eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
972 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
3. روضه امام کاظم ع.mp3
7.62M
( علیه السلام ) 🎤 خاکِ رَهِ زائرت اَعاظِم جانِ دو جهان امام کاظم
4. روضه امام حسین ع.mp3
4.9M
( علیه السلام ) 🎤 دیگر چه زینبی چه عزیزی چه خواهری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه؛ یا زینب مدد.mp3
1.22M
علیهاالسلام 🔹یا زینب مدد🔹 ای که شده صبوری از نامت سرفراز یا زینب مدد شهره شده شکوه تو در شام و حجاز یا زینب مدد خورشیدِ در حجابی، تا بر جهان بتابی هنگام خطبه خواندن، همچون ابوترابی «زینب مدد یا زینب» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خورده گره حزن و حماسه با نام تو یا زینب مدد هنوز می‌رسد طنین پیغام تو یا زینب مدد باید در اوج عزت، با صبر و استقامت تا پای جان بمانی، همراه با امامت «زینب مدد یا زینب» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شعله‌ور از داغ دل تو شد خیمه‌گاه یا اُختَ الحسین تمام کربلا به تو آورده پناه یا اُختَ الحسین در ازدحام غم‌ها، سنگ صبور مولا هرگز کسی ندیده، افتاده باشی از پا «زینب مدد یا زینب» شاعر: .
واحد؛ فاطمۀ کربلا.mp3
1.62M
علیهاالسلام 🔹فاطمۀ کربلا🔹 وارث غریب روضه‌های حسین راوی غیور نینوای حسین تو شکوه صبری با دعای حسین سپر بلای بچه‌های حسین تویی که مثه کوه، ‌ایستادی یه تنه توی موج اندوه، ‌ایستادی یه تنه با خاطر مجروح، ‌ایستادی یه تنه ایستادی که بمونه اثر خون حسین تو توی دلا زنده می‌مونه حسین تو می‌تابه ماه آسمون حسین تو زینب، یاور خون خدا زینب، پیمبر نینوا «زینب، فاطمۀ کربلا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شدی همۀ عمر هم‌نوای حسین طنین صدای تو صدای حسین اومدی همیشه پابه‌پای حسین تا که باشی یار کربلای حسین تا لحظۀ آخر، ‌ایستادی یه تنه کنار برادر، ‌ایستادی یه تنه تو هم مثه مادر، ‌ایستادی یه تنه ایستادی که بمونه شور و نوای حسین تو زنده باشه حماسه‌های حسین تو عالمی بشه به فدای حسین تو زینب، آینۀ مرتضی زینب، فاتح شام بلا «زینب، فاطمۀ کربلا» شاعر و نغمه‌پرداز: ✍ .
🇮🇷 راهپیمایی ۲۲بهمن ایران ما ای دیار پر خروش ایران ما ای دیار پر فُتوح ایران ما ای همیشه جاودان ایران ما ای همیشه با شکوه سرزمین قرآن، سرزمین عترت میهن عزیزم، مهد استقامت «جاودانه نام تو ای ایران» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ایران ما سرزمین سرفراز ایران ما سرزمین استوار ایران ما تا همیشه سربلند ایران ما تا همیشه ماندگار سرزمین مهری، سرزمین عزت میهن عزیزم، مهد استقامت «جاودانه نام تو ای ایران» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دیروز تو انقلاب و اقتدار امروز تو اعتلا و افتخار آینده‌ات‌ روشن و پر از امید ایرانم ای خاک تا ابد بهار‌ گوشه گوشۀ تو، رنگی از شهیدان‌ مردم تو هستند، سربلند دوران «جاودانه نام تو ای ایران» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مهر تو از آسمان به ما رسید میراثی است از هزاران شهید پروندۀ دشمنان تو سیاه پروندۀ عاشقان تو سپید سربلندی تو، آرزوی مردم آبروی ایران، آبروی مردم «جاودانه نام تو ای ایران» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای خاک تو خاک سرخ عاشقی در خاک تو خفته عاشقان به خون البرز تو تا همیشه سرفراز ای آسمانت همیشه لاله‌گون با تو پر امیدم، با تو سرفرازم جان من فدایت، تا تو را بسازم «جاودانه نام تو ای ایران» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مهمان خاکت دلاوران ما ای خطّۀ غیرت و دلاوری آغوش تو میزبان لاله‌ها آوینی و کاظمی و باکری در جهان ظلمت، شهر آفتابی خانۀ امیدی، مهد انقلابی «جاودانه نام تو ای ایران» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جانم فدای خروش میهنم جانم فدای شکوه کشورم جانم فدای امام و مقتدا جانم فدای ولی و رهبرم ای عزیز دل‌ها، ای امام اُمت رهبر عزیزم، جان من فدایت «در کنار رهبرم می‌مانم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عکس تو در قاب دل چه دیدنی‌ست لبخند تو دل‌نشین و جان‌فزاست امید ما زنده شد به دست تو گفتی که چشم امید تو، به ماست راه و مکتب ما، مکتب خمینی‌ست نهضت خمینی، نهضت حسینی‌ست «ای خمینی ای امام خوبان» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یاد شهیدان همیشه در دلم نام شهیدان همیشه بر زبان یاد شهیدان هماره زنده‌ست نام شهیدان هماره جاودان یاد آرشام و یاد آرمان‌ها تا همیشه باشد، زنده در دل ما «رهرو ره شهیدان هستم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای مرد میدان مهر و همدلی ای مرد میدان عشق و افتخار ای مرد میدان همت و جهاد ای مرد میدان عزم و اقتدار زنده‌ای هنوز ای قهرمان ملت دشمن از شکوهت، در هراس و وحشت «حاج قاسم ای عزیز دل‌ها» شاعر: 🇮🇷 ‌👇
مداحی آنلاین - پرکن دوباره کیل مرا ایها العزیز - استاد میرزامحمدی.mp3
1.87M
با (عج) 🍃پر کن دوباره کیل مرا ایها العزیز 🍃دست منو نگاه شما ایها العزیز 🎤حجت الاسلام
نه مراست قدرت آن که دم، زنم از جلال تو یا علی نه مرا زبان که بیان کنم ، صفتِ کمال تو یا علی شده مات عقل موحدین ، همه در جمالِ تو یا علی چو نیافت غیر تو آگهی، ز بیانِ حالِ تو یا علی نبرد به وصف تو ره کسی ، مگر از مقالِ تو یا علی هله ‌ای مُجلّیِ عارفان ، تو چه مطلعی تو چه منظری که ندیده‌ام به دو دیده‌ام ، چو تو گوهری چو تو جوهری هله ‌ای مولّه عاشقان، تو چه شاهدی تو چه دل بَری چه در انبیا چه در اولیا ، نه تو را عدیلی و هم سَری به کدام کس مَثلت زنم که بُوَد مثالِ تو یا علی توئی آن که غیر وجود خود ، به شهود و غیب ندیده‌ای فَقرات نفس شکسته‌ای ، سُبحاتِ وَهم دریده‌ای همه دیده‌ای نه چنین بود شه من تو دیده‌ی دیده‌ای ز حدودِ فصل گذشته‌ای ، به صعودِ وصل رسیده‌ای ز فنای ذات به ذاتِ حق ، بُوَد اتّصال تو یا علی چو عقول و افئده را نشد ، ملکوتِ سرّ تو مُنکشف همه گفته‌اند و نگفته شد ، ز کتابِ فضل تو یک الف ز بیانِ وصف تو هر کسی ، رقم گمان زده مختلف فصحای دهر به عجز خود ، ز ادایِ وصف تو معترف بُلغای عصر به نطقِ خود ، شده‌اند لالِ تو یا علی تویی آن که در همه آیتی، نگری به چشم خدای بین شده از وجودِ مقدّست ، همه سرّ کَنزِ خفا مبین تویی آن که از کُشِفَ الغطا ، نشود تو را زیاده یقین ز چه رو دَم از أنا ربکّم نزنی ، بزن به دلیل این که به نورِ حق شده منتهی ، شرفِ کمال تو یا علی تو همان درخت حقیقتی ، که در این حدیقه‌ی دنیوی أنا ربّکم تو زنی و بس ، به لسان تازی و پهلوی ز بروق نورِ تو مُشتعل ، شده نارِ نخله‌ی موسوی ز تو در لسانِ موحّدین ، بُوَد این ترانه‌ی معنوی که انا الحق است به حقِ حق ، ثمرِ نهالِ تو یا علی تویی آن تجلّیّ ذوالمنن ، که فروغ عالم و آدمی هله ‌ای مشیّتِ ذاتِ حق ، که به ذات خویش مُسلّمی ز بروز جلوه ی ما‌خلق ، به مقام و رتبه مقدّمی به جلالِ خویش مُجلّلی ، ز نوالِ خویش مُنعّمی همه گنج ذاتِ مقدّست ، شده مُلک و مالِ تو یا علی تو چه بنده‌ای که خدائی ات ، ز خداست منصب و مرتبت احدی نیافت ز اولیا ، چو تو این شرافت و منزلت رسدت ز مایه‌ی بندگی ، که رسی به پایه‌ی سلطنت همه خاندانِ تو در صفت، چو توأند مشرقِ معرفت شده ختم دوره‌ی عِلم و دین ، به کمالِ آل تو یا علی  تو همان مَلیکِ مُهیمنی ، که بهشت و جنّت و نه فلک پیِ جستجوی تو سالکان ، به طریقت آمد یک به یک  شده ذکرِ نام مقدّست ، همه وِردِ اَلسنه‌ی مَلَک به خدا که احمدِ مصطفی ، به فلک قدم نزد از سَمَک مگر آن که داشت در این سفر طلبِ وصالِ تو یا علی تویی آن که تکیه‌یِ سلطنت ، زده‌ای به تخت مؤبّدی ز شکوه شأن تو بر مَلا ، جَلَواتِ عِزِّ ممجّدی به فرازِ فرقِ مبارکت ، شده نصب تاج مُخلّدی متصرّف آمده در یَدَت ، ملکوتِ دولتِ سرمدی تو نه آن شهی که ز سلطنت ، بود اعتزالِ تو یا علی به می خُمِ تو سِرشته شد ، گِل کاس جانِ سبوکشان به پیاله‌ی دلِ عارفان ، شده ترکِ چشمِ تو می‌فشان ز رَحیقِ جام تو سرگران، سِر سرخوشان، دل بیهُشان نه منم ز باده‌ی عشق تو ، هله مست و بی‌دل و بی‌نشان همه کس چشیده به قدرِ خود ، ز میِ زُلالِ تو یا علی منم آن مجرد زنده دل که دم از ولای تو می زنم  ره کوه و دشت گرفته ام قدم از برای تو می زنم  به همین نفس که تو دادی ام نفس از ثنای تو می زنم  شب و روز حلقه ی التجا به در سرای تو می زنم  نروم اگر بکشی مرا ز صف نعال تو یا علی تویی آن که سِدره‌ی مُنتهی ، بُودَت بلندیِ آشیان به مکان نیائی و جلوه‌ات ، به مکان ز مشرقِ لا‌مکان رسد استغاثه‌ی قدسیان ، به درت ز لانه‌ی بی‌نشان چو به اوج خویش رسیده‌ای ‌، ‌ز عِلوّ قدر و سُموشّان همه هفت کرسی و نُه طبق ، شده پایمال تو یا علی نه همین بس است که گویمت ، به وجودِ جود مکرّمی تو مُنزّهی ز ثنای من ، که در اوجِ قُدس قدم نَهی نه همین بس است که خوانم اَت ، به ظهورِ فیض مقدّمی به کمال خویش معرّفی ، به جلالِ خویش مُسلّمی نه مراست قدرت آن که دم ، زنم از جلال تو یا علی تویی آن که میم مشیّتت ، زده نقشِ صورتِ کاف و نون به کتابِ عِلم تو مُندرج ، بُوَد آن چه کان و ما‌یکون فلک و زمین به اراده‌ات ، شده بی‌ سکون شده با سکون تویی آن مُصوّرِ ما‌خَلَق ، که من الظّواهر و البطون بُوَد این عوالم کُن فکان، اثرِ فعال تو یا علی تویی آن که ذات کسی قرین ، نشده است با احدیتّت نرسیده فردی و جوهری ، به مقام مُنفردیتت تویی آن که بر احدیّتت ، شده مُستند صمدیّت نشناخت غیر تو هیچ‌کس ، ازّلیتت ابدّیتت تو چه مبدأ‌یی که خبر نشد ، کسی از مآلِ تو یا علی تو که از علایق جان و تن ، به کمالِ قُدس مُجرّدی تو که فانی از خود و مُتّصف ، به صفاتِ ذاتِ محمّدی تو که بر سرائرِ معرفت ، به جمالِ اُنس مُخلّدی به شؤنِ فانیِ این جهان ، نه مُعطّلی نه مقیّدی بود این ریاست دنیوی ، غم و ابتهالِ تو یا علی.
💠ولادت اميرالمومنين صلوات الله عليه💠 🔻حبیبب الله چایچیان نظر به بندگان اگر، ز مرحمت خدا کند قسم به ذات کبریا، ز یمن مرتضی کند خدا چو هست رهنمون، مگو دگر چرا و چون که او کند هر آنچه را که حکمت اقتضا کند ز قدرت یَدُ اللَّهی، کسی ندارد آگهی وسیله‌اش بُود علی، خدا هر آن چه را کند به جنگ بدر و نهروان، علی است یِکّه قهرمان نگر که دست حق عیان ، قتال اشقیا کند به روی دوش مصطفی، نهد چو پای مرتضی نگر به بت شکستنش، که در جهان صدا کند به رزم خندق و اُحُد، به قتل عَمْرو عَبْدُوُد خدا به دستِ دست خود، لوای حق بپا کند چو افضل از عبادتِ خلایق است، ضربتش علی تواند این عمل، شفیع ما‌سِوی کند به پیشگاه کردگار، ز بس که دارد اعتبار دُیون جمله بندگان، تواند او ادا کند نماز، بی ولای او، عبادتی است بی‌وضو به منکر علی بگو، نماز خود قضا کند هر آنکه نیست مایلش، جفا نموده با دلش بگو دل مریض خود، به عشق او شفا کند علی ست آن که تا سحر، سرشک ریزد از بصر پی سعادت بشر، ز سوز دل دعا کند علی انیس عاشقان، علی پناه بی‌کسان علی امیر‌مؤمنان، که مدح او خدا کند پس از شهادت نبی، که را سِزَد به جز علی که تا به حشر آدمی، به کارش اقتدا کند قسیم نار و جنتّش، ترازوی محبّتش که مؤمنان خویش را، ز کافران جدا کند گهی به مسند قضا، گهی به صحنۀ غزا گهی به جای مصطفی، که جان خود فدا کند علی است فرد و بی‌نظیر، علی مجیر و دستگیر که نام دل‌گشای او، گره ز کار وا کند زکار قهرمانیش، پر است زندگانیش نگین پادشاهیش، به سائلی عطا کند امیر کشور عرب، ثنا کنان، دعا به لب برد طعام نیمه شب، عطا به بی‌نوا کند ز کوی شاه اولیا، که مهر اوست کیمیا کجا روی، بیا بیا، که دردها دوا کند کنیم چون‌که های‌ و‌ هو، به پیشگاه لطف هو خدا نظر کند به او، علی نظر به ما کند دل علی گداخته، که با زمانه ساخته امام ناشناخته، ز خلق شکوه‌ها کند پس از وفات فاطمه، کشید دامن از همه که ختم عمر خویش را، به کنج انزوا کند ز قبر بنت مصطفی، کجا رود علی، کجا که نیست یار آشنا، دلش ز غم رها کند سرشک بر دو عین او، ز اشک زینبین او که گریه بر حسین او، به یاد کربلا کند علی غریب و خون جگر، ز هجر یار نوحه‌گر کنار آن جدار و در، اقامۀ عزا کند (حسان) بگیر دامنش، قسم به حقّ محسنش گره گشای انبیا، حوائجت روا کند. عليه السلام عليه السلام
(س) (ره) من وارث غمهای بی حد هستم رفته تمام هستیم ز دستم رفته ام اسارت بماشدجسارت مانده به اعضایم نشانه آثارضرب تازیانه واویلتا آه واویلتا 4بار رأس عزیزانم زتن بریدند گرگان شامی جسمشان دریدند پیکرشهیدان مانده دربیابان جسم یتیمان گشته نیلی رخسارشان آزرده سیلی واویلتا من بی حسین دل ازجهان بریدم من بارهامرگم بچشمم دیدم ز ظلم شامیان بلب آمده جان درشام غم درکنج ویران رقیه پیش من دهدجان واویلتا خونین جگرازداغ نورعینم ازاین جهان روم سوی حسینم ازاودارم کفن غرق خون پیروهن برای مادر توشه دارم پیراهن خونین یارم واویلتا... ( عبدالحسین محبی)
زینب از غم اگر خون جگر شد نخل ایمان ازاو بارور شد از گلاب دو چشم تر او لاله و گل پر از برگ و بر شد درد و رنج اسارت اگر دید یا که یک باره بی بال و پر شد از سخنرانی او دل سنگ آب، در دیدهٔ خشک و تر شد روشن از پرتو خطبه هایش چشم آیین خیر البشر شد بس که از دل برآورد فریاد کوفه و شام زیر و زبر شد هرکجا خطبه ای خواند زینب نقش شب باوران بی اثر شد بس که پیوسته داد سخن داد کاخ بی داد را داد بر باد.