eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
971 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
. بین این بیراهه، راه چاره را پس داده اند جای بالش، سنگ های خاره را پس داده اند من تک و تنها سرت را پس گرفتم از همه سرشکسته ماه این سیّاره را پس داده اند مُشت شان واشد ولی آتش بگیرد مُشت شان شمر و خولی و سنان کفاره را پس داده اند از دو دست تو فقط انگشتری برگشته است یعنی آن انگشت نیمه کاره را پس داده اند خواهر شرمنده تو بی رقیه شد ولی گوشوار دختری آواره را پس داده اند از رباب خود خبر داری! دلش خوش نیست که جای سیب سرخ او، گهواره را پس داده اند آنقدر جنگیده ام در بین شام و کوفه تا عاقبت آن معجر صد پاره را پس داده اند دور نیزه محملم را گرچه سرگردانده اند کربلایت را خدا را شکر برگردانده اند ✍ .
. آمدم تا به تن بی سر تو گریه کنم بر تو جای پدر و مادر تو گریه کنم خوب در خاطره ام یاد تو جا خوش کرده آمدم بر نگه آخر تو گریه کنم آب شد شمع وجودم، تو که رفتی مُردم سوختم تا روی خاکستر تو گریه کنم آب من بعد تو با خنده به یک جوی نرفت حال من آمده ام محضر تو گریه کنم دشت از هلهله ی آب چه حالی دارد باید افسوس به آب آور تو گریه کنم جای دارد که ز بی دختریت گریه کنی من کنارت عوض دختر تو گریه کنم تو که سر در بدنت نیست که گریان باشی من خودم جای تو بر خواهر تو گریه کنم یک چهله به سر بی تن تو گرییدم حال اما به تن بی سر تو گریه کنم ✍ .
🔳 آمدن جابر بن عبد الله انصاری در اربعین به کربلا و کیفیت زیارت امام حسین(ع)؛ در كتاب بشارة المصطفی آمده است: عطیه عوفی می‌گوید، به همراه جابر بن عبدالله انصاری به منظور زیارت قبر امام حسین(ع) وارد كربلا شدیم. جابر نزدیك شریعه فرات رفت. غسل كرد و لباس‌های نیكو پوشید، سپس به طرف قبر مطهر حركت كردیم. جابر هیچ قدمی را بر نمی‌داشت، الا اینكه ذكر خدا می‌گفت. تا به نزدیك قبر رسیدیم. سپس به من گفت مرا به قبر برسان. من دست او را روی قبر گذاشتم. جابر روی قبر افتاد و غش كرد. سپس من مقداری آب روی صورتش پاشیدم وقتی به هوش آمد سه بار گفت: یا حسین. سپس گفت: ای حسین چرا جواب مرا نمی‌دهی؟! سپس به خودش گفت: چگونه می‌توانی جواب دهی در حالی كه رگ های گلوی تو را بریده‌اند و بین سر و بدنت جدایی افتاده است. شهادت می‌دهم كه تو فرزند خاتم النبین و سید المؤمنین و پنجمین فرد از ” اصحاب کساء ” هستی درود و سلام و رضوان الهی بر تو باد. سپس به اطراف قبر امام حسین(ع) حركت كرد و گفت: السلام علیكم ایتها الارواح التی حلت بفناء الحسین … اشهد انكم اقمتم الصلاة و آتیتم الزكاة و امرتم بالمعروف و نهیتم عن المنكر…» 📚منبع بشارة المصطفی، عمادالدین طبری، ص ۱۲۶ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://B2n.ir/m44607
🏴 اربعین و حضور قافله اهل بیت علیهم السلام در کربلا؛ اهل بيت عليهم السلام به سفر خود ادامه دادند تا به دو راهى جاده عراق و مدينه رسيدند، چون به اين مكان رسيدند، از امير كاروان خواستند تا آنان را به كربلا ببرد، و او آنان را به سوى كربلا حركت داد. چون به كربلا رسيدند، جابر بن عبد الله انصارى را ديدند كه با تنى چند از بنى هاشم و خاندان پيامبر براى زيارت حسين عليه السلام آمده بودند، همزمان با آنان به كربلا وارد شدند و سخت گريستند و ناله و زارى كردند و بر صورت خود سيلى زده و ناله ‏هاى جانسوز سر دادند و زنان روستاهاى مجاور نيز به آنان پيوستند(۱) زينب عليها السلام در ميان جمع زنان آمد و گريبان چاك زد و با صوتى حزين كه ‏دلها را جريحه ‏دار مى ‏كرد مى ‏گفت: «وا اخاه! وا حسيناه! وا حبيب رسول الله و ابن مكة و منا! و ابن فاطمة الزهراء! و ابن علي المرتضى! آه ثم آه!» پس بيهوش گرديد. آنگاه ام كلثوم لطمه به صورت زد و با صدايى بلند مى ‏گفت: «امروز محمد مصطفى و على مرتضى و فاطمه زهرا از دنيا رفته ‏اند» و ديگر زنان نيز سيلى به صورت زده و گريه و شيون مى‏‌كردند. سكينه چون چنين ديد، فرياد زد: «وا محمداه! وا جداه! چه سخت است بر تو تحمل آنچه با اهل بيت تو كرده ‏اند، آنان را از دم تيغ گذراندند و بعد عريانشان نمودند!»(۲) 📚منبع (۱) اللهوف، ابن طاووس، ص ۸۲ (۲) الدمعة الساكبة، دهدشتی بهبهانی، ج ۵، ص ۱۶۲ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://B2n.ir/s64118
◾️ بازگشت کاروان اسرا از شام به کربلا؛ پس از هفت روز كه اهل بيت در شام بودند، به دستور يزيد نعمان بن بشير وسائل سفر آنان را فراهم نمود و به همراهى مردى امين آنان را روانه مدينه منوره كرد(۱) در هنگام حركت، يزيد امام سجاد عليه السلام را فرا خواند تا با او وداع كند و گفت: خدا پسر مرجانه را لعنت كند! اگر من با پدرت حسين ملاقات كرده بودم هر خواسته ‏اى كه داشت، مى ‏پذيرفتم!! و كشته شدن را به هر نحوى كه بود، گرچه بعضى از فرزندانم كشته مى‏ شدند از او دور مى ‏كردم!! ولى همانگونه كه ديدى شهادت او قضاى الهى بود!! چون به وطن رفتى و در آنجا استقرار يافتى، پيوسته با من مكاتبه كن و حاجات و خواسته ‏هاى خود را براى من بنويس!(۲) آنگاه دوباره نعمان بن بشير را خواست و براى رعايت حال و حفظ آبروى اهل بيت به او سفارش كرد كه شبها اهل بيت را حركت دهد و در پيشاپيش آنان خود حركت كند و اگر على بن الحسين را در بين راه حاجتى باشد برآورده سازد و نيز سى سوار در خدمت ايشان مأمور ساخت و به روايتى خود نعمان بن بشير را و به قولى بشير بن حذلم را با آنان همراه كرد. (۳) و همانگونه كه يزيد سفارش كرده بود به آهستگى و مدارا طى مسافت كردند و به هنگام حركت، فرستادگان يزيد بسان نگهبانان گردا گرد آنان را مى ‏گرفتند و چون در مكانى فرود مى ‏آمدند از اطراف آنان دور مى ‏شدند كه به آسانى بتوانند وضو سازند. 📚منبع (۱) قمقام زخار، فرهاد میرزا، ص ۵۷۹ (۲) تاريخ طبرى، فرهاد میرزا، ج ۵، ص ۲۳۳ (۳) قمقام زخار، ص ۵۷۹ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://B2n.ir/n70225
🏴 اربعین و توقف در كربلا؛ خاندان داغديده رسالت پس از ورود به كربلا براى شهيدان خود به عزادارى پرداختند، چون هنگام حركت بسوى كوفه اجازه عزادارى به آنان نداده بودند، و همانگونه كه سيد ابن طاووس در اللهوف نقل كرده است كه «و اقاموا المآتم المقرحة للاكباد»(۱) «ماتمهاى جگرخراش بپا داشتند» ، و تا سه روز امر بدين منوال سپرى شد(۲) 📚منبع (۱) اللهوف، ابن طاووس، ص ۸۲ (۲) ذريعة النجاة، کرمرودی تبریزی، ص ۲۷۱ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://B2n.ir/r75633
. |⇦•ممنونم باز امسال... و توسل اجرا شده به نفس کربلایی جواد مقدم ●━━━━━━─────── ممنونم باز امسال منه رو سیاهو مهمون کردی تو واسه قیامت کار بخششم رو آسون کردی.. از بس که آقایی اسم تو رو قلب من مکتوبه سختی ها یادم رفت با محرّم تو حالم خوبه به یاد اون روزایی که واسه سینه زدن دست من رو میگرفت میاورد پدرم با تو بود بچگیام عمر من با تو گذشت سایه ی پرچمته هنوزم رو سرم میمونم پای غمت حسین شده ام من آدمت حسین آرزوم اینه خاکم کنن با پرچمت حسین «یا حسین مولانا یاحسین..» روزیمو میگیرم زیر این پرچم هیئت آقا با اشکای روضه ات میشه زندگی برا من زیبا میدونم تو دنیا تو هوای نوکراتو داری خوشبختیم چون که تو به ما از کَرم محل میزاری توی قلب من آقا،تنها جای خودته هرکی میاد و میره، تو فقط میمونی آشوبه این دلِ من،محتاج نیمه نگات دردای نوکرتوو، تو فقط میدونی همه چی خیره تو این مسیر تو شدی واسه دلم امیر دوباره مثل قدیم آقا دست منم بگیر،دست منم بگیر «یاحسین مولانا یا حسین..» بانیِ این روضه، کسی غیر حضرت زهرا نیست عشقای این دنیا مثه عشق من به تو زیبا نیست وقتی تنها میشم واسم آغوش پناهت بازه شوقِ به اربعین یه ساله نوکرتو میسازه دستای سرد منو،گرما داده نَفست هرجا باشم به همه،میگم از کَرمت عِطر سیب سحرو،بارون نم نم آقا به جنّت طعنه زده، شبای حرمت میدونی رویامه کربلا همه ی دنیامه کربلا به خدا آرامش دلِ، شیدامه کربلا میمونم پای غمت حسین شده ام من آدمت حسین آرزوم اینه خاکم کنن با پرچمت حسین ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
ای کربلایی دلبرم، جا ماندم آقا یابن الحسن تنها و رسوا ماندم آقا دیدی چه شد؟! آخر گناهانم سبب شد... محروم از الطاف زهرا ماندم آقا خوبان درگاهت سر و سامان گرفتند دور از حرم... من، بی سر و پا ماندم آقا سستی ایمانم مرا از چشمت انداخت بس که اسیر اهل دنیا ماندم آقا چله گرفتم، چله ام کامل نشد، حیف بی کربلا، بی طور سینا ماندم آقا یاد من جامانده هم در کربلا باش دلتنگ یک لحظه تماشا ماندم آقا گفتم چه سازم تا که تحویلم بگیری گریان برای مشک سقا ماندم آقا بیچاره ی سقای عطشانی که آخر حتی نخورد آب گوارا، ماندم آقا می گفت با گریه حلالم کن برادر شرمنده ی اطفال و زن ها ماندم آقا شاعر: لینک کانال مداحان محلات👇👇👇🎤🎧 @maddahanemahallat انتشار با لینک کانال مجاز است 💠اللهم عجل لولیک الفرج 💠
اربعین، یک تجلّی از عصر ظهور است؛ یعنی نشان می‌دهد وقتی امام در روابط اجتماعی تجلّی کند، چه اتفاقی می‌افتد. اُلفَتی که در اربعین اتفاق می‌افتد، اُلفَتِ حولَ‌الإمام است؛ یعنی اُلفَتی که بر محور محبّت امام و ولایت امام اتفاق می‌افتد. این اُلفَت می‌تواند به اُلفَت پایدار و ماندگار اجتماعی تبدیل شود. استاد میرباقری @girl_313
. .. (سبک:به‌سمت گودال از..) بازم دلم تنگه... برای تو آقا حرم میخوام از تو ببر منو حالا ببین چه آشوبم آرامشِ من باش کنار این نوکر.. بشین پای حرفاش با یه امیدی باز تو هیئتت هستم نشستم اینجا تا بگیری تو دستم تموم دنیامی فقط تو آقامی مخاطبِ خاصّ تموم حرفامی ببین حرم میخوام تا قلبم آروم شه کاش واسطم پیشت رقیه خانوم شه من از همه خستم از نارفیقی ها بیا رفیقم باش.. ای با وفا آقا.. حسین آقام آقام.. هنوز نرفته از یادم که اون سال ها من اومدم پیشت ضریح و پایین پا دوتا حرم بود و.. خیابونی زیبا خاطره ها دارم از حرمِ سقا نمیره از یادم اون شب جمعه اش رو چه خلوتی داشتم دم ضریح با تو.. هنوز یه آوایی.. تو گوش های من هست صدای زهرا بود.. میگفت حسین تشنه است میگفت حسین من نداره سر در تَن عریانه، حتی اون.. پیرهَنِشو بُردَن ده تا سوار آخر رو پیکرش تاختن زینب و تو گودال از نفس اَنداختن حسین آقام آقام.. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ (سلامٌ علیٰ قلبِ زینبِ الصبور) ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چهـل روزه داداش تـو رو صدا کردم ســرت به نِـی دیدم فقــط دعا کردم که تــا ببــینم باز کـرب و بـلای تو بپــا کــنـم بـــزمِ عـــزا بـــرای تو 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهـــر وای(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رسیـــدم و دیــدم مـــزار غمـبـارت مونده به دل،داداش،حسرت دیدارت چــه غــــربتی داره کـرب و بـلای تو خـواهــر گـریـونت بـشــه فــدای تو 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهـــر وای(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پاشـو ببیـن ، زینب خمـــیده از داغت جون به لب خواهر رســـیده از داغت سفید شده از غــم، موی سرم داداش آتیـــش زده داغت بـر جگـرم داداش 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهـــر وای(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ روی دلـم داداش یه بـغـض سنگیـنـه دلخـوشـی مـن ایـن پیــرهن خـونینه بـه غـیــرِ پـیراهن ،چــیـزی نـدارم من ســــرِ مـــزار تو هـــدیـه بیــارم من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهـــر وای(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رسـیــده ام اما رقـیــــه جــا مــونده خـــرابـه و داغـــش دلـم رو سـوزونده شـبــونه از بس کــه تو رو صدا میکرد بـــرای دیــدارت خـدا خـدا مـی کــرد 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ امــان از این غــربت (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ میگفت که خواب دیدم بابارسید از راه خــرابــه روشــــن شــد ز نـور ثـارالله شــدی همون شب در خــرابه مهمونش ســرِ تو رو دید و به لب رسـید جونـش 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهـــر وای(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چهـــل روزه امـا دوباره عـاشور است تـوی دلـــم بازم کـــرب و بـلا برپــاست دوبــاره گـــودال و روضــــه و واویـلا بُنَـــیَّ می خـــونه مــادرمـــون زهـــرا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غــریب مــادر وای (۴) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
نماهنگ اهل مشایه.mp3
3.73M
السلام علی اهل مشایه تا بهشت خدا وصله مشایه بهشت بین الحرمینه بهشت حرم حسینه یا هلابیک یا زایر یا هلابیک همه چی از دور قشنگه حرم از نزدیک الدواء اند الحسین و الشفاء اند الحسین نوکرا میرن حرم اللقاء اند الحسین اللقاء اند الحسین ... 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣