eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
971 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
. هشتک ها و قوانین گروه ما 👇👇 نوحه دهه محرم که فعلا بارگذاری شده با هشتک قابل دسترسی است. همچنین گریزهای زیارت عاشورا با هشتک نوحه های قابل دسترسی است. از طریق هشتک های زیر به سبک ها و روضه های دسترسی پیدا میکنید: زینب ولادت . این هم گروه👇 http://eitaa.com/joinchat/2371289108C89129d8927 . گروه سیاسی زیاده، اینجا فقط بحث مداحیه. مگه کانال خبر مداحی پخش میکنه؟ پس ماهم قبول داریم دین از سیاست جدانیست. اما کانال سیاسی از مذهبی جداست. چت ⛔️ ارسال مطالب عکس دار⛔️ تبلیغ ⛔️. فقط متن اشعار و صوت و فیلم مداحی و کرامات. توهین ⛔️ ارسال مطالب لینک دارو عکسدار ⛔️وحذف از گروه. ارسال عکس ⛔️ . . 👇 و فراگیرید هشتگ چیست؛ چگونه از آن استفاده کنیم؟ 👈 #👉علامت هشتک است اگر این روز‌ها "اصطلاح هشتگ" را زیاد شنیده و هنوز معنی آن را نمی‌دانید، ادامه این گزارش را بخوانید. بنابر تعریف های ارائه شده هشتگ # یک نماد پیشوندی و یکی از تگ های ابرداده است. اگربخواهیم هشتگ را به زبان ساده تر تعریف کنیم، 👈برچسبی است که برای دسته بندی و به اشتراک گذاری پست ها و نظرات درباره موضوعی خاص در سطح جهانی و فراتر از حلقه و فهرست دوستان بکار می رود. برای مثال می توانیم برای دسته بندی مطالب گروه مان از آن استفاده کنیم و مثلا پس تهیه متن های مرتبط با مداحی محمود کریمی ، آنرا با هشتکِ مشخص کنیم .حال شما با کلیک بر روی این می توانید همه پست های ارسال شده در خصوص این موضوع از کاربران را به سادگی و بدون اتلاف وقت مشاهده کنید. هشتگ ابزاری برای دسته‌بندی چنین پیام‌هایی فراهم می‌کند، تا افراد بتوانند آن هشتگ را جستجو کنند و مجموعه‌ای از پیام‌هایی را که شامل آن هستند به دست آورند. عموماً کلیدی‌ترین کلمه‌ مربوط به آن موضوع را با علامت هشتگ همراه کنند. این همراه کردن با استفاده از علامت # قبل از کلمه مورد نظر، انجام می‌شود. در نامگذاری هشتگ می‌توانید از حروف، اعداد و علایم مجاز استفاده کنید اما علامت‌هایی مانند $ یا % غیرمجاز می‌باشند و به شما اجازه نامگذاری نمی‌دهند. هشتگ اولین بار به وسیله توئیتر ایجاد شد و پس از آن توسط بسیاری از شبکه های اجتماعی از جمله گوگل پلاس، فیسبوک، فیلکر، اینستاگرام، فرندفید، یوتیوب و پینترست مورد استفاده قرار گرفت. به طور کلی می توان مزایای را اینگونه برشمرد: مطالب گذاشته شده در هشتگ را همه می‌توانند مطالعه کنند و دیگر نیازی نیست هر شخصی مطلب را جداگانه به اشتراک بگذارد. با مراجعه به ، نیازی به جستجوی موضوعتان نیست، می‌توانید مطالب گوناگون را مطالعه کنید. همچنین در جستجوی گوگل می‌توانید هشتگ مورد نظر را نوشته و مطالب مربوطه را مطالعه کنید. ارسال مطالب لینک دار⛔️ممنوع وحذف از گروه. ارسال عکس و مطالب عکسدار⛔️ممنوع است کانال 👇 @emame3vom
. خوش اومدی تو از سفر بابا تو رو خدا منو ببر بابا کجا یهو تو بی خبر بابا گذاشتی رفتی ... دیگه تمومه گریه و زاری تمومه این شبایِ بیداری آخه نگفتی دختری داری گذاشتی رفتی ... نذار بازم بهم جسارت شه همین لباسِ پاره غارت شه منو ببر که عمه راحت شه بابا .. بابایی .. *هی میگفت عمه دلم برا بابام تنگ شده .. عاقبت اومدن جلو خرابه گفتن چرا سر صداس .. گفتن برید کنار .. کی بود باباشُ میخواست .. یه طشتی رو جلو بچه گذاشتن .. بچه ترسیده .. ناخنها شکسته .. میگفت عمه من غذا نمیخوام .. آخه تقصیر نداره .. سری که توی تنورِ بویِ نون گرفته .. گفتن مگه باباتُ نمیخوای .. این روپوش کنار بزن .. تا روپوشُ کنار زد .. یه مرتبه بچه بغض کرد ... عمه این بابای منه ..!! بابا همیشه دخترت رو بغل میگرفتی ، حالا باید من بغلت کنم .. بابا ببخش دستام توان نداره ..آخه از رو ناقه افتادم .. شروع کرد موهای بابا رو با پنجه هاش شونه کردن .. نگاه به لب و دندون بابا کرد .. ارباب مقاتل میگه اینقدر با مشت به دهنش زد .‌. دختری که از کربلا تا شام بهانۀ بابا رو گرفته .. یه وقت دیدن دیگه صداش نمیآد .. سر یه طرف .. این دختر یه طرف .. هر چی زینب سلام الله علیها میگفت : رقیه ..!! بابات اومده ... آخر باباتو دیدی .. رقیه رقیه به آرزوت رسیدی ..رقیه رقیه سر رو بقل گرفتی...رقیه رقیه موهاشو شونه کردی.. رقیه رقیه چی به بابات میگفتی.. رقیه رقیه از دردِ پهلو گفتی...رقیه رقیه نِشون بابا دادی .... موهاتو موهاتو نشون دادی به بابا پاهاتو پاهاتو زمان هجرت از مکه به مدینه ، پیامبر وقتی تاولِ پاهای علی امیرالمؤمنین رو دید گریه افتاد... مگه نمیگفتی دلم برای بابا تنگ شده .. همچین که دستشُ آورد بالا دید جون نداره .. دید دستهاش سرد شده .. گفت زن ها بیایید .. باباش اومد بردش ...*
حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را به خون نشانده دل دودمان آدم را غم تو موهبت کبریاست در دل من نمی‌دهم به سرور بهشت این غم را غبار ماتم تو آبرو به من بخشید به عالمی ندهم این غبار ماتم را زمان به یاد عزایت محرم است حسین اگرچه شور دگر داده ای محرم را اگر بناست دمی بی تو بگذرد عمرم هزار بار بمیرم نبینم آن دم را گدای دولت عشقم که فرق بسیار است گدای دولت عشق و گدای درهم را به نیم قطرۀ اشک محبّتت ندهم اگر دهند به دستم تمام عالم را محبّت تو بود رشتۀ نجات مرا رها نمی‌کنم این ریسمان محکم را گناهکارم و یک عمر چشم گریانم به زخم‌های تو تقدیم کرده مرهم را به یُمن گریه برای تو روز محشر هم خموش می‌کنم از اشک خود جهنم را سخن زسوز دلت با که می توان گفتن که سوختی دل بیگانگانه را و مَحرم را نشست تخت سلیمان به خون چو یاد آورد حدیث قتلگه و ساربان و خاتم را سپهر از چه نشد پاره پاره آن ساعت که نقش خاک زمین دید عرش اعظم را روا نبود که امّت به سر بریدن تو دهند اجر رسالت رسول خاتم را بنات فاطمه را بانگ العطش بر چرخ به جای آب بجوشد زسینه خون یم را لب از ثنات نگیرد دمی، اگر ببُرند هزار مرتبه دست و زبان «میثم» را «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 نخل میثم بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسد بماند آرزوی کربلا تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بقل قبر شهید کربلا .
عالم محرم است  سلامُ علی الحسین این ذکر عالم است سلامُ علی الحسین این جمله واجب است بگوییم و بشنویم هرجا که پرچم است سلامُ علی الحسین بعد از خدا و قبله سوال درون قبر تنها همین دم است سلامُ علی الحسین  هر ثانیه اگر چه بگوییم این سلام نه؛ بازهم کم است سلامُ علی الحسین هم ذکر فاطمه است سلام علی الغریب هم ذکر خاتم است سلامُ علی الحسین بر زخم های پیکر آقای تشنگان این ذکر مرهم است سلامُ علی الحسین  هر کس ز بهترین دم عالم سوال کرد گویید این دم است سلامُ علی الحسین واجب شده است در همه جا شعر محتشم باز این چه ماتم است سلامُ علی الحسین هرکس شده است محرم حق هر کسی که هست مدیون این دم است سلامُ علی الحسین وقتی خدا نوشته به عرشش غم تو پس این اسم اعظم است سلامُ علی الحسین
. . ارباب من رهنمای هر دله گمراه ذکرتو رو میخونم هر گاه لبیک یا ابی عبدالله ..... لبیک یا سیدالشهدا لبیک یا امیره عالمین لبیک یا شاه کرب وبلا سیدُ المظلوم ایهاالحسین(ع) صل الله علیک یا حسین (ع) . ☑️بند اول آه ای بابا بی تو بخت من شده تیره دختر تو از همه سیره دیر نیای که داره میمیره ...... جای سیلی مونده رو صورتم پر از کبودیه روی تنم پر از آبله شده کف پاهام جای تازیونَس رو بدنم مَولاتی رقیه بنتُ الحسَین (ع) ☑️بند دوم بابا جونم میخونم با چشمای خون بار خیلی ما رو می دادن آزار توی کوچه ها و تو بازار ... تو هر محله و تو هر مکان خیلی هی میدادن ما رو عذاب میریختن خاکستر رو سرمون وای از تشت و ازمجلس شراب مَولاتی رقیه بنتُ الحسَین (ع) ☑️بندسوم بابا جونم روزی صدهزار دفه مُردم هر بار که اسمتو رو آوردم از ضجر و سنان کتک خوردم ...... میگفتی شبیه مادرتم الان بیشتر شبیه مادرم مثل مادر موهام سفیده و دست به زانو میشم و راه میرم مَولاتی رقیه بنتُ الحسَین (ع) 💠💠1⃣0⃣0⃣3⃣💠💠 👇
. ‍ بسم الله النور ______________________ ______________________ عزیزم حسین چقد خوبه که برای تو اشک میریزم حسین پناهم حسین نجاتم بده میدونی که رو سیاهم حسین بهشتم حسین میخواستم که مشق لیلی کنم نوشتم حسین / قِ لیلی رفیقم حسین نوشتم به رو یِ انگشترِ عقیقم حسین بهارم حسین به اندازهء تو هیشکی و دوست ندارم حسین امیرم حسین تویی اونیکه تو دنیا براش میمیرم حسین صدام کن صدام خودت میدونی چقد خاطرت عزیزه برام چقد محشری من روسیا هِ درمونده رَم حرم میبری تویِ بی کسی تویی اونی که تو دنیا به دادِ من میرسی ازم دلخوری تویی اونی که قیامت بدرد من میخوری میخوامِت تو رو بدردت نخوردم اما بهم نگفتی برو غلامت شدم یه عمره که من اسیر همین مرامت شدم حسین آقا جان ۳ آقاجان ‍ . امام و الکرم ایشالا همیشه سایت بمونه روی سرم امام و الشهید فدای تو و غم غربتت پدر مادرم 👇👇
⚫️ روضه شب اول محرم (بخش اول) : امشب اجازه بدید میخوام روضۀ پیرهن بخونم. یک ساله و یک شب اول محرم. این پیراهن چی بود که اینهمه سالِ هنوز این پیراهن پرچم عزاست چند تا پرده برات بگم اما از شروع میکنم ؛ پردۀ اول این پیراهن اینه صدا زد اسما بگو زینبم بیاد ، همه از حجره برن بیرون .. زینب نشست ، یه دختر سه چهار ساله هی نگاه میکنه مادر چیکار داره ! صدا زد اون بقچه رو بیار دخترم .. بقچه رو باز کرد ؛ سه تا کفن در آورد .. کفن اولُ داد این مالِ منه میدی بابات علی منو کفن کنه .. مات نگاه میکرد زینب ، چی میگه مادر؟ کفن دومُ داد این مالِ بابات علیِ یه شب داداش حسنت این کفنُ از تو طلب میکنه .. کفن سومُ داد اینم مالِ برادرت مجتبی ست .. الله اکبر تو روخدا دقت کن ، یه نگاه کرد دید بقچه دیگه کفن نداره .. (من میگم خوشحال شد) شاید تو دلش گفت خب خدا رو شکر من زودتر از حسین میمیرم .. من داغ حسین به دلم نمیمونه .. من نیستم ببینم حسینمُ کفن میکنن .. صدا زد بگید اون پیراهنُ بیارن پیراهنُ داد به زینب .. دخترم این پیراهن دست بافت خودمه یه روزی میاد که حسینتُ میخوان ازت جدا کنن .. یه جایی میاد به اسم کربلا … 👇
. ⚫️روضه شب دوم محرم (بخش دوم) : بریم پردۀ دوم ببرمت از مدینه کربلا .. پردۀ دوم کجاست! صدا زد خواهرم زینبم بیار پیراهن مادرمُ .. مَقتَل میگه تا ابی عبدالله گفت پیراهنُ بیار زینب فَسَقَطَ عَلى وَجهِ .. (هنوز عاشورا نیومده هنوز گودالی ندیده) تا گفت پیراهنُ بیار ، خانم از هوش رفت .. فهمید دیگه اینجا خونه‌ی آخرِ .. پیراهنُ گرفت بوسید .. سادات ببخشن ، یه کاری کرده ابی عبدالله شاید عاشورا نشه بگیم الان نفس داریم .. جلو چشای خواهر دیدن پیراهنُ داره با خنجری پاره پاره میکنه .. داداش چرا دست بافت مادرمُ پاره میکنی؟ (چی گفت به خواهر..) خواهرم من اینارو میشناسم .. اینا به این پیراهنم رحم ندارن .. نمیخوام این پیراهنُ از تنم در بیارن .. حسین .. پرده‌ی سومُ بگم معطلت نکنم ، دیگه رفتم سراغ اصلِ مطلب . پردۀ سوم کجاست .. زینب اومد تو گودال شمشیرهارو کنار زد .. دنبال پیراهن میگرده .. (یه چیزی بخونیم باهم) گلی گم کرده ام میجویم او را .. به هر گل میرسم می بویم او را گلِ من یک نشانی در بدن داشت یکی پیراهنِ کهنه به تن داشت هرچی گشت دید اثری از پیراهن نیست .. خدایا چه کنه زینب .. یه مرتبه از حلقوم بریده میگه اُخَیَّ الی … ای حسین .. ده شب میخوای ناله بزنی جانم باریک الله .. حالا ببرمت کوفه ، یه بدنُ بخوان بشناسن یا از سر میشناسن یا از پیراهن میشناسن .. وقتی بدن مسلمُ از بالای دارالعماره انداختن .. بدن بی سر رو خاک کوفه .طوعه اومد بدنُ از پیراهن شناخت .. آخ بمیرم برات حسین جان ، الحمدلله مسلم پیراهن داشت به بدن .. پیراهنُ از تنش در نیاوردن .. آخ کربلا .. کاشکی فقط پیراهنُ در میاوردن ، نانجیب اومد تو گودال دید هرکی یه چیزی برده دستش خالی مونده .. یه نگاه کرد به انگشتر حضرت .. برادر جان سلیمانِ زمانی .. ای حسین .. جانم شب اولِ صداتو رها کن برسه کربلا .. وقتی خبر شهادت مسلمُ دادن ، حضرت دختر جناب مسلمُ بغل کرد ، مَحرم بود ، همسر مسلم بن عقیل خواهر ابی عبدالله ست اونایی که دختر دارن میدونن ، اگه یه دختر دیگه رو جلو دخترات بغل کنی دخترا حساس میشن .. وقتی دختر مسلمُ نوازش میکرد رقیه هی نگاه میکرد .. چیشده؟! لذا لحظۀ آخر .. نشست تو بغل باباش ، بابا یادته دختر مسلمُ بغل کردی؟.. میخوای منو به کی بسپاری بابا ؟!.. کی بعد از تو منو بغل میکنه؟!.. بغلش نکردن .. داد بزن شب اول یه جمله به جای اینکه بغلش کنن ریختن رو سرش فَاجْتَمَعَ عِدَّهٌ مِنَ الْأَعْرابِ حَتّى‏ جَرُّوها عَنْهُ .. بازم بگو حسین …
. بسم الله النور سبک به تماشا بیا ای پسر فاطمه __________________________ ۱۴۴۲ هلال محرم برده هوش از همه ، هلال ماه عزا ناله زد فاطمه ، شد همه جا کربلا شده ذکر لبم نوحه ی محتشم وا حسینا وا شهیدا ........ ای سرت روی نی ، ای بدنت زیر پا ماه زهرا چرا ، شد کفنت بوریا شاه دور از دور وطن صید صد پاره تن واحسینا واشهیدا السلام و علی ساکن کرببلا ذُبِحَ بِلقَفا مُرمل بِدما شاه شیب الخضیب ای حسین غریب وا شهیدا وا حسینا ______ روی صحرا تنت رمل بیابان شده روی نیزه سرت قاری قران شده السلام السلام پور خیر الانام وا شهیدا واحسینا .......... شده کرببلا ، خرابه از بوی سیب آخرش کرد اثر ، آن همه امن یجیب آمدی با سرت دیدن دخترت واحسینا واحسینا ........ شده از غصه ات ، دخترکت نیمه جان با چه حق بر لبت ، بوسه زده خیزران شده همچون سرت خون ، دل دخترت واحسینا واحسینا ......... باورت می شود ، رقیه قدش خمید بین عالم که دید ، سه ساله ی موسفید؟ برده جانِ مرا سیلی بی هوا واحسینا واحسینا .............. حضرت علیه السلام الامان الامان ، حضرت بنده نواز حر بیچاره را ، تویی فقط چاره ساز ای خدای کرم بده بال و پرم واحسینا واحسینا ........ من پناهنده ی ، لطف تو هستم حسین کن حلالم اگر ، راه تو بستم حسین شب من کن سحر آبرویم بخر واحسینا واحسینا ......... طفلان حضرت زینب سلام الله علیها یابن زهرا حسین ، امید هر ناامید بده رخصت شود ، زینبت ام الشهید بخر ای با وفا آبروی مرا واحسینا واحسینا ........ این همه غربتت ، برده امانم حسین به فدای سرت ، دو نوجوانم حسین من و دلواپسی آه ازین بی کسی واحسینا واحسینا ...... .
. حضرت رقیه سلام الله علیها سبک: راس تو میرود بالای نیزه ها کنج خرابه را بیت الحزن کنم من دختر تو را باید کفن کنم بنگر به داغ من ای شاه بی کفن شد دختر تو دفن با پاره پیرهن ای حسینم ای حسینم ای ضیائ هر دوعینم از دست کوچکت وا شد دگر طناب لالایی ای گلم آسوده تر بخواب عمه فدای آن چشمان بسته ات قربان گریه و قلب شکسته ات یا رقیه یا رقیه یارقیه یا رقیه گیسوی خاکی ات آشفته تر شده لبهای تشنه ات مثل پدر شده داغ تو تا ابد ماند به سینه ام با دفن نیمه شب یاد مدینه ام یا رقیه یا رقیه یا رقیه یارقیه مشابه سبک زیر خوانده میشود https://eitaa.com/emame3vom/28558 .👇
. و مناجات امام زمان الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیهِ 🔸بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد 🔸دعا, کبوتر عشق است بال و پر دارد 🔸بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا 🔸ز پشت پرده ی غیب به ما نظر دارد اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. مناجات 1 🔸پر کن دوباره کیل مرا أَيُّهَا الْعَزِيز 🔸دست منو نگاه شما أَيُّهَا الْعَزِيز يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فتصدق علینا .ان الله یجزِالمتصدقین یابن الحسن... 🔸رو از من شکسته مگردان که سالهاست 🔸رو کرده ام به سوی شما ایها العزیز آقا... یه عمره دارم صدات میزنم... یه عمره میگم یابن الحسن... یادم میاد از بچگی هام... پدر و مادرم... اسم شما رو بهم یاد دادند... امشب شبه یه باب الحوائجه.. کیا برا گدایی اومدن؟ 🔸وادی به وادی آمده ام از درت مران 🔸وا کن دری به روی گدا ایها العزیز آقا میدونم خیلی دلت رو شکستم... خیلی بی حرمتی کردم... اما... امشب اومدم بگم شرمنده ام... امام زمان علیه السلام. .. منو از در خونت ردم نکن آقا... آخه من جز در خونه شما جایی ندارم... یابن الحسن... 🔸چیزی که از بزرگی تو کم نمی شود 🔸این کاسه را " فَأَوْفِ لَنَا " ایها العزیز شب سوم محرم چی میخواهی به آقات بگی... 🔸خالی‌تر از دو دست من این چشم خالی است 🔸محتاج یک نگاه شما ایها العزیز ... (شاعر: سقلاطونی) امشب اومدم بگم آقا... با همه بدی هام دستمو بگیری آقا... یک عنایتی هم به ما کنید (یا صاحب الزمان...)
👆 . تو بارونی از سنگ، منو دوره کردن جا موند از بقیه یه سه ساله دختر میره یه یهودی به دنبال دختر یکی نیس بگه این چیکار با تو داره؟ مگه یه سه ساله چقد تاب میاره؟ رسید خیلی بد زد، با مشت و لگد زد نه تنها فقط اون، که هرکی اومد زد همون دستایی که، علی اکبرو زد حالا روزی صد مر-تبه دخترو زد آخه، چی بوده جرمش که اینجور، چشماش پراز اشکه چشمش، به صاحب مشکه ### رسید وقت غسل یه دختر سه ساله یه دختر که جسمش شده باغ لاله همه آستینارو به دندون گرفتن بزرگا به یاد مدینه می افتن بازم توی غربت یه غسل شبونه بازم گریه زاری بازم مخفیونه بازم موقع غسل چشا دریا میشن دونه دونه زخما دارن پیدا میشن ای وای، آتیش به جونم افتاد از بس، که گریه کرده جون داد جون داد، زهرا سه ساله ای داد ### 👇