این بُود آقاست هرکسی که در این در گدا شود با یا حسین، توبه ی آدم قبول شد یعنی که با حسین، حوائج روا شود ناقابل است هدیه ام آقا، قبول کن جانم برای طفل رضیعت فدا شود آقا خودت بگو چه کند نوکر بَدَت تا اربعین نصیب دلش کربلا شود تا جا نمانَد از صف دلدادگان عشق تا قابل زیارتِ پایینِ پا شود دلتنگ گریه های شب جمعه ام،حسین دلتنگ لحظه ای که هوا جانفزا شود دلتنگ عطر سیب سحرگاه آن حرم هرچند محشری به درونم بپا شود ای کاش آن دقیقه فدایت شوم، مگر یک ذره از محبتت آقا ادا شود : دل اگر یار نبیند جگرش می‌سوزد جگرم سوخت ز بس خواب حرم را دیدم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
هدایت شده از روشنگری
مجنونم و این عشق تدبُّر شدنی نیست دیوانه‌ی کوی تو تمسخُرشدنی نیست گفتند بهشت است، ولی بهتر از آن است تو تصوُّر‌شدنی نیست وصل تو‌ میسّرشدنی هست ولی تا من دور نگردم ز تکبُّر، شدنی نیست رزق تو کم و بیش به من می‌رسد ارباب نانی که به من میدهی آجُرشدنی نیست آبم بدهی یا ندهی، هرچه تو خواهی این تشنه‌لب از دست تو دلخورشدنی نیست از خانه‌ی خود دور نینداز گدا را این کاسه‌ی خالی همه جا پُرشدنی نیست باید بپذیریّ و بخواهی تو، وگرنه این سنگِ سیه‌دل بخدا دُرشدنی نیست می‌شد دل من نرم شود، بشکند اما وقتی نخورَد شیشه تلنگُر، شدنی نیست : 💔 چو ذره، مهر تو از خاک برگرفت مرا همین بُوَد شرفم وَرنه من همان خاکم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دم را غنیمت می شمارم تا دمت هست هرجا که باشم بر لب اسمِ اعظمت هست از هر کسی که خواست باشم همنشینش پرسیده ام اول که آیا آدمت هست؟ از آدم و عالم اگر شد دست کوتاه در دل ندارم هیچ غم چون پرچمت هست مبهوت و مات از سختیِ دنیا نگردم زیرا که رخسارم به رنگِ ماتمت هست دستم چه با امید دق الباب کرده وقت خریدن، شوقِ جنس دَرهمت هست شعری نخوانده دیده ام در کاسه لطفت قبل از شروع شعرم آقا دِرهمت هست خشکیده  احوال زمین از عشق اما بر چشمِ عشاق تو اشکِ بر غمت هست با یک دوا درمانِ درد هر مریضی در نسخه اشکی به روضه، مَرهمت هست گریه، دلیلِ محکمی بر آشنایی ست چشمی که گریان تو باشد مَحرمت هست گر خلقتِ عالم شود قربانیِ تو از داغِ سیمایِ علی اکبر، کَمت هست همراهت آید ساربان تا قتلگاهت در دست تا انگشتریِ خاتمت هست : 💔 روضه خوانت میشوم با روضه ای تک مصرعی بر زمین بودی و بر جسمِ تو پیراهن نبود سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
هدایت شده از روشنگری
من کربلا نرفته و محنت کشیده ام هر روز، آهی از سر حسرت کشیده ام من یک کبوترم که پرم را شکسته اند آزاد کـن مرا که اسارت کشیده ام من در جواب اینکه، چرا تو نرفته ای؟ تصویرِ یک نفر تَهِ نوبت کشیده ام در محفلی که خاطره گفتند، از حرم یک گوشه بغض کرده، خجالت کشیده ام آنقدر در فـراق ضریح تو سوختم فریادِ "سوختم" ز حرارت کشیده ام آقا نکن خراب، مرا پیش خلق خود رحمی بکن به جان مصیبت کشیده ام من را ببر حرم، به کسی بر نمی خورد اصلا ببین که این همه منت کشیده ام گر کربلا نمی بری ام، پس بکُش مرا راحت بکن مرا که ریاضت کشیده ام : آغاز می کنیم هفته ی خود را به این کلام ای کشته ی فتاده به هامون... السلام سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
هدایت شده از روشنگری
این روزها که روضه میسّر نمی شود بی روضه، روزگارِ دلـم سر نمی شود دل زنده شد به عشقِ تو ارباب و زندگی بی اشک و ذکر و زمزمه دیگر نمی شود خوش گفت آن شهید: به دردم نمی خورد چشمی که در مصیبتتان تـَر نمی شود این قول است که حتی نمازِشب با گریه بر برابر نمی شود ای روضه خوان، بخوان و مرا ببر حالم بدونِ که بهتر نمی شود سنجیده تر بخوان و مراعات کن مرا قلبم حریف روضه ی اکبر نمی شود افتاده بود پیش پدر غرق خاک وخون با جسم چاک چاک، که باور نمی شود حرفی بزن قرارِ دلـم، نورِ دیده ام چیزی بگو که از همه دنیا بریده ام افتاده ای مقابل چشمم به خاک و خون ای جان من، به آخر عمرم رسیده ام : چه داند آنکه ندارد خـبر ز عالم عشق که با خـیال تو بودن چه عالـمی دارد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
هدایت شده از روشنگری
اولین مرحله این است فقط رو بزنی پی یک مهر به این سو و به آن سو بزنی دومین مرحله این است که خود را بِبَری مُهـر با اصل برابر شده بر او بزنی سومین مرحله سخت است که در طیِّ طریق با خودت مو نزنی دست چو بر مو بزنی چارمین مرحله خوب است که از تاول پات در تنت باغچه ای از گُل شب بو بزنی پنجمین مرحله باید بشوی خود جاده کَف پای همه را با مُـژه جـارو بزنی ششمین مرحله باید بروی قٙبلِ دو زانـو بزنی هفتمین مرحله چون اول راهت باید به ضریح و به حریم و به حرم رو بزنی هشتمین مرحله عشق است که پیش ارباب در حـرم نعـره ی بزنی : عطر سیب حرمت دل ز دلم برده حسین حسرت دیدن صحنت به دلم مانده حسین این چه سریست که دلتنگ حـرم میگـردم سرنوشتم به ضریح تو گـره خورده حسین سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
هدایت شده از روشنگری
شنیدم سینه زنها را پریشان دوست داری میان روضه هایت چشم گریان دوست داری همین اشک و همین دستی که میکوبم به سینه  همـین یعنی تو نوکـر را کـماکان دوست داری أحَبَّ اللّه مــَن فـی قَلبِهِ حُبِّک، از این رو مسیحی را محرم چون مسلمان دوست داری اگر خـادم، اگر شاعـر, اگر مــداح باشـد تو نوکر را به هرجا با هر عنوان دوست داری عزادار تو از هر کشوری باشد عزیز است ولی آقا کجا را قدر ایران دوست داری؟ مگر اینکه خـودم  از راه برگــردم  وگـرنه تو هرجوری که باشم حتی الامکان دوست داری اگر گفتم فدایت میشوم مرد است و قولش بمیرم پیش چشمان تو الآن، دوست داری؟ شبی دیدم بخواب، اذن حرم دادی و گفتی: شنیدم کربلا و کنج ایوان دوست داری : هر چند فراغِ سنگین است دلتنگی صبح لذتش شیرین است چون اولِ هفته ها سلامت کردم تا آخر هفته روزیَــم تأمیـن است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
هدایت شده از روشنگری
به گوش می‌رسد از آسمان اذان حسین زمین از آنِ حسین، آسمان از آنِ حسین هزار سال گذشت و هنوز در گذر است کسی مرا برساند به کاروان حسین عجیب نیست اگر بر کویر خشکِ یزید ببارد ابر کرامت از آسمان حسین مرا به دست کسی جز حسین نسپارید قسم به جان عقیله، قسم به جان حسین به ریگـهای بیابان بگو قیام کنند به احترامِ کفِ پای دختران حسین حسن غریب‌ترین نام عالم هستی‌ست و عاشقانه‌ترین نامِ عاشقانه: حسین به کام ماست، اگرچه به نام او باشد چه شعرها که نگفتیم از زبان حسین هزار سال گذشت و بلندتر از قبل به گوش می‌رسد از نیزه‌ها اذان حسین : بوی همه جا را گرفته است وقتش رسیده تا دو سه ماهی صفا کنیم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام