eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
971 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
. ایرانِ سربلند ای میهن ای دلیل همه افتخارها عزت گرفته از تو همه اعتبارها در فتنۀ خزان نشکستی و محکمی نامت شکوه نغمۀ شور بهارها آغوش باز کرده برای تو آسمان سرچشمۀ زلال همه چشمه‌سارها جانم فدای نام تو ایرانِ سربلند با توست تا همیشه همه اقتدارها ای سرزمین شیرزنان همیشه سرو حتی نبوده مثل تو در روزگارها نه! یک وجب ز خاک تو را هم نمی‌دهیم مبهوت ماست چشم همه شهریارها ما ترک یا بلوچ و عرب، کُرد و ترکمن ما با همیم، ای وطنِ بی‌شمارها ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 بهانه گفتید رسانه‌هایشان بی‌طرف است! دیدید که دشمن چقَدَر بی‌شرف است؟ اسلام و حجاب و دین، بهانه‌ست رفیق ایران قوی در این میانه هدف است! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 وطن وطن بسوزد و من در خروش و جوش نباشم؟! خدا کند که بمیرم وطن‌فروش نباشم! خدا کند که بیافتد سرم به دامن میهن ولی به وقت خطر بار روی دوش نباشم مگر نه ریشۀ ما می‌رسد به شوکت دریا؟ چرا بمانم و چون موج در خروش نباشم؟! چو مرگ می‌برد آخر به هر طریق تنم را چرا چرا چو شهیدان لاله‌پوش نباشم؟ منیم جانیم سنه قوربان ده آی گوزل ایران!* به غیر از این چه بگویم اگر خموش نباشم؟! ✍🏻 * جانم فدای تو باد ای ایران زیبا 🏷 اسلامی | 🇮🇷
چشمۀ خورشید موجیم، پرخروش و روان ایستاده‌ایم باغیم و روبه‌روی خزان ایستاده‌ایم یک عمر در مقابل طوفان فتنه‌ها چون کوه با تمام توان ایستاده‌ایم غافل نمی‌شویم دمی از دسیسه‌ها ما مثل تیر پشتِ کمان، ایستاده‌ایم بار نهال و نخل کهنسال ما یکی‌ست با ریشه‌ایم و پیر و جوان ایستاده‌ایم در ما شُکوه نعرۀ الله اکبر است مثل مناره‌های اذان ایستاده‌ایم همواره زنده‌ایم و دمادم تپنده‌ایم باور مکن که از ضربان ایستاده‌ایم گفتند با گذشت زمان خسته می‌شوید ما روی شانه‌های زمان ایستاده‌ایم دشمن به نیش و دوست به زخم زبان زند با هر چه نیش و زخم زبان، ایستاده‌ایم دشمن خیال خواری ما را به گور بُرد تا مرگ پای عزتمان ایستاده‌ایم گاهی همین گذشتن ما ایستادگی‌ست وقتی گذشته‌ایم ز جان ایستاده‌ایم گاهی خروش و گاه سکوت است رزم ما یعنی که آشکار و نهان ایستاده‌ایم ما عاقبت به چشمۀ خورشید می‌رسیم هر لحظه هر کجای جهان ایستاده‌ایم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 ................... . نسل بهاران سبزیم که از نسل بهاران هستیم پاکیم که از تبار یاران هستیم دور است ز ما تن به مذلّت دادن ما وارث خون سربه‌داران هستیم ✍🏻 ✍ 🏷 اسلامی | 🇮🇷
🔹به نام شهید🔹 بعید نیست غمت همچنان شهید بگیرد بگیرد و همه جا باز بوی عید بگیرد بعید نیست که چشمش به خاک و خون بنشیند کسی که خون شهید تو را ندید بگیرد کسی که دل بدهد به قرار و قولِ غریبه چه هیچ‌ها که از این وعده و وعید بگیرد اگر که عقل سلیم است غیر پند ز تاریخ چه می‌تواند از این ماضی بعید بگیرد؟ حرم کجاست؟ همین کوچه که به نام شهید است بگو به رهگذرش حاجت و امید بگیرد بگو به رهگذر چارراه بی‌طرفی‌ها همیشه فاصله از دشمن پلید بگیرد در آزمون غمت مرگ از شروط قبولی‌ست خوشا که نقش به خون برگه‌ای سفید بگیرد 📝 @ShereHeyat
. سپیده‌دمان مزن به خواب خودت را، صدا صدای اذان است مبین سیاهی شب را، ببین سپیده‌دمان است مباد اسیر سکوت و سکون شب شده باشی که زندگی هیجان و حیات در ضربان است قبول! رد شدن از نیل، ترس و واهمه دارد کسی که پیرو موساست پس چرا نگران‌ است؟ عصای حضرت موساست دست حضرت خاتم خدای او که همین و هدایتی که همان است اسیر ترس شده شهر وقت حملۀ احزاب نگاه کن که نگاه نبی به فتح جهان است نترس و بگذر از این سقف بی‌اساس تکیده جهان بدون سقیفه جهان امن و امان است غدیر خاطره‌ای نیست در تورق تاریخ غدیر دست هدایت در آستین زمان است ✍🏻 🏷 🇮🇷
. وعدۀ عشق مرد راهم، دل به دریا می‌زنم دریا که هست شک ندارم نیل طغیان می‌کند، موسی که هست وارث طوفانم آری پس نمی‌مانم به جای گیرم از دریا گذشتم، سینۀ صحرا که هست ای به شب سرمست! صبحِ کعبه کم‌کم می‌دمد گیرم از ما ناقه پِی کردی، «فَسَوّاها» که هست در شبِ قدری خروشیدی و فرق ما شکافت صبح را از ما گرفتی، ظهر عاشورا که هست.. در یمن در شام در بحرین و ایران و عراق هرچه از میدان مین گفتند، گفتم پا که هست نعرۀ جاءالحقیم این دشت غُرّش‌گاه ماست تا که بود این بود و خواهد بود این‌سان تا که هست وعدۀ عشق است و می‌دانم که فردا مال ماست عالمی با ما نمی‌ماند؟ خدا با ما که هست «یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور» غم ندارم «کانَ اَمرُ اللهِ مفعولا» که هست ✍🏻 🏷 🇮🇷
مرهمِ‌ عشق از جان برایت می‌نویسم خاک زرخیز یک‌ بار دیگر با تمام درد برخیز در برگ‌ریزِ فتنه‌هایِ استخوان‌سوز برخیز و جانی تازه شو در جان پاییز جانِ تمام مردهای سرزمینم! مام وطن! دلداده! دلدارم! دلاویز ای بر تمام دردهامان مرهمِ‌ عشق ای شادی شب‌های غمگین و غم‌انگیز خورشید از چشم تو دستی گرم دارد دریا و باران از نگاه توست‌‌ لبریز با دشمنانِ چشم‌های پاک، دشمن چشمان تو با پاکبازان صلح آمیز دست از وجود و جانمان شستیم مادر! با جان فرزندان خود، با غصّه بسْتیز! یک‌ بار دیگر با تمام درد برخیز ای دامنت سبز و سپید و سرخِ زرخیز ✍🏻 🏷 | 🇮🇷
مثل کوه محکم باش دشت در دشت لاله روییده، از دل داغ‌های سنگینت آشیان پرنده‌هاست هنوز، گرمی پاره‌های پوتینت گرچه انبوه دردهای غریب، مثل طاعون به جانمان افتاد استواریم چون دژِ اَلَموت، در دل کوه‌های قزوینت دشمنانت به زیرِ سر دارند، نقشه‌های جدید و پنهانی آه! اما هنوز می‌ترسند، از کفن‌پوشی ورامینت آه ای سرزمین بیژن‌ها! باز هم مثل کوه محکم باش می‌رسد روز گار عشق و وصال، از پس خُدعه‌های گرگینت با همان دست‌های زخمی خود، پرچم عشق را ببر بالا میهن کاوه! سربلندی کن، با همان پیشبند چرمینت نه فقط کشور سیاوش‌ها، نه فقط زادگاه رستم‌ها میهن پاک حاج قاسمی و یک جهان کرده است تحسینت ✍🏻 🏷 | 🇮🇷
هدایت شده از اشعار آیینی بی پلاک
〰〰〰〰〰〰 @Bipelak_ir ﮔﺮﭼﻪ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻪ ﮔﻮشۀ ﻋﺎﻟﻢ، هیچﺟﺎ ﮐﺮﺑﻼ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺷﻬﯿﺪﯼ ﺑﻪ ﻏﯿﺮﺕ ﻭ ﻏﺮﺑﺖ، ﻣﺜﻞ ﺧﻮﻥ ﺧﺪﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮﯾﻢ ﺗﺎ ﻟﻘﺎﺀﺍﻟﻠﻪ، ﺧﻂ ﻣﺎ ﺧﻂ ﺳﺮﺥ ﺛﺎﺭﺍﻟﻠﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﺎ ﻓﻨﺎﺀ ﻓﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺳﺖ، ﺍﯾﻦ ﺳﻔﺮ ﺑﯽ ﺑﻼ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ بود @Bipelak_ir ﺳﺮ ﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﺜﺎﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﮐﻨﯿﻢ، ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭ ﻭ ﻧﺪﺍﺭ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﻭﺳﺖ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﺪﺍ ﮐﻨﯿﺪ ﺍﻣﺎ، ﺩﻝ ﺯ ﻣﻮﻻ ﺟﺪﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ بود ﺫﮐﺮ ﻣﺎ ﺯﯾﺮ ﺗﯿﻎ ﯾﺎ ﻣﻮﻻﺳﺖ، اجر ﻣﺎ ﺑﯽﺩﺭﯾﻎ ﺑﺎ ﻣﻮﻻﺳﺖ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺍﻭ هیچ کس ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ، ﺛﻤﻦ ﺧﻮﻧﺒﻬﺎ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ بود @Bipelak_ir ﺍﺭﺑﺎ ﺍﺭﺑﺎً ﻋﻠﯽ ﺍﮐﺒﺮﻫﺎ، ﭘﺎﺭﻩ ﺣﻠﻖ ﻋﻠﯽ ﺍﺻﻐﺮﻫﺎ ﺷﺮﺣﻪ ﺷﺮﺣﻪﺳﺖ ﻗﻠﺐ ﻣﺎﺩﺭﻫﺎ، ﻧﺎﻟﻪﻫﺎ ﺑﯽﺻﺪﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ بود ﭘﺎﯼ ﺗﺎ ﺳﺮ ﺣﺮﺍﺭﺕ ﻭ ﺷﻮﺭﯾﻢ، ﺗﯿﻎ ﻗﻬﺮﯾﻢ ﺩﺭ ﻧﯿﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺜﻞ ﺁﺗﺶ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮ، ﺷﻌﻠﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺰﻭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ بود @Bipelak_ir ﺭﺑﻨﺎ ﺁﺗﻨﺎ ﺭﺍ، ﺭﺑﻨﺎ ﺁﺗﻨﺎ ﮐﺮﺍﻣﺖ ﺭﺍ ﺭﺑﻨﺎ ﺁﺗﻨﺎ ﺍﺭﺍﺩﺕ ﺭﺍ، ﺧﻮﺵتر ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻋﺎ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ بود ﻣﯽﺭﺳﺪ ﺩﻭﻟﺖ «ﺍﻧﺎالمهدﯼ»، ﻓﺮﺻﺖ ﺩﯾﺮﭘﺎﯼ ﺧﻮﺵعهدی ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻟﺐ ﻋﺎﻟﻢ ﺣﺮﻑ ﭼﻮﻥ ﻭ ﭼﺮﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ .
. سیصد و هفتاد رود به هر طرف که نظر می‌کنم شهیدی هست اگر شهید می‌آرند پس امیدی هست پرندگان مهاجر به لانه برگشتند ستاره‌ها به شب رودخانه برگشتند اگرچه پیرهنت پاره‌پاره می‌آید هنوز بانگ اذان از مناره می‌آید هنوز عکس تو در کوچه‌ها جوان مانده‌ست هنوز نام تو در یاد اصفهان مانده‌ست هنوز سیصد و هفتاد رود بی‌پایان عبور می‌کند از بیست و پنجم آبان هنوز لشکریان حسین خرّازی زبانزدند به ایثار و عشق و جان‌بازی... ✍🏻 🏷 🇮🇷
. شاعر: حمیده سادات غفوریان در سختی و در بلا نگه می‌دارد نامرئی و بی صدا نگه می‌دارد تو جانب اهل حق نگه دار و ببین دستان خدا تو را نگه می‌دارد *** چشم‌ها را به روی هم مگذار كه سكون نام دیگر مرگ است دشمنانت همیشه بیدارند خواب گاهی برادر مرگ است     پسرم! خواب، گرم و شیرین است اینك اما زمان خواب تو نیست تا زمانی كه حیله بیدار است چه كسی گفته وقت لالایی است؟!   گوش كن؛ دشمن از تو و خاكت پرچمی بادخورده می‌خواهد از تمام غرور اجدادی‌ت قهرمانان مُرده می‌خواهد!   دشمنت مار خوش خط و خالی است كه فقط خون تازه می‌نوشد هر كجا قابل شناسایی است گرچه چون ما لباس می‌پوشد!   به درستی نگاه كن پسرم هر كمان‌بركفی كه آرش نیست هر پدرمُرده‌ای كه پیرهنش بوی آتش دهد سیاوش نیست   چشم وا كن كه دشمنت هر روز با هزار آب و رنگ می‌آید تو بزرگش نبین اگر كفتار در لباس پلنگ می‌آید     تو ولی شك نكن به راه و برو مرد با درد و رنج مأنوس است پشت پرهای كوچك گنجشك قدرت بال‌های ققنوس است!   دست‌های تو مكر دشمن را به جهنم حواله خواهد كرد نفس آتشین این ققنوس كركسان را مچاله خواهد كرد!   آسمان فتح می‌شود وقتی شوق پرواز در سرت باشد در مسیر حفاظت از این خاك مرگ باید برادرت باشد!   شك ندارم به این حقیقت كه تو شبی پرستاره می‌سازی و اگر خون سرخ لازم بود كربلا را دوباره می‌سازی   مادرت هم رسالتش این است نگذارد هر آن چه شد باشی من به تو یاد می‌دهم كه چطور قهرمان جهان خود باشی     دشمن از دست‌های كوچك تو مثل برگ از تگرگ می‌ترسد تو فقط كوه باش و پابرجا مرگ تا حدّ مرگ می‌ترسد!  .
. راه ما از ابتدا تا لحظه‌ی پایان یکی‌ست شاخه‌ها بسیار اما ریشه و گلدان یکی‌ست نقشه جغرافیای استقامت را ببین غزه لبنان و یمن سوریه و ایران یکی‌ست هر کجا ما را خواست با او می‌رویم مقتل شام و عراق و مقتل کرمان یکی‌ست یا علی گفتیم، ما را سمت و سو یک قبله است مقتدای میثم تمار با سلمان یکی‌ست آسمانی را که روح الله می‌خواندش به جاست مقصد پرواز فخری‌زاده با چمران یکی‌ست .
همان قاتل که ویران ساخت اردوگاه قانا را همان غاصب که خونین کرد «صبرا و شتیلا» را جنایت کرد در «المعمرانی» تا بپوشاند شکستِ آشکار خویش در طوفان اقصی را خروشِ آه محرومان و جوش اشک مظلومان به زودی می‌دهد بر باد، اولاد یهودا را دعا و گریه‌ی تنها به کار ما نمی‌آید کنون باید «اَعِدّوا» گفت و در هم کوفت، اعدا را ید بیضا به سِحر سامری‌ها آتش اندازد همان دستی که یکسان می‌کند با خاک، حیفا را به سِیر سوره‌ی اسرا بیا تا مسجدالاقصی ببین تفسیر «إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقا» را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e