eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
971 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشعار قاسم نعمتی
چین پیشانی تو محشر کندوقت غضب وای عباس آمده لرزه افتاده بجان شیرمردان عرب وای عباس آمده @karimegharib
18.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا ابوفاضل مدد سخت است یل باشی ولی با دستِ بسته لعنت بر آن کس که غرورت را شکسته دیدند روی تو حرم حساس هستند با یک امان نامه غرورت را شکستند فامیلِ بد را تو نشد ساکت بسازی با آبرویت پیش ِ زینب کرد بازی اما تو فرزند امیرالمومنینی در معرفت آیینهٔ ام البنینی شمر و امیرش را چه رسوا ساختی تو آب دهان بر نامه اش انداختی تو گفتی که من تا آخرش پای حسینم با نوکری او امیر عالمینم ای کاش آقا دیده از دریا نبندد با ریسمان صبر دستم را نبندد ای کاش وقت حمله رویم را بگیرد ترسم که حکم صبر ، بازویم بگیرد سخت است یل باشی ولی با دست بسته بینی که نا محرم حریمت را شکسته من مرده باشم دست زینب را ببندند وقت زمین خوردن به ناموسم بخندند با تیر چشمانم الهی پاره باشد اما نبینم خواهرم آواره باشد من حاضرم نیزه به چشمانم نشیند اما کسی یک موی زینب را نبیند بر صورت من آی لشگر پا گذارید پوشیه را از روی زینب بر ندارید .
. یا ابوفاضل مدد زبانحال حضرت سکینه با قمربنی هاشم علیهم السلام رفتی و بی سروپاها همگی شیر شدند با من و عمه سرِ پوشیه درگیر شدند فاطمیات حرم یک شبه تحقیر شدند دختران پایِ سرِ تو همگی پیر شدند نیزه از حنجرِ آشفته تو کار کشید رفتی و کارِ عقیله سرِ بازار کشید رفتی و خون به دل دخترِ زهرا کردند گره روسری ِ دخترکان وا کردند دمِ دروازه عجب هلهله بر پا کردند محمل عمه سادات تماشا کردند نوه فاطمه دنبال جواب است عمو جای زینب وسط بزم شراب است عمو؟؟؟؟ ✍ .
زمزمه بازگشت اسرا به مدینه.mp3
3.01M
مدینه کاروان از ره رسیده غریب و بیکس و مِحنت کشیده تماشا کن که زینب بی حسین است رسیده از سفر قامت خمیده دم پیری بی یاور شد – عزادار برادر شد دو چشمانش از غم تر شد زدم ناله – خودم دیدم – غم دلبر زدم بوسه – به قدی خم – بر آن حنجر وای حسین وای ۳ برای جد خود روضه بخوانم نما گریه بر آن قد کمانم کنار قتله گه کردم صدایت تماشا کرده ای اشک روانت دمی که سینه سنگین شد – محاسن از خون رنگین شد جسارت بر همه دین شد نمی گویم – چه شد از آن – همه غوغا همین پیراهن از او مانده یا جدا وای حسین وای ۳ انیس سینه ام آهی حزین است به یاد علقمه قلبم غمین است دگر سوغاتیم یک مشک پاره / برای مادرم ام البنین است کجا بودی ام البنین – که با عمود آهنین شده سقا نقش زمین ز بعد او – عدو رویش – به ما وا شد شبیه خارجی ها با – حرم تا شد شعر ✍ نغمه پردازی:
پیامی به اسرائیل جنایت کار در پی شهادت دبیرکل حزب الله سیدحسن نصرالله اینان که به اشک چشم ما می خندند بارِ به درک رفتن خود می بندند با داغِ شهادت حسن نصرالله این قوم پلید قبر خود را کندند ........ . ما اهل بصیرتیم، ما آگاهیم با رهبر فرزانه خود همراهیم امروز زمان مرگ اسرائیل است ما منتقم شهید نصراللهیم ✍ .
. حسین جان ... سلام ای کسی که عزیز ِ خدایی تو آقایِ عالم شهِ کربلایی حسین جان ... شب جمعه مادر به قدی خمیده ببوسد به گریه گلوی بریده بنی ... ازاین غم چه خاکی روی سر بریزم شهید ِ غریبم سرت کو ؟ عزیزم حسین جان... به پیش نگاهم به هم خورده مویت شد آخر بریده بریده گلویت حسین جان ... حرم بی اباالفضل ندارد پناهی ببین مانده زینب میان ِ سپاهی علمدار... چه بد با عمودی سرت را شکستند سرت را به زحمت روی نیزه بستند علمدار... زنی با حیاشد اسیر و گرفتار کشیده مسیر عقیله به بازار علمدار... ......‌...... پرمی کشیم از همه جا محضر حسین(ع) پرواز می کنیم به دور سر حسین(ع) عمری شدیم با مدد خواهر حسین(ع) شبهای جمعه هم نفس مادر حسین(ع) فریاد یا بُنَیَ به گوش همه رسید با قد خم به کرب وبلا فاطمه (س) رسید فریاد می زند پسرمن سرت کجاست قدت رشید بود بگو پیکرت کجاست جای لبش که هست ولی خواهرت کجاست سیمین گلو عزیز دلم حنجرت کجاست خنجر که کند شد اثرش این گلو شود مانند گیسوان سرت مو به مو شود ......‌‌‌‌‌‌......... چند خط شعر روضه ... هر شب جمعه صدای مادر آید از حرم من تمام عمر دنبال صدای مادرم میزند ناله بُنَیَّ کو لباس کهنه ات ؟ کو سرت کو حنجرت کو یاورت کو دخترم ؟ بشکند دست کسی که دست بر مویت زده گیسویت خاکی شد و من خاک میریزم سرم هرچه میچینم چرا ترکیب جسمت جور نیست سالها دنبال آن انگشت بی انگشترم مثل من پیشانیت با تیزی سنگی شکست درد میگیرد کنار تو دوباره پیکرم پیش چشمانم تو را با حوصله سر می برید پیکر تو زیر و رو شد پیش چشمان ترم جگرخواهراو ریخت بهم بس کن شمر گیسوان سر او ریخت بهم بس کن شمر آمدی سر ببری تیز کن این خنجر را ازقفا حنجراو ریخت بهم بس کن شمر بی حیا دست که داری به نوک چکمه چرا گیسوی مادر او ریخت بهم بس کن شمر این چه رسمیست عرب نیزه خود میشکند همه پیکر او ریخت بهم بس کن شمر ........... شب جمعه است نگاه همه سوی زهراست بوی سیب از حرم کرببلا می آید مادری با کمری خم شده و موی سپید بادلی سوخته از عرش خدا می آید می زند ناله «بنی» چه بهم ریخته ای هرچه میگردم عزیزم سر تو نیست چرا؟ هرچه می چینم عزیزم بدنت را بر خاک قسمتِ بیشتر از پیکر تو نیست چرا؟ چونکه با ضربه و از پشت بریدند سرت نیمی از حنجر تو روی زمین ریخته است چون کنار تن تو معجر زینب بُردند گیسوی خواهرتو روی زمین ریخته است .......... شبهاي جمعه مادري حزينه ناله زند با زخمهاي سينه برخيز از جا يارِ سربريده پهلو شكسته مادرت رسيده از عرش تا گودال گریه کردم رفتی تو تا از حال؛ گریه کردم دیدم در آن گرد و غبار،مادر آمد کنارت نیزه دار ،مادر با خنده بالای سر تو آمد تا آب گفتی نیزه بر گلو زد ای" نحر" گشته حق بده عزیزم خاک ِ بیابان برسرم بریزم با نيزه سويت تاختند عزيزم حق تو را نشناختند عزيزم ای تشنه لب آبت چرا ندادند بر روی لبهای تو پا نهادند نام علي را تا كه برده اي تو از هر طرف يك ضربه خورده اي تو غصه نخور این ارثِ ماست مادر بر سینه تو جای ِ پاست مادر روضه بخوانم تا سحر...بُنی بوسیدنت شد درد سر بنی می آید از رگهای ِ نا مرتب سوزِ عطشهای لبانِ زینب .............. شب جمعه شب زیارتی است می زنم ناله با دلی بی تاب دست بر سینه رو به کرببلا السلام علیک یا ارباب تا سحر از کنار تربت تو شب جمعه صدای آه آید کوچه وا می کنند تا مادر دم ِ گودال قتلگاه آید می زند ناله ای حسین ِ عزیز گیسوانت کجاست شانه زنم یاد ِ هرضربه ای که خوردی تو درد می گیرد ای حسین ، تنم نیزه ها در قیام و سجده شان اشهد حنجر تو را خواندند عده ای آمدند در گودال صورتت رو به خیمه چرخاندند آتش افتاده بود بر جگرت آسمان را چو دود می دیدی خواهرت را محاصره کردند خواهرت را کبود می دیدی سر اینکه سر تو را نبُرند رو زده خواهر تو بر دشمن هرچه فریاد زد نزن نامرد عمرسعد گفت که شمر بزن دست و پاگیر سر بریدن شد گفت بیرون کنید این زن را با ته نیزه و قلاف زدند بر سر و صورتش چنان زهرا ته گودال تا دم خیمه حرمت چادرش به خاک نشست مثل من که زکوچه برگشتم فضه با پارچه سرش را بست کار از سنگ و چوب و نیزه گذشت پیر مردی عصا زنان آمد شمر و خولی که غارتش کردند نیمه شب تازه ساربان آمد
. علیه السلام عليه السلام سبک منو اشکى مثل بارون --------------------------- پريشان و بى پناهم ؛ شده زندان قلگاهم خدايا خسته شدم من ؛ اجابت کن سوزو اهم چه گويم ، از اين بى حرمتى ها قسم بر ، پريشانى زهرا از اينجا ، خلاصم کن خدايا رسيده جانم از غصه بر لب شده روزم تيره همچنان شب دعايم گرديده هر خلصنى يا رب واويلا غريبم من خدا ------------------------- من و زخم تازيانه ؛ شکنجه هاى شبانه دگر جا واکرده زنجير ؛ به روى پهلو وشانه بخوانم ، دعا با دسته بسته زبسکه ، نمازم را شکسته مسير ، نفس در سينه بسته دگر تاخورده اين ساق پايم نمى ايد بالا اين صدايم زبسکه در زندان کرده با پا جا به جايم واويلا غريبم من خدا ----------------------- به روى يک تخته پاره ، شدم چيده چون ستاره به هم ريزد استخوانم ، نه با ضربه با اشاره اگر شد ، پر از خون پيکر من نگشته ، جدا از تن سر من نرفته ، اسيرى دختر من سلام من بر آن سر بريده که با چشم خوداز نيزه ديده چگونه دختر شد در خرابه قد خميده واويلا غريبم من خدا ✍ . .................... سلام الله علیها سلام الله علیها 🎙به سبک من و اشکی مثل بارون ------------------- قرار قلب رضایم ؛ به درد و غم مبتلایم نمایم گریه شب و روز ؛ که از دلدارم جدایم رضاجان*کجایی ای برادر نگاهی*نما بر حال خواهر دهم جان*ببین بادیدة تر بیاتاسر بر پایت گذارم دمِ آخر بنگر بی قرارم امیدم این بوده که میایی ؛ تو کنارم رضاجان*رضا جانم رضا ------------------------- خیالت راحت برادر ؛ ندیدم بی احترامی رضا جانم قم کجا و ؛ گذرهایِ تنگ شامی رضاجان*نرفته بویِ یاسم در اینجا*نشد خاکی لباسم کجا در *دیاری ناسپاسم به کوفه زینب را دوره کردند به سنگ کینه مردِ نبَردند همیشه در فکر خنده بر یک ؛ دوره گردند رضاجان رضاجانم رضا --------------------- رسیدی تو با جوادت ؛ دمِ تشییعِ جنازه خدا را شکر که نشُستی ؛ زپهلویم خونِ تازه مدینه*علی تنهایِ تنها بشوید*تنِ مجروحِ زهرا یتیمان*همه غرقِ تماشا علی میشُست و با آهِ ممتد زحسرت مُشتش بر سینه میزد شکاف ِ پهلویِ ضربه خورده ؛ هم نیامد رضا جان رضا جانم رضا ✍ 👇
چادر تو حبل المتین فاطمه فاطمه رکن امیرالمومنین فاطمه فاطمه روز قیامت ، ناقه سواری بر چشم عالم ، پا می گذاری زهرا یا زهرا ای مادر هر سینه زن فاطمه فاطمه ام الحسین ام الحسن فاطمه فاطمه در مهربانی ، تو بی نظیری دستان مارا ، محشر بگیری زهرا یا زهرا در وسط آتش و دود فاطمه فاطمه صورت تو گشته کبود فاطمه فاطمه زیر لگدها ، نقش زمینی ناله کشیدی ، فضه خذینی مظلومه زهرا تاکه در خانه شکست فاطمه فاطمه محسن تو رفت ز دست فاطمه فاطمه در جای تنگی ، شدی گرفتار گفتی به گریه ، لعنت به مسمار مظلومه زهرا ✍ 👇
www.abalahrar.ir - www.abalahrar.ir.mp3
419.8K
علیه السلام علیه السلام 🎙آی جوونا به پا شده محشر
تقصیر ماست آقا از تو خبر نداریم حتی به خیمه تو راه گذر نداریم شرمنده ایم اگر که در محضرت فقیریم چیزی برای عرضه جز چشم تر نداریم ما را ببخش این قدر بی تو خوشیم و خوشحال اصلا برای دوری خونِ جگر نداریم تو همنشین مایی ما همنشین اغیار حال گناه داریم اشک سحر نداریم دستی بکش سر ما هر چند رو سیاهیم ما غیر خانه تو جایی دگر نداریم مانند کودکی که دستش به دست باباست تا به خود قیامت دست از تو بر نداریم این روزها شدیدا دلتنگ کربلاییم اما هزار افسوس اذن سفر نداریم آه از همان زمان که خواهر به روی تل ندارین گفت ما را ببین برادر معجر به سر نداریم شاعر: سید پوریا هاشمی✍ ********** رسد ز نم نم باران صدای آمدنت به اشک دیده بخوانم دعای آمدنت سحر میان قنوتم به گریه می گویم چه کار کرده دل من برای آمدنت چه دیده ها که به راهت سپید شد چه گریه دار شده ماجرای آمدنت تو خواستی که بیایی سری به ما بزنی ولی نبود مهیا فضای آمدنت در آن دیار که بوی گناه می آید نباشد ای پسر نور جای آمدنت اگر کهه شیعه کند پیشه راه تقوی را دعا و گریه شود ره گشای آمدنت سلام ما به شهیدان که با تن بی سر چه عاشقانه نشستند پای آمدنت تقاص سیلی ناحق کوچه می گیری در ابتدای ظهور ، ابتدای آمدنت چه می شود که بگیریم سر به روی دست شویم همسفر کربلای آمدنت ✍ .
سلام‌الله‌علیها سلام‌الله‌علیها سبک بازدوباره یارقیه نازنین دخترارباب دوعالم سائل خونهء تو هزارتا حاتم عاشق یک سحر صحن و سراتم خاک زیر پاتم تو سه ساله ولی؛پای عشق حسین؛رهبروپیرعشقی صاحب حرمی؛قبله کرمی؛ماه شهر دمشقی مثل زینب خاتون محشری آئینهء زهرای اطهری بالبخندت دلها رو میبری یامولاتی بنت الحسین مدد ------------------------------------- دلربایی میکنه نگاه تو گره گشایی چون عزیز کردهء شاه کربلایی به یقین شفیعهء روز جزایی عاشق خدایی هیچکسی از در ؛خونهء توبی بی ؛دست خالی نرفته سفره داری تو آبروداریات.به عمو جونت رفته دوش عباس جای حکومتت فاطمی شد والله عصمتت عالم گیره دست کرامتت یامولاتی بنت الحسین مدد ------------------------------------- بی مثالی واشده از حرمت باب وصالی به مدافعای این حرم می بالی این شبا یاد شهیدای تو خالی به چه شور وحالی هستی نوکرا؛نذر یک کاشی ؛گنبدبی نظیرت بسکه تو دلبری؛شیره هرلشگر،چون عموت شد اسیرت مابنده تو خاتون عالمین توزهرایی درلشگرحسین روی تو شد مهتاب نشاتین یا مولاتی بنت الحسین مدد ✍ .
babolharam sazvar (3).mp3
2.57M
سلام‌الله‌علیها سلام‌الله‌علیها شده عالم همه چراغون ز رخ مهتاب بی بی ما رقیه اومد دختر ارباب برای ناز یک نگاهت همه می میرن یاد مادر ز روی ماهت بوسه می گیرن میون گلا ، تو باغ ولا من اسیر بوی گل لاله ام تا یادم میاد ، گر خدا بخواد من غلام دختر سه ساله ام بنت الحسین یا رقیه ، بنت الحسین یا رقیه -------------------------------- برای ناز یک نگاهت همه می میرن یاد مادر ز روی ماهت بوسه می گیرن دل و دلبر و علی اکبر رو می کشی با شمیم یاست خنده می کنی تا که می شینی روی شونه ی عمو عباست بنت الحسین یا رقیه ، بنت الحسین یا رقیه ✍ .