.👆
افتاد اگه میشه منو ببرید کنار قبرش! پیرمرد و آوردن اینقدر زجه زد تا جان داد! واسه علی باید جان داد واسه غربتش باید جان داد.
بریم در خونه آقایی که اسمش علیه ، اما باباش میگه ای کاش بودن شیعیانم میدیدن چطور علی منو کشتن کاری ازم بر نمیومد
«لَيْتَكُم في يَوْمِ عاشورا جميعاَ تَنْظُروني كَيْفَ اِسْتَسْقي لِطِفْلي فَاَبوا اَن يّرْحَمُوني»
چطور واسه علی هی طلب آب کردم بهم رحم نکردن).
یا رازق الطفل صغیر
قسم به اون شش ماههٔ نخورده شیر
قسم به گریه هاش به خشکی لباش / دست منو بگیر
دست منو رها نکن ، قسم به اشکای رباب
دست منو رها نکن ، به حضرت یه قطره آب
.(فقط گفتن ، تا فهمیدن سه تا علی هست ، یه کاری میخوان بکنن نامی از علی باقی نمونه ، یه دست قران گرفته یه دست طفل شیرخواره عمامه پیغمبر به سر گذاشته عبای پیغمبر پوشیده مقابل لشکر دشمن آی دشمن «يا قَومِ ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفلَ»
اگه به من رحم نمی کنید این بچه که گناهی نکرده یه جمله ای فرمود ، جا داره های های گریه کنید صدا زد «منو علی» به من منت بگذارید
هر چه آمد به سرم دست به زانو نزدم
جز خداوند به عمرم به کسی رو نزدم
رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتند
.(هنوز حرفاش تموم نشده بود ، یه وقت احساس کرد بچه ای که توان نداره یه تکان سختی خورد.)
.............................................
#پیر_نابینا
حاج مسعود پیرایش 🎤
👇
👆
📋گریه نکن بابا حالت میشه بدتر
#زمزمه
#روضه_حضرت_علی_اصغر (ع)
.............................................
.(بند اول).
گریه نکن بابا حالت میشه بدتر
خیسه چشات خشکه لبات ای آیهی کوثر
الآن برات میگیرم آب نخواب علی اصغر
الآن دیگه میرسیم میدون طاقت بیار
شایدم که بباره بارون طاقت بیار
چند قدمِ دیگه بابا جون طاقت بیار
اینا با تو کاری ندارن
شاید برا تو آب بیارن
مرهم روی دلم بزارن
.(بند دوم).
فکرش برام سخته که جای آب دادن
رو دست من گریه هاتو با تیر جواب دادن
پرپر زدی خندیدن و منو عذاب دادن
با این حنجر پاره پاره چیکار کنم
نمونده واسم راه چاره چیکار کنم
فکرت راحتم نمیزاره چیکار کنم
از داغ این گلوی پُر خون
حیرون شدم تو این بیابون
خیلی پریشونم پریشون
.(بند سوم).
هر جوری بود بابا جسمتو پوشوندم
با دست و پای بی رمق واست نماز خوندم
قبر کوچیک داغ بزرگ بدجوری سوزوندم
خوابیدی چه خواب شیرینی بخواب علی
دیگه خواب بد نمیبینی بخواب علی
تو قلبمه داغ سنگینی بخواب علی
چه خون دلهایی که خوردم
تا که تورو به خاک سپردم
کاشکی منم باهات میمردم
شعر : #محمد_جواد_ابوتراب_زاده
سبک : #محمد_رضا_محمدی ، #احسان_محمدی
.............................................
.👇
👆
📋بارالها! حسین از آن عشقی
#روضه_امام_حسین (ع)
#روضه_حضرت_علی_اصغر (ع)
.............................................
بارالها! حسین از آن عشقی
که ز تو منفک است، میترسد
قبر اما عجیب تاریک است
پسرم کوچک است، می ترسد!
.(پشت خیمه ها با نوک شمشیر ی چاله ای قبر کند).
روی این سر، چگونه سنگ لحد
مثل اهل قبور بگذارم؟
آه باید به جای گهواره
پسرم را به گور بگذارم
اسمع، افهم، علی اصغر من!
این صدای گرفته باباست
به تن خسته ام نگاه نکن
روح من هم کنار تو آنجاست
.(غروب شد یه وقت یه قبیله ای نگاه کرد دید همه یه سری دارن واسه خودشون ! الان همه برمیگردن کوفه ، قبیله ما دست خالی ؛ اومدن با هم نشستن چه کنیم؟ یکی سر عباس داره! یکی سر علی اکبر داره! یکی سر قاسم ، مسلم ، حبیب ، گفتن چه کنیم ؟ یکی گفت من دیدم حسین طفل شیرخواره رو پشت خیمه ها خاک کرده ، آنقدر با نیزه تو خاک کوبیدند!(*۱)
جمع شدن دور هم پرسیدن ، احوال همه شهدای کربلا یه طوری معلومه! ، بدن عباس کنار شریعه افتاده ، بدن حبیب مشخصه ، مسلم بن عوسجه ، حتی غلامم مشخص بدنش کجاست ، سوال شد براشون اما خبری از بدن علی اصغر نیست ؟
اومدن پیش خدمت عالم اون زمان کربلا ، پرسیدن بگید از احوال علی اصغر چه خبر ، کجاست؟ چطوریه ! با خودش چه فکری کرد هرچی منابع رو گشت چیزی پیدا نکرد ، یه وقت تو عالم مکاشفه توسل کرد به اباعبدالله گفت آقا یه سوال داریم ما؟ شیعیان شما تو کربلا میشه بگید بدن علی اصغر چی شد؟ روضه رو میخوان پرورش بدن ، فرمود از اون بدن چیزی برنگشت هر چقد بود به تکه های بدن خودم اضافه کردن ، تو روایات هست آقامون صاحب الزمان انشالله بیاد میره کربلا دست تو ضریح شش گوشه میکنه قنداقه رو بیرون میاره یا طفل رو بیرون میاره صدا میزنه « بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ»
محض تسکین مادرت، به تنت
کاش می شد دوباره جان بدهم
بازوی کوچک و نحیفت را
من چگونه تکان تکان بدهم؟
هق هق من دوباره میشکند
این فضای غریب و ساکت را
با چه رویی بخوانم ای پسرم!
بر تن تو نماز میت را؟
وای اگر بغض تیرخورده من
سر شکوه به کفر باز کند
جای دارد پس از نماز به تو
یک نفر هم به من نماز کند
سنگ پرتاب کرده اند این قوم
سوی آیینه های صیقلی ام
بارالها! خود تو شاهد باش
غیر خوبی ندیدم از علی ام!
خاک می ریزم و نمی خواهم
بزنم حرفهای آخر را
وقت غسل و حنوط تو دیدم
میدهی بوی شیر مادر را
غسل و حنوط تو دیدم
میدهی بوی شیر مادر را
شاعر : #پیمان_طالبی✍
(*۱) 📚ریاض القدس
.............................................
حاج مسعود پیرایش 🎤
👇
بسم الله الرحمن الرحیم
هلال
این میوهی بارانزده هرچند که کال است
ای عشق مدد کن که به دنبال کمال است
یا حسرت آینده و یا داغ گذشتهست
کاری که روا نیست به ما شادی حال است
در خلوت ما _غیر تو_ عالم همه جمعاند
ای دوست تو را از دل ما جای سوال است!
یا جای تو یا غیر تو اینجاست، ولاغیر!
جمع تو و غیر تو در این خانه محال است
سرمایهی ما بال شکستهست چو فطرس
در دایرهی سوختگان بال وبال است
هرکس که تو را خواست، تو را یافته آخر
چون خواستنت سادهترین راه وصال است
ما را نظر لطف تو عید است، اگرچه
اندیشهی مردم همه دیدار هلال است
#مجتبی_خرسندی
#ماه_آخر
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
@Mojtaba_Khorsandi
InShot_20230418_154646131_2023_04_18_15_59_24_012_2023_04_18_16_04_53_613.mp3
5.58M
مداحیحاجمحمودکریمی
حرممطهرامامرضا(؏)[۱۴۰۲/۰۱/۲۸]
درمحضردوتن از شهدای گمنام
#شهدا
دل بسته ام مرا زسر خویش وا مکن
از من مرا جدا کن و از خود جدا مکن
هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر
گویم گرفته ای زعنایت رها مکن
در من اگر سعادت ترک خطا نبود
در تو کرامت است تو ترک عطا مکن
خواهی اگر زلطف بمن اعتنا کنی
دیگر به کثرت گنهم اعتنا مکن
نزد کریم فرق ندارند خوب و بد
یکجا قبول کن همگان را سوا مکن
شاعر: استاد غلامرضا سازگار
.
#وداع_با_ماه_رمضان
#گریز به #امام_حسین
خداحافظ ای ماه خوب صیام
خداحافظ ای رحمت مستدام
خداحافظ ای سفره های سحر
نماز و دعا و قعود و قیام
رسیدیم از این فیض تا عید فطر
از آن حسن مطلع به حسن ختام
چه ماهی که با لطف حق شد شروع
چه ماهی که با لطف حق شد تمام
چه شب های انسی چه حال خوشی
که پُر میشد از عطر رحمت مشام
چه محروم باشم چه مرحوم، باز
به لطف خدا چشم دارم مدام
اگر عقده داری چو من در گلو
اگر از گناهان شدی تلخ کام
به دربار حق رو کن و زیر لب
ببر نام زهرا "علیها سلام"
بگو مهر او هست در سینه ام
به اولاد زهرا غلامم، غلام
اگر شاهدی از تو درخواست شد
برای ملائک بگو این کلام
دو چشمم عزادار آن تشنه ای است
که بر زخم او نیزه شد التیام
عقب مانده های حُنین و اُحد
گرفتند از آن بی کفن انتقام
تنش پایمال سُم اسب شد
عیالش روان شد به بازار شام
فدای رقیه که در راه حق
فدا شد برای بقاء قیام
#سید_روح_الله_موید✍
.