eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
971 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ شام غریبان دهم ماه محرم است، بعد از امام حسین (علیه‌السلام)، عمر بن سعد ملعون به امام حسین (علیهم السلام) ور شدند و را زدند، (سلام‌الله‌علیها) از (علیه‌السلام) برای کسب تکلیف کردند، (علیه‌السلام) فرمودند: علیکن بالفرار به بیابان‌ها کنید، در به حرم آل الله (علیهم السلام) و در هنگام اطفال، تعدادی از به زیر دست و پا به رسیدند که از جمله (سلام‌الله‌علیها) حضرت مسلم بن عقیل (علیه‌السلام) و از امام حسن (علیهم السلام) بودند، (سلام‌الله‌علیها) نیز (علیه‌السلام) را از میان خیمه دادند، پس از حرم آل الله (علیهم السلام)، (سلام‌الله‌علیها) را برپا کردند و (علیه‌السلام) را زیر آن جای دادند و بعد با (سلام‌الله‌علیها) و آواره در صحرا را به زیر نیمه سوخته آوردند، واعظ‌زاده خراسانی چنین نقل می‌کردند و همچنین در کتاب بحرالمصائب نیز آمده است: نیمه شب (سلام‌الله‌علیها) متوجه شدند که به صورت زده بود و به خیمه نیم سوخته نزدیک میشد، وقتی آن به خیمه رسیدند، برداشته و (سلام‌الله‌علیها) دیدند که پدرشان (علیه‌السلام) است، (سلام‌الله‌علیها) کرده و عرضه داشتند: ببینید با (علیه‌السلام) چه کردند، (علیه‌السلام) فرمودند: زینب (سلام‌الله‌علیها)، من تا و مراقب شما هستم، کسی حق به دختران پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نخواهد داشت، همچنین در این شب، امام حسین (علیه‌السلام) در خولی ملعون قرار گرفت، پس از امام حسین (علیه‌السلام) خولی (لعنت‌الله‌علیه) رساندن امام حسین (علیه‌السلام) به ابن زیاد ملعون بود، عصر عاشورا امام حسین (علیه‌السلام) را در قرار داد و شب هنگام وارد شد، اینجا بود که امام حسین (علیه‌السلام) از این جسارت فرمودند، خولی‌خبیث به خود رفت و برای کردن امام حسین (علیه‌السلام) از شیعه خود امام حسین (علیه‌السلام) را به جای داد، نیمه‌های شب او متوجه از خانه شد، وقتی به رسید متوجه امام حسین (علیه‌السلام) و از شد و دید کنار آمده‌اند و نوحه سرایی می‌کنند، بزرگوار امام حسین (علیه‌السلام) را به گرفته و فرمودند: " ﻭﻟﺪی (علیه‌السلام) ﺃﻳﻬﺎ ﺍﻟﺸﻬﻴﺪ ﺃﻳﻬﺎ ﺍﻟﻤﻈﻠﻮﻡ ﻗﺘﻠﻮک ﻭ ﻣﺎ ﻋﺮﻓﻮک ﻭ ﻣﻦ ﺷﺮﺏ ﺍﻟﻤﺎﺀ ﻣﻨﻌﻮک" ای (علیه‌السلام) ای شهید ای مظلوم تو را کشتند و نشناختند و از آب منعت کردند، بقیه مطهر شهداء نیز توسط دیگر افراد از لشکر عمر بن سعد ملعون در همان شام عاشورا به منتقل شد. منابع: بحر‌ المصائب 💔💔💔
﷽ 🍂گریستن🍂 آمـاده سـاز دیده به پای گـریستن بی شک بهشت هست بهای گریستن شرح جفا و ذکرمصیبت چه حاجت است  نام حسیـــــن بس است برای گریستن ✍ ؟  ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
. در مناجات خدا از همه بهتر گریه است آب تطهیر گناه، اول و آخر گریه است زحمت پای ورم کرده ی مادر شده است تا بفهمیم که قصد از می کوثر گریه است مرتضا سفره می انداخته در نخلستان پدرم گفته فقط رزق خدا در گریه است شرّ به پا کرده ام و با عجله آمده ام با معاصی که پی اش چند برابر گریه است برنگشتم که معطل بشوم پشت درت آنچه آورده مرا یک شب دیگر گریه است اشک من را که بگیری دل من می گیرد شب قدر است و شده آنچه مقدّر گریه است شاید امشب نفسم بند بیاید، بروم لَنگی بندگی ام در صف محشر گریه است `بهترین حالت بنده به خدایش سجده است بهترین هدیه ی ارباب به نوکر گریه است”* آه شش گوشه! ببین خواب ندارم شب و روز از جدایی تو هر گوشه ی بستر گریه است در تب و تاب حرم بودم و گفتند بیا شب جمعه شب رحم است و سراسر گریه است جان عالم به فدای لب عطشان حسین! آنچه روی لب تو ریخته مادر گریه است بی وضو آمد و بر گیسوی تو چنگ انداخت کار زینب پس از آن کُندی خنجر گریه است همه دارند به دنبال سرت می گردند نیزه ی آهنی و پاره ی حنجر گریه است اینکه شد پیرهن خونی تو دست به دست... اینکه خواهر ببرد دست به معجر گریه است .
ای سمت نوکریت شرف وعزّت وفخر همه ای به تمنّای غمت به لب اهل ولا زمزمه ذاکرومدّاح تواَم نظری ای پسرفاطمه گرچه تورا نوکرناقابلم نوکریت داده صفابردلم (یاحسین یاحسین)۲ ____________ تاکه به سوزم همه راهمه جا سوزدرونم بده سینه ام افروخته کن زعنایت دل خونم بده پاکی وتقواوصفا به درون وبه برونم بده عشق توسرمایهءفردای من گرتوقبولم نکنی وای من (یاحسین یاحسین)۲ ____________ ای پدرومادرمن به فدای لب عطشان تو. نیزه وشمشیر وسنان کفن پیکر عریان تو. برسرنی جلوه کُنان سرهمچون مه تابان تو مرامران مرا مران ازدرت به پهلوی شکستهءمادرت (یاحسبن یاحسین)۲ ____________ سوز بده برسخنم به دل سوخته ی خواهرت تاکه بگویم سخن از تن صد چاک علی اکبرت ناله زنم یادکنم زلب خشک علی اصغرت. گوهراشکم شده ایثارتو گریه کنم یاد علمدار تو (یاحسین یاحسین)۲ __________ جای نوا همه شب سرکشداز نای من برآید همه دم به سماازهمه اعضای من جداشدزبدن لب عطشان سر آقای من. شسته شدازخون رخ مولای من. وای من ووای من ووای من (یاحسین یاحسین)۲ __________ برآن کشته کنم که براوارض وسما گریه کرد. به نهان وبه مَلا گریه کرد. برتن صدپارهءاو پسرش روح خدا گریه کرد پیروی از روح خدا می کنم یاد حسین وشهدا می کنم یاحسین یاحسین.................
هدایت شده از  #حاج_حسین_نیمه_وری
419.1K
سبک سر تو نقش فلک . خاکیه چادر تو خونیه پیراهنه تو دل من تنگ برا علی علی گفتنه تو واسه ی غربت من به این و اون رو میزنی باهمین حال بدت خونه رو جارو میرنی ی بی امون نکن خونه خرابمون نکن با رفتنت عزیز من دله علی و خون نکن *مادر بچه ها نرو زخمی کوچه ها نرو* رو گرفتی که منو تو خونه شرمنده کنی آرزومه که برام یه بار دیگه خنده کنی کاره دنیارو ببین زندگیه مارو ببین یارسول الله بیا گریه ی زهرا رو ببین منو بهونه هاش داره میلرزه شونه هاش علی نمیدونه جرا کبوده زیر گونه هاش *مادر بچه ها نرو زخمیه کوچه ها نرو* چادر سوخته ی تو شد دلخوشیه حسنت زیر لب میگی به من حسینه من بی کفنه هرکسی میره جلو نیزه به زخماش میزنه اگه دستش نرسه زینبمو جاش میزنه هارو دقیق زدن به پهلوها عمیق زدن خیمه سوخت و بچه هام‌میون خیمه ها جیغ زدن *کشته ی کربلا حسین زخمیه نیزه ها حسین*
shahadat_emam_sajad_hoseyni_2.mp3
3.19M
|⇦•آنقدر داغ بود از تب که... و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس کربلایی سید مهدی حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ فرزند ره: پدرم بر سیدالشهدا علیه‌السلام را مستحبات و حتی از بالاتر می‌دانست. ایشان می‌گفت این حرف چیست که می‌گویند گریه یعنی چه؟ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
🔻 خوشا بر حال و امام حسین صلوات‌الله علیه 🔻 🥀 هنگامی که رسول‌خدا صلی‌الله‌ علیه‌ و آله و سلم خبر شهادت علیه‌السلام را به حضرت‌ فاطمه زهرا سلام‌الله‌ علیها دادند، آن بانوی مکرّمه فرمود: 🥀 یا أبَتاه! ومَن یَنوحُ علیه و یَبکي علی مُصیبتِه و یُقیمُ عزائَه و یَحزُنُ علی رَزیّتِه و بَلواه؟! 🥀 ای پدرجان! در آن زمان چه کسی بر او و می‌کند؟! و چه کسی در مصیبت او به ماتم نشسته و عزاداری خواهد کرد؟! 🥀رسول خدا صلی‌الله‌ علیه‌ و آله فرمودند: 🥀 اعلمي یا فاطمةُ، أنّ اللهَ تعالی یُنشِئُ شیعةً کِراماً طاهرینَ مُطهَّرینَ مِن أمّةِ أبیکِ وشیعةِ بعلِکِ یُقیمونَ عزائَه ویَسهَرونَ لیلَهم في مراثیه و تَذکّرِ مصیبتِه 🥀 ای جان! بدان خدای متعال، شیعیان پاک و پاک‌نژادی را از امّت پدر و پیروان همسرت علیه‌السلام خلق می‌کند که بر تو اقامه عزاء می‌کنند؛ شب‌ها بیدار می‌مانند و به و مرثیه‌سرایی مشغول می‌شوند؛ 🥀 و یَترُکونَ البَیعَ والشِّریٰ عندَ إقامةِ عزائِه لا یَشغُلُهم عن ذکرِ مراثیه شاغلٌ ولا یمنَعُهم مانعٌ في کلِّ وقتٍ و زمانٍ 🥀 در وقت اقامه عزاء، خرید و فروش را کنار می‌گذارند؛ و هیچ امر دیگری آنان را مشغول از نمی‌کند؛ و هیچ کس نمی‌تواند مانع ایشان از برپایی شود. 🥀 و یُنفِقونَ أموالَهم و یُتعِبونَ أرواحَهم وأبدانَهم لزیارةِ قبرِه 🥀 آن‌ها اموال‌شان را در این راه خرج می‌کنند و بدن‌ها و جان‌هایشان را در راه قبر حسین علیه‌السلام به سختی می‌اندازند. 📕 بحرالمصائب جلد ۱، صفحه ۳۷۲ 📕 تظلّم الزهرا سلام‌الله‌ علیها، صفحه ۷۴ .
🔻 سيد و ارزش گريه بر امام حسين صلوات‌الله علیه 🔻 🥀 مرحوم سيد بحرالعلوم رحمةالله علیه به قصد تشرف به سامرا تنها براه افتاد. در بين راه راجع به اين مساله، كه و بر صلوات‌الله علیه تمام گناهان را مى‌آمرزد، فكر مى‌كرد. 🥀 در همان وقت متوجه شد كه شخص عربى كه سـوار بـر اسـب اسـت بـه او رسـيد و سلام كرد. بعد پرسيد: 🥀 جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرو رفته‌اى؟ و در چه انديشه‌اى؟ اگر مساله علمى است، بفرمائيد شايد من هم اهل باشم! 🥀 سـيـد بـحرالعلوم فرمود: در اين باره فكر مى‌كنم كه چطور مى‌شود، خداى تعالى اين همه ثواب به و گريه كنندگان بر حضرت علیه‌السلام مى‌دهد، یا مثلا در هر قدمى كه در راه بـرمى‌دارد، ثواب يك حج و يك عمره در نامه عملش نوشته مى‌شود و براى يك قطره گناهان و آمرزيده مى‌شود؟! 🥀 آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من براى شما مثالى مى‌آورم تا مشكل حل شود: 🥀 سـلـطـانـى بـه همراه درباريان خود به شكار مى‌رفت. در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سـخـتى فوق العاده‌اى افتاد و بسيار گرسنه شد. 🥀 پس خيمه‌اى را ديد و وارد آن خيمه شد. در آن سياه چـادر، پيرزنى را با پسرش ديد. آنان در گوشه خيمه عنيزه‌ای (بز شيرده) داشتند و از راه مصرف شير اين بز، زندگى خود را مى‌گرداندند. 🥀 وقـتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از مهمان، آن بز را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند. 🥀 سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را براى اطرافيان نقل كرد و در نهايت از ايشان سؤال كرد: 🥀 اگر بخواهم ميهمان نوازى پيرزن و فرزندش را داده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟ 🥀 يكى از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهيد. ديگرى كه از وزراء بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفى بدهيد. يكى ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد... 🥀 سـلطان گفت: هر چه بدهم است، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل كرده‌ام، چون آنها هر چه را كه داشتند به من دادند. و من هم بايد هر چه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود. 🥀 بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب حضرت علیه‌السلام هر چه از مال و منال و اهل و عيال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پيكر داشت، را در راه خدا داد، پس اگر خداوند بـه و كنندگان، آن همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب نمود، چون كه خـدائيش را نمى‌تواند به علیه‌السلام بدهد، پس هر كارى كه مى‌تواند، انجام مى‌دهد، يعنى با صرف نظر از مقامات عالى خودش، به و كنندگان آن حضرت، درجاتى عنايت مى‌كند. در عين حال اينها را جزاى كامل براى فداكارى آن نمى‌داند. 🥀 چون شخص عرب اين مطالب را فرمود، از نظر سيد بحرالعلوم غايب شد. 📕 العبقری‌الحسان، علامه نهاوندی .