هدایت شده از امامزاده سید ابراهیم (ع)شهرسجاس
S.ali
بیست و هشتم محرم
شهادت حضرت خوله بنت الحسین (سلاماللهعلیها) 💔
هنگامی که کاروان #اسرای اهل بیت (علیهم السلام) به شهر #بعلبک لبنان رسیدند، اهالی شهر استقبال کردند و شهر را آذین بسته و شادی کردند و #امام_سجاد (علیهالسلام) آنان را #نفرین فرمودند،
اما #مصیبتی بزرگ در این شهر واقع شد و آن #شهادت یکی دیگر از #دخترهای امام حسین (علیهالسلام) به نام #حضرت_خوله (سلاماللهعلیها) بوده است،
#حضرت_خوله بنت الحسین (سلاماللهعلیها) بنابر مشهور در این شهر بر #اثر شدت رنج و مصائب و #شکنجهها و بر اثر #تشنگی و #گرسنگی بسیار به #شهادت رسیدند، #امام_سجاد (علیهالسلام) بر پیکر خواهرشان #نماز خوانده و آن حضرت را #دفن فرمودند،
سپس #امام_سجاد (علیهالسلام) برای مشخص بودن این #قبر شریف، در #کنار آن #درختی کاشتند که تا به امروز در این محل باقی مانده است،
#حرم حضرت خوله بنت الحسین (سلاماللهعلیها) در #بعلبک لبنان مورد احترام زیاد و #زیارت گسترده شیعیان و حتی غیر شیعیان این کشور بوده و #معجزات و #کرامات بسیاری دیده و نقل شده است،
مهمترین آنها #جاری شدن #خون از #ضریح و #دیوارهای اطراف #حرم این بانو بوده است که بوی مشک و عنبر از آن خون در حرم پخش میشد و تمامی رسانهها آن را بازتاب کردند،
همچنین نقل شده است که کاروان #اسراء بعد از دیر راهب به قصری رسیدند که از برای عجوزهای ملعونه بود که او را ام الحجامش (لعنتاللهعلیه) میخواندند،
وقتی #سر امام حسین (علیهالسلام) را از جلوی قصر او گذر دادند آن خبیثه از بالای بام چنان #سنگی را به #سر امام حسین (علیهالسلام) #پرتاب کرد که #خون تازه از #چهره منور حضرت جاری شد،
#حضرت_ام_کلثوم (سلاماللهعلیها) #دیدند که #خون تازه بر #صورت برادر آمده است، با #ناخن به سر وصورت خود #لطمه زدند و دو دست بلند نموده و #نفرین کردند، فرمودند بار خدایا این قصر را با #آتش دنیا بسوزان قبل از آنکه به نار #جهنم دچار شود،
هنوز کلام حضرت تمام نشده بود که #آتشی از قصر شعلهور شد چنان #سوخت که همه فاصله گرفتند، ساعتی بعد #بادی وزید و اثری از قصر نمانده بود، #گویا هرگز در آنجا چنین عمارتی نبوده است،
همچنین بحرالمصائب مینویسد در نزدیکی عسقلان طفلی از #اولاد امام حسین (علیهالسلام) #گم شد که بنا به مشهور #حضرت_رقیه (سلاماللهعلیها) است، کاروان #معطل گشت و #حضرت_زینب (سلاماللهعلیها) در این بیابانها دوان دوان میگشتند،
زجر خبیث نیز دنبال او رفته بود ناگهان دید #دخترکی بر روی #ریگهای گرم زمین افتاده و فریاد میزند #یاعماه #یاعمتاه،
نانجیب با #تازیانه به او نهیبی زد، #دختر بیاختیار فرار کرد و صدا میزد اگر میخواهی مرا #بکشی پس مهلت بده یکبار دیگر #عمههایم را ببینم.
منابع:
ناسخ التواریخ حضرت زینب (سلاماللهعلیها) طراز المذهب ج ۱ ص ۳۵۲
#سرود_میلاد_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه الشریف )
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
( شب مستانه
نیمه ی شعبانه
شب میلاد
ساقیِ میخانه ) تکرار
هر چی دوسش داری
به افتخارش بزن
کوری چشم حسودا
کف جانانه
#ملودی_دوم
علی قامت اومد
فاطمه صولت اومد
جبرئیل برای
عرض ارادت اومد
#ملودی_سوم
می گفت هزار ماشالله
طاووس جنت اومد
دلامون بی قرارش
فدا ایل و تبارش
هیبتش مساویه با
علی و ذوالفقارش
( یا صاحب الزمان 2
الغوث الامان ... ) تکرار
زلفش کمنده
مثل علی می خنده
چشماش خماره
برق چشاش کُشنده
از زمین و زمان
ذکر تکبیر بلنده
وقتی که سربند یا
ابوفاضل می بنده
همه تحت فرمان
دور و برش غلامان
میره مکه ، کربلا
شام و نجف ، خراسان
میزنه تو #مدینه
پرچم یا حسن جان
مدینه زیبا میشه
کوچه هاش غوغا میشه
جشن میلادِ مهدی
تو بقیع بر پا میشه
#آرام_بدون_دست
کاشکی صاحب زمان
یه روز بیاد به ایران
زیر پاش بریزیم
گلابِ نابِ کاشان
الهی یه جمعه
بعد دعای ندبه
دست جمع از جمکران
با هم بریم خراسان
#کف_زنی
الهی یه جمعه
بعد دعای ندبه
دست جمع از جمکران
با هم بریم خراسان
#آرام_بدون_دست
یعنی میشه ، قسمت
خوشا به این سعادت
بزنند نقاره
حرم بشه قیامت
رضا رضا #بخونیم
مهدی بره زیارت
#کف_زنی
آخرش یه روز ان شاء الله
توی تقویمای دنیا
زیر یک جمعه بنویسند
ظهورِ بقیه الله
#شور
( یا صاحب الزمان 2
الغوث الامان ... ) تکرار
#آرام_بدون_دست
اباصالح یا مهدی
آقاجون دیر کردی
مادرت چشم به راهه
بگو کی برمی گردی ؟
شب مهتابی
دل شده سردابی
کی میشه با ظهورت
کور بشه وهابی ...
#کف_زنی
شب مهتابی
دل شده سردابی
کی میشه با ظهورت
کور بشه وهابی ...
همه دل می بازیم
یه روز بهت می نازیم
یه روزم پشت سرت
توی صف نمازیم
بیا با هم #ضریح
مادرتُ بسازیم
بیا کارُ تموم کن
دل ما رُ آروم کن
بیا خوابُ به چشمای
سلَفی ها حروم کن
#شور
( یا صاحب الزمان 2
الغوث الامان ... ) تکرار