eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
975 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
. دوباره بغض و کمی آه، علتش این است حرم نرفته بمیرم...خجالتش این است «سلام می دهم از بام خانه سمت حرم ببخش نوکرتان را بضاعتش این است» هنوز توبه نکرده، مرا خرید آقا محبت و کرم یار سرعتش این است به ذکر و نام قشنگش لبم شده شیرین تمام لذت فرهاد و خلوتش این است رقیق شد دل آلوده از گناهم باز کمی ز معجزه ی چای هیئتش این است به قطره قطره ی اشکم ملک خورَد غبطه که اشکِ روضه ی ارباب قیمتش این است شفای هر مرضی گشت، خاک تربت دوست چه ها کند نظرش آنکه تربتش این است عجیب نیست که بدکاره هم شود زاهد که جذبه ی نظرِ یار، قدرتش این است محبتش زِ ازل با گلم شد آغشته که ماجرای من و عشق قدمتش این است هوایِ مملکتِ سینه زن سیاسی هست که گریه های سیاسی بشارتش این است خوشا میانِ عزا جان دهم، همه گویند: غلامِ کویِ حسینیه قسمتش این است شاعر : محمد جواد شیرازی .
یاصاحب الزمان،چه گذشت به عمه جان شما در این مجلس،الان این مسجد و جلسه به این وسعت خدام محترم جایگاه بانوان مجلله رو جدا کردن،اگه یه بانو اشتباهی وارد قسمت مردانه بشه،همه ی مردهای غیرتی بهش تذکر میدن،راه رو براش باز می کنن،مبادا اثباب مزاحمتی براش فراهم بشه،اما عمه ی امام زمان وارد مجلس نامحرم” اونم مجلسی که همه مشغول لهو و لعبن،همه مشغول می گساری اند،همه مشغول شادی اند،سرهای بریده رو بالا نیزه زدن،این زن و بچه ابی عبدالله رو در لباس اسیری*    زینب رسید و دور و برش جمع خسته ای با پای پر ز آبله در مجلس یزید   *ابی عبدالله یه لحظه چشمانشو باز کرد،اشک سر بریده درآمد”دیدن سر بریده داره اشک میریزه*   اشک سر بریده درآمد که پا گذاشت زینب میان سلسله در مجلس یزید   *ای حسین*   اماامشب میخوام اسم یه بانویی رو ببرم،که خیلی تو کربلا مضطر شد،تا به مقام اضطرار نرسی،نمی تونی با آقات درد دل کنی*   داغ رباب تازه شد آن لحظه ای که دید بالا نشسته حرمله در مجلس یزید   *این زن و بچه رو به سلسله و غل و زنجیر بسته بود،چجوری وارد شدن،بماند” همه دارن نظاره میکنن،این بانوی مجلله ای که تا کربلا چشم نامحرمی سایه شم ندیده بود،این دختر علی که یحیی مازنی میگه،بیست سال با علی همسایه بودم،یه بارم نشد قد و قامت دختر علی رو ببینم،حالا بین نامحرما گیر افتاده” یا صاحب الزمان”وقتی با خطبه خوانیش یزید رو رسوا کرد،دیدن یزید دستور داد،سر بریده ابی عبدالله رو از رو نیزه بیرون بیارن،بزارن تو تشت طلا،آخ بمیرم این تشت طلا رو زیر پای نحسش گذاشت،میز قمارشو رو تشت طلا قرار داد،اینجا زینب کاری کرده که دوست و دشمن به گریه افتادن،حریف خطبه ی زینب نشد،دیدن چوب دستیشو بالا میبره، انقده با چوب خیزران بر لب و دندان حسین،بچه ها دیدن چوب یزید که بالا میاد دو دست عمه هم بالا میاد،چوب که به تشت پایین میاد عمه چنان با سیلی به سر و صورت میزنه،ناله بزن یا حسین*   هرچه سفارش کرد مزن ظالم که او از ره رسیده لبان غنچه اش زهرا مکیده   مردم از شما میپرسم،قاری قرآن محترم هست یا نه؟پیغمبر لب های قاری قرآن رو میبوسید،امیرالمومنین به قاری و معلم قرآن جایزه میداد،امامن یه قاری قرآن میشناسم،تا شروع کرد به قرآن خوندن،نه تنها احترامش نکردن،بلکه جلو زن و بچه انقده با چوب خیزران بر لب و دندانش زدن
. لعنت الله علیه دلبرم یوسف زهراست خدا میداند یادش آرامش دلهاست خدا میداند علت غیبت او هست گناه من وتو خون جگر،از گنه ماست خدا میداند بر عطا و کرمش جن و ملک محتاجند از دمش زنده مسیحاست خدا میداند همه دنبال زر و سیم و گرفتار دلند پسر فاطمه تنهاست خدا میداند آری اعمال من و توست حجاب من و تو ورنه آن چهره هویداست خدا میداند از همه بیشتر آنکس که بود منتظرش مادرش حضرت زهراست خدا میداند *حالا آماده ای گریه هات با گریه های امام زمانت عجین بشه،مگه نفرمود،یا جدا ،آگه نبودم کربلا یاریت کنم” اما صبح و شام برات گریه می کنم،نه تنها گریه می کنم،بلکه فرمود:”لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً” یعنی برات خون گریه میکنم،برا کدوم مصیبت امام زمان خون گریه می کنه؟* آن مصیبت كه كند گریه برایش شب و روز روضه زینب كبری است،خدا میداند وقتی رسید قافله در مجلس یزید بالا گرفت قائله در مجلس یزید زینب رسید و دور و برش جمع خسته ای با پای پر ز آبله در مجلس یزید زینب رسید و دور و برش جمع خسته ای با پای پر ز آبله در مجلس یزید *ابی عبدالله یه لحظه چشمانشو باز کرد،اشک سر بریده درآمد”دیدن سر بریده داره اشک میریزه* اشک سر بریده درآمد که پا گذاشت زینب میان سلسله در مجلس یزید *ای حسین* اماامشب میخوام اسم یه بانویی رو ببرم،که خیلی تو کربلا مضطر شد،تا به مقام اضطرار نرسی،نمی تونی با آقات درد دل کنی* داغ رباب تازه شد آن لحظه ای که دید بالا نشسته حرمله در مجلس یزید .
دلبرم یوسف زهراست خدا میداند یادش آرامش دلهاست خدا میداند علت غیبت او هست گناه من وتو خون جگر،از گنه ماست خدا میداند بر عطا و کرمش جن و ملک محتاجند از دمش زنده مسیحاست خدا میداند همه دنبال زر و سیم و گرفتار دلند پسر فاطمه تنهاست خدا میداند   *الان کجای عالم داره مناجات می کنه،کجا داره برامن و تو دعا می کنه،چرا هر کی آقا رو زیارت کرده،خیمه نشین زیارتش کرده؟چرا هر کی یوسف زهرا رو دیده تو بیابونا دیده؟مگه این آقا تو بین ما،تو شهر ما،توخونه های ماجا نداره؟از امیرالمومنین طلب کردن مهدی فاطمه رو برا ما معرفی کنید،حضرت با سه چهار جمله معرفی کرد،فرمود:”صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ ان الشَّرِیدُ الطَّرِیدُ الْفَرِیدُ الْوَحِیدُ” یعنی مهدی من غریبه،مهدی من تک و تنهاست،مهدی من از شهرها رانده شده*   * آری اعمال من و توست حجاب من و تو ورنه آن چهره هویداست خدا میداند از همه بیشتر آنکس که بود منتظرش مادرش حضرت زهراست خدا میداند   *حالا آماده ای گریه هات با گریه های امام زمانت عجین بشه،مگه نفرمود،یا جدا ،آگه نبودم کربلا یاریت کنم” اما صبح و شام برات گریه می کنم،نه تنها گریه می کنم،بلکه فرمود:”لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً” یعنی برات خون گریه میکنم،برا کدوم مصیبت امام زمان خون گریه می کنه؟*   آن مصیبت كه كند گریه برایش شب و روز روضه زینب كبری است،خدا میداند   *انقده به روضه ی عمه جانش امام زمان،ارادت داره که به شیخ حسین سامرایی هم دستور داد،به شیعیان ما بگو،خدا رو به حق عمه جانم زینب قسم بدن،موانع فرج من برطرف بشه؛امشب دلاتونو کجا ببرم،کدوم گوشه ی روضه رو بخوانم؟ان شاالله چشمی نباشه که گریان نباشه،پیغمبر فرمود فاطمه جان،همه چشمها قیامت گریانه،غیر از اون چشمی که بر حسین تو گریه کنه،حالا آماده ای یا نه؟دلاتونو ببرم اون روضه ای که راوی میگه،زینب کاری کرد که دوست و دشمن به گریه افتادن،بی مقدمه میرم وارد روضه میشم*   وقتی رسید قافله در مجلس یزید بالا گرفت قائله در مجلس یزید زینب رسید و دور و برش جمع خسته ای با پای پر ز آبله در مجلس یزید * *یاصاحب الزمان،چه گذشت به عمه جان شما در این مجلس،الان این مسجد و جلسه به این وسعت خدام محترم جایگاه بانوان مجلله رو جدا کردن،اگه یه بانو اشتباهی وارد قسمت مردانه بشه،همه ی مردهای غیرتی بهش تذکر میدن،راه رو براش باز می کنن،مبادا اثباب مزاحمتی براش فراهم بشه،اما عمه ی امام زمان وارد مجلس نامحرم” اونم مجلسی که همه مشغول لهو و لعبن،همه مشغول می گساری اند،همه مشغول شادی اند،سرهای بریده رو بالا نیزه زدن،این زن و بچه ابی عبدالله رو در لباس اسیری*    زینب رسید و دور و برش جمع خسته ای با پای پر ز آب
بسم الله الرحمن الرحیم 🚩🏴 السلام علیک یا اباعبدالله سلام علیکم عزاداری ها قبول باشه ان شاءالله با آنها مدارا کن! 🚦شیخ مفید ره در ارشاد در رابطه با بازگرداندن اهل بیت امام از شام به مدینه نوشته است که یزید لعنه‌الله به نعمان بن بشیر این ماموریت را داد و به او سفارش کرد که: ۱- شبها ايشان را راه برند 🔸أن يسيرَبهم في الليلِ ۲- همه جا آنان در پيش روى باشند بدانسان كه از ديدارشان نيفتند (و خود در پشت سر آنان حركت كنند) 🔸ويكونوا أَمامَه حيثُ لا يفوتونَ طَرْفَه ۳- هر كجا فرود شدند آنان از ايشان دور شوند و خود و همراهانش مانند نگهبانانى در اطراف آنان پراكنده شوند 🔸فإِذا نزلوا تنحّى عنهم وتفرّقَ هو وأَصحابُه حولَهم كهيئةِ الحَرَسِ لهم ۴- جاى خود را چنان قرار دهند كه اگر يكى از آنان خواست وضو بگيرد يا قضاى حاجت كند از آنان شرم نكند 🔸وينزل منهم حيثُ إِذا أَرادَ إِنسانٌ من جماعتِهم وضوءاً أَو قضاءَ حاجةٍ لم يَحتشِمْ. منبع: الإرشاد، الشيخ المفيدجلد : 2  صفحه : 122 🚦حالا سوال این است اگر قرار بود که با این خانواده مدارا نمی‌کردند چه می‌شد؟ 🔻آنگونه که جناب فاطمه بنت الحسین علیه‌السلام فرمود شما آنچنان به کشتن اباعبدالله مباهات ورزیدید که شاعرتان گفت: ما على و فرزندان على را كشتيم با شمشيرهاى هندى و نيزه ها و ما زنانشان را به سانِ زنان تُرك ، اسير كرديم و آنان را [نمى دانى] چگونه به خاك و خون كشيديم! 🔻نَحنُ قَتَلنا عَلِيّا وبَني عَلِيّ بِسُيوفٍ هِندِيَّةِ ورِماحِ 🔻وسَبَينا نِساءَهُم سَبيَ تُركٍ ونَطَحناهُم فَأَيَّ نِطاحِ منبع: الملهوف : ص 194 🚦اگر قرار باشد اسرا را به سبک اسیران ترک ببرند چگونه می‌شود؟؟؟ ولاحول ولاقوه الا بالله العلی العظیم تشکر از برادر عزیز سید احمد ابو ترابی 🌐@dorenabhydar
هدایت شده از امام زمان سینه زنی
امام زمان عج ومحرم سر راه تو نشستن چه صفایی دارد دل من با تو عجب شور و نوایی دارد چه شود یک نظری گوشه ی درگاه کنی آخر ای دوست حریم تو گدایی دارد بس که با ناله ی تو انس گرفتم همه شب دل من زمزمه ی کرب وبلایی دارد آقا جان اگر « برات کربلا » را به من عنایت کنی، اگر شما من را به امام حسین حواله بدهی! وقتی در زیر آن قبه ی نورانی که دعا مستجاب است بایستم صدا می زنم: خدایا امام زمانمان را به فریادمان برسان. یا صاحب الزمان اگر بدون عنایت و توجه شما زائر کربلا شوم، اگر زیارتم بدون عنایت شما باشد، بدون توجه شما باشد، با این کوله بار سنگین گناهی که دارم می ترسم اربابم حسین به من نظر نکند. آقا جان می ترسم آن عشق و صفا را درک نکنم. آقا ترحمی، لطفی، محبتی، گوشه ی چشمی! یا صاحب الزمان شما خودتان فرمودید: « و الله! لاَنا اَرحمَ بکم مِنکم بانفسکم ... » به خدا سوگند! که من نسبت به شما از خود شما مهربان تر و رحیم تر هستم. آقا جان، عزیز دلم می دانم و اعتراف می کنم که اگر محبت و مهربانی شما نبود من کجا و مناجات و درد با شما کجا؟ اما من به محبت و مهربانی شما محتاج ترم. آقا جان نگاه به عمل بدم نکن. اگر من بدم شما خوبی، شما فرزند فاطمه ای، کریمی، رحیمی، یابن زهرا، یک لحظه دست های نازنینت را بلند کن یک دعایی در حق ما بفرما. « یا ولی الله ان بینی و بین الله عزوجل ذنوباً لا یدتی علیها الا رضاکم. » یابن الحسن بین من و خداوند گناهان فاصله و جدایی انداخته، احساس می کنم دیگر صدای ناله و گریه ی من اثری ندارد. یا صاحب الزمان اگر شما من را نبخشی، اگر از دستم راضی نشوی، خدا از من راضی نمی شود. آقا چه کنم که بعد از مجالس ماه عزای جدّتان به شما نزدیک شده باشم؟ آقا چه کنم اشک چشمم مورد قبول شما واقع شود؟ آقا جانم یا صاحب الزمان، امام زین العابدین فرمود: اگر گرفتارید و اگر حاجتمندید خدا را به حق دردهای دل عمه ام زینب قسم دهید. خدایا به حق زینبی که از لحظه ی ورود به کربلا اشک چشمش خشک نشده بود چرا که او اسیری و بی برادری خود را نظاره می کرد و خبر از این مصیبت عظمی داشت، ما را ببخش. مصائبی که زینب دید در مدینه، در کربلا، در نجف، در شام، در... خیلی بود نمی دانم کدام را به شما بگویم، در مدینه مصیبت مادر را در سنین چهار یا پنج سالگی دید، بعد از مادر، داغ پدرش علی را دید، بعد از داغ پدر، جگر پاره پاره ی برادرش امام حسن را دید، بعد از امام حسن که فرمود: لا یومک یا اباعبدالله، داغ پشت داغ در کربلا دید، داغ علی اکبر، داغ فرزندان خودش، داغ طفلان امام حسن، داغ علی اصغر، داغ برادرش عباس و از همه مهمتر از روی تل زینبیه! یا اباعبدالله! دید که شمر لعین روی سینه حسین ... 😭😭💔💔🖤🖤 ع @majmaozakerine
هدایت شده از امام زمان سینه زنی
4_5945160453440145283.mp3
14.85M
شعر مناجات با عجل الله دلبرم یوسف زهراست خدا میداند یادش آرامش دلهاست خدا میداند علت غیبت او هست گناه من وتو خون جگر از گنه ماست خدا میداند بر عطا و کرمش جن و ملک محتاجند از دمش زنده مسیحاست خدا میداند خاک زیر قدمش سرمه چشم ملک است خیمه اش جنه الاعلاست خدا میداند همه دنبال زر و سیم و گرفتار دلند پسر فاطمه تنهاست خدا میداند آری اعمال من و توست حجاب من و تو ورنه آن چهره هویداست خدا میداند از همه بیشتر آنکس که بود منتظرش مادرش حضرت زهراست خدا میداند آن مصيبت كه كند گريه برايش شب و روز روضه زينب كبري است،خدا ميداند
هدایت شده از مادر
4_5983294600477936643.mp3
2.73M
مادر: دلبرم یوسف زهراست خدا میداند یادش آرامش دلهاست خدا میداند علت غیبت او هست گناه من وتو خون جگر،از گنه ماست خدا میداند ✅ *حالا آماده ای گریه هات با گریه های امام زمانت عجین بشه،مگه نفرمود،یا جدا ،آگه نبودم کربلا یاریت کنم” اما صبح و شام برات گریه می کنم،نه تنها گریه می کنم،بلکه فرمود:”لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً” یعنی برات خون گریه میکنم،برا کدوم مصیبت امام زمان خون گریه می کنه؟* آن مصیبت كه كند گریه برایش شب و روز روضه زینب كبری است،خدا میداند
هدایت شده از مادر
4_5983294600477936644.mp3
4.57M
توضیح روضه
هدایت شده از مادر
857.7K
چجوری مستمع راتحت تاثیرقراربدیم
هدایت شده از مادر
643.6K
تاثیرگذاری روضه ۳بیان مشکلات مخاطب
هدایت شده از مادر
303.6K
اماده کردن مستمع