eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
971 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
. مثل پاییز شدم حال من این جایی نیست حال یک برگ که افتاده تماشایی نیست خبر آمدنت کاش به ما هم برسد لحظه ای بهتر از این لحظه ی رویایی نیست ✍ .
. نه این که حال منِ بیقرار غمگین است بدونِ آمدنت روزگار غمگین است به فکر اهلِ زمین باش، آسمانیِ من زمین بدونِ حضورِ نگار غمگین است من از قبیله ی مجنونم و تو لیلایی میان لیلی و مجنون حصار غمگین است فضای شعر مرا غم گرفته... دلگیرم ردیفِ شاعرِ چشم انتظار "غمگین است" "وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم" که در حوالیِ ما روزگار غمگین است ✍ .
. 💢از وقتی توبه کرده ام😂 شخصی بعد از نماز در بلندگو گفت: آهای مردم همگی گوش کنید! میخواهم کسی را به شما معرفی کنم که قبلا دزد بوده، مشروب و مواد مخدر مصرف میکرده، زناکار و خلافکار بوده و هیچ گناهی نیست که مرتکب نشده باشه ولی اکنون خدا او را هدایت کرده و همه چیز را کنار گذاشته است.. بعد گفت: بیا احمد جان بلندگو را بگیر و خودت برای مردم تعریف کن که چطور توبه کردی! احمد آمد و بلندگو را گرفت و گفت: مردم من یک عمر دزدی میکردم،معصیت میکردم،مال حروم میخوردم خدا آبرویم را نبرد! اما از وقتی که توبه کردم این آقا هیچ کجا برای من آبرو نگذاشته است!😂 👳 @mollanasreddin 👳
این یکی دو روز زندگی میگذره.mp3
3.52M
این یکی دو روز زندگی میگذره ولی غم تو نه از تموم دنیا میگذرم از نسیم پرچم تو نه معلومه نداره نوکرت طاقت جدایی تو رو با کسی عوض نمیکنم نعمت گدایی تو رو 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ 🗒 متن کامل شعر 🆔 @Kashoob_Media 🌐 Kashoob.com
خط امان گرفته ام.mp3
7.4M
خط امان گرفته ام از لب شاه مهوشان جمع از اوست خاطرم گریه امان نمیدهد جز بوسه بر رکاب همایون ذوالجناح عقلم به هیچ جای دگر قد نمیدهد 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ 🗒 متن کامل شعر 🆔 @Kashoob_Media 🌐 Kashoob.com
نماهنگ غزه تنها نیست.mp3
2.5M
🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ قلب دنیا غصه دار قصه های غزه است غزه تنها نیست دنیا هم صدای غزه است ابرهه اندیشه بیت المقدس کرده است وقت پرواز ابابیل از فضای غزه است ای مسلمانان نجات قدس در دست شماست اتحاد مسلمین مشکل گشای غزه است ای امید جان مظلومان عالم العجل ذکر تعجیل فرج در ربّنای غزه است شاعر: روح الله راوی نیا
هیچکی نبود بگه، این گُل که پَرپَرِ این زن که می زنید، ناموسِ حیدرِ از عَمد مادرُ، پیشِ پسر زدن از عَمد با لگد، محکم به در زدن کجا رفته بودی بدونِ من؟ شنیدم تو کوچه تو رو زدن چه کابوسِ تلخی دیده حسن دعا کن عزیزم، برا حسن آروم بگیره همش میگه نامرد بَسِ دیگه نزن همش میگه ای وای مادرِ من داره میمیره هیچکی نبود بگه، این گُل که پَرپَرِ این زن که می زنید، ناموسِ حیدرِ دلم با مدینه نمیشه صاف بازم زندگیمُ بهم بِباف با دستی که رفته زیرِ غلاف علی بمیره بهت گفته بودم برو بسه تو زورت به قنفذ نمیرسه یه جوری تو رو زد که نَفَسِ مَنُ بگیره از صبرِ شوهرت،سوء استفاده کرد دیدی که نَقشَشُ آخر پیاده کرد پشتش مغیره رو،ملعون نگاه کرد چند تا لگد زد و کار رو تمام کرد داری تو چشمات یه دلهره چقدر قطره ی خون رو چادره حسینت چرا آب نمی خوره؟ با اینکه تشنه است چقدر گریه کردی با پیرهنش با پیراهنی که می برنش می بینی که رگ هایِ گردنش به زیرِ دشنه است هی کُند می بُره،لشکر کلافه شه فکر کن سنان که هست،خولی اضافه شه این نیزه میزنه،اون تیغ میکشه با گریه خواهرش، هی جیغ میکشه
. زهرای حیدر،بعدتو دنیا نمیسازه به ما دنیای حیدر زهرای حیدر،حرف رفتن می زنی میلرزه دست و پای حیدر زهرای حیدر،روی زخمای تن تو مرهم از اشکم گذاشتم شرمندم آخر تو برام سنگ تموم گذاشتیو من کم گذاشتم حلالم کن حیدر نیومد میزدنت کاری از دستم بر نیومد همسایه ها دیدن صداشون در نیومد حلالم کن! از بعد کوچه...روزی صدبار آرزو کردم که من می مردم ای کاش چون که شنیدم هرکسی اون روزتو رو تو کوچه زد،گرفته پاداش یادم نمیره اون چهل تابی حیاکه بویی از غیرت نبردن یادم نمیره پشت در بودی همه با هم به در هجوم آوردن تو همراهی از این بهتر نداشتی کمک خواستی از فضه چون مادر نداشتی یه روز خوش بعد از پیغمبر نداشتی حلالم کن! نگو تمومه اشکای حیدر و ببین،نگو تمومه پهلوونت خورده زمین،نگو تمومه بمون کنارم! عروس خونه ی علی بمون کنارم! درد داری می دونم ولی،بمون کنارم! برات بمیرم... چقدر بخاطر علی سختی کشیدی. برات بمیرم... که پهلوونتو با دست بسته دیدی برات بمیرم... که جون دادی ولی به داد من رسیدی مادر زینب! علی بی تو تنهاست... مادر زینب! علی جونش زهراست... یا اهل العالم این شبا بگین بلند گریه کنه هرکی میتونه آماده باشین امشبو امام حسن میخواد یکم روضه بخونه!!! ای داد بی دادسن و سالی که نداشتم مادرم تو کوچه افتاد ای داد بی داد،هردفعه یادش می افتم میزنم،با گریه فریاد حلالم کن مادر،افتادی دیدم! من هرچی قد بلندی کردم نرسیدم در اومد از اونموقع موهای سفیدم سادات مجلس! خیلی شرمندم آخه باید بگم زهرا رو بد زد مقتل نوشته،پیش چشمای حسن به مادر شما لگد زد ........ نزن. نامرد سه ساله که کتک نداره. اینکه دیگه قباله ی فدک نداره. چشماتو وا کن و دخترتو ببین! تو صورتم بابا مادرتو ببین. دیگه نمیشه که مشکلو حل کنی دستی نداری تا منو بغل کنی دست تو که نبود دستم شکسته از دست یهود شده یه جوری زجر زده که حتی دستای خودش کبود شده دستم نمیرسید بابا تا نیزه زد نیزه دار رو دست من با نیزه
زهرای حیدر سید امیر حسینی + متن | نوا https://navaapp.com/nava/%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%DB%8C%D8%AF%D8%B1-2
كشتی شكست خورده ی غم،تو موج ِ طوفان ِ محن از وقتی كه منو زدن،لكنت زبون گرفت حسن علی نبینم اشكاتو، این روزا غمگینی اگه بسازی تابوتم و، خندم و می بینی از ناله سنگینی، از ناله سنگینی ای دل ای دل ،امان از دل حیدر تمام اعضای ِ تنم، شكسته از جفا شده یعنی همه وجود ِ من، خیرات ِ مرتضی شده تا میخ در رفت تو سینه ام، عرش خدا لرزید از خون ِ پهلوم رو عبای ِ مرتضی پاشید بغض علی تركید، بغض علی تركید ای دل ای دل ،امان از دل حیدر موج لگد در و شكوند، من پشت در نقش ِ زمین یهو به گوش ِ من رسید، فاطمه ام رو نزنید من با اشاره می گفتم، فضه من و دریاب از نوك ِ داغ ِ میخ ِ در، شد استخوانم آب ایشاالله دیدم خواب،ایشاءالله دیدم خواب ای دل ای دل ،امان از دل حیدر هر وقت كه راه میرم فقط،رو خاكا زانو میكشم دل خوشی ِ علیم شده،یه وقتا جارو میكشم هر پاره ی زخم سینه ام، یه آسمون حرفه یه لخته خون بالا میآرم من با هر سرفه دل در غم و خوفه، دل در غم و خوفه علی نبینم اشكاتو، این روزا غمگینی اگه بسازی تابوتم و، خندم و می بینی از ناله سنگینی، از ناله سنگینی ای دل ای دل ،امان از دل حیدر
سایه ی سوختن خیمه به دیوار افتاد گذر زینب از این کوچه به بازار افتاد تا که با نعره ی یک سنگ دل آینه ریخت شیشه ای خرد شد و از سر دیوار افتاد پای آتش به در خانه ی گل ها وا شد غنچه ای سوخت، به پهلوی گلی خار افتاد کینه و بغض و حسد دست که دادند به هم دست مادر وسط معرکه از کار افتاد تا که یک بار نیفتد پدری روی زمین مادری پیش نگاه همه صد بار افتاد شهر با ناله ی "یا فضه خذینی" فهمید نفس شیر خدا از نفس انگار افتاد خاک بر چشم تو دنیا که تماشا کردی عاقبت فاطمه ازضربه ی مسمار افتاد عمر گهواره به بوسیدن محسن نرسید قرعه ی چوب به تابوت تن یار افتاد میخ شمشیر شد و نیزه شد و خنجر شد میخ تیری شد و بر چشم علمدار افتاد... 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7