eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
975 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
. ۳۳۳ ز کودکی غم هجران به چشم خود دیدم هزار غم به بیابان به چشم خود دیدم غروب بود سر جدّ من بریده شدو به نیزه گشت نمایان به چشم خود دیدم چو نعل تازه به زدند، می رفتند به روی پیکر عریان به چشم خود دیدم تن برهنه ی جدّم کشیده شد هر سو به زیر پای سواران به چشم خود دیدم بدن نگو که به مثل خمیری افتاده امان ز سمّ ستوران به چشم خود دیدم چه داغها که به گودال و کوفه بود ولی به شام ظلم فراوان به چشم خود دیدم تمام قافله را دست بسته می بردند به جمع برده فروشان به چشم خود دیدم میان هلهله در مجلس شراب آن روز به طشت قاری قرآن به چشم خود دیدم تمام اهل حرم مثل بید لرزیدند چو خورد چوب به دندان به چشم خود دیدم به دست، چهره ی خود از حرامیان پوشاند سکینه بود پریشان به چشم خود دیدم **** .
. علیه_السلام ۳۳۴ پنجمین نور خدای قادرم یادگار کربلا من باقرم من ز طفلی غم روی غم دیده ام زخم زنجیر پدر هم دیده ام دیدم آری نوگلی پژمرده بود نی ز بی آبی که سیلی خورده بود دیدم آری دختری آواره بود گوش او چون گوش عمه پاره بود من به خیمه جسم اکبر دیده ام یک عبا را پر زپیکر دیده ام من خودم دیدم یکی سر می برد یکنفر خلخال دختر می برد کاش می مردم نمیدیدم ولی پشت خیمه نیزه بود ویک علی من خودم دیدم به صدآه وفغان عمه را درمجلس نامحرمان سرخ مویی بود باما درستیز بین ما میگشت دنبال کنیز شامیان پستند و نامرد و بدند عمه را،ازهرطرف سهنگش زدند غصه های کودکی مانده به یاد زجر خیلی کودکان را زجر داد دختری که بعد بابا زار شد مثل زهرا،دست بر دیوار شد دختری که تازیانه خورده بود غیر ناخن،جمله اعضایش کبود **** .
. ۳۳۵ ز کودکی غم و رنج و عذاب را دیدم قد خمیده و قلب کباب را دیدم نرفته از نظرم ظهر روز عاشورا شرار تشنگی و قحط آب را دیدم به روز یازدهم محشری به پا کردند دُر ناب را دیدم یکی به پشت حرم نیزه را فرو می‌برد سرشک دیده و حال رباب را دیدم به اشک دیده‌ی لیلا مدام خندیدند میان راه غم بی حساب را دیدم امان ز مجلس نامحرمان که در آن بزم به دست طفل سه ساله طناب را دیدم نظاره کردم و دیدم یزیدِ مست چه کرد به روی صورت جدّم شراب را دیدم **** .
. علیه_السلام ۳۳۶ باقر علم حق تعالایم پنجمین حجت خدا هستم یادگار امام سجادم لاله ی باغ کربلا هستم بس که قدرم رفیع می باشد آمده از نبی سلام به من حرمتم را کسی نمی داند کینه توزی کند به من دشمن زهر دادند اگر به من غم نیست قاتلم خاطرات عاشوراست آنچه دیدم ز زهر بدتر بود وه چه غم ها که در دلم برپاست آنچه دیدم به چار سالگی ام تا ابد من نمی برم از یاد همره عمه روی تل رفتم دیدم از اسب جد من افتاد دیدم از تل یکی جلو آمد گره انداخت بین گیسویش جد ما زنده بود در گودال با لگد زد یکی به پهلویش چه بگویم زبان نمی چرخد یکنفر می برید حنجر را دیگری می دوید و می خندید بین دستش گرفته یک سر را مثل عمه به خاک افتادم هر دو دیده ز خون دل تر شد وای من ده سوار آمده بود.... به روی پیکری که بی سر شد بین گودال صحنه ای رخ داد که به شدت به خویش لرزیدم روی هر نعل تازه و میخش تکه های لباس را دیدم آه از آن لحظه ای که وقت غروب تا شد آزاد آب در آنروز شیر در سینه،شیرخواره نبود دیدم اشک رباب در آنروز آب آزاد شد ولی صد حیف اهل بیت نبی اسیر شدند بعد عباس نامسلمانان بهر اطفال خسته شیر شدند بعد گودال،مردم شامی تن ما را مدام لرزاندند وای بر من که عمه هایم را بین بازار و کوچه چرخاندند **** .
کنج حجره ناله دارم شدخزان ازکین بهارم تشنه لب در اوج غربت همچوجدم جان سپارم آه واویلا واویلا پرشدازغم ساغرمن خون فشان چشم ترمن می زندکف با کنیزان غرق شادی همسرمن آه واویلا واویلا زدشراره بردل من سوزدازغم حاصل من غربتم را این نشانه همسر من قاتل من
. #سرود ویژۀ سالروز ازدواج امیرالمؤمنین وحضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری •✾• ┄┅══✼☘🌺☘✼══┅┄ امروز مهر و ماه به هم مُقتَرَن شوند حوران عرش خادمه بوالحسن شوند جن و ملک به خاک درش بوسه زن شوند محصول این زفاف حسین و حسن شوند روز و شب عروسی زهرای اطهر است عاقد خدا و احمد و داماد حیدر است آی آدم به بزم وصل شه اولیا بیا از باغ خُلد با همه انبیا بیا با انبیا به بزم شَه اولیا بیا مریم تو با زنان بهشتی بیا بیا حوران عرش روی، در این خانه می کنند با خنده موی فاطمه را شانه می کنند داماد را هماره به سوی خدا سلام بر این دو زوج از همه انبیا سلام بر این عروسی از علیِ مرتضی سلام بر یازده ستاره ی بُرج هُدی سلام این ازدواج، علتِ اِبقای مکتب است بِاللَّه قسم طلیعه ی میلاد زینب است حُسن خدا به روی علی دید فاطمه بشکفت همچو لاله و خندید فاطمه در چشم آفتاب درخشید فاطمه بنت اسد عروسِ تو گردید، فاطمه فاطمه لبخند اشتیاق به دیدار یار زد بر باغ آرزوش نسیم بهار زد کم کم نقاب از رُخِ زهرا کنار زد خورشیدِ آسمان هُدی را نظاره کرد لا حَول گفت و روی خدا را نظاره کرد لبخند زد ز شوق که این همسر من است یا جانِ احمد است که در پیکر من است اُمُّ الائمه فاطمه ی اطهر من است من روز حشر ساقی و این کوثر من است ای هستیِ امامِ ولایت خوش آمدی ای مادرِ تمام ولایت خوش آمدی بگذار پا به دیده ام، ای نورِ دیده ام کَز اشکِ شوق گُل سر راه تو چیده ام از هر چه دل بریده، به وصلت رسیده ام خوش انتظارِ آمدنت را کشیده ام دارُ الولای کوچک من گلشن از تو شد بیتِ علی نه قلب علی روشن از تو شد آیینه ی خدای تعالای من تویی مشعل فروزِ دیده ی بینای من تویی بِاللَّه قسم بهشت تماشای من تویی نازم به این مقام که زهرای من تویی شاعر: استاد سازگار حضرت علی یه سپر فروخت جهاز فاطمه رو‌ داد لحظه ی آخر که این بدن رو‌میخواست تحویل پیغمبر بده. فرمود: یا رسول الله! «من یک سپر برای جَهازش فروختم او‌ عزم‌ جزم‌ کرد بمیرد برای من» مثل این روزها پیغمبر دست علی رو‌ تو دست فاطمه گذاشت فرمود:علی جان! دارم بهت امانتی میدم، انسیةَ الحَوراست مراقبش باش برگ‌ گل رو صورتش بشینه جا میندازه...لحظه ی آخر گفت یا رسول الله :امانتیت رو‌ آوردم . اما امانتی که به من دادی این طور نبود. منم‌ الان که داشتم‌ غسلش میدادم فهمیدم بازوش رو از من می پوشونده، صورتش رو از من می پوشونده... ┄┅══✼☘✼══┅┄ ┄┅══✼✼══┅┄ 👇
.   زائرِ کوی حسین، زائرِ بیتِ خداست ملجأ و مأوایِ ما، تا به ابد کربلاست ما که روان گشته ایم،سویِ نجف، کربلا بال هزاران ملک، زیر قدمهای ماست تا که مشرف شدیم در حرم شاه دین در حق جا ماندگان ذکر لب ما دعاست در حرمِ ساقیِ، دشت بلا هر دعا حول ظهور فرج، از دل و جان یکصداست کوهِ معاصی به دوش، رفته و برگشته ایم بخششِ جرم و گنه،حاصلِ این ماجراست ✍ پیشنهاد ................‌..... . * مشق برادری * قربان کربلاکه غمش فرق می‌کند رنگ عزای محترمش فرق می‌کند از همرهان قافله نینوا بپرس این نی، نوای زیر و بمش فرق می‌کند شش گوشه است کعبه آزادگی و عشق سعی و صفای هر قدمش فرق می‌کند اجر هزار عمره و حج در طواف اوست این قبله وفا، حرمش فرق می کند با چشم دل به پرچم سرخش نگاه کن این گنبد طلا علمش فرق می‌کند غرق ستاره است چرا چشم آفتاب؟ اینجا غروب و صبحدمش فرق می‌کند وقتی نماز مردم عاشق شکسته نیست یعنی که حائر و حرمش فرق می‌کند اشک غم حسین به ما داده آبرو باور کنید بیش و کمش فرق می‌کند آدم که در مصیبت او می گریست گفت: "اصلا حسین جنس غمش فرق می‌کند" ساقی کنار علقمه دستش قلم شده است مشق برادری، قلمش فرق می کند ماراتمام عمر نمک گیر کرده است این سفره سابغ النعمش فرق می‌کند گر کوه را به کاه ببخشد بعید نیست خورشید نینوا کرمش فرق می‌کند " حر"عاقبت به خیر شد و گفت یا حسین راه بهشت، پیچ و خمش فرق میکند او را به جان فاطمه سوگند می دهند سالار لاله ها قسمش فرق می کند .
. |⇦•آسمان می خواند امشب.... #سرود ویژۀ سالروز ازدواج امیرالمؤمنین وحضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آسمان می خواند امشب قدسیان دَف می زنند حوریان کِل میکشند و خاکین کف می زنند شیر عاشق کش کدام آهو دلت را برده است تیغ مرحم جو کدام ابرو دلت را برده است آسمانی، بی کرانی، عاشق دریا شدی آمدی آیینه ی انسیةُ الحَورا شدی امشب ای زیبا ترین ای دلبرِ کوثر بیا شب شبِ عشق است ای داماد پیغمبر بیا بیش از اینها با دل محبوبِ ما بازی مکن پیش این نیلوفر یک دانه غَمازی مکن مثل اقیانوس آرام است این بانو ولی در دلش طوفان به پا کردی مُدارا کن علی لیلةُ القدر نگاهش یا علی، اجر تو بود او "سَلامٌ فیهِ حَتّی مَطْلَعُ الفَجرِ" تو بود از ازل در پرده بود آیینه دارش می شوی در عبور از کوچه باغ عشق یارش می شوی قد و بالای علی از چشم زهرا دیدنیست وای وقتی میرسد دریا به دریا دیدنیست ماه در این اوج برکه دیدنی تر می شود قَدر زهرا با علی فهمیدنی تر می شود مانده احمد تا کدامین وجهِ ربّ را بنگرد روی حیدر را ببیند یا به زهرا بنگرد ای بِلال امشب اذانی را که می خواهی بگو "أشْهَدُ أنَّ عَلیاً حَجَّةُ اللهی" بگو عقد زهرا و علی در آسمان ها بسته شد سر نوشت عشق هم بر زلف آنها بسته شد گفت: احمد این زره خرج جَهاز دختر است خوب می دانست حیدر بی زره هم حیدر است تا درِ میخانه امشب روح را پر میدهیم دل به چَشم کوثر و دستانِ حیدر می دهیم :قاسم صرافان لبخند زد به چهره ی نورانی عروس اول بزن تو بوسه به پیشانی عروس امشب ستاره می چکد از آبنوس در محضر علی به سر حجله ی عروس دست عروس و صورت داماد را ببوس ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
#سرود ویژۀ سالروز ازدواج امیرالمؤمنین وحضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امروز مهر و ماه به هم مُقتَرَن شوند حوران عرش خادمه بوالحسن شوند جن و ملک به خاک درش بوسه زن شوند محصول این زفاف حسین و حسن شوند روز و شب عروسی زهرای اطهر است عاقد خدا و احمد و داماد حیدر است آی آدم به بزم وصل شه اولیا بیا از باغ خُلد با همه انبیا بیا با انبیا به بزم شَه اولیا بیا مریم تو با زنان بهشتی بیا بیا حوران عرش روی، در این خانه می کنند با خنده موی فاطمه را شانه می کنند داماد را هماره به سوی خدا سلام بر این دو زوج از همه انبیا سلام بر این عروسی از علیِ مرتضی سلام بر یازده ستاره ی بُرج هُدی سلام این ازدواج، علتِ اِبقای مکتب است بِاللَّه قسم طلیعه ی میلاد زینب است حُسن خدا به روی علی دید فاطمه بشکفت همچو لاله و خندید فاطمه در چشم آفتاب درخشید فاطمه بنت اسد عروسِ تو گردید، فاطمه فاطمه لبخند اشتیاق به دیدار یار زد بر باغ آرزوش نسیم بهار زد کم کم نقاب از رُخِ زهرا کنار زد خورشیدِ آسمان هُدی را نظاره کرد لا حَول گفت و روی خدا را نظاره کرد لبخند زد ز شوق که این همسر من است یا جانِ احمد است که در پیکر من است اُمُّ الائمه فاطمه ی اطهر من است من روز حشر ساقی و این کوثر من است ای هستیِ امامِ ولایت خوش آمدی ای مادرِ تمام ولایت خوش آمدی بگذار پا به دیده ام، ای نورِ دیده ام کَز اشکِ شوق گُل سر راه تو چیده ام از هر چه دل بریده، به وصلت رسیده ام خوش انتظارِ آمدنت را کشیده ام دارُ الولای کوچک من گلشن از تو شد بیتِ علی نه قلب علی روشن از تو شد آیینه ی خدای تعالای من تویی مشعل فروزِ دیده ی بینای من تویی بِاللَّه قسم بهشت تماشای من تویی نازم به این مقام که زهرای من تویی شاعر: استاد سازگار حضرت علی یه سپر فروخت جهاز فاطمه رو‌ داد لحظه ی آخر که این بدن رو‌میخواست تحویل پیغمبر بده. فرمود: یا رسول الله! «من یک سپر برای جَهازش فروختم او‌ عزم‌ جزم‌ کرد بمیرد برای من» مثل این روزها پیغمبر دست علی رو‌ تو دست فاطمه گذاشت فرمود:علی جان! دارم بهت امانتی میدم، انسیةَ الحَوراست مراقبش باش برگ‌ گل رو صورتش بشینه جا میندازه...لحظه ی آخر گفت یا رسول الله :امانتیت رو‌ آوردم . اما امانتی که به من دادی این طور نبود. منم‌ الان که داشتم‌ غسلش میدادم فهمیدم بازوش رو از من می پوشونده، صورتش رو از من می پوشونده... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. ❣﷽❣ 🥀 🍁 🥀 🍁 🚩به شاه قبّه طلاحضرت رضا صلوات 🚩به نور چشم پیمبر گل ولا صلوات 🚩به خواهرش که بود فاطمه بوصف و کمال 🚩بگوبلند تو براین دو جدا جدا صلوات (دعای فرج) 🔆السَّلَامُ علیک یا ابالحسن یا علی ابْنِ موسی ایها الرِّضَا یابن رَسُولَ اللَّه یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و .... ♨️پشتِ درِحرم که میام ♨️خجالتی ام اما ♨️برا واردشدن میخونم ♨️اأَدْخُلُ یازهرا ♨️با یه نگاه ، فاطمه ♨️زائر رضا رو میخره ♨️حس میکنم اباالفضل ♨️دستم و میگیره و میبَره ♨️یا امام رضا.. ♨️روضه ها مو ازتو دارم ♨️یاامام رضا.. ♨️گریه هامو ازتو دارم ♨️یا امام رضا.. ♨️به حسین ♨️کربلامو از تو دارم (حرف دل همه مون اینه) 🔅یا امام رضا به درد من دوا بده 🔅یا امام رضا مریضمو شفا بده 🔅با امام رضا برات کربلا بده ⬅️از همین جا دلتو پر بده ..کنار پنجره فولادی که ..الان مریضا دخیل بستن.. نمی دونم امروز با چه حاجتی اومدی.. (نمیدونم با چه نیتی اومدی) اما خود امام رضا فرمود ..هر کسی منه امام رضا رو بجان جوادم قسم بده ،، دست خالی از در خونه منه امام رضا برنمیگرده.. ⏺آی جوون دارا... گرفتارا... مریض دارا 🔸پنجره فولادرضا مریضارو شفا میده 🔸پنجره فولاد رضا برات کربلا میده 🔸قربون کبوترای حرمت امام رضا (یا امام رضا..از هر جا نا امید میشیم ، خسته میشیم ، میاییم کنار حرم شما) آقا جان 🔸قربون کبوترای حرمت امام رضا 🔸قربون این همه لطف وکرمت امام رضا ⬅️آقا جون خودت از دردای دل همه مون خبر داری... آقا جان خیلیا نمیتونن سفره دلشونو هر کجایی باز کنند... اما امروز شما رو قسم میدم بجان جوادت... به اون لحظه ای که میان حجره در بسته هی صدا میزد آی ام الفضل ،، بخدا جگرم از تشنگی داره آتش میگیره... (جوون داری خدا جوونت رو برات نگه داره ان شاالله شادیشو ببینی) اخ بمیرم چه کرد گفت کنیزا بیایین دور حجره هلهله کنید کف بزنید ..نگذارید کسی صدای جوادالائمه رو بشنوه.. آخ بمیرم یکی از کنیزا میگه ،،خیلی دلم بحال امام جواد سوخت،، میگه یه مقدار آب برداشتم رفتم به طرف حجره ،، اما همین که از روزنه در نگاه کردم.. دیدم جگر گوشه امام رضا رو به قبله خوابیده ،، ◾️آخ من از بیگانگان هرگز ننالم ◾️که هر چه کرد و بامن آشنا کرد ◀️خدا لعنتش کنه به اینم اکتفا نکرد.. گفت بدن رو ببرید بالای پشت بام...سه روز این بدن بالای پشت بام.. ◼️آخ ناله داری دلتو ببرم کربلا.. میخوام بگم این بدن یه فرقی با بدن شهید کربلا داره.. اینجا کبوترها اومدن بالهاشونو باز کردن نگذاشتن آفتاب به بدن امام جواد بتابه.. اما من بمیرم برا جگر گوشه زهرا... بدنش سه روز مقابل آفتاب گرم کربلا.. ♦️اما بعد از سه روز شیعه ها اومدن بدن امام جوادو گلباران کردند.. بدن امام جوادو از زیر گلها بیرون آوردند.. اما دل عالمی بسوزه برا اون آقایی که... خواهرش اومد گودی قتلگاه... دیدن شمشیر شکسته هارو کنار میزنه.. نیزه شکسته هارو کنار میزنه.. (چی میگه زینب) آخ 🔺گلی گم کرده ام میجویم او را اخ 🔺به هر گل میرسم میبویم او را وای 🔺گل من یک نشانی در بدن داشت 🔺گلم کهنه پیراهن در بدن داشت 🔺ندا امد ز حلقوم بریده 🔺گل گم کرده ات خواهر منم من 🔺سرور سینه ات خواهر منم من ⬅️تا بی بی نگاهش به بدن بی سر برادر افتاد .. از روی تعجب صدا زد: ای کشته آیا تو عزیز مادر منی.. آیا تو برادر زینبی.. دیدن خم شد لبهارو گذاشت به رگهای بریده 🍁الهی خواهرت زینب بمیرد😭 🍁ای برادر😭 🍁نماند بعد تو ماتم بگیرد😭 🍁ای برادر😭 🥀هر کجا نشستی به سوز دل زینب کبری سه مرتبه صدا بزن 🥀 3 (موقع نشرصلوات حذف نشه لطفا👇) 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 @roze_daftari
. حضرت (ع) 🏴🏴🏴 بر سر و بر سینه بزن،درغم محمد ابن علی آخر ذیقعده شده،ماتم محمد ابن علی دوچشم شیعیان شده،زمزم،محمد ابن علی ولی و حجت خدا کشته شد کوثر حضرت رضا کشته شد یاجواد یا جواد(ع) 🏴🏴🏴 ای نهمین امام ما،به غبار آستانت سلام به زائران حرمت،به همه سینه زنانت سلام به قطره قطره اشک و آن، ناله ی گریه کنانت سلام تا که خدا هست وکند خدایی تو جود میکنی و ما گدایی یا جواد یا جواد (۲) 🏴🏴🏴🏴 ای بفدای بدنت،که سه شب مانده به روی زمین همچوغریب کربلا،تشنه جان دادی و بودی غمین پیکر اطهرتو را،برده پشت بام عدوی لعین کبوتران بال و پر انداختند سایه برای پیکرت ساختند یاجواد یا جواد(2) یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب) 👇
🎤مداح :حسن کاتب الکربلایی 👌👌عالی ❣❣❣❣❣❣❣