413.3K
#عربی
.
#نوحه_سنتی
#امام_حسین
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
یا حسین یا حُسین گفتن و مردن خوش است
جان خود را به دست او سِپردن خوش است
(یا حُسین یا حسین شَهید کرببلا) ♬♬
وقت مردن بیا تو در کنارم حسین!!!
روی ماه تو را دیدن و مُردن خوش است ♬♬
(یا حسین یا حسین شهید کرببلا)

لب شط فرات به یاد سَقای عشق ♬♬
تشنه لب بودن و از آن نَخوردن خوش است!!!
(یا حسین یا حسین شهید کرببلا) ♬♬
قبر شش گوشه را بغَل گرفتن خوش است!!
راز دل با گل فاطمه گفتن خوش است ♬♬
#سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
👇
* * *** ***
یاحسین یاحسین گفتن و مردن خوش است
اجر این نوکری از او گرفتن خوش است
خادمی حسین
عزّت عالمین
شکرُ لله ... شکرُ لله
شاعر عربی: احمد حسن الحجیری از بحرین
شاعر فارسی: روح الله اسماعیلی
AUD-20220914-WA0014.mp3
13.22M
🎧 چهل روز است دل دلبر ندارد
🎤 مداح بختیاری استاد پرویزی
#زوضه_اربعین
karimi-roze-hazrate-abbas1401-1.mp3
11.01M
🔳 #غزل #حضرت_عباس علیه السلام
📜 برای اینکه نمیریم دم اباالفضل است
#بین_الحرمین
🖊به قلم #مهدی_کبیری
🎙به نفس #حاج_محمود_کریمی
برای اینکه نمیریم دم ابالفضل است
برای زنده شدن بازدم ابالفضل است
چگونه قرص نباشد دل حسین آنجا
که تکیه گاه و پناه حرم اباالفضل است
چه احتیاج به لشکر چه حاجتی به زره
در آن میانه که صاحب علم ابالفضل است
همیشه وقت بلا ذکر اوست بر لبها
چرا که کاشف هر همو غم ابالفضل است
غمی نمانده مرا چون مرید عباسم
که ذکر جود و سخا و کرم ابالفضل است
به گوشهای پر از پنبه ی طبیب بخوان
که مرهم دل درمانده ام ابالفضل است
#مهدی_کبیری✍
.
|⇦•ممنونم باز امسال...
#سینه_زنی و توسل #اربعین_حسینی اجرا شده به نفس کربلایی جواد مقدم
●━━━━━━───────
ممنونم باز امسال منه رو سیاهو مهمون کردی
تو واسه قیامت کار بخششم رو آسون کردی..
از بس که آقایی اسم تو رو قلب من مکتوبه
سختی ها یادم رفت با محرّم تو حالم خوبه
به یاد اون روزایی که واسه سینه زدن
دست من رو میگرفت میاورد پدرم
با تو بود بچگیام عمر من با تو گذشت
سایه ی پرچمته هنوزم رو سرم
میمونم پای غمت حسین
شده ام من آدمت حسین
آرزوم اینه خاکم کنن با پرچمت حسین
«یا حسین مولانا یاحسین..»
روزیمو میگیرم زیر این پرچم هیئت آقا
با اشکای روضه ات میشه زندگی برا من زیبا
میدونم تو دنیا تو هوای نوکراتو داری
خوشبختیم چون که تو
به ما از کَرم محل میزاری
توی قلب من آقا،تنها جای خودته
هرکی میاد و میره، تو فقط میمونی
آشوبه این دلِ من،محتاج نیمه نگات
دردای نوکرتوو، تو فقط میدونی
همه چی خیره تو این مسیر
تو شدی واسه دلم امیر
دوباره مثل قدیم آقا
دست منم بگیر،دست منم بگیر
«یاحسین مولانا یا حسین..»
بانیِ این روضه، کسی غیر حضرت زهرا نیست
عشقای این دنیا مثه عشق من به تو زیبا نیست
وقتی تنها میشم واسم آغوش پناهت بازه
شوقِ به اربعین یه ساله نوکرتو میسازه
دستای سرد منو،گرما داده نَفست
هرجا باشم به همه،میگم از کَرمت
عِطر سیب سحرو،بارون نم نم آقا
به جنّت طعنه زده، شبای حرمت
میدونی رویامه کربلا
همه ی دنیامه کربلا
به خدا آرامش دلِ، شیدامه کربلا
میمونم پای غمت حسین
شده ام من آدمت حسین
آرزوم اینه خاکم کنن با پرچمت حسین
ــــــــــــــــــ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#امام_حسین
#اربعین
#کربلایی_جواد_مقدم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
|⇦•مرگ من بود دمي کز تو...
#روضه_اربعین حسینی اجرا شده به نفس استاد حاج محمد نوروزی
●━━━━━━───────
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن"
وَ عَلى اَنصارِ الْحُسَیْن
وَ عَلى زَوَّارِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ
مرگ من بود دمي کز تو جدايم کردند
درهمان گوشه ي گودال فدايم کردند
دوستانم که نبودند بگِريند به من
دشمنانم همگي گريه برايم کردند
*داداش! فقط امروزِ بچه هات سيلي نخوردن، هر وقت بچه هات گفتن: بابا! سيلي و تازيانه خوردن...*
من که خود راهنماي همه عالم بودم
سَـِر خونين تو را راهـنمايم کردند
*حسين جانم! خيلي جاها آرزوي مرگ كردم...*
هر کجا خواستم از پاي دراُفتم ديدم
کودکان دست گشودند و دعايم کردند
*خدايا نياره آدم يه امانتي بهش بدن، اون وقت اين امانتي خداي نكرده عيبي پيدا كنه...*
خجلم از تو كه گم گشته امانت هايت
بر سر خار دويدند و صدايم کردند
*خدا هيچ كسي رو دشمن شاد نكنه...*
گريه ها داشتم از دوري روي تو ولي
خنده ها بود که بر اشکِ عزايم کردند
*هر چه من گريه كردم اونا خنديدن، هر چه من ناله زدم اونا خنديدن... چقدر گريه براي سَرِ بريده ي توكردم، حتي زن خولي هم مي گفت: چقدر سرت رو ناشيانه بريدن...
وقتي حضرت زينب سلام الله عليها روز اربعين از ناقه پايين اومد، يه نگاهي به دور و برش كرد، صدا زد: كجاست علي اكبر؟ كجاست قاسم؟...*
همرهانم که گرفتند غبار از محمل
همه در خاک فتادند و رهایم کردند
تا دم مرگ طرفدار تو بودم ای دوست
دشمنان یکسره تحسین به وفایم کردند
این اسارت همه جا عزّت من بود حسین
که پیام آورِ خون شهدایم کردند
#شاعر حاج غلامرضا سازگار✍
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_زینب
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اربعین
#حاج_محمد_نوروزی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
|⇦•بهمت ريختن...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفس کربلایی امیر برومند •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*حضرت زينب سلام الله عليها اومد علقمه ديد يكي از بچه ها كنار قبر عموش عباس داره زار زار گريه مي كنه، آروم هم نميشه، سئوال كرد: چي شده عمه جان؟ گفت: عمه جان! اين قبر عموجانم عباسِ؟ چرا اينقدر قبر عموم كوچيك شده؟ مي دوني چرا؟... وقتي كلاه خود از سر عباس افتاد، نانجيبي اومد پاشو گذاشت تو ركاب اسب، عمود آهن بلند كردن كارِ هر كسي نيست، تا اين عمود رو به سر زد.. عباس با صورت رو زمين افتاد،ريختن سر عباس...*
بهمت ريختن
پاشو اميدِ من
بهمت ريختن
كم دست و پا بزن
آب به خيمه نرسيد فداي سرت
حسين قامتش خميد فداي سرت
بيا برگرد خيمه اي علمدارم
منو تنها نگذار اي علمدارم
سقاي دشتِ كربلا، اباالفضل، اباالفضل، اباالفضل
دستش شده از تن جدا، اباالفضل، اباالفضل، اباالفضل
*بشير اومد توي مدينه، براي اُم البنين شرح ميده از كربلا، خانوم جان! يكي يكي بچه هات رو كشتن، اُم البنين فرمود: از حسينم چه خبر؟ خانوم جان! عباست رو هر دوتا دستاش رو جدا كردن، خانوم جان! مشك رو به دندون گرفت... باز اُم البنين صدا زد: از حسينم چه خبر؟ گفت: خانوم جان! اميد عباست رو نا اميد كردن، تا تير رو به مشك زدن، اميد عباس هم نا اميد شد، عباست رو هم کشتن ، خم به اَبرو نیاورد گفت: بشیر! عباسم ، پسرهام همه فدایِ عزیزِ زهرا .. از حسین چه خبر؟!.. یه وقت بشیر صدا زد خانم حسین رو هم کشتن .. اينقده گریه کرد از حال رفت .. وقتی بهوش آمد گفت بشیر تو حرف هات گفتی عمودِ آهن به فرقِ عباسم زدن .. اینو دیگه باور نمیکنم .. چه کسی جرات کرده عمود به سر عباس بزنه .. گفت خانم آخه اول دستاش رو از بدن جدا کردن .. گفت بازم باور نمیکنم ، تیغ به کف عباسم باشه کسی یارایِ مقابله کردن باهاش رو نداشته و نداره ..عرضه داشت آخه خانم شمشیر به دست نداشت .. سوال کرد مگه کجا بوده؟.. گفت: خانوم رفته بود آخه آب بیاره نانجیبا دورش کردن ، مشکشُ سوراخ کردن .. یه وقت دیدن رو خاک ها نشست هی صدا میزنه حسین .. زینب جان، سکینه جان ببخشید من شرمندۀ شما شدم .. عباسمُ حلال کنید .
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#اربعین
#کربلایی_امیر_برومند
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
https://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
.
|⇦•از ما كه گذشت الهي...
#قسمت_اول #روضه و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفس کربلایی #امیر_برومند
●━━━━━━───────
از ما كه گذشت الهي هيچ كس از سفر جا نمونه
از ما كه گذشت الهي هيچ كی ديگه تنها نمونه
دلم بد جوري شكست هر كاري كردم نشد كه برم
آقا اين همه زائر، زيادي بودم نبرديم حرم
چشماتو بند خيال كن با زائرايي
چشماتو ببند خيال كن كه الان كرب و بلايي
ميام به زودي پيشت، قرارمون حرم ايشاالله
تعبير ميشه رؤيام بحق چادرِ زهرا
* در كتاب بشارة المصطفي نوشته: اولين زائر قبر سيدالشهدا عليه السلام، جابر بن عبدالله انصاري بود، عطيّه ميگه: ما به همراه جابر به قصد زيارت اومديم سمت كربلا، به محض اينكه رسيديم كربلا، جابر رفت سمت نهر فرات غسل كرد، لباس پاكيزه پوشيد، عطر زد، هر قدم كه بر ميداشت ذكر ميگفت، ياد خدا بود، تا رسيديم كنار قبر ابي عبدالله، گفت: عطيّه دست من رو بذار رو تربتِ ابي عبدالله، تا دستش رو گذاشتم از هوش رفت، آب آوُرديم به صورتش زديم، به هوش اومد، عطيه ميگه: جابر سه مرتبه صدا زد: يا حسين! يا حسين! يا حسين! "حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَه؟" چرا جوابِ جابر رو نميدي؟ خود جابرِ جواب خودش رو داد: جابر! چه جوري توقع داري جوابت رو بده، در حالى كه ميان خون آغشته شده و بين بدن و سرش جدايى افتاده...
عطيه ميگه ما تنها زائر نبوديم، نگاه كرديم ديديم آروم آروم يه كاروان ديگه اي هم داره نزديك ميشه، اين بچه هاي كوچيك مثل برگ خزون از روي ناقه ها خودشون رو روي زمين مينداختن، هر كي مي اومد سَرِ قبر عزيزش، حضرت زينب سلام الله عليها اومد خودش رو انداخت روي قبر برادرش ابي عبدالله، صدا زد: حسينم! يادته وقتي جنازه ي بچه هام رو از ميدان بر مي گردوندي من از خيمه بيرون نيومدم كه تو خجالت نكشي، اصلاً سراغ بچه هام رو هم نگرفتم، حالا داداش! ازت ميخوام سراغ رقيه ات رو از من نگيري، آخه اينقدر توي خرابه گريه كرد، اينقدر اشك ريخت، بهانه ي تو رو گرفت، نيمه ي شب بود،اون نانجيب صدا زد: سَرِ تو رو بيارن بندازن جلوش آرومش كنن... تا چشمِ كم سوش به سَرِ بريده افتاد، صدا زد:*
بابا! زدنم
دستامو بسته بودن و با پا زدنم
بابا! زدنم
جلو چشم بقيه دخترها زدنم
بد جور زدنم
تا اونجايي كه داشتن زور زدنم
بابا! زدنم
با سنگ از نزديك و دور نزدنم
*بابا! تو دل شب گم شدم؛ زجر نامرد اومد منو پيدا كرد منو با موهام از زمين بلند كرد...*
چه حرفاي بدي كه نشنيدم
زخمِ زَبونا لاغرم كرده
غصه ي معجر رو نخور، عمه
يه پارچه ي پاره سرم كرده
چشام درست نمي بينه چون كه
هر جفت گونه هام ورم كرده
از صبح باباجون! تا شب زدنم
جلو چشاي عمه مون زينب زدنم
حتي با سر نيزه روي مركب زدنم
گرسنه بودم و دل سير زدنم
زن و مرد و بچه و پير زدنم
دستمو بستن و با يه زنجير زدنم
تو بازار برده ها باباجون
نپرس ازم سَرِ چي دعوا شد
سرعمو رو تاکه دور دیدن
روشون به روی دخترا واشد
ــــــــــــــــــ
#امام_حسین
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#اربعین
#کربلایی_امیر_برومند
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
#امام_حسین
عزیز فاطمه جان جهان به قربانت
سلام بر لب عطشان و چشم گریانت
سلام بر تن مجروح و حلق مذبوحت
سلام بر سر خونین و جسم عریانت
سلام بر جگر خون و داغ های دلت
سلام بر شرف و غیرت جوانانت
سلام بر در دندان و غنچه دهنت
سلام بر لب خونین و صوت قرآنت
سلام بر علی اصغر که وقت جان دادن
به خنده داد تسلاّ به قلب سوزانت
سلام بر لحظات وداع اکبر تو
که وقت رفتن او رفت از بدن جانت
سلام بر دل زینب که پیش دیده او
عدو ز چار طرف کرد سنگبارانت
سرت بریده شد امّا هنوز جاری بود
به چهره اشک روان از دو چشم گریانت
سلام باد به شیری که سایه بانت شد
برون کشید به دندان ز سینه پیکانت
عجیب نیست اگر خصم را کنی سیراب
سجیّه ات کرم و عادت است احسانت
حاج غلامرضا سازگار