eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
975 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
ایهاالناس من از مردن خود دلشادم   که به مهر شه لب تشنه حسین جان دادم همه عمر حسین گفتم واو هم زکرم دم مرگ آمد وبنمود زغم آزادم تلخی مرگ که احوال مرا کرد خراب روی چون ماه حسین دیدم رفت از یادم جامی از دست شه تشنه لبان نوشیدم غم واندوه به یکباره برفت از یادم .
. ای نفست خدایی دیدارتا قیامت گلـبانـگ آشـنایی دیـدارتـا قیامت مـرغ دلم نهاده سر زیـر پـر بنالد ای مهربان کجایی دیدارتا قیامت در باورم نگنجد بابا تو رفته باشی سخت است این جدایی دیدارتا قیامت رفتی تودر دل خاک ای یاربامحبت خاموش وبی صدایی دیدارتا قیامت ازخانه تاکه رفتی بارفتنت صفارفت آییـنه ی صفـایی دیـدار تـا قـیامت من بی توای پدرجان دیگرندارم افسوس از درد و غـم رهـایی دیدارتا قیامت بابا حلال بنما گـر کـرده ام ز غفلت در حـق تـو جفـایی دیدار تا قیامت تنها امیدم این است ای باب نازنینم به خواب من بیایی دیدار تا قیامت دارد ز تو تَمَنّـا «مداح» ای پدر جان بهـرم نمـا دعــایی دیـدار تا قیـامت .
✅️کانال ترحیم خوانی🥀🖤 🌸🍃🌸🍃 شخصی به پیامبر از کج خلقی مادر شکایت کرد حضرت فرمود: «او در آن نُه ماه که بار تو را تحمل می کرد و آن دو سال که تو را شیر داد و شب هایی که بیداری کشید و روزهایی که برای تو تحمل تشنگی کرد، کج خلق نبود». مرد گفت: من جزای زحماتش را پرداخته ام و او را دوبار بر دوش گرفته و به حج برده ام. حضرت فرمود: «حتی جزای یک ناله او را هنگام وضع حمل نپرداخته ای»... .
چهل روزه اجل آمد سراغت نمیگیری خبر مادر ز باغت چهل روزه به سینه مانده داغت که دل میسوزد از هجر و فراقت چهل روزه نمی پرسی تو حالم بیا یکدم نشین مادر کنارم بیا از دوریت من بی قرارم کجا رفتی تو ای دار و ندارم چهل روزه به داغت مبتلایم به گوش تو نمی آید صدایم ز بعد رفتنت من بی پناهم چنان آتش زدی بر روزگارم مرا درد آشنا کردی و رفتی ترا از من جدا کردی و رفتی بیا تا بوسه از رویت بگیرم دلم خواهد کنار تو بمیرم .
افسوس که آن دخترِ من هم سخنم رفت امید و چراغ دل و نور بصرم رفت زد آتش سوزان اجل، بر گل عمرم ناگاه از این باغ، گل نو ثمرم رفت ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖️ آفتابی در جهان تابید و رفت عمر کوتاهش جهان را دید و رفت دست گلچین فلک با دست جور غنچه امید ما را چید و رفت ➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️ بعد پرپر شدنت، ای گل زیبا، چه کنم؟ من به داغ تو، جوان رفته ز دنیا، چه کنم؟ بهر هر درد، دوایی است، مگر داغ جوان من به دردی که بر او نیست مداوا، چه کنم؟ ➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️ نو گلی پرورده بودم، خاک از دستم ربود آنچنان در بر گرفت، انگار در عالم نبود سال‌ها زحمت کشیدم، تا گلم پرورده شد ناگهان پیک اجل آن غنچه از دستم ربود! ➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️ دخترم دست اجل، زود تو را پرپر کرد مادرت گریه کنان، خاک عزا بر سر کرد دوستانت همگی، از غم تو مأیوسند اشک چشم همگان خاک مزارت، تر کرد . .
کجایی همسرخوب ونمونه زخوبی های تو دارم نشونه بر ای هم دو یاور بوده ایم ما دو بال یک کبوتر بوده ایم ما توکه رفتی نمانده شور وحالی مراقسمت شده بشکسته بالی ندارم بی تو دیگر یار وهمدم شدم با درد و داغ وغصه محرم بیا فرزندهایت را به بَر گیر کبوتربچه هایت زیرپرگیر تو که رفتی غمین وخسته هستم نمی آید دگر کاری ز دستم کجا می شد مرا اینگونه باور بگیرم ماتم از هجران همسر زبس که داغ همسرهست جانکاه نفس در سینه گردد آه «مداح» .
✅️کانال ترحیم خوانی🥀🖤 💠آیت الله ناصری دولت آبادی رحمة الله 🔸از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمودند: پنج صورت زیبا با مؤمن داخل در او می‌شوند. زیباترین آن‌ها روبه‌روی مؤمن است؛ اگر بلایی از طرف راست به مؤمن نزدیک شود، صورت نماز، او را دفع می‌کند و اگر از طرف چپ نزدیک شود، صورت زکات آن را دفع می‌کند. اگر بلا از بالای سر نزدیک شد، صورت حج او را عقب می‌راند و اگر از طرف پاها نزدیک شد، صورت روزه‌ها او را منع می‌کند. آن صورتی که از همه زیباتر است، از بقیه می‌پرسد: «شما که هستید؛ خدا خیرتان دهد؟» آن گاه یکی از آن‌ها می‌گوید: «من نماز تو» و دیگری می‌گوید: «من زکات تو» و دیگری می‌گوید: «من حج تو» او و دیگری می‌گوید: «من روزه تو» هستم. آن گاه آن چهار صورت می‌پرسند: «تو که هستی که از همه‌ی ما زیباتری؟» جواب می‌دهد: «من ولایت این مؤمن نسبت به آل محمد هستم». .
ای نفست خدایی دیدارتا قیامت گلـبانـگ آشـنایی دیـدارتـا قیامت مـرغ دلم نهاده سر زیـر پـر بنالد ای مهربان کجایی دیدارتا قیامت در باورم نگنجد بابا تو رفته باشی سخت است این جدایی دیدارتا قیامت رفتی تودر دل خاک ای یاربامحبت خاموش وبی صدایی دیدارتا قیامت ازخانه تاکه رفتی بارفتنت صفارفت آییـنه ی صفـایی دیـدار تـا قـیامت من بی توای پدرجان دیگرندارم افسوس از درد و غـم رهـایی دیدارتا قیامت بابا حلال بنما گـر کـرده ام ز غفلت در حـق تـو جفـایی دیدار تا قیامت تنها امیدم این است ای باب نازنینم به خواب من بیایی دیدار تا قیامت دارد ز تو تَمَنّـا «مداح» ای پدر جان بهـرم نمـا دعــایی دیـدار تا قیـامت .
برایم جهان اشک و ماتم شده دل سنگ من غرق در غم شده عجب سینه سوز است آماج درد خزان شد بهارم هوا گشته سرد شدم همچو شمع آب از دوریت نشستم به ماتم ز مهجوریت تو پرواز کردی و من در عزا نشستم ز داغت به حزن و بُکاء منم روضه خوان تو جانان من غمت گشته بر قلب من ! اهرمن گل پرپرم اشک لبریز چیست؟ دو چشم ترم فصل پاییز نیست اجل گلشنت را که آتش زده از این شعله جان سیاوش زده چه گلچین شداین روزگارازفراق پر وبال من سوخت از سوز داغ غمت زد زبانه ز چشمان زار پدر یا برادر ، و مادر و یار بسوزان دلم را تو ای نای نی شده فصل غربت، خزان ماه دی بهارم خزان وگل از دست رفت ازاندوه وماتم چو بشکست رفت .
برای آمدنت، التماس باید کرد چه گریه ها به کبودیِ یاس باید کرد برای آمدنت، همنشینِ غمهائیم تمامِ عمر، پیِ انتقامِ زهرائیم برای آمدنت، اُمتی شده مظلوم ز حقِ خویش، چنان مادرت شده محروم برای آمدنت، جنگ های تحمیلی نشانده بر رخِ ما، مثلِ مادرت سیلی برای آمدنت، شِعب ها تحمل شد و از عنایت تو، خارها همه گُل شد برای آمدنت، خونِ دل اگر خواهی ببین که همچو علی، حفر شد ز دل چاهی برای آمدنت، خونِ صبر جوشیده امامِِ راحلمان، جامِ زهر نوشیده برای آمدنت، فتنه ها گذشت از سر هزار فِرقه مهیا، به جنگِ یک کشور برای آمدنت، پاره پاره حنجرها نِگر به صحنِ خیابان، که سوخت پیکرها برای آمدنت، کشته ها اگر لازم فدائیِ تو ز فهمیده هاست، تا قاسم برای آمدنت، جان و سر دهیم آسان هنوز کشته دهیم، از زُراریِ سلمان برای آمدنت، لشکری شده مجروح برای آنکه شود، عقده ی فرج مفتوح برای آمدنت، جان چه قابل ای بفدات بپای مقدمِ تو، جان بِضاعتی مُزجات برای آمدنت رهبرم فراخوانده... بیا که من به تو گویم، سلام فرمانده فدای آمدنت، گفته اند آمده ای هزار و چارصد و یک شد و نیامده ای بیا که مادرت از پشت در ترا خوانَد بیا که جدِ غریبت، ز نیزه ها خوانَد بیا که با تو، به هر دیده نور می‌آید صدای قاریِ تان، از تنور می‌آید هنوز چادرِ خاکی در انتظار، بیا هنوز بینِ غلافِ تو ذوالفقار بیا هنوز حرفِ اسیریِ عمه اَت زینب میانِ مجلسِ نامحرمان، به شام و حلب هنوز غصه ی شامِ بلا و هیزی هست هنوز روضه تشت و غم کنیزی هست .
زمزمه درفراق مادر.m4a
1.27M
عزیزخفته درخاکم،گل باغ دلم مادر درخشان گوهرپاکم،گل باغ دلم مادر تن رنجیده ات مادردرون خاک پنهان شد دوچشمم درعزای تو،چنان ابربهاران شد               بقربانت شوم مادر«۲» دریغاکه اَجل چیده،گل بی خارمادررا خزان کرده دگرباغِ،صفا ومِهر آور را نبینددیگراین گلشن،بخودرنگ بهاری را ببیندبعدازاین دیگرنوای بی قراری را              بقربانت شوم مادر«۲» سرم راجای زانویت،گذارم برسرقبرت نوازش کن مرامادر،نشستم دربَر ِقبرت عجب بی مادری سخت و،عجب این دردجانسوزه دلم ازماتمت مادر،بسان کوره میسوزه                بقربانت شوم مادر«۲» .