@madaahi_99_۲۰۲۲_۰۱_۰۸_۱۶_۰۴_۲۱_۰۶۴.mp3
4.29M
رفیق زیاد دارم دورم
تهش هیچکی مثل مادر نمیشه...😭
کربلایی حمید علیمی
#فاطمیه
تو رو حس می کنم نزدیک قلبم
واسم حسی از این بهتر نمیشه
رفیق دورم زیاده خودمونیم
تهش هیشکی مثل مادر نمیشه
ازت چیزی ندیدم جز محبت
واسه ات چیزی نداشتم چیزی جز مصیب
بازم بغضم گرفته گریه دارم
دیگه حرفی ندارم جز خجالت
ازت دورم و دلتنگم بی خبرم از احوالت
قبریم نداری مادر کجا بگردم دنبالت
میخوام بیام دیدنت الهی بشم
گل گرفتم بگو کجا بیارم برات
1. دشتی 1387.mp3
3.55M
#روضه_حضرت_ام_البنین
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
با دشتی شروع میکنند اما در ادامه وارد دستگاه شور میشوند ، خصوصا اون شعر : بعد از تو ای ماه مدینه ... که سبک گل پونه هاست ...
#حضرت_ام_البنین
#دشتی
#روضه_بازگشت_به_مدینه جانسوز_حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و #حضرت_ام_البنین سلام الله علیها _ ویژه شب جمعه _سید مهدی میرداماد
🍂
اخی .... الا مادر به قربون جمالت
اخ رخ چون بدر و ابروی هلالت
آخ ... آخ ... شنیدم کام عطشان جان سپردی
گل ام البنین شیرم حلالت ....
ای حسین .....
گل ام البنین شیرم حلالت .... 2
🍂
شد آسمانم بی ستاره
سوغاتی زینب شده یک مشک پاره ....
*زینب برا ام البنین سوغاتی آورده ...
سوغاتی زینب شده یک مشک پاره ....
آمد شب دلگیری من ... ( ای دریغا )2
رفته عصای پیری من ... ( ای دریغا ) 2
بعد از تو ای ماه مدینه
من ماندم و شرم از سکینه ..... 2
در خواب دیدم (عباسم خواب دیدم،ان شاالله درست نباشه)
در خواب دیدم در منایی ...(پیش زهرا)2
دیدم سوار نیزه هایی ... ( پیش زهرا ) 2
حسین .....
🍂
کربلا بگو حسین .....
مدینه بگو حسین .....
شفای مریض ها بگو حسین .....
فرج امام زمان(عج) بگو حسین .....
به ابوالفضل (ع) یا الله ....
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#روضه_شب_جمعه
#بازگشت_به_مدینه
.
3. روضه ام البنین س.mp3
4.79M
#روضه_حضرت_ام_البنین
( سلام الله علیها )
#استاد_رشیدی
الا مادر به قربون جمالت
رخ چون بدر و ابروی هلالت
شنیدم کام عطشان جان سپردی
گل ام البنین شیرم حلالت
شنیدم دستهایت را بریدند
شنیدم چشم نازت را دریدند
چو طفلان این سخنها را شنیدند
همه از هم خجالت می کشیدند
عالم فدای اون مادری که به یاد چهار پسر شهیدش ، چهار صورت قبر درست کرده بود ، دور این قبرها میگردید و گریه میکرد ، اما وسط گریه هاش فقط میگفت : #حسینم ...
وقتی می پرسیدند : ام البنین این چهارصورت قبر دیگه چیه ؟ می فرمود مگه خبر ندارید ، پسرام همه فدایی حسین شدند ، اینارو به یاد پسرام درست کردم ، اما وقتی می پرسیدند ام البنین ، اگه این قبرا رو به یاد پسرات درست کردی ، پس چرا یک کلمه نمیگی عباسم ؟ نمیگی عبدالله ؟ عثمانم ؟ جعفرم ؟
هی دوره این قبرا میگردی ، فقط میگی #حسینم وای حسینم ...
یا الله ، جوابی که این مادر داده ، نقلِ ، میگن اینگونه جواب داد : فرمود آخه بچه های من مادر دارند تا براشون اقامه ی عزا کنه ، اما بمیرم حسین فاطمه مظلومه ، آقام غریبه ...
حسیییین ....
#حضرت_ام_البنین
.
.
#زمینه
#حضرت_ام_البنین
السلام السلام مادر مومنین
السلام السلام برتو ام البنین
بعد زهرا.برهمه تومادری
بعد زهرا.برعلی تو یاوری
بعد زهرا.فاطمه ی دیگری
تو مام عشق واحساس
شمیم گل های یاس
حبیبه ی آل الله
مدد به حق عباس
واویلتا واویلا
ناله ها میزدی دربقیع دلغمین
روضه ی رو لبت بهرقطع الیمین
کربلاشد.بازوان او قلم
شد زغم خم.پشت صاحب حرم
روی خاکا.مشک ساقی وعلم
نمیشود باورت.چه آمده برسرش
دو دست عباس تو.جدا شد ازپیکرش
واویلتا واویلا
بانوی آفتاب یاوربوتراب
شدخجل شد خجل او زروی رباب
غصه داره.ازعمود آهنین
که شکسته.فرق ماهش ازجبین
بعدازآن روز.گشته ام بی بنین
دوچشم اوگریان بود.پرازستاره الماس
یکی به یاد حسین.یکی به یاد عباس
واویلتا واویلا
#ابوذر_رییس_میرزایی(بهار)
👇
Mahmood Karimi _ Delkhontar Az Abro (320).mp3
1.7M
#حاج_محمود_کریمی
دل خون تر از ابر و طوفان؛ غمگین تر از باد و باران
مانده به راه برادر؛ تنهاترین چشم گریان
آهش که بر سینه مانده؛ جانش که بر لب رسیده
نقش دلش شد عزای؛ یک بانوی قد خمیده
رفتی ندیدی که زینب؛ در کوچه ها در به در شد
در موج نامحرمان بود؛ با قاتلت همسفر شد
من زینبم زینبم من؛ از غصه جان بر لبم من
.
4. من مرغ عشق حیدرم.mp3
5.03M
#نوحه #حضرت_زهرا
#استاد_حیدرزاده🎤
#واحد_سنگین
من مرغِ عشقِ حیدرم
اما شکسته بال من
دنبال ردِ خونِ من
زینب دَود دنبال من
دل بی شکیبه ، وای
حیدر غریبه ، وای
#بند_دوم
ای خصمِ جانیه علی
شرمی کن از شیرِ خدا
دست مرا بشکن ولی
دست علی را وا نما
دل بی شکیبه ، وای
حیدر غریبه ، وای
#بند_سوم
در کوچه هایِ شهرِ غم
خود را به سختی میکِشد
ثانی مبر ، یارِ مرا
ورنه خودم را میکُشم
دل بی شکیبه ، وای
حیدر غریبه ، وای ...
.
@southosein.mp3_۲۰۲۲_۰۱_۰۸_۱۹_۱۰_۲۶_۹۴۵.mp3
10.38M
به در خیره میشم میلرزه وجودم
مثل محسن ای کاش منم سوخته بودم
کربلایی #حسین_طاهری
سوزناک و دلی
#فاطمیه
#زمزمه
(به در خیره میشم
میلرزه وجودم
مثل محسن ای کاش
منم سوخته بودم 2) 2
منم مثل محسن برا مادر ای کاش
توی کوچه سینه سپر کرده بودم
میسوزم از این غم توی کوچه ای کاش
علی غریب خبر کرده بودم 2
(منی که برادر شهیدم
تو هفت سالگی مو سپیدم
همه روضهی مادر و تو کوچه دیدم) 2
نمیگم چطور زد
چطور مادر افتاد
همینو میگم که ز پشت سر افتاد
یه ضربه به من زد یه ضربه به مادر
غرورم ترک خورد که کاری نکردم
میگفتم به مادر پاشو عشق حیدر
میگفت دنبال گوشوارههام میگردم
میدونست عزادر مادر
میدونست که چه حالی داره
میدونست کجا داره نامرد پا میزاره
میگفتم عقب وایسا نامرد
مگه که تو ناموس نداری
چرا اینقدر از مادر ما کینه داری
.
.
#فاطمیه
#بعد_از_شهادت
#غزل
آهسته اسباب سفر را جمع کردی
آثار آن بی بال و پر را جمع کردی
آن دستمالی که به سر می بست بی بی
تصویرِ زردِ دردِ سر را جمع کردی
تا که یتیمان یاد مادر کم بیفتند
جز چادرِ او، بیشتر را جمع کردی
بردی به ایوان و تکاندی چادرش را
جا پایِ آن چندین نفر را جمع کردی
دیوار را شستی به تنهایی علی جان
خاکستر مانده زِ در را جمع کردی
با تکه های چوبِ مانده از همان در
نان پختی و اسبابِ شر را جمع کردی
کج کرده ای یک یک سرِ مسمارها را
از خانه اسباب خطر را جمع کردی
#وحید_محمدی
.
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#بعدازشهادت
#فاطمیه
#مثنوی
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است
دیدی عبا به پایِ علی گیر کرده است
دیدی چقدر رویِ زمین خورد مرتضی
دیدی چگونه جسمِ تو را بُرد مرتضی
دیدی چگونه جان خودش را به خاک کرد
دیشب علی توان خودش را به خاک کرد
خانه خراب خانه تکانی نمیکند
کاری به غیرِ فاتحه خوانی نمیکند
قبرت مرا دوباره زمینگیر کرده است
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است
نامحرمان که باز کنارِ تو آمدند
دیدم برای نبشِ مزارِ تو آمدند
با ذوالفقار همدم دردم علی رسید
با دستمال زرد نبردم علی رسید
گفتند او دوباره که برگشت دررَوید
شیرخدا به معرکه برگشت دررَوید
تا آمدم مقابلِ من هیچکس نبود
اینبار هم مقابلِ من هیچکس نبود
اما به جانِ فاطمه دیگر چه فایده
حیدر شدهاست حیدرِ خیبر چه فایده
رویم چقدر بعد تو تغییر کرده است
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است
جایِ طناب مانده بر این دست وایِ من
دستم چگونه چشم تورا بست وایِ من
دَرهَم شکسته آه عزیزم حلال کن
پشتم شکسته آه عزیزم حلال کن
دیدی که خانوادهی من را نظر زدند
این زندگیِ سادهی من را نظر زدند
توآمدی به خانه من حیف شد خراب
گرمیِ آشیانهی من حیف شد خراب
یک خانه داشتم که همان قتلگاه شد
شرمندهام که گوشهی چشمت سیاه شد
بینِ یتیمهات علی گیر کرده است
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است
من ماندم و سکوتِ حسن آهِ زینبت
بغض حسین اشکِ شبانگاهِ زینبت
چادر نماز و معجر آتش گرفتهای
دیوارِ خونی و در آتش گرفتهای
گفتی حسین و حرف گلو را به زینبت
من آمدم سپردهام او را به زینبت
راحت بخواب آب کنار حسین هست
زینب نرفته خواب کنار حسین هست
پیش حسین دخترت از حال میرود
با نیزه دار تا ته گودال میرود
صبح آمدهاست و علی دیر کرده است
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است
#حسن_لطفی
#بعد_از_شهادت
.