هدایت شده از شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
#حضرت_زینب
#اربعین
اگر چه با اسارت، کوچ از این دشت بلا کردم
نه تنها شهر کوفه شام را هم کربلا کردم
صفایم کربلا و مروه شام، اسم تو لبّیکم
شروع سعی از گودال تا طشت طلا کردم
چهل منزل زیارت کردهام ماه جمالت را
چهل منزل در نماز شب تو را هر شب دعا کردم
به اجرای وصیّتهای تو تنها کمر بستم
جفا بعد از جفا دیدم به عهد خود وفا کردم
جدا شد بند بندم در کنار قتلگاه از هم
دمی که دخترت را از روی نعشت جدا کردم
دلم در قتلگه بود و دم دروازهی کوفه
جمالت را زیارت بر فراز نیزهها کردم
تو از بالای نی با چشم خود با من سخن گفتی
من از محمل تو را با فرق خونینم صدا کردم
تو با آوای قرآن معجز ختم رسل کردی
من از یکخطبه اعجاز علیِ مرتضی کردم
امام من تو بودی تا سر بشکستهات دیدم
به محمل سر شکستم بر امامم اقتدا کردم
نمیدانم چگونه بی تو رفتم بی تو برگشتم
نمیپرسی چهها دیدم چه گفتم چهها کردم؟
نماز شب نشسته خواندم امّا روز، استادم
به شمشیر بیانم نهضتی دیگر به پا کردم
به دست بسته در بزم یزید بیحیا رفتم
ولی از دست زینالعابدین زنجیر وا کردم
غریبیِّ علیّ و فاطمه بر من مجسّم شد
شبی که دخترت را دفن در ویرانسرا کردم
کنار طشت زر دیدم که زهرا بر تو میگرید
گریبان چاک دادم با صاحب عزا کردم
اگر چه قامتم خم شد قیامت کرد هر گامم
به جان مادرم حقّ قیامت را ادا کردم
مرا در مجلس نامحرمان دیدی ز طشت زر
نگاهم کردی و از گریهی چشمت حیا کردم
سفیر کوچکت در شام ماند و از برای او
سفارتخانهای با وسعت عالم بنا کردم
شرار نالهام از نخل «میثم» سر زند آری
به نظم او شرار شعلههای دل رها کردم
استاد حاج غلامرضا سازگار
هدایت شده از شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
بازگشت
قافله ی خون جگر می رود از شهر شام
بار دگر در شرر می رود از شهر شام
دیده پُر از اشک و خون داشت ازین ماجرا
دختر خیرالبشر می رود از شهر شام
کاش که می شد خبر رأس حسینش کجاست
از گل خود بی خبر می رود از شهر شام
داشت دلی در عزا وقت رسیدن به شام
با دل بشکسته تر می رود از شهر شام
رأس عزیزانشان نیست به همراهشان
قافله بی همسفر می رود از شهر شام
دختری از قافله مانده به ویران سرا
آه که با چشم تر می رود از شهر شام
خون عزایش به دل سوز فراقش به جان
چادر ماتم به سر می رود از شهر شام
کرب و بلا می رود یا که به یثرب کنون
قافله با چشم تر می رود از شهر شام
گرچه خزان تر شدند آینه ها زین سفر
با گل فتح و ظفر می رود از شهر شام
آمده بی بال و پر «یاسر» اگر قافله
باز که بی بال و پر می رود از شهر شام
**
محمود تاری «یاسر»
هدایت شده از شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
خروج اهلبیت از شهر شام
کــاروان، عزم خروج از شام کرد
شــام را در چـشـم دشمن شـام کرد
سر به سر گــشتند بر محـمل سوار
با دلی خـونـیـن و چـشـمی اشکبـار
گـنـجـشـان در گـوشه ویـرانه بـود
چـشمـشـان بر قـبـر آن دردانه بود
شعله از سـوز جگــر افـروخـتـنـد
چون چراغی بر مـزارش سوختند
یک طرف شیون کنان زن های شام
گــرد محـمـل ها نـمودند ازدحــام
لـکــه هـای نـنـگ بر دامــانــشـان
خون به جای اشک در چشمانشان
بعد از آن آواز و رقص و ساز و کف
گرد زینب اشک ریزان بسته صف
کــای گــل دامــان زهـرای بـتـول
عـذر ما را از کــرم بـنـمـا قـبـول
عـفـو کـن ما را که ما تا زنــده ایم
از تـو و از فـاطـمـه شــرمنـده ایم
قــافــلــه نــزدیـک بر دروازه شـد
زین سخن ها داغ زینب تــازه شد
از دو چشم خویش می بارید خـون
کرد سـر از پــردۀ محـمل بــرون
نــالــه از دل بر کـشید و گـفت این
آفـرین زنــهــای شـامـی آفــریـن
گیرم ای جا صحـبتی از دین نبـود
شیـوۀ مـهـمـان نــوازی این نبود
ای بـه نـنـگ آمـیــخــتــه نـام شما
مـیـهــمــان بودیــــم در شـام شمـا
گـرد ما بــا ســاز گــردیـدیـد بــاز
اشک ما دیـدیـد و خـنـدیـدید باز
آن سری کز خون رخش گلرنگ بود
اجر قـرآن خـواندن او سنگ بود؟
آب در این سرگذشت از سر گـذشت
هر چه شد بر آل پیـغـمـبر گذشت
من نمی گویم به ما احـسـان کـنـیـد
خواستید ار ظلم خود جبران کنید
مــانــده در ویـرانـه از ما بـلـبــلی
کرده جـان تقدیم بر خـونـیـن گلی
او سفــیـر مــاست در شـام شــمــا
بلـبــل زهـراست در شـام شــمــا
گـاهگـاهــی در کـــنـار تــربـتــش
یـاد آریـد از غـروب غــربـتــش
شاعر:حاج غلامرضا سازگار
هدایت شده از شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
#اربعین_حسینی
نه تنها در وداع تو جدا شد جان من از من
که می آمد صدای ناله های پنج تن از من
از آنجایی که وابسته است جان من به جان تو
جدا کردند سر از تو، جدا کردند تن از من
میان معرکه هم زخم، هم جان باختن از تو
میان خیمه ها هم سوختن، هم ساختن از من
دلم خوش بود با پیراهنت، آن هم به غارت رفت
پس از تو رخت بر بسته است شوق زیستن از من
غریبم آنچنان در سرزمین مادری بی تو
که می پرسد نشانی های زینب را وطن از من
"ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق"
کسی نشنید جز توصیف زیبایی سخن از من
از آن بتخانه ها چیزی نماند آنجا که بر می خاست
طنین تیشهء پیغمبران بت شکن از من
منم حسن ختام باشکوه داستان تو
پس از این اسوه می سازند اساطیر کهن از من
🔸شاعر:
#سیدحمیدرضا_برقعی
🏴
#شور احساسی آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام
#شور #امام_حسین
#مگه_میشه_بدون_تو
🏴بند اول
مگه میشه بدون تو سر کنم
میمیرم اگه نباشه روضه هات
خواهش من اینه فقط از خدا
جون منو بگیره تو کربلات
چیزی نمیتونه منو از شما
حتی برا یه دقیقه دور کنه
کسی بدون عشق تو از صراط
محاله آقای من عبور کنه
ای مولای ما همه یا حسین
تو قلبم پر از غمه یا حسین
ماه عشق محرمه یا حسین
میدونم اینو که سربارتم
همیشه آقا عزادارتم
سرشار از عشق علمدارتم
ثارالله حسین ابا عبدالله
🏴بند دوم
در خونه ی تو اومدم بگم
گناها چه بلایی آورد سرم
برای حال بد من لازمه
دل بکنم از همه بیام حرم
اینجا هوا خرابه آقای من
باید تو حرم تو نفس کشید
خوشا بحال اونی که اومدو
آقا رو ضریح شما دس کشید
میخونم از تو از کربلا
میگیرم حاجتمو از شما
میمیرم یه روزی تو روضه ها
حرفم رو میگیم با چشم ترم
دل میخواد سلامی روبه حرم
ای نزدیک تر از پدر مادرم
ثارالله حسین ابا عبدالله
🏴بند سوم
زمین و زمون اگه خراب بشه
روی سرم بازم میگم یا حسین
چی بهتر از اینه که باشم باهات
کی بهترین رفیقه اِلا حسین
پناه آوردم در این خونه که
هر چی که خیرمه سر من بیاد
من دیوونه ی عشق حسینم و
هر چی میخواد بشه بشه بادا باد
عشق من،تویی و بس یا حسین
دنیامه،بی تو قفس یا حسین
ذکرم هر،نفس نفس یا حسین
جز عشقت،هر عشقی رو بی خیال
میگیرم،با اسم تو شور و حال
میفته،کارام با تو رو روال
ثارالله حسین اباعبدالله
۱۳۹۹/۷/۲
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی مجید آقاجانی
✍کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴
سبک زمینه یا #شور سوزناک اربعین حسینی علیه السلام زبانحال
#زمینه #اربعین
#شور_اربعین
#خسته_از_راه
🏴بند اول
خسته از راه رسیده،زینب قد خمیده
چهل روزه چهل روزه،برادرو ندیده
رسیده از سفر سر مزار تو
رسیده با قد کمون کنار تو
یه اربعینه بوده بی قرار تو،حسین
سر از خاک بردارو،ببین که رسیدم
چهل روزه که من،تورو خوب ندیدم
چهل روز با راست،اسیری کشیدم
حسینم حسینم حسینم حسینم
🏴بند دوم
خواهر درد کشیده،از اسارت رسیده
چهل روزه چهل منزل،پی راست دویده
رسیده خیلی حرف داره برای تو
رسیده اما پیر به کربلای تو
یه اربعین دویده پا به پای تو،حسین
سر از خاک بردارو،ببین که کبودم
تو هر جا بودی من،کنار تو بودم
زخمی از بازار و،محله ی یهودم
حسینم حسینم حسینم حسینم
🏴بند سوم
اومدم اما غمگین،بده قلبم رو تسکین
همه ی امانتارو همرام،من آوردم اربعین
پاشو ببین سکینه رو که اومده
بگم چی از غمی که آتیشم زده
نپرس ازم چرا رقیه نیمده،حسین
منی که هواشو،تو راه خیلی داشتم
میدونم میدونی،کجا جاش گذاشتم
گل پرپرت رو،تو ویرونه کاشتم
حسینم حسینم حسینم حسینم
۱۳۹۹/۷/۵
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
.
#شور
#امام_حسین (ع)- آخر جلسه
برا تاریکیه قبرم
برا وحشتِ قیامت
به تو محتاجم حسین
برا عاقبت بخریم
برا لحظه ی شهادت
به تو محتاجم حسین
به تو محتاجم حسین جان
به تو که خیلی کریمی
همه میرن تو می مونی
تو رفیقم از قدیمی..
یا رفیق من لا رفیق له
آبرو داری کن برای من
یا شفیق من لا شفیق له
امضا کن برگِ کربلای من
حسین آقام..
همه میرن تو میمونی برام..
برا اون وقتیکه من رو
می ذارن میون تابوت
به تو محتاجم حسین
برا وقتیکه تو قبرم
میمونم من مات و مبهوت
به تو محتاجم حسین
منو یادت نره آقا
توی لحظه های آخر
بیا بالا سرم آقا
که نباشه تنها نوکر..
یا حبیب من لا حبیب له
جان زهرا دست مرا بگیر
یا طبیب من لا طبیب له
جون من رو تو کربلا بگیر
حسین آقام..
من از شما یه کربلا میخوام..
حسین آقام..
همه میرن تو میمونی برام..
برا لحظه ی غریبیت
برا لحظه های آخر
به تو گریونم حسین
برا خشکی لب تو..
برا زخمای رو پیکر
به تو گریونم حسین
بمیرم واسه غریبیت
که نداشتی یار و یاور
تو رو کشتن لبِ تشنه..
به دلیلِ بغضِ حیدر
یا ذبیح العطشان بکربلا
با لب تشنه دست و پا زدی
یا قتیل العریان بکربلا
خواهر و از نیزه صدا زدی
حسین آقام..
به رأسِ رویِ نیزه اَت سلام..
حسین آقام..
همه میرن تو میمونی برام..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#شور_امام_حسین_ع
#آخر_جلسه
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#واحد_سنگین #اربعین - سبک قلبم پر از درد و...
یه اربعینه عزادارم
از غصه هایِ تو می بارم
حالا رسیـدم به تو یارم
قامت خمیده
ای نفسم ای کس و کارم
پاشو ببین مضطر و زارم
رویِ تنم ردِّ ایثارم
ای سر بریده
با سرنوشتِ زینب گِره خورده روضه
رفتم سفر با دزدِ سـرت پایِ نیزه
از زمونه بریدم
زخمِ زبون شنیدم
تو کوچه بازار
هر کی رسید مارو زد
سیلی و مشت و لگد
سهمِ من و یار
وای حسین غریبِ مادر (۴)
سرِ فرصت کُشتنـِتو بعد...
دزدیدن پیراهنـتو بعد...
رو نیزه آوردنـتو بعد...
آتیش و خنده
تنِ تو زیرِ سُمِ مرکب
زیرِ شلاق پیکرِ زینب
یه شامی با طعنه گفت اون شب...
کنیزه چنده؟!
حرفِ کنیز می زدن دخترت می لرزید
نیزه داری که می بُرد سرت رو می رقصید
چشمِ تو بارونی شد
محملِ من خونی شد
حرم به هم ریخت
با ضربه یِ خیزران
نظمِ دهان و دندان
بازم به هم ریخت
وای حسین غریبِ مادر (۴)
#اربعین_امام_حسین_کربلازینب_علی_نوحه_
واحدسنگین
#حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#زمینه - #اربعین حسینی سبک دوباره اومدم...
آرزومه که پا بذارم تو حرم
اربعـینِ شما با پدر مادرم
عمریه که روزی از سفره یِ تو می گیرم
آخرش یه روز پایِ... روضه هات می میرم
یا حسین مظلوم (۴)
دسته دسته می رن زائرای آقا
با پایِ پیاده به سوی کـربلا
عمریه زدم سینه از غمایِ تو خوندم
از قافله یِ عشّاق دوباره جا موندم
یا حسین مظلوم (۴)
داره می رسه به کـربلا خواهرت
گوشه یِ خرابه جا مونده دخترت
روضه خونِ ویرونه
روضه خوند و هق هق کرد
پایِ سر پایِ روضه
تو خـرابه دق کرد
یا حسین مظلوم (۴)
#اربعین_امام_حسین_کربلا_زینب
#واحد
#حسین_ایمانی
#اجرای_سبک_کربلایی_رضا_محمدی_
.
#اربعین
#واحد
#احساسی
بند اول
تُویِ روضه هات آقا
یک حُزنِ حَزین بده
بعدِ گریه بر شما
اِذنِ اربعین بده
میگیرم اجازه از
سلطانم امام رضا
با ذکرِ رقیه جان
میرم سمتِ کربلا
حالَم رو؛ به عالمیان؛ نمیدم آقا؛ حسین جانم
دوست دارم؛ بمیرم آقا؛ تُو کرب و بلا؛ حسین جانم
❤️ای جانم (حسین جانم) ۳ ❤️
#بند دوم
موکب موکبت آقا
راهو بم نشون میده
این چایی تو محشرم
از آتیش امون میده
روضه های بین راه
عهد و پیمون ماهاست
پای هر عمود آقا
گلدسته هایِ شماست
این عشقو؛ چشیده کسی؛ که جونشو داد؛ حسین جانم
تُو این راه؛ برایِ شما؛ تَوونشو داد؛ حسین جانم
ای جانم(حسین جانم)۳❤
شعر و سبک:
#بهنام_واحدی_جهاد
#علیرضا_عباس_بیگی
🏴
سبک زمزمه یا #شور احساسی فراق کربلا ایام #اربعین حسینی علیه السلام
#زمزمه #امام_حسین
#شور_امام_حسین_ع
#شور #فراق_کربلا
#حرمو_نمیبینم_امسال
🏴بند اول
حرم و نمیبینم امسال
توی خونم میشینم امسال
با یه حسرت بِلا توصیف
تو رو از دور میبینم امسال
مگه چی دیدی ازم آقا
که نذاشتی یه مسافر شم
آره حق میدم گناه کردم
رو ندارم روبروت باشم
میمیرم،از کرمت دور باشم
میمیرم،از علمت دور باشم
میمیرم،از حرمت دور باشم
آقا جان،سیدی یا ثارالله
🏴بند دوم
ندارم حوصله ی دوری
دوری از تو شده مجبوری
تو که دریایی و من قطره
کار قطره شده مهجوری
یادته چقدر صدات کردم
گفتم اربعین میام آقا
حالا من چجوری از دوریت
با دلم کنار بیام آقا
میمیرم،از کرمت دور باشم
میمیرم،از علمت دور باشم
میمیرم،از حرمت دور باشم
آقا جان،سیدی یا ثارالله
🏴بند سوم
چی بگم سخته برام آقا
گفتنش درده برام مولا
همش از این ویروسه که ما
رو جدا کرده ازت حالا
تو که درد مارو میدونی
حرفو از تو چشا میخونی
همه حرفا توی چشمامون
از فراقت شده بارونی
میمیرم،از کرمت دور باشم
میمیرم؛از علمت دور باشم
میمیرم،از حرمت دور باشم
آقا جان،سیدی یا ثارالله
۱۳۹۹/۷/۳
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
🏴
سبک شور آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام و حضرت عباس علیه السلام
#شور_امام_حسین_ع
#شور_حضرت_عباس_ع
#روح_الامینه
🏴بند اول
روح الامینه
شور آفرینه
ارباب عالم بالا نشینه
مست نگاتم
از نوکراتم
تا آخرش من مردونه پاتم
دل گرفتاره حریم کربلاته حسین
رو سرم سایه بیرق عزاته حسین
خدا راضیه ازاون که مبتلاته حسین
یارو دلدارم ای کسو کارم
شکی نیست اربابم دوستدارم
بی تو میمیرم ارباب
🏴بند دوم
باب النجاته
صوم و صلاته
آب فراتش آب حیاته
عالی مقامه
شاهه به نامه
حاتم تو خونش عبد و غلامه
مادرش مادرمه باباشه واسم پدر
خودشم سرورمه منم براش یه نوکر
تا که دارمش ندارم غمی توی محشر
مهر و مهتابم،دُرِّ نایابم
من یه رعیتم و،تویی اربابم
بی تو میمیرم ارباب
🏴بند سوم
ای صاحب دل
نور محافل
عشقی خدایی شد باتو حاصل
عالی اعلاس
آقای دلهاس
دنیایی داره چشمای عباس
تو علمداری و صاحب شکوه و جلال
زور بازوی تو مثل حیدره بی مثال
میده اسم تو به این دلای ما شورو حال
غیرت و ایثار داری تو بسیار
تو رگات خونه حیدر کرار
بی تو میمیرم ارباب
۱۳۹۹/۷/۳
#شور #امام_حسین #حضرت_عباس
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی مجید آقاجانی
✍کربلایی امیرحسین سلطانی